الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «و الشَّجَرَةَ المَلْعونَةَ ···» ـ : يَعني بَني اُميّةَ .
امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «و درخت لعنت شده···» ـ فرمود : مقصود، بنى اميّه است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «اللّه ُ نُورُ السَّماواتِ و الأرضِ ـ إلى قولهِ ـ و يَضْرِبُ اللّه ُ الأمثالَ لِلنّاسِ» . ـ : فهذا مَثَلٌ ضَرَبَهُ اللّه ُ لِلمؤمنِ ، قالَ : فالمؤمنُ يَتَقلَّبُ في خَمسَةٍ مِن النُّورِ ، مَدخَلُهُ نُورٌ ، و مَخرَجُهُ نُورٌ ، و عِلمُهُ نُورٌ ،و كلامُهُ نُورٌ ، و مَصيرُهُ يَومَ القِيامَةِ إلَى الجَنّةِ نُورٌ .
امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «خدا نور آسمان ها و زمين است··· خدا مثل ها را براى مردم مى زند» ـ فرمود : اين مَثَلى است كه خداوند درباره مؤمن زده است. حضرت فرمود: مؤمن در پنج نور غوطه مى خورد: درونْ شدش نور است، برون شدش نور است، علمش نور است، سخنش نور است و حركتش به سوى بهشت در روز قيامت، نور است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنّما مَثَلُ الحاجَةِ إلى مَن أصابَ مالَهُ حَديثا كمَثَلِ الدِّرهَمِ في فَمِ الأفعى ؛ أنتَ إلَيهِ محوِجٌ ، و أنتَ مِنها على خَطَرٍ .
امام باقر عليه السلام : حكايت محتاج شدن به نو كيسه در حقيقت همچون حكايت درهم در دهان افعى است كه تو به آن درهم نياز دارى اما جانت از افعى در خطر است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : مَثَلُ الحَريصِ علَى الدُّنيا مَثَلُ دُودَةِ القَزِّ ؛ كُلَّما ازدادَت مِن القَزِّ على نَفسِها لَفّا كانَ أبعَدَ لَها مِن الخُروجِ حتّى تَموتَ غَمّا .
امام باقر عليه السلام : مَثَل آزمندِ دنيا، مَثَل كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خود مى تند، راه خروج او بسته تر مى شود تا آن كه دق مرگ مى شود.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عنِ التَّماثيلِ الّتي في بُيوتِهِم ـ : هذهِ للنِّساءِ أو بُيوتِ النِّساءِ .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از تمثال هايى كه در خانه هايشان است ـ فرمود : اين تمثال ها مخصوص زن ها يا اتاق هاى زن هاست.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ لجابرِ بنِ يزيدَ الجُعفيِّ ـ : إن مُدِحتَ فلا تَفرَحْ ، و إن ذُمِمتَ فلا تَجزَعْ و فَكِّرْ فيما قيلَ فيكَ ، فإن عَرَفتَ مِن نَفسِكَ ما قيلَ فيكَ فَسُقوطُكَ مِن عَينِ اللّه ِ جَلَّ و عَزَّ عِندَ غَضَبِكَ مِنَ الحَقِّ أعظَمُ
علَيكَ مُصيبَةً مِمّا خِفتَ مِن سُقوطِكَ مِن أعيُنِ النّاسِ ، و إن كُنتَ على خِلافِ ما قيلَ فيكَ فثَوابٌ اكتَسبتَهُ مِن غَيرِ أن يَتعَبَ بَدَنُكَ
و اعلَمْ بأنّكَ لا تكونُ لنا وَلِيّا حتّى لَوِ اجتَمعَ علَيكَ أهلُ مِصرِكَ و قالوا : إنّكَ رجُلُ سَوءٍ لَم يَحزُنْكَ ذلكَ ، و لَو قالوا : إنّكَ رجُلٌ صالِحٌ لَم يَسُرَّكَ ذلكَ ، و لكنِ اعرِضْ نَفسَكَ على كِتابِ اللّه ِ ؛ فإن كنتَ سالِكا سَبيلَهُ ، زاهِدا في تَزهِيدِهِ ، راغِبا في تَرغيبِهِ، خائفا مِن تَخويفِهِ ، فاثبُتْ و أبشِرْ ، فإنّهُ لا يَضُرُّكَ ما قيلَ فيكَ ، و إن كنتَ مُبائنا للقُرآنِ فما ذا الّذي يَغُرُّكَ مِن نَفسِكَ ؟ ! .
امام باقر عليه السلام ـ به جابر بن يزيد جعفى ـ فرمود : اگر ستايش شدى، شاد مشو و اگر نكوهش شدى، بيتابى مكن و پيرامون آنچه درباره تو گفته شده است بينديش. اگر ديدى كه آنچه گفته اند در تو هست، مصيبت افتادن از چشم خداوند عزّ و جلّ، به سبب خشمناك شدنت از حقيقت،
بزرگتر از مصيبت افتادنت از چشم مردم است كه از آن مى ترسى و اگر خلاف آن چيزى باشى كه گفته اند، اين خود ثوابى است كه بى رنج به دست آورده اى
و بدان كه تو دوست [و پيرو ]ما نيستى مگر آن گاه كه اگر همه همشهريانت بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند. بلكه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوينده راه آن بودى و به آنچه به بى اعتنايى بدان فراخوانده است بى اعتنا و به آنچه بدان ترغيب كرده است راغب بودى، پس پايدارى كن و خوش باش؛ زيرا كه آنچه درباره تو گفته شده به تو زيانى نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودى، چرا بايد فريب نفست را بخورى.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : كَم مِن رجُلٍ قَد لَقِيَ رجُلاً فقالَ لَهُ: كَبَّ اللّه ُ عَدُوَّكَ، و ما لَهُ مِن عَدُوٍّ إلاّ اللّه ُ! .
امام باقر عليه السلام : اى بسا كه مردى با كسى رو به رو مى شود و به او مى گويد: خداوند دشمنت را سرنگون كند، حال آن كه او را دشمنى جز خداوند نيست.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : مَن كَتَمَ بَلاءً ابتُليَ بهِ مِن النّاسِ و شَكا ذلكَ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، كانَ حَقّا علَى اللّه ِ أن يُعافِيَهُ مِن ذلكَ البَلاءِ .
امام باقر عليه السلام : هر كس درد و بلايى را كه گرفتار آن شده است از مردم پوشيده بدارد و از آن به درگاه خداوند عزّ و جلّ شِكوه كند، بر خداست كه او را از آن بلا (بيمارى) عافيت بخشد.
امام باقر عليه السلام : جسم اگر بيمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه [به بيمارى دچار نشود و ]سرمست شود، خيرى نيست.
امام باقر عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ كسى را كه در ميان جمعى شوخى و بذله گويى كند دوست دارد، به شرط آن كه ناسزاگويى نباشد.