- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دنيا و آخرت ج1
- نرفتن به جهاد
نرفتن به جهاد


«اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شما را چه شده است كه چون به شما گفته مى شود: در راه خدا بسيج شويد، كندى به خرج مى دهيد؟ آيا به جاى آخرت ، به زندگى دنيا دل خوش كرده ايد؟ متاع زندگى دنيا در برابر آخرت، جز اندكى نيست»
مسند ابن حنبل عن أبي هريرة : سَمِعتُ رَسولَ اللّه صلي الله عليه و آله يَقولُ لِثَوبانَ : كَيفَ أنتَ يا ثَوبانُ إذا تَداعَت عَلَيكُمُ الاُمَمُ كَتَداعيكُم عَلى قَصعَةِ الطَّعامِ يُصيبونَ

قالَ ثَوبانُ : بِأَبي واُمّي يا رَسولَ اللّه ِ أمِن قِلَّةٍ بِنا؟
قالَ : لا ، أنتُم يَومَئِذٍ كَثيرٌ ، ولكِن يُلقى في قُلوبِكُمُ الوَهنُ .

قالوا : ومَا الوَهنُ يا رَسولَ اللّه ِ؟
قالَ : حُبُّكُمُ الدُّنيا وكَراهِيَتُكُمُ القِتالَ .

مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو هريره ـ : شنيدم كه پيامبر خدا به ثوبان
مى فرمايد: «چگونه اى تو ـ اى ثوبان ـ ، آن گاه كه امّت ها بر ضدّ شما گرد آيند ، آن سان كه شما بر گرد قَدَح غذا گرد مى آييد تا از آن به نوايى برسيد؟» .
ثوبان گفت: پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا! آيا از اندك بودن ماست؟
فرمود: «نه . در آن روز ، شما پرشماريد؛ امّا در دل هايتان ضعف افكنده مى شود».
گفتند : [مقصودتان از] ضعف چيست ، اى پيامبر خدا؟
فرمود: «علاقه مندى شما به دنيا و بيزارى تان از جهاد».
مى فرمايد: «چگونه اى تو ـ اى ثوبان ـ ، آن گاه كه امّت ها بر ضدّ شما گرد آيند ، آن سان كه شما بر گرد قَدَح غذا گرد مى آييد تا از آن به نوايى برسيد؟» .
ثوبان گفت: پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا! آيا از اندك بودن ماست؟
فرمود: «نه . در آن روز ، شما پرشماريد؛ امّا در دل هايتان ضعف افكنده مى شود».
گفتند : [مقصودتان از] ضعف چيست ، اى پيامبر خدا؟
فرمود: «علاقه مندى شما به دنيا و بيزارى تان از جهاد».
نمایش منبع


امام على عليه السلام ـ در خطبه اش كه پس از برآشفتن يارانش از كار حكميّت ايراد كرد ـ : اى مردم! كار من با شما پيوسته چنان بود كه من دوست داشتم ، تا آن كه جنگ ، شما را فرسوده ساخت، و به خدا سوگند كه شمارى از شما را گرفت و شمارى را باقى گذاشت؛ هرچند براى دشمن شما فرساينده تر بود.
من تا ديروز ، فرمانده بودم و امر و نهى مى كردم؛ ولى امروز [كار به جايى رسيده كه [به من امر و نهى مى شود! شما زنده ماندن را دوست داريد و من نمى توانم شما را به آنچه دوست نداريد ، وا دارم.
من تا ديروز ، فرمانده بودم و امر و نهى مى كردم؛ ولى امروز [كار به جايى رسيده كه [به من امر و نهى مى شود! شما زنده ماندن را دوست داريد و من نمى توانم شما را به آنچه دوست نداريد ، وا دارم.
نمایش منبع




امام على عليه السلام ـ در فرا خواندن مردم به جنگ با شاميان ، پس از يكسره كردن كار خوارج ـ : آه از شما! خسته شدم ، از بس كه سرزنشتان كردم! آيا به جاى آخرت ، به زندگى دنيا رضايت داده ايد؟! و عزّت را بر ذلّت برگزيده ايد؟! هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان فرا خواندم ، چشمانتان پيچ و تاب برداشت ، آن سان كه گويى در سَكرات مرگْ گرفتار آمده ايد، يا در گيجىِ مستى به سر مى بريد!
نمایش منبع


- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685