الإمام زين العابدين عليه السلام : نَحنُ أئِمَّةُ المُسلِمينَ ، وحُجَجُ اللّه ِ عَلَى العالَمينَ ، وسادَةُ المُؤمِنينَ ، وقادَةُ الغُرِّ المُحَجَّلينَ ، ومَوالِي المُؤمِنينَ ، ونَحنُ أمانُ أهلِ الأَرضِ كَما أنَّ النُّجومَ أمانٌ لِأَهلِ السَّماءِ ، ونَحنُ الَّذينَ بِنا يُمسِكُ اللّه ُ السَّماءَ أن تَقَعَ عَلَى الأَرضِ إلاّ بِإِذنِهِ ، وبِنا يُمسِكُ الأَرضَ أن تَميدَ بِأَهلِها ، وبِنا يُنزِلُ الغَيثَ ، وبِنا يَنشُرُ الرَّحمَةَ ، ويُخرِجُ بَرَكاتِ الأَرضِ ، ولَولا ما فِي الأَرضِ مِنّا لَساخَت بِأَهلِها .
امام سجاد عليه السلام : ما امامان مسلمانان و حجّتهاى الهى بر جهانيان و سروران مؤمنان و جلوداران سپيد پيشانيهاى دست و پا سفيد و سالار مؤمنان هستيم. ما موجب امنيت زمينيان هستيم چنان كه ستارگان، سبب امان آسمانيان هستند. خداوند به سبب ما آسمان را نگاه داشته تا مبادا ـ جز به اذان او ـ بر زمين فرو افتد و با ما زمين را حفظ كرده تا اهل زمين را نلرزاند. باران را به سبب ما فرو مى فرستد و رحمت را در پرتو وجود ما مى پراكند و بركتهاى زمين را بيرون مى دهد و اگر كسى از ما در زمين نمى بود اهل خود را فرو مى كشيد.
الإمام زين العابدين عليه السلام : كانَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ذاتَ يَومٍ جالِسًا وعِندَهُ عَلِيٌّ وفاطِمَةُ والحَسَنُ والحُسَينُ عليهم السلام ، فَقالَ : والَّذي بَعَثَني بِالحَقِّ بَشيرًا ، ما عَلى وَجهِ الأَرضِ خَلقٌ أحَبَّ إلَى اللّه ِ عَزَّوجَلَّ ولا أكرَمَ عَلَيهِ مِنّا، إنَّ اللّه َ تَبارَكَ وتَعالى شَقَّ لِيَ اسمًا مِن أسمائِهِ فَهُوَ مَحمودٌ وأنَا مُحَمَّدٌ ، وشَقَّ لَكَ يا عَلِيُّ اسمًا مِن أسمائِهِ فَهُوَ العَلِيُّ الأَعلى وأنتَ عَلِيٌّ ، وشَقَّ لَكَ يا حَسَنُ اسمًا مِن أسمائِهِ فَهُوَ المُحسِنُ وأنتَ حَسَنٌ ، وشَقَّ لَكَ يا حُسَينُ اسمًا مِن أسمائِهِ فَهُوَ ذُو الإِحسانِ وأنتَ حُسَينٌ ، وشَقَّ لَكِ يا فاطِمَةُ اسمًا مِن أسمائِهِ فَهُوَ الفاطِرُ وأنتِ فاطِمَةُ .
ثُمَّ قالَ صلي الله عليه و آله : اللّهُمَّ إنّي اُشهِدُكَ أنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَهُم ، وحَربٌ لِمَن حارَبَهُم ، ومُحِبٌّ لِمَن أحَبَّهُم ، ومُبغِضٌ لِمَن أبغَضَهُم ، وعَدُوٌّ لِمَن عاداهُم، ووَلِيٌّ لِمَن والاهُم ، لِأَنَّهُم مِنّي وأنَا مِنهُم .
امام سجاد عليه السلام : روزى پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نشسته بود و على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام نزد او بودند. حضرت صلي الله عليه و آله فرمود: سوگند به كسى كه مرا به حقّ مژده رسان برانگيخت، بر روى زمين هيچ كس نزد خداوند عزّوجل محبوب تر و گرامى تر از ما نيست خداوند تبارك و تعالى نام مرا از يكى از نامهاى خود مشتق ساخت، او محمود است و من محمّد و اى على! خداوند نام تو را از نامهاى خود مشتق ساخته است، اوست «العلىّ الاعلى» و تويى على و تو اى حسن! خداوند نامت را از نامهاى خود بر گرفته كه او «محسن» است و تو حسن و تو اى حسين! خداوند نام تو را نيز از نامهاى خود گرفته كه او «ذوالاحسان» است و تو حسين و تو اى فاطمه! خداوند نام تو را نيز از نامهاى خود برگرفته كه او «فاطر» است و تو فاطمه. سپس فرمود: خدايا! تو را گواه مى گيرم كه با هر كس با ايشان آشتى در پيش گيرد آشتى در پيش مى گيرم و با هر كه با ايشان سر جنگ داشته باشد سر جنگ دارم و دوستدار كسى هستم كه ايشان را دوست داشته باشد و كينه كسى را در دل دارم كه كينه ايشان را در دل دارد و دشمن كسى هستم كه دشمن آنهاست و دوست كسى هستم كه دوست آنهاست، زيرا آنها از من و من از آنهايم.
