مقدمه
امام جعفر بن محمد عليه السلام، ششمين پيشواى شيعيان است كه «صادق» لقب دارد. ميلاد فرخنده اش در روز 17 ربيع الاوّل سال 83 هجرى در مدينه منوره بود. پدر ارجمندش امام باقر عليه السلام و مادر پاكش «امّ فروِه» بود.
خانه اى كه حضرت در آن به دنيا آمد و بزرگ شد، خانه علم و تقوا و پارسايى بود و اين مولود عزيز در دامان پر مهر و پاك پدرى كه حجت خدا و امام مسلمانان بود، رشد كرد و كمالات اخلاقى در روح و رفتار او بروز يافت و از او انسانى والا و پيشوايى بى نظير و تحوّل آفرين و پر بركت پديد آورد.
دوران حيات آن امام، مصادف با هشت نفر از خلفاى بنى اميه و بنى عباس بود به نام هاى: هشام، وليد، عبدالملك مروان، يزيد بن وليد، ابراهيم بن وليد، مروان حمار، سفّاح و منصور دوانيقى. امام صادق عليه السلام از سوى اين خلفا، رنج ها و سختگيرى هاى بسيار را متحمّل شد، ولى توانست پرچم هدايتگر اهل بيت را همواره در كشاكش آن حوادث و طوفان ها برافراشته نگه دارد و مكتب پربار علمى، فقهى و اخلاقى خاندان رسالت را ترويج كند.
امام صادق عليه السلام تا 12 سالگى، معاصر جدّ بزرگوارش امام زين العابدين بود. مدّت 19 سال هم پس از آن، دوران حيات پر بار پدرش امام باقر عليه السلام را درك كرد. وقتى پس از شهادت پدر به پيشوايى مسلمانان رسيد 31 سال داشت. با بهره گيرى از هوش و ذكاوت خدادادى و آنچه از پدر و جدّش آموخته بود و آنچه كه خداى متعال با هدايت هاى ويژه اش از علم و فضيلت به او بخشيده بود، او را در عرصه پيشوايى و امامتِ شيعه، درخشان و موفق ساخت و توانست در مدّت 34 سال امامت پر بار خويش عظيم ترين خدمت را به اسلام و فرهنگ وحى بنمايد و به همين خاطر، مكتب شيعه به افتخار نام آن حضرت به «مذهب جعفرى» شهرت يافت، چرا كه حيات و رونقِ علم و معارف اهل بيت، بيشتر در عصر او و به دست مبارك وى شكل گرفت و پايه ريزى شد.
دوران امام صادق عليه السلام، دوران طوفانى و پر آشوبى بود، حكومت بنى اميّه تزلزل داشت و بنى عباس براى دست يافتن به قدرت سياسى و خلافت، با امويان در ستيز بودند و همه سو فتنه و آشوب بود و بالأخره عباسيان توانستند با راه انداختن قيامى عليه بنى اميه و به نام طرفدارى از اهل بيت پيامبر، آنان را از قدرت كنار زنند و خود، خلافت را در دست گيرند. امّا گذشت زمان نشان داد كه آنان نيز در ستم و بد رفتارى نسبت به خاندان پيامبر، كمتر از بنى اميّه نبودند. در آن عصر، مسائل فكرى و اعتقادى و برخوردهاى آراء و انديشه هاى گوناگون و مباحث فلسفى و كلامى و ارتباط مسلمانان با مردم كشورهاى فتح شده و رابطه با دنياى خارج، آشفتگى هاى فكرى بسيارى پيش آورده بود. گرايشهاى انحرافى مثل گروه «غُلات»، يكى از اين پديده هاى غلط بود كه امام با آن مبارزه مى كرد.
