عنه عليه السلام ـ مِن دُعائِهِ في مَكارِمِ الأَخلاقِ ـ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ . . . و لا تَجعَل عَيشي كَدّا كَدّا ، و لا تَرُدَّ دُعائي عَلَيَّ رَدّا ؛ فَإِنّي لا أجعَلُ لَكَ ضِدّا ، و لا أدعو مَعَكَ نِدّا .
امام زين العابدين عليه السلام ـ از دعاى مكارم الأخلاق وى ـ : بار خدايا! بر محمّد و خاندانش درود فراوان فرست ··· و زندگانى ام را سخت مساز و دعايم را باز مگردان ؛ كه هر آينه من براى تو ناسازى قرار نمى دهم و با تو شريكى را نمى خوانم .
امام زين العابدين عليه السلام : هيچ عبادتى جز با تفقّه (فهم )، عبادت نيست.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : كأن قد أوفِيتَ أجَلَكَ ، و قَبَضَ المَلَكُ رُوحَكَ ، و صِرتَ إلى مَنزِلٍ وَحيدا ، فَرُدَّ إلَيكَ فيهِ رُوحُكَ ، و اقتَحَمَ علَيكَ فيهِ مَلَكاكَ مُنكَرٌ و نَكيرٌ لِمُساءلَتِكَ ، و شَديدِ امتِحانِكَ
ألاَ و إنَّ أوَّلَ ما يَسألانِكَ عن ربِّكَ الذي كُنتَ تَعبُدُهُ ، و عن نَبيِّكَ الذي اُرسِلَ إلَيكَ ، و عن دِينِكَ الذي كُنتَ تَدِينُ بهِ ، و عن كتابِكَ الذي كُنتَ تَتلُوهُ ، و عن إمامِكَ الذي كنتَ تَتَولاّهُ
ثُمّ عن عُمُرِكَ فيما أفنَيتَهُ ، و مالِكَ مِن أينَ اكتَسَبتَهُ و فيما أتلَفتَهُ ، فَخُذْ حِذرَكَ و انظُرْ لِنَفسِكَ ، و أعِدَّ للجَوابِ قَبلَ الامتِحانِ و المُساءلَةِ و الاختِبارِ .
امام زين العابدين عليه السلام : زودا كه عمرت به سر آيد و فرشته جانت را بگيرد و يكّه و تنها به سوى منزلى رهسپار شوى سپس در آن مكان جانت به تو بازگردانده شود و دو فرشته ات، منكر و نكير، براى پرسش از تو و امتحانى سخت، وارد قبرت شوند
بدان! نخستين پرسشى كه آن دو از تو مى كنند درباره پروردگار توست، كه او را مى پرستيدى و درباره پيامبر تو، كه برايت فرستاده شده و درباره دينت، كه به آن باور داشتى و درباره كتابت، كه تلاوتش مى كردى و درباره امامت، كه ولايت او را داشتى. سپس از عمرت، كه آن را چگونه صرف كردى و دارايى ات، كه از كجا به دست آوردى و در چه راه خرج كردى. پس، بهوش باش و براى خودت فكرى كن و پيش از شروع امتحان و پرسش و آزمون، خويشتن را براى جواب گويى آماده ساز.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَغُرَّنَّكُم رَحبُ الذِّراعَينِ بالدَّمِ ، فإنَّ لَهُ عِندَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ قاتِلاً لا يَموتُ . قالوا : يا رسولَ اللّه ِ ، و ما قاتِلٌ لا يَموتُ ؟ فقالَ : النارُ .
