الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنّ اللّه َ ثَقَّلَ الخَيرَ على أهلِ الدُّنيا كثِقْلِهِ في مَوازِينِهِم يَومَ القِيامَةِ ، و إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ خَفَّفَ الشَّرَّ على أهلِ الدُّنيا كخِفَّتِهِ في مَوازِينِهِم يَومَ القِيامَةِ .
امام باقر عليه السلام : خداوند كار نيك را بر مردم دنيا سنگين ساخته است، چنان كه در ترازوهاى روز قيامت آنان سنگين است و خداوند عزّ و جلّ بدى را بر مردم دنيا سبك ساخته است، چنان كه در ترازوهاى روز قيامت ايشان سبك است.
عنه عليه السلام : إنّ الخَيرَ ثَقُلَ على أهلِ الدُّنيا على قَدرِ ثِقلِهِ في مَوازينهِم يَومَ القِيامَةِ ، و إنّ الشَّرَّ خَفَّ على أهلِ الدُّنيا على قَدرِ خِفَّتِهِ في مَوازينِهِم .
امام باقر عليه السلام : انجامِ كار خوب بر مردم دنيا سنگين شده است ، به اندازه سنگينى آن در ترازوهاى روز قيامت ايشان و انجامِ كار بد بر مردم دنيا سبك گرديده است، به اندازه سبكى آن در ترازوهايشان.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ و قد كَتبَ إلى رجُلٍ يَشكو إلَيهِ لَمَما يَخطِرُ على بالِهِ ـ : إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ إن شاءَ ثَبّتَكَ فلا يَجعَلُ لإبليسَ علَيكَ طَريقا ، قد شَكا قَومٌ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله لَمَما يَعرِضُ لَهُم لَأن تَهوي بِهِمُ الرِّيحُ . «أو تهوي به الريح» أي عصفت به حتى هوت به في المطارح البعيدة (مجمع البحرين : 3/1889) ." href="#" onclick = "return false;"> أو يُقَطَّعوا أحَبُّ إلَيهِم مِن أن يَتَكلَّموا بهِ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أ تَجِدونَ ذلكَ ؟ قالوا : نَعَم ، فقالَ : و الّذي نَفسي بِيَدِهِ إنَّ ذلكَ لَصَريحُ الإيمانِ ، فإذا وَجَدتُموهُ فقُولوا : آمَنّا باللّه ِ و رسولِهِ و لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلاّ باللّه ِ .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به مردى كه به ايشان نامه نوشته و در آن از وسوسه هايى كه به ذهنش خطور مى كند شكايت كرده بود ـ نوشت : اگر خداوند عزّ و جلّ بخواهد، تو را ثبات [عقيده ]مى بخشد و راه نفوذ شيطان را در تو مى بندد. به پيامبر صلى الله عليه و آله نيز عدّه اى از وسوسه هاى ذهنى خود شكايت كردند، وسوسه هايى كه دوست داشتند باد آنان را به جاهاى دور دست پرتاب كند و يا قطعه قطعه شوند اما آنها را به زبان نياورند. اما رسول خدا صلى الله عليه و آله به ايشان فرمود: سوگند به آنكه جانم در دست اوست، اين همان ايمان ناب است. هرگاه با اين وسوسه ها رو به رو شديد بگوييد: آمنّا باللّه و رسوله و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه .
عنه عليه السلام : إنَّ رجُلاً أتى رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ إنّني نافِقتُ ، فقال : و اللّه ِ، ما نافَقتَ و لو نافَقتَ ما أتَيتَني تُعلِمُني، ما الّذي رابَكَ ؟ أظُنُّ العَدُوَّ الحاضِرَ . أتاكَ فقالَ لَكَ : مَن خَلَقَكَ ؟ فقُلتَ : اللّه ُ خَلَقَني ، فقالَ لَكَ : مَن خَلَقَ اللّه َ؟ قالَ : إي و الّذي بَعَثَكَ بِالحَقِّ لَكانَ كَذا
فقالَ : إنّ الشَّيطانَ أتاكُم مِن قِبَلِ الأعمالِ فلَم يَقوَ علَيكُم ، فأتاكُم مِن هذا الوَجهِ لِكَي يَستَزِلَّكُم ، فإذا كانَ كذلكَ فلْيَذكُرْ أحَدُكُم اللّه َ وَحدَهُ .
