احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : دنيا از هيچ كس گرفته نشد ، مگر آن كه خير او در آن بود.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : دل هايتان را به ذكر دنيا (ياد كردن از دنيا) مشغول نسازيد.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : آرزوى دور و دراز، همّت هاى شما را مصروف دنيا مى كند.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : در دنيا [چون] ميهمان باشيد، و مسجدها را خانه خود بگيريد، و دل هايتان را به نازكى ، عادت دهيد، و زياد انديشه و گريه كنيد، و هوس هاى گونه گون را به خود راه مدهيد ، به اين كه : آنچه را در آن ساكن نمى شويد، بنا كنيد و آنچه را كه نمى خوريد، گرد آوريد و آنچه را كه بدان نمى رسيد ، آرزو كنيد .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : همچنان كه از حرام مى گريزيد ، از فزونى هاى دنيا نيز بگريزيد، و همچنان كه مردار را خوار مى شماريد ، دنيا را نيز در نظرتان خوار گردانيد، و با انديشيدن درباره آخرت ، دل هايتان را نورانى كنيد، و از فزونى هاى دنيا و كردارهاى بدتان ، به درگاه خدا توبه بريد تا از سختى روز قيامت برَهيد.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : اى مردم! از خدا، چنان كه بايد، بترسيد و در جلب خشنودى او بكوشيد . به فناپذيرى دنيا و جاودانگى آخرت ، يقين كنيد، و براى پس از
مرگ ، كار كنيد ، چنان كه گويى هرگز در دنيا نبوده ايد و پيوسته در آخرت زيسته ايد .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : خداوند ، هيچ پيامبرى را برنگزيد ، مگر اين كه زاهد بود.

صفحه اختصاصي حديث و آيات رسول اللّه صلي الله عليه و آله : إنَّ جَبرَئيلَ عليه السلام أتاني بِخَزائِنِ الدُّنيا عَلى بَغلَةٍ شَهباءَ حديث ، فَقالَ : يا مُحَمَّد ، إنَّ هذِهِ خَزائِنُ الأَرضِ ولا تَنقُصُكَ مِن حَظِّكَ عِندَ رَبِّكَ تَعالى .
فَقُلتُ : حَبيبي جَبرَئيل ، لا حاجَةَ لي فيها ؛ إذا شَبِعتُ شَكَرتُ رَبّي ، وإذا جُعتُ سَأَلتُهُ . حديث

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : جبرئيل عليه السلام گنجينه هاى دنيا را بر قاطرى خاكسترى رنگ ، نزد من آورد و گفت: اى محمّد! اينها گنجينه هاى زمين اند و از سهم تو در نزد پروردگار بلندمرتبه ات چيزى كم نمى كنند.
گفتم: دوست من، جبرئيل! مرا به اينها نيازى نيست. هر گاه سير شوم ، پروردگارم را سپاس مى گزارم، و هر گاه گرسنه شوم ، از او درخواست مى كنم.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : دنيا به سوى من گردن كشيد . گفتم: از من دور شو!
گفت: اگر تو مرا نگيرى ، آن كه بعد از تو مى آيد ، مرا خواهد گرفت.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : مرا چه به دنيا؟! همانا حكايت من و دنيا ، حكايت سوارى است كه در يك روز گرم تابستانى ، درختى مى بيند و زير سايه آن استراحتى مى كند و سپس آن را ترك مى كند و مى رود.