امام زين العابدين عليه السلام : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه در ريختن خون گستاخ و بى پرواست، شما را نفريبد؛ زيرا براى او نزد خداوند قاتلى است كه مرگ ندارد. عرض كردند: اى رسول خدا! آن چه قاتلى است كه نمى ميرد؟ فرمود: آتش.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ لَمّا سَألَهُ رجُلٌ : أ بِقَدَرٍ يُصيبُ الناسَ ما أصابَهُم أم بِعَمَلٍ ؟ ـ : إنّ القَدَر و العَمَلَ بمَنزِلَةِ الرُّوحِ و الجَسَدِ ، فالرُّوحُ بغيرِ جَسَدٍ لا تُحِسُّ ، و الجَسَدُ بغيرِ رُوحٍ صُورَةٌ لا حَراكَ بها ، فإذا اجتَمَعا قَوِيا و صَلُحا ، كذلكَ العَمَلُ و القَدَرُ ، فلو لم يَكُنِ القَدَرُ واقِعا علَى العَمَلِ لم يُعرَفِ الخالِقُ مِن المَخلوقِ و كانَ القَدَرُ شيئا لا يُحَسُّ ، و لو لم يَكُنِ العَمَلُ بِمُوافَقَةٍ مِن القَدَرِ لم يَمضِ و لم يَتِمَّ ، و لكنَّهُما باجتِماعِهِما قَوِيا ، و للّه ِِ فيهِ العَونُ لعِبادِهِ الصالِحينَ .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در پاسخ به مردى كه سؤال كرد: آيا آنچه به مردم مى رسد، ناشى از تقدير است يا عمل [خودشان] ـ فرمود : تقدير و عمل به مثابه جان و پيكرند. جانِ بدون پيكر، چيزى حسّ نمى كند و پيكرِ بى جان مجسّمه اى بى حركت است. اما هرگاه اين دو با هم جمع شوند، قوى و كار آمد مى گردند. عمل و تقدير نيز چنين اند، اگر تقدير به عمل تعلّق نمى گرفت، آفريدگار از آفريده باز شناخته نمى شد و تقدير چيزى نا محسوس بود و اگر عمل با موافقت تقدير نمى بود، هرگز صورت نمى گرفت و به سرانجام نمى رسيد. اما اين دو با اجتماع و اتحاد همند كه قدرت مى يابند و در اين ميان خداوند، بندگان شايسته خود را يارى مى رساند.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : لو ماتَ مَن بَينَ المَشرِقِ و المَغرِبِ لَما استَوحَشتُ بعدَ أن يكونَ القرآنُ مَعي .
امام زين العابدين عليه السلام : اگر همه مردم از شرق تا غرب عالم بميرند، با وجود قرآن در كنار من، هرگز احساس وحشت و تنهايى نكنم.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ عندَ خَتمِهِ القرآنَ ـ : اللّهُمّ فإذ أفَدتَنا المَعونَةَ على تِلاوَتِهِ و سَهَّلْتَ جَواسِيَ ألسِنَتِنا بحُسنِ عِبارَتِهِ فاجعَلْنا ممَّن يَرعاهُ حَقَّ رِعايَتِهِ ، و يَدِينُ لكَ باعتِقادِ التَّسليمِ لِمُحكَمِ آياتِهِ .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعاى ختم قرآن ـ گفت : بار خدايا! اكنون كه در تلاوت قرآن به ما كمك عطا فرمودى و به سبب نيكويى عبارت و بيان آن، سختى و درشتى (فصيح نبودن) زبانهاى ما را نرم و آسان كردى، پس ما را از كسانى قرار ده كه آن را آن گونه كه حق و سزاوار است رعايت مى كنند (به كار مى بندند) و با اعتقاد به تسليم در برابر آيات محكم آن، تو را اطاعت مى نمايند.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : آياتُ القرآنِ خَزائنُ العِلمِ ، فكُلَّما فَتَحتَ خِزانَةً فيَنبغي لكَ أن تَنظُرُ فيها .
امام زين العابدين عليه السلام : آيه هاى قرآن گنجينه هاى دانش هستند. پس، هر گاه گنجينه اى گشوده شد، شايسته است كه در آن نظر افكنى.
امام زين العابدين عليه السلام : نزديكترين شما به خداوند، گشاده خوترين شماست.
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام ـ في مُناجاتِهِ ـ : سبحانَكَ ، ما أضيَقَ الطُّرُقَ على مَن لم تَكُن دَليلَهُ ! و ما أوضَحَ الحَقَّ عِندَ مَن هَدَيتَهُ سَبيلَهُ ! إلهي ، فاسلُكْ بِنا سُبُلَ الوُصولِ إلَيكَ ، و سَيِّرنا في أقرَبِ الطُّرُقِ لِلوُفودِ علَيكَ .
امام زين العابدين عليه السلام ـ در مناجات با خدا ـ گفت : پاك و منزّهى تو، چه تنگ است راه ها بر كسى كه تو راهنمايش نباشى! و چه آشكار است [راهِ] حقّ نزد كسى كه تو راه آن را به او نشان دهى! خدايا! ما را در راههاى رسيدن به خودت حركت ده و براى وارد شدن بر خودت، ما را در نزديكترين راهها پيش بر.