- صفحه اصلی
- احادیث معصومین
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام
احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام17430 حدیث
الراوي:
قيلَ: إنَّ الْحارِثَ بْنَ حَوْطٍ أتاهُ فَقالَ: أتَراني أَظُنُّ أصْحابَ الْجَمَلِ كانُوا عَلى ضَلالَةٍ؟ فَقالَ عليه السلام:ياحارِثُ،إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ فَحِرْتَ!إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ فَتَعْرِفَ أَهْلَهُ،وَلَمْ تَعْرِفِ الْباطِلَ فَتَعْرِفَ مَنْ أَتاهُ. وَ فى رِوايَةٍ: فَقالَ عليه السلام:يا حارِثُ إِنَّهُ مَلْبُوسٌ عَلَيْكَ وَ إِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِالنّاسِ وَلكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ مَنْ أَتاهُ.
راوي:
آورده اند حارث بن حوط ـ در حادثه جمل ـ به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گفت: آيا از نظر شما من بايد اصحاب جمل را گمراه بدانم؟ حضرت فرمود:اى حارث! تو جز پيش پاى خود را نمى بينى و از بالا به مسائل نمى نگرى و در نتيجه به حيرت افتاده اى.تو حق را را نشناخته اى تا اهلش را بازشناسى، باطل را نيز نمى شناسى، تا هر كه را كه به آن روى كرد، بشناسى.و در روايت ديگر آمده است كه حضرت فرمود:اى حارث! مسائل بر تو مشتبه شده است و بى گمان اشخاص نمى توانند ملاك و معيار حق و باطل باشند، بلكه اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى، و نيز اول باطل را بشناس تا هر كه را كه به سوى آن گام نهاد بازشـناسى.
وَ سُئِلَ عليه السلام:
أيُّهُما أَفْضَلُ: أَلْعَدْلُ، أوِ الْجُودُ؟ فَقالَ عليه السلام :الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَواضِعَها،وَالْجُودُ يُخْرِجُها مِنْ جِهَتِها،وَالْعـَـدْلُ سـائِسٌ عـامٌّ،وَالْجـُودُ عارِضٌ خاصٌّ،فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُما وَأَفْضَلُهُما.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيدند
كه از داد و دهش كدام ارزشمندتر است؟ حضرت فرمود:عدل و داد همه چيز را در جايگاه خود مى نهد ـ امور را در مجراى خود جارى مى كند ـ در حالى كه جود و بخشش، كار را از مسير طبيعى خود بيرون مى برد. عدل، سياستى فراگير و، جود عارضه اى استثنايى است. در نتيجه: عدل برتر و بهتر از جود است.دهش وجود امور را از جهت طبيعى خود بيرون مى برد. عدل، سياسيى فراگير وجود، عارضه اى استثنايى است در نتيجه: عدل، اشرف و افضل از جود است.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كانَ مِنَّا مُنافَسَةً فِي سُلْطانٍ، وَلاَ الِْتماسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَلكِنْ لِنَرِدَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَنُظْهِرَ الاْءِصْلاَحَ فِي بِلاَدِكَ، فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَتُقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ.
حضرت على عليه السلام فرمود:
بـارخـدايا تو خود خوب مى دانى كه تلاش و كوشش ما براى كشمكش قدرت و فزون خواهى ثروت و ... نبود و انگيزه اى جـز بارگشت شعائر دين تو و ايجاد اصلاح در سرزمين هاى تو نبوده است، تا بندگان مظلومت، امنيت و آسـايش يـابند و حدود و حقوق به تعطيل كشيده شده ات به اجرا در آيند.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
أَما وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْلاَ حُضُورُ الْحاضِرِ، وَقِيامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِالنَّاصِرِ، وَما أَخَذَاللّه ُ عَلَى الْعُلَماءِ أَلاَّ يُقارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظالِمٍ، وَلاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَيْتُ حَبْلَها عَلَى غارِبِها، وَلَسَقَيْتُ آخِرَها بِكَأْسِ أَوَّلِها.
حضرت على عليه السلام فرمود:
بهوش باشيد! سوگند به آفريدگارى كه دانه را شكافت و به جنبنده ها جان بخشيد اگر: حضور انبوه مردم در صحنه نبود و اگر وجود اين همه ياران، حجت را تمام نمى كرد و اگر نبود آن تعهدى كه خدا از دانشمندان گرفته است تا در برابر شكمبارگى سمتگر و گرسنكى مظلوم بى تفاوت نمانند، مهار شتر خلافت را بر كوهانش مى افكندم و آخرين شتر اين كاروان را به كاسه اولين آن سيراب مى كردم.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
وَلاَتَظُنُّوابِيَاسْتِثْقالاً فِيحَقٍّ قِيلَ لِي،وَلاَالِْتماسَ إِعْظامٍ لِنَفْسِي، فَإِنَّهُ مَـنِ اسْتَثْقَلَ الْحَقَّ أَنْ يُقالَ لَهُ أَوِالْعَدْلَ أَنْ يُعْرَضَ عَلَيْهِ، كانَ الْعَمَلُ بِهِما أَثْقَلَ عَلَيْهِ فَلاَتَكُفُّواعَنْ مَقالَةٍ بِحَقٍّ، أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ،...فَإِنَّمَا أَنَا وَأَنْتُمْ عَبِيدٌ مَمْلُوكُونَ لِرَبٍّ لاَ رَبَّ غَيْرُهُ؛ يَمْلِكُ مِنَّا ما لاَ نَمْلِكُ مِنْ أَنْفُسِنا...