امام باقر عليه السلام : مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد : من دچار نفاق شده ام . حضرت فرمود : به خدا سوگند ، تو منافق نشده اى. اگر منافق بودى نزد من نمى آمدى، تا مرا از آن آگاه كنى. چه چيز تو را به ترديد افكنده است؟ گمان مى كنم آن دشمن حاضر [در همه جا، يعنى شيطان] به سراغت آمده و به تو گفته است: چه كسى تو را آفريده است؟ و تو گفته اى: خدا مرا خلق كرده است و او به تو گفته است: چه كسى خدا را آفريده است؟ مرد عرض كرد: آرى، سوگند به آنكه تو را به حق برانگيخت، همين گونه است
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: شيطان از طريق اعمال و كردارهايتان نزد شما آمد و نتوانست بر شما چيره شود. حالا از اين راه [يعنى راه عقايد ]به سراغتان آمده است تا شما را بلغزاند. هرگاه چنين چيزى براى يكى از شما پيش آمد، خدا را به يگانگى ياد كند.
الإمام الباقر عليه السلام ـ لجابِرِ بنِ يَزيدَ الجُعفيِّ . ـ : اُوصِيكَ بخَمسٍ : إن ظُلِمتَ فلا تَظلِمْ ، و إن خانُوكَ فلا تَخُنْ ، و إن كُذِّبتَ فلا تَغضَبْ ، و إن مُدِحتَ فلا تَفرَحْ ، و إن ذُمِمتَ فلا تَجزَعْ ، و فَكِّرْ فيما قيلَ فيكَ ، فإن عَرَفتَ مِن نَفسِكَ ما قيلَ فيكَ فسُقوطُكَ مِن عَينِ اللّه ِ جلَّ و عَزَّ عِندَ غَضَبِكَ مِن الحَقِّ أعظَمُ علَيكَ مُصيبَةً مِمّا خِفتَ مِن سُقوطِكَ مِن أعيُنِ النّاسِ ، و إن كُنتَ على خِلافِ ما قِيلَ فِيكَ فثَوابٌ اكتَسَبتَهُ مِن غَيرِ أنْ يَتعَبَ بَدَنُكَ
و اعلَمْ بأنّكَ لا تَكونُ لَنا وَليّا حتّى لَوِ اجتَمعَ علَيكَ أهلُ مِصرِكَ و قالوا : إنّكَ رجُلُ سَوءٍ لَم يَحزُنْكَ ذلكَ ، و لو قالوا : إنّكَ
رجُلٌ صالِحٌ لَم يَسُرَّكَ ذلكَ ، و لكنِ اعرِضْ نَفسَكَ على كِتابِ اللّه ِ ؛ فإن كُنتَ سالِكا سَبيلَهُ ، زاهِدا في تَزهيدِهِ ، راغِبا في تَرغيبِهِ ، خائفا مِن تَخويفِهِ ، فاثبُتْ و أبشِرْ ؛ فإنّهُ لا يَضُرُّكَ ما قِيلَ فِيكَ ، و إن كُنتَ مُبائنا لِلقُرآنِ فماذا الّذي يَغُرُّكَ مِن نَفسِكَ ؟! إنّ المُؤمنَ مَعنِيٌّ بمُجاهَدَةِ نَفسِهِ ليَغلِبَها على هَواها ، فمَرّةً يُقيمُ أوَدَها . و يُخالِفُ هَواها في مَحَبَّةِ اللّه ِ ، و مَرّةً تَصرَعُهُ نَفسُهُ فَيَتَّبِعُ هَواها فيَنعَشُهُ اللّه ُ فيَنتَعِشُ . ، و يُقيلُ اللّه ُ عَثرَتَهُ فيَتَذَكَّرُ ، و يَفزَعُ إلَى التَّوبَةِ و المَخافَةِ فيَزدادُ بَصيرَةً و مَعرِفَةً لِما زِيدَ فيهِ مِن الخَوفِ ، و ذلكَ بأنّ اللّه َ يَقولُ : «إنّ الّذِينَ اتَّقَوا إذا مَسَّهُمْ طائفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فإذا هُمْ مُبْصِرونَ» .