در اين شرايط بحرانى، امام صادق عليه السلام مى بايست هم از اسلام ناب، حمايت و تبليغ كند، هم بدعتها و كج روى هاى فكرى را بر ملا سازد، هم ورود انديشه هاى مهاجم به قلمرو امت اسلام را جلوگيرى كند، هم شاگردان نيرومند و پخته اى تربيت كند كه در اين ميدان ها بتوانند بحث كنند و پاسخگوى شبهات باشند. امام بخوبى از عهده اين كار مهم برآمد و درخشش شاگردانى همچون: حمّاد بن عيسى، هشام بن حكم، معاوية بن عمّار، جابر بن يزيد جُعفى، ابوحمزه، زرارة بن اعين، فُضيل بن يسار، جابر بن حيّان، مفضّل بن عمر و ديگر چهره هاى ارجمند از دست پروردگان او، شاهد اين تلاش بزرگ و نهضت علمى در آن روزگار است.
معروف است كه آن حضرت، بيش از چهار هزار شاگرد داشت، يعنى كسانى كه در زمينه هاى مختلف و نشست هاى گوناگون، احاديث او را شنيده و ثبت و ضبط و روايت مى كردند و در همه جا پراكنده بودند و «قالَ الصادق» گويان، علوم آل محمّد را منتشر مى ساختند. خود امام در مناظرات مهمّ علمى شركت مى كرد و در بحث ها پيروز مى شد و توجّه ها را به مكتب غنى شيعه جلب مى كرد و شيعه را در آن عصر پر خطر و در ميان آن همه دشمن و بدخواه، زنده و بالنده و سرافراز مى ساخت و از همين رو مورد كينه خلفا قرار گرفت. آنان در فكر آزار و محدود سازى و كنترل او بودند و گاه و بيگاه مأموران خود را براى خانه گردى و دستگيرى او مى فرستادند و در پى بهانه بودند كه وى را به اتهام فعاليت بر ضدّ خليفه و قيام براى به دست گرفتن حكومت، از بين ببرند.
افراد بسيارى از دور و نزديك به مدينه مى آمدند و از جلسات عمومى و خصوصى وى بهره مى گرفتند و حديث مى شنيدند. مدّتى از عمر آن حضرت نيز در عراق گذشت و از آنجا به نشر دانش مى پرداخت. بسيارى از عالمان اهل سنّت از جمله ابوحنيفه نيز شاگرد او بودند. در كتب حديث، دهها هزار روايت از آن حضرت نقل شده است كه ميراث فرهنگى شيعه را تشكيل مى دهد.
منصور دوانيقى به صورت هاى مختلف مى خواست امام را به طرف خود جذب كند، ولى نمى توانست و اين ناكامى خشم او را بر ضدّ امام مى افزود. گروهى از پيروان، پيوسته از وى مى خواستند كه قيام كند و حكومت را به دست گيرد، ولى امام، پيوسته نبودن ياران همدل و مطيع و كافى را براى چنين كارى، دليلِ دست نزدن به يك اقدام سياسى نظامى تند و آشكار بر ضدّ خلفا بيان مى كرد و بيشتر به كار علمى و فرهنگى مى پرداخت. در عين حال كه به ارتباط پنهانى با برخى از ياران و هواداران مشغول بود، مى كوشيد هيچ بهانه به دست دشمن ندهد و ردّ پايى از خود بر جاى نگذارد. بارها در پى گزارشها نيمه شب به خانه اش ريختند ولى نه سلاحى يافتند و نه پولى و او را در حالى كه به عبادت مشغول بود، نزد حاكم بردند.
آن حضرت نيز همچون پدران خويش، به بهترين صفات نيك و خصلتهاى والاى اخلاقى آراسته بود. علم و حلم و عبادت و پارسايى و رسيدگى به محرومان و سرپرستىِ فقيران بنى هاشم، همچنين برخورد شايسته با همه، حسن خلق، عطا و بخشش، از صفات بارز آن حضرت بود. با برخورد حليمانه با دشمنان كين توز، و احسان و نيكى در مقابل بد رفتارى هايشان، آنان را به تغيير موضع و رفتار وامى داشت. عمرى در نهايت مناعت طبع و تواضع و عزّت زندگى كرد. مزرعه اى داشت و در آن كار مى كرد و اين كار را از بهترين عبادات مى دانست و از اين راه، زندگى خانواده را تأمين مى كرد.
امام صادق عليه السلام ده فرزند داشت، هفت پسر و سه دختر. امام كاظم، محمد ديباج و اسماعيل از جمله فرزندان او بودند.