الإمام زين العابدين عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في مَجلِسِ يَزيدَ ـ : أيُّهَا النّاسُ ، اُعطينا سِتًّا، وفُضِّلنا بِسَبعٍ : اُعطينَا العِلمَ ، والحِلمَ، والسَّماحَةَ ، والفَصاحَةَ ، والشَّجاعَةَ ، والمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ . وفُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّدًا صلي الله عليه و آله ، ومِنّا الصِّدّيقُ ، ومِنَّا الطَيّارُ ، ومِنّا أسدُ اللّه ِ وأسَدُ الرَّسولِ ، ومِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ فاطِمَةُ البَتولُ ، ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ .
امام سجاد عليه السلام ـ در خطبه اى در مجلس يزيد ـ : اى مردم! به ما شش سرشت بخشيده شده و به هفت امر، فضيلت داده شده ايم. به ما علم، خرد، بردبارى، بخشش، گشاده زبانى، دليرى و محبّت در دل مؤمنان بخشيده شده است و برترى داده شده ايم به اين كه پيامبر برگزيده، محمّد صلي الله عليه و آله و صدّيق و طيّار و شير خدا و شير پيامبر و سرور بانوان جهان، فاطمه بتول و دو نوه اين امّت و سالار جوانان بهشتى از ما هستند.
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ أهلِ البَيتِ عليهم السلام ـ : مِن فُروعِ الشَّجَرَةِ المُبارَكَةِ، وبَقايَا
الصَّفوَةِ الَّذينَ أذهَبَ اللّه ُ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرَهُم ، وبَرَأَهُم مِنَ الآفاتِ ، وافتَرَضَ مَوَدَّتَهُم فِي الكِتابِ . هُمُ العُروَةُ الوُثقى ، و [هُم ]مَعدِنُ التُّقى ، وخَيرُ حِبالِ العالَمينَ ووَثيقُها .
امام سجاد عليه السلام ـ در توصيف اهل بيت عليهم السلام ـ : آنها از شاخه هاى شجره مباركه و باقيمانده برگزيدگانى هستند كه خداوند هر گونه پلشتى را از آنها دور ساخته است پاكشان گردانيده و از آفات مبرّايشان داشته و دوستى با آنها را در كتابش واجب ساخته است. آنها دستاويز استوار و كان پرهيزگارى و نيكو و ريسمانى استوار براى جهانيان هستند.
الإمام زين العابدين عليه السلام : نَحنُ أبوابُ اللّه ِ ، ونَحنُ الصِّراطُ المُستَقيمُ ، ونَحنُ عَيبَةُ عِلمِهِ ، ونَحنُ تَراجِمَةُ وَحيِهِ ، ونَحنُ أركانُ تَوحيدِهِ ، ونَحنُ مَوضِعُ سِرِّهِ .
امام سجاد عليه السلام : ما درهاى خدا هستيم و راه راست اوييم. ما ظرف علم او و بازگو كننده وحى او هستيم و پايه هاى توحيد او و جايگاه راز اوييم.
الإمام زين العابدين عليه السلام : ما يَنقِمُ النّاسُ مِنّا ؟! فَنَحنُ واللّه ِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ ، وبَيتُ الرَّحمَةِ ، ومَعدِنُ العِلمِ ، ومُختَلَفُ المَلائِكَةِ .
امام سجاد عليه السلام : چرا مردم كينه ما را مى جويند؟! در حالى كه به خدا سوگند ما درخت نبوّت و خانه رحمت و كان علم و معرفت و مكان آمد و شد فرشتگانيم.
الإمام زين العابدين عليه السلام : عِندَنا عِلمُ المَنايا والبَلايا ، وفَصلُ الخِطابِ ، وأنسابُ العَرَبِ ، ومَولِدُ الإِسلام .
امام سجاد عليه السلام : آگاهى از مرگ و ميرها و بلاها و سخن انجامين و نَسَبهاى عرب و زادگاه اسلام نزد ماست.
الإمام زين العابدين عليه السلام : دَخَلتُ عَلى مَروانَ بنِ الحَكَمِ فَقالَ : ما رَأَيتُ أحَدًا أكرَمَ غَلَبَةً مِن أبيكَ ، ما هُوَ إلاّ أن وَلِيَنا يَومَ الجَمَلِ ، فَنادى مُناديهِ : لا يُقتَلُ مُدبِرٌ ولا يُذَفَّفُ عَلى جَريحٍ .