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در ضمن سخنرانى خود فرمود:
و چنين مپنداريد كه اگر با من سخن حقى گفته شود مرا گران مى آيد و نيز گمان مبريد كه من خواهان بزرگداشت خويش ـ تملق ـ هستم زيرا آن كه از شنيدن حق و يا از پيشنهاد عدالت احساس سنگينى كند، عمل به آن دو، برايش سنگين تر خواهد بود. پس، از گفتن سخن حق و ارائه نظر عدل دريغ نكنيد...واقعيت اين است كه من و شما همگى بندگان پروردگارى هستيم كه جز او خدايى نيست و او بيش از آنچه ما نسبت به خود مالكيم بر ما تملك دارد.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
وَإِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَلكِنَّهُ فِيعُنُقِكَ أَمَانَةٌ، وَأَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ. لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتاتَ فِي رَعِيَّةٍ، وَلاَ تُخاطِرَ إِلاَّ بِوَثِيقَةٍ.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به يكى از كارگزارانش نوشت:
بى گمان كارى كه به تو سپرده شده است، لقمه اى چرب نيست، بلكه بار امانتى برگردن تو است كه در حـفظ آن بـايد در برابر ما فوق خودت پاسخگو باشى. تو را نرسد كه درباره مـردم، خود سرانه تصـميم بـگيرى و يا بدون مجـوز و پشتوانه اطمينان بخشى به كارهاى خطير اقدام كنى.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
مَنْ مَلَكَ اسْتَأْثَرَ وَ مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ،وَمَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَكَها فِي عُقُولِها.
حضرت على عليه السلام فرمود:
هركس كه فرمانروايى يابد خود را بر ديگران ترجيح دهـد و هركه خودكامگى پيشه كند در گرداب نابودى درافـتد و هركه با مردم مشورت كند در انديشه آنان شركت جـويد.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
وَما أَعْمالُ الْبِرِّ كُلُّها وَالْجِهادُ فِي سَبِيلِ اللّه ِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلاَّ كَنَفْـثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ. وَإِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لاَ يُقَرِّبانِ مِنْ أَجَلٍ، وَلاَ يَنْقُصانِ مِنْ رِزْقٍ، وَأَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمامٍ جائِرٍ.
حضرت على عليه السلام فرمود:
تمامى كارهاى نيك و حتى جهاد در راه خدا در مقايسه با امر بمعروف و نهى از منكر چيزى نيست مگر در حـدِّ دمـيدن انسـان در برابر دريـاى خروشـان. و نـيز ـ معلوم است كه ـ امر بمعروف و نهى از منكر نه در نزديك نمودنِ مرگ انسان تأثير دارد و نه در كاستنِ روزى مؤثر است. و بالاترين مرتبه اين كار ـ امر بمعروف و نهى از منكر ـ شعار عدالتخواهى در برابر رهـبرى ستم پيشه است.
وَ قــالَ علي عليه السلام:
الْعَمَلَ الْعَمَلَ، ثُمَّ النِّهايَةَ النِّهايَةَ،وَالاِسْتِقامَةَ الاْءِسْتِقامَةَ، ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ،وَالْوَرَعَ الْوَرَعَ!إِنَّ لَكُمْ نِهايَةً فَانْتَهُوا إِلَى نِهايَتِكُمْ،وَإِنَّ لَكُمْ عَلَما فَاهْتَدُوا بِعَلَمِكُمْ،وَإِنَّ لِلاْءِسْلاَمِ غَايَةً فَانْتَهُوا إِلَى غَايَتِهِ.
حضرت على عليه السلام فرمود:
عمل، عمل! پس از آن: عاقبت، عاقبت! و نيز: استقامت، استقامت! و سپس : صبر، صبر! و: پارسايى، پارسايى!بى گمان هر يك از شما را نهايت و هدفى معين است، پس راه خود به آخر بريد. و بى ترديد براى شما پرچم و نشانى است، به دنبال پرچم خويش هدايت جوييد، اسلام را نيز غايت و هدفى است، شما بايد به سوى آن هدف نهايى به پيش رويد.
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685