الإمام عليّ عليه السلام ـ فِي الدّيوانِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ :
امام على عليه السلام ـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
الإمام عليّ عليه السلام ـ في خُطبَتِهِ لَمَّا اضطَرَبَ عَلَيهِ أصحابُهُ في أمرِ الحُكومَةِ ـ : أيُّهَا النّاسُ ، إنَّهُ لَم يَزَل أمري مَعَكُم عَلى ما اُحِبُّ حَتّى نَهَكَتكُمُ الحَربُ ، وقَد وَاللّه ِ أخَذَت مِنكُم وتَرَكَت ، وهِيَ لِعَدُوِّكُم أنهَكُ . لَقَد كُنتُ أمسِ أميرا فَأَصبَحتُ اليَومَ مَأمورا ! وكُنتُ أمسِ ناهِيا فَأَصبَحتُ اليَومَ مَنهِيّا ! وقَد أحبَبتُمُ البَقاءَ ، ولَيسَ لي أن أحمِلَكُم عَلى ما تَكرَهونَ .
امام على عليه السلام ـ در خطبه اش كه پس از برآشفتن يارانش از كار حكميّت ايراد كرد ـ : اى مردم! كار من با شما پيوسته چنان بود كه من دوست داشتم ، تا آن كه جنگ ، شما را فرسوده ساخت، و به خدا سوگند كه شمارى از شما را گرفت و شمارى را باقى گذاشت؛ هرچند براى دشمن شما فرساينده تر بود.
من تا ديروز ، فرمانده بودم و امر و نهى مى كردم؛ ولى امروز [كار به جايى رسيده كه [به من امر و نهى مى شود! شما زنده ماندن را دوست داريد و من نمى توانم شما را به آنچه دوست نداريد ، وا دارم.
عنه عليه السلام ـ فِي استِنفارِ النّاسِ إلى أهلِ الشّام بَعدَ فَراغِهِ مِن أمرِ الخَوارِج ـ : اُفٍّ
لَكُم ، لَقَد سَئِمتُ عِتابَكُم! أرَضيتُم بِالحَياةِ الدُّنيا مِنَ الآخِرَةِ عِوَضا؟ وبِالذُّلِّ مِنَ العِزِّ خَلَفا؟ إذا دَعَوتُكُم إلى جِهادِ عَدُوِّكُم دارَت أعيُنُكُم ؛ كَأَنَّكُم مِنَ المَوتِ في غَمرَةٍ
، ومِنَ الذُّهولِ في سَكرَةٍ .
امام على عليه السلام ـ در فرا خواندن مردم به جنگ با شاميان ، پس از يكسره كردن كار خوارج ـ : آه از شما! خسته شدم ، از بس كه سرزنشتان كردم! آيا به جاى آخرت ، به زندگى دنيا رضايت داده ايد؟! و عزّت را بر ذلّت برگزيده ايد؟! هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان فرا خواندم ، چشمانتان پيچ و تاب برداشت ، آن سان كه گويى در سَكرات مرگْ گرفتار آمده ايد، يا در گيجىِ مستى به سر مى بريد!
امام على عليه السلام : هر كه در طلب دنيا زياده روى كند ، فقير از دنيا مى رود.
عنه عليه السلام : الزّاهِدونَ فِي الدُّنيا مُلوكُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، ومَن لَم يَزهَد فِي الدُّنيا ورَغِبَ فيها فَهُوَ فَقيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ . ومَن زَهِدَ فيها مَلَكَها ، ومَن رَغِبَ فيها مَلَكَتهُ .
امام على عليه السلام : بى رغبتان به دنيا، پادشاهان دنيا و آخرت اند. و هر كه به دنيا رغبت نشان دهد و به آن دل ببندد ، در دنيا و آخرت ، فقير است . و هر كه نسبت به دنيا زهد ورزد ، مالك آن مى شود، و هر كه به دنيا دل ببندد ، دنيا مالك او مى شود.
امام على عليه السلام : هر كه آخرتش را به دنيايش بفروشد ، هر دوى آنها را از كف مى دهد.
عنه عليه السلام : إنَّ مَن باعَ جَنَّةَ المَأوى لِعاجِلَةِ الدُّنيا تَعَسَ جَدُّهُ
وخَسِرَت صَفقَتُهُ .
امام على عليه السلام : هر كس بهشت جاويدان را به دنياى گذرا بفروشد ، بدبخت مى شود و در اين معامله زيان مى كند.
امام على عليه السلام : دنيايت را با از بين بردن دينت آباد مكن كه در اين صورت ، از زيانكارترين مردمان خواهى بود.
عنه عليه السلام : مَعاشِرَ النّاسِ ! اتَّقُوا اللّه َ ، فَكَم مِن مُؤَمِّلٍ ما لا يَبلُغُهُ ، وبانٍ ما لا يَسكُنُهُ ، وجامِعٍ ما سَوفَ يَترُكُهُ ، ولَعَلَّهُ مِن باطِلٍ جَمَعَهُ ، ومِن حَقٍّ مَنَعَهُ ، أصابَهُ حَراما ، وَاحتَمَلَ بِهِ آثاما ، فَباءَ بِوِزرِهِ ، وقَدِمَ عَلى رَبِّهِ آسِفا لاهِفا ، قَد خَسِرَ الدُّنيا وَالآخِرَةَ ، ذلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبينُ .
امام على عليه السلام : اى گروه هاى مردم! پروامندى از خداوند ، در پيش گيريد؛ زيرا چه بسيار است آرزومندِ چيزى كه به آن نمى رسد، و سازنده بنايى كه در آن ، [مهلتِ [سكونت نمى يابد، و گرد آورنده مالى كه به زودى آن را [براى ديگران] بر جاى مى گذارد ، و شايد آن را از راه نادرست، يا از نپرداختن حقّى ، گرد آورده است . [ در اين صورت ، ] از حرام به آن رسيده و با اين كار ، گناهانى به دوش كشيده است . پس وزر و وبال آن را بر عهده مى گيرد، و با افسوس و اندوه بر پروردگارش وارد مى شود. او دنيا و آخرت را زيان كرده است و اين ، همان زيان آشكار است.
امام على عليه السلام : زيانكارترينِ مردم ، كسى است كه دنيا را به جاى آخرت بپذيرد.