امام سجاد عليه السلام: بر مروان بن حكم وارد شدم. او گفت: به هنگام چيرگى، كسى را از پدر تو كريمتر نيافتم. او همان كسى بود كه در جنگ جمل ما را تعقيب مى كرد و مناديش ندا در مى داد كه: هيچ گريزنده اى، كشته نخواهد شد و هيچ زخم خورده اى، از پاى در آورده نخواهد شد.
الإمام زين العابدين عليه السلام : إنّي أكرَهُ أن أعبُدَ اللّه َ لا غَرَضَ لي إلاّ ثَوابَهُ ، فَأَكونَ كَالعَبدِ الطَّمِعِ المُطيعِ ، إن طَمِعَ عَمِلَ وإلاّ لَم يَعمَل . وأكرَهُ أن أعبُدَهُ (لا غَرَضَ لي) إلاّ لِخَوفِ عِقابِهِ ، فَأَكونَ كَالعَبدِ السَّوءِ إن لَم يَخَف لَم يَعمَل . قيلَ لَهُ : فَلِمَ تَعبُدُهُ ؟ قالَ : لِما هُوَ أهلُهُ بِأَياديهِ عَلَيَّ وإنعامِهِ .
امام سجاد عليه السلام: من خوش نمى دارم خدا را چنان بپرستم كه مقصودى جز پاداش نداشته باشم، تا چونان برده اى باشم آزمند و تسليم كه اگر طمع ورزد مى كوشد و الاّ نه و خوش نمى دارم خدا را چنان بپرستم كه [مقصودى] جز هراس از كيفر او در سر نداشته باشم تا چونان برده بدكارى باشم كه اگر نهراسد، گامى برنمى دارد. به حضرت عليه السلام عرض شد: پس چرا خدا را مى پرستى؟ فرمود: چون او با نواختن و نعمت دادن به من، شايسته عبادت است.
الإمام زين العابدين عليه السلام : إنَّ الحَسَنَ بنَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليهماالسلام كانَ أعبَدَ النّاسِ في زَمانِهِ وأزهَدَهُم وأفضَلَهُم ، وكانَ إذا حَجَّ حَجَّ ماشِيًا ورُبَّما مَشى حافِيًا ، وكانَ إذا ذَكَرَ المَوتَ بَكى ، وإذا ذَكَرَ القَبرَ بَكى ، وإذا ذَكَرَ البَعثَ والنُّشورَ بَكى ، وإذا ذَكَرَ المَمَرَّ عَلَى الصِّراطِ بَكى ، وإذا ذَكَرَ العَرضَ عَلَى اللّه ِ تَعالى ذِكرُهُ شَهَقَ شَهقَةً يُغشى عَلَيهِ مِنها ، وكانَ إذا قامَ في صَلاتِهِ تَرتَعِدُ
فَرائِصُهُ بَينَ يَدَي رَبِّهِ عَزَّوجَلَّ ، وكانَ إذا ذَكَرَ الجَنَّةَ والنّارَ اضطَرَبَ اضطِرابَ السَّليمِ ، ويَسأَلُ اللّه َ الجَنَّةَ ويَعوذُ بِهِ مِنَ النّارِ ، وكانَ عليه السلام لا يَقرَأُ مِن كِتابِ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ : «يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنوا» إلاّ قالَ : لَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ . ولَم يُرَ في شَيءٍ مِن أحوالِهِ إلاّ ذاكِرًا للّه ِِ سُبحانَهُ .
امام سجاد عليه السلام: حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام در زمان خود، از همه عابدتر، زاهدتر و با فضليت تر بود و هرگاه حج مى رفت، پياده و چه بسا پابرهنه مى رفت و هرگاه مرگ و گور را به خاطر مى آورْد مى گريست و هرگاه رستاخيز و زنده شدن را از نظر مى گذراند، اشك از ديده مى ريخت و هرگاه گذر از صراط را در انديشه مى آورد گريان مى شد و هرگاه عرضه [اعمال] را به خداى متعال به ياد مى آورد، فريادى مى كشيد كه از آن، بى هوش مى شد و هرگاه به نماز برمى خاست، گوشت تنش در برابر خداوند عزّوجل، به لرزه مى افتاد و هرگاه بهشت و دوزخ را به ياد مى آورْد چونان مار گزيده، بى تابى مى كرد و از خداوند، بهشت را طلب مى كرد و از آتش دوزخ، به او پناه مى بُرد. او، هرگاه عبارت «يا اَيُّها الّذينَ آمَنُوا» را از قرآن مى خوانْد مى گفت: لبّيك اللّهم لبّيك و در هيچ حالى ديده نشد، مگر آن كه خداوند سبحان را ذكر مى گفت.