يا جابِرُ ، استَكثِرْ لنَفسِكَ مِن اللّه ِ قَليلَ الرِّزقِ تَخَلُّصا إلَى الشُّكرِ ، و استَقلِلْ مِن نَفسِكَ كَثيرَ الطّاعَةِ للّه ِ إزراءً علَى النَّفسِ .
و تَعَرُّضا للعَفوِ ، و ادفَعْ عَن نَفسِكَ حاضِرَ الشَّرِّ بحاضِرِ العِلمِ ، و استَعمِلْ حاضِرَ العِلمِ بخالِصِ العَمَلِ ، و تَحَرَّزْ في خالِصِ العَمَلِ مِن عَظيمِ الغَفلَةِ بِشِدَّةِ التَّيقُّظِ ، و استَجلِبْ شِدَّةِ التَّيقُّظِ بصِدقِ الخَوفِ ، و احذَرْ خَفِيَّ التَّزَيُّنِ . بحاضِرِ الحَياةِ ، و تَوَقَّ مُجازَفَةَ . الهَوى بدَلالَةِ العَقلِ ، و قِفْ عِندَ غَلَبَةِ الهَوى باستِرشادِ العِلمِ ، و استَبقِ خالِصَ الأعمالِ لِيَومِ الجَزاءِ .
امام باقر عليه السلام ـ به جابر بن يزيد جعفى . ـ فرمود: تو را به پنج چيز سفارش مى كنم: اگر به تو ستم كردند تو ستم مكن، اگر به تو خيانت كردند تو خيانت مكن، اگر تو را تكذيب كردند عصبانى نشو، اگر ستايشت كردند شاد مشو و اگر نكوهشت كردند دلگير مشو، بلكه به آنچه درباره تو گفته شد بينديش، اگر ديدى آنچه درباره تو گفته شده در تو هست،بدان كه افتادن تو از چشم خداوند عزّ و جلّ بر اثر خشمگين شدنت از حقيقت، مصيبتش براى تو بزرگتر از مصيبتى است كه مى ترسى از چشم مردم بيفتى. اما اگر خلاف آن چيزى باشى كه درباره ات گفته شده، اين خود ثوابى است كه، بدون به رنج و زحمت افكندن جسم خود، به دست آورده اى
و بدان كه تو دوست ما نخواهى بود، مگر آنگاه كه اگر همه همشهريانت بر ضدّ تو همصدا شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، مايه اندوه تو نشود و اگر همه
گويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن تو را شاد نسازد. بلكه خودت را با آنچه در كتاب خداست بسنج، اگر ديدى پوينده راه آن هستى، از آنچه پرهيز داده است مى پرهيزى، به آنچه ترغيب كرده است راغبى و از آنچه ترسانده است مى ترسى، پس استوار و شاد باش؛ زيرا آنچه درباره تو گفته شده است، به تو زيانى نمى رساند. اما اگر ديدى از قرآن جدايى، ديگر چرا بايد خودت را بفريبى؟! به راستى كه مؤمن همواره در كار مبارزه با نفْس خويش است، تا بر هوا و هوس آن چيره آيد؛ يك بار او نفْسِ خود را از كجى و انحراف به راستى مى آورد و به خاطر محبّت به خدا، با هواى نفْس مخالفت مى ورزد و يك بار هم نفْسش او را بر زمين مى افكند و در نتيجه، پيرو هوس آن مى گردد. اما خداوند دستش را مى گيرد و بلند مى شود و خداوند لغزش او را مى بخشد و مؤمن به خود مى آيد و به توبه و ترس از خدا پناه مى برد و بر اثر افزايش ترسش [از خدا] بر بينش و معرفت او افزوده گردد. دليلش هم اين است كه خداوند مى فرمايد: «در حقيقت، كسانى كه تقوا دارند، چون وسوسه اى از جانب شيطان بديشان رسد، [خدا را ]به ياد آورند و به ناگاه بينا شوند»