سرانجام، امام صادق عليه السلام با توطئه منصور عباسى مسموم شد و در 25 شوال سال 148 هجرى در مدينه چشم از جهان بست. پيش از وفات، امام موسى بن جعفر عليه السلام را به عنوان پيشواى شيعه پس از خويش به ياران معرفى كرده بود. هنگام وفات، 65 سال داشت و چون از نظر عمر، از همه امامان بيشتر زيسته بود، او را «شيخ الأئمّه» گفته اند.
پس از وفات، حضرت امام صادق را در قبرستان بقيع، كنار پدر و جدّش دفن كردند و امروز، مزار ساده او در مقابل آفتاب سوزان حجاز، زيارتگاه دلسوختگان شيعه است.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
كسى كه قبل از سلام سخن گويد،
بـه او اعتـنا نكنـيد.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
صَلاحُ حالِ التَّعايُشِ وَالتَّعاشُرِ مِلْ ءُ مِكْيالٍ
ثُلْثـاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثـُهُ تَغـافُلٌ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
اصلاح زندگانى فردى و معاشرت اجتماعى
پيمانه پُرى است كه دو سومش زيركى
و يك سـومش چشم پـوشى است.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هر گاه كار دنيايت به سامان شد،
دينت را متهـم سـاز.
(مواظب باش دينت آسيب نديده باشد.)
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
لاتَنْظُرُوا في عُيُوبِ النّاسِ كَالْأرْبابِ
وَانْظُرُوا في عُيُوبِكُمْ كَهَيْئَةِ الْعَبـْدِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
ارباب گونه به عيوب ديگران ننگريد،
بـلكه چـون بنـده اى متـواضع،
عيب هاى خود را وارسى كنيد.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَاِنْ صامَ وَصَلّى:
مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَاِذا وَعَدَ اَخْلَفَ
وَ اِذَا ائْتـُمِنَ خـانَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
سه خصلت عـلامت نفاق اسـت،
گر چه صاحبش اهل نماز و روزه باشد:
دروغگويى، خلف وعده و خيانت در امانت.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِزالَةُ الْجِـبالِ اَهـْوَنُ
مِنْ اِزالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
كوه كندن از دل كندن آسانتر است.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِيّاكُمْ اَنْ يَحْـسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضا
فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَـسَدُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
مبـادا با يكديـگر حسـد ورزيـد،
زيرا كفر و بى دينى از حسد بر مى خيزد.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اَرْبَعَةُ اَشْيـاءٍ اَلْقَليـلُ مِنْها كَثيرٌ:
الَنّارُ وَالْعَداوَةُ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
چهار چيز است كه اندك آن هم بسيار است:
آتـش، دشـمنى، فـقر و بيـمارى.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هـر كه پـرده درى كنـد،
اسرار و عيوبِ خانه خودش آشكار مى شود.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
إخْتَبِرُوا إخْوانَكُمْ بِخَصْلَتَينِ: فَإنْ كانَتا فيهِمْ وَإلاّ فَأعْزُبْ ثُمَّ اَعْزُبْ ثُمَّ أعْزُبْ: ألْمُحافَظَةُ عَلَى الصَّلَواتِ فى مَواقيتِها وَالبِرُّ بِالإخْوانِ فِى العُسْرِ وَاليُسْرِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
برادران خود را با دو صفت امتحان كنيد، كه اگر آن دو صفت را داشتند به دوستى و رفاقت خود با آنها ادامه دهيد وگرنه از آنان دورى كنيد ، دورى كنيد، دورى كنيد:
1 ـ مراقبت بر نماز اول وقت. 2 ـ نيكى به برادران چه در سختى وتنگدستى، چه درهنگام آسايش وگشايش .
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
يَابْنَ جُنْدَب! ...
حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ يَعرِفُنا اَن يُعرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَومٍ وَلَيلَةٍ عَلى نَفْسِهِ فَيَكُونَ مُحاسِبَ نَفْسِهِ فَإنْ رَأى حَسَنَةً استَزادَ مِنها وَإنْ رَاى سَيِّئَةً استَغفَرَ مِنها لِئَلاّ يَخزِىَ يَومَ القِيