عنه عليه السلام : الدُّنيا دُوَلٌ ، فَاطلُب حَظَّكَ مِنها بِأَجمَلِ الطَّلَبِ حَتّى تَأتِيَكَ دَولَتُكَ .
امام على عليه السلام : دنيا، نوبتى است . پس بهره خود از دنيا را با آرامى تمام طلب كن تا آن كه نوبت تو فرا رسد.
الإمام عليّ عليه السلام : اُحَذِّرُكُمُ الدُّنيا فَإِنَّها لَيسَت بِدارِ غِبطَةٍ
، قَد تَزَيَّنَت بِغُرورِها وغَرَّت بِزينَتِها لِمَن كانَ يَنظُرُ إلَيها ، فَاعرِفوها كُنهَ
مَعرِفَتِها .
امام على عليه السلام : شما را از دنيا برحذر مى دارم ، كه دنيا ، سراى خوشى و شادمانى نيست، بلكه فريبكارانه ، خود را آراسته و با آراستگى و زيورش كسى را كه به او بنگرد ، مى فريبد . پس دنيا را نيك بشناسيد.
عنه عليه السلام : مَن جُمِعَ فيهِ سِتُّ خِصالٍ ما يَدَعُ لِلجَنَّةِ مَطلَبا ولا عَنِ النّارِ مَهرَبا : مَن عَرَفَ اللّه َ فَأَطاعَهُ ، وعَرَفَ الشَّيطانَ فَعَصاهُ ، وعَرَفَ الحَقَّ فَاتَّبَعَهُ ، وعَرَفَ الباطِلَ فَاتَّقاهُ ، وعَرَفَ الدُّنيا فَرَفَضَها ، وعَرَفَ الآخِرَةَ فَطَلَبَها .
امام على عليه السلام : هركه شش خصلت در او گِرد آمده باشد ، همه اسباب رسيدن به بهشت و رهيدن از آتش را به دست آورده است . هركه خدا را شناخت و فرمانش بُرد ؛ و شيطان را شناخت و نافرمانى اش كرد ؛ حق را شناخت و پيروى اش كرد ؛ باطل را شناخت و از آن پرهيز كرد ؛ دنيا را شناخت و دورش افكند ؛ و آخرت را شناخت و در طلب آن برآمد.
الإمام عليّ عليه السلام : يَقولُ اللّه ُ : «مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَــلَهُمْ فِيهَاوَ هُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ * أُوْلَـئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِى الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَاوَ بَـطِـلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»
فَبِئسَتِ الدّارُ لِمَن لَم يَتَهَيَّبها ولَم يَكُن فيها عَلى وَجَلٍ
.
امام على عليه السلام : خداوند مى فرمايد: «آنان كه زندگى دنيا و زيورش را مى خواهند ، كردارشان را در آن درست به آنان باز مى دهيم و از ايشان در آن هيچ نمى كاهند. آنان ، كسانى اند كه در آخرت ، جز آتش ندارند و هرچه در آن كرده اند ، هيچ شده است و تباه است آنچه مى كرده اند» . پس، چه بد سرايى است [دنيا [براى كسى كه از آن نهراسد و در آن ، بيمناك نباشد!
امام على عليه السلام : همواره با حق حركت كن ، هرچند بر خلاف ميل تو باشد و آخرتت را به دنيايت مفروش.
امام على عليه السلام : راضى بودن تو به دنيا ، از بدانتخابى تو و از شوربختى توست.
عنه عليه السلام : أيُّهَا النّاسُ ، اتَّقُوا اللّه َ ، فَما خُلِقَ امرُؤٌ عَبَثا فَيَلهُوَ ، ولا تُرِكَ سُدىً فَيَلغُوَ ، وما دُنياهُ الَّتي تَحَسَّنَت لَهُ بِخَلَفٍ مِنَ الآخِرَةِ الَّتي قَبَّحَها سوءُ النَّظَرِ عِندَهُ ، ومَا المَغرورُ الَّذي ظَفِرَ مِنَ الدُّنيا بِأَعلى هِمَّتِهِ كَالآخَرِ الَّذي ظَفِرَ مِنَ الآخِرَةِ بِأَدنى سَهمَتِهِ .
امام على عليه السلام : اى مردم! از خدا بترسيد ؛ زيرا هيچ كس بيهوده آفريده نشده است تا در نتيجه ، عمر خويش را به سرگرمى بگذراند، و سرِ خود رها نشده است تا در نتيجه ، زندگى اش را به پوچى و باطل سپرى كند، و دنياى او كه خويشتن را برايش آراسته ، نمى تواند جايگزين آخرتى شود كه بد نگريستن به آن ، او را در نظرش زشت جلوه گر ساخته است، و فريب خورده اى كه به بالاترين خواست خويش از دنيا دست يافته ، مانند كسى نيست كه [حتّى] به كم ترين بهره خويش از آخرت ، دست يافته باشد.