اى جابر! همان روزىِ اندك خدا را براى خود بسيار شمار، تا از عهده شكرش به درآيى و طاعت بسيار خود از خدا را كم
بشمار تا از اين راه بر نفْس خرده گيرى (آن را زبون سازى) و خود را در معرض عفو و گذشت [خداوند] قرار دهى. شرّ موجود را به وسيله دانش و معرفت موجود، از خودت دور گردان و دانش موجود را به وسيله عمل خالص، به كار بند و در عمل خالصى كه انجام مى دهى خودت را با بيدارى و هوشيارى تمام، از غفلت بزرگ نگه دار و بيدارى كامل را با ترس صادقانه [از خدا ]به دست آر و از خود آرايى هاى (آلودگى هاى) نهانى به اين زندگى [دنيا ]حذر كن و با راهنمايى خرد، خودت را از خطر هوس نگه دار و هنگام غالب آمدن هوس، با ارشاد خواهى از دانش ، درنگ كن و اعمال خالص را براى روز پاداش نگه دار.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : مَن لَم يُوصِ عِندَ مَوتِهِ لِذَوي قَرابَتِهِ مِمَّن لا يَرِثُهُ فَقد خَتَمَ عَمَلَهُ بمَعصِيَةٍ .
امام باقر عليه السلام : هر كس هنگام مرگ خود براى خويشاوندانش كه از او ارث نمى برند وصيّت نكند عمل خود را به معصيتى ختم كرده است.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : قَضى أميرُ المؤمنينَ عليه السلام في رجُلٍ تُوُفِّيَ و أوصى بمالِهِ كُلِّهِ أو أكثَرِهِ ، فقالَ لَهُ : الوَصيَّةُ تُرَدُّ إلَى المَعروفِ غَيرِ المُنكَرِ ، فمَن ظَلَمَ نَفسَهُ و أتى في وَصيَّتِهِ المُنكَرَ و الحَيفَ فإنّها تُرَدُّ إلَى المَعروفِ ، و يُترَكُ لأهلِ المِيراثِ مِيراثُهُم .
امام باقر عليه السلام : امير المؤمنين عليه السلام درباره مردى كه مرده و نسبت به همه مال خود يا بيشتر آن وصيّت كرده بود اين گونه قضاوت فرمود كه وصيّت، به مقدار معروف (يك سوم كه در شرع آمده است) برگردانده شود. پس هر كه به خود ستم كند و در وصيّتش مرتكب خلاف و ظلم گردد، آن وصيّت به معروف برگردانده مى شود و ميراث وارثان به آنان وا گذار مى گردد.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : التَّواضُعُ الرِّضا بِالمَجلِسِ دُونَ شَرَفِهِ ، و أن تُسَلِّمَ على مَن لَقِيتَ ، و أن تَترُكَ المِراءَ و إن كُنتَ مُحِقّا .
امام باقر عليه السلام : فروتنى اين است كه به نشستن در پايين مجلس رضايت دهى و به هر كه برخوردى، سلام كنى و مجادله را رها كنى، اگر چه حق با تو باشد.
امام باقر عليه السلام : وضو، فريضه است.
امام باقر عليه السلام : نماز جز با طهارت درست نيست.