عنه عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في ذَمِّ الدُّنيا ـ : أ لَستُم في مَساكِنِ مَن كانَ قَبلَكُم أطوَلَ أعمارا ، وأبقى آثارا ، وأبعَدَ آمالاً ، وأعَدَّ عَديدا ، وأكثَفَ جُنودا! تَعَبَّدوا لِلدُّنيا أيَّ تَعَبُّدٍ ، وآثَروها أيَّ إيثارٍ ، ثُمَّ ظَعَنوا
عَنها بِغَيرِ زادٍ مُبَلِّغٍ ولا ظَهرٍ قاطِعٍ .
فَهَل بَلَغَكُم أنَّ الدُّنيا سَخَت لَهُم نَفسا بِفِديَةٍ ، أو أعانَتهُم بِمَعونَةٍ ، أو أحسَنَت لَهُم صُحبَةً؟! بَل أرهَقَتهُم بِالقَوادِحِ ، وأوهَقَتهُم
بِالقَوارِعِ
، وضَعضَعَتهُم بِالنَّوائِبِ ، وعَفَّرَتهُم
لِلمَناخِرِ ، ووَطِئَتهُم بِالمَناسِمِ
، وأعانَت عَلَيهِم رَيبَ المَنونِ .
فَقَد رَأَيتُم تَنَكُّرَها لِمَن دانَ لَها ، وآثَرَها وأخلَدَ إلَيها ، حينَ ظَعَنوا عَنها لِفِراقِ الأَبَدِ ، وهَل زَوَّدَتهُم إلاَّ السَّغَبَ ، أو أحَلَّتهُم إلاَّ الضَّنكَ ، أو نَوَّرَت لَهُم إلاَّ الظُّلمَةَ ، أو أعقَبَتهُم إلاَّ النَّدامَةَ ! أ فَهذِهِ تُؤثِرونَ ، أم إلَيها تَطمَئِنّونَ ، أم عَلَيها تَحرِصونَ؟ فَبِئسَتِ الدّارُ لِمَن لَم يَتَّهِمها ، ولَم يَكُن فيها عَلى وَجَلٍ مِنها!
امام على عليه السلام ـ بخشى از خطبه ايشان در نكوهش دنيا ـ : آيا شما در خانه هاى همان كسانى نيستيد كه پيش از شما بودند و از شما عمرى درازتر داشتند و آثارى ماندگارتر و آرزوهايى دورتر و نيروهايى آماده تر و لشكريانى انبوه تر؟! دنيا را بندگى كردند ، چه بندگى اى! و آن را برگزيدند ، چه برگزيدنى! امّا سرانجام، بى هيچ توشه اى رساننده [به سرمنزل مقصود [و مَركبى راهوار [طاعات و عبادات] از آن كوچيدند.
آيا هرگز شنيده ايد كه دنيا جانى فداى آنها كرده باشد، يا كمكى در اختيارشان نهاده باشد، يا با آنان خوش مصاحبتى كرده باشد؟! نه ؛ بلكه چونان خوره به جانشان افتاد و آنان را به كمند بلاها افكند و با مصيبت ها از پا درآوردشان و بينى هايشان را به خاك ماليد و لگدكوبشان كرد و پيشامدهاى بد روزگار را عليه شان يارى رساند.
شما خود ديده ايد كه دنيا به هركس ، سر در فرمانش نهاد و آن را [بر آخرت [برگزيد و بدان گراييد ، ناآشنايى و بى اعتنايى نمود، آن گاه كه براى هميشه از دنيا كوچيدند. آيا دنيا ، جز گرسنگى توشه اى در اختيارشان نهاد، يا
جز تنگى [معيشت [بر آنها چيزى روا داشت، يا جز تاريكى ، نورى به آنها داد، يا جز پشيمانى برايشان بر جاى گذاشت؟! پس، آيا چنين دنيايى را بر مى گزينيد، يا به آن اطمينان مى كنيد، يا بر آن حرص مى زنيد؟ بدسرايى است [دنيا] براى كسى كه به آن بدگمان نباشد و از آن ، در بيم و هراس به سر نبرد!
الإمام عليّ عليه السلام ـ فِي الدّيوانِ المَنسوبِ إلَيهِ ـ :
امام على عليه السلام ـ در ديوان منسوب به ايشان ـ :
امام على عليه السلام : اعتماد كردن به دنيا ، از بزرگ ترين فريب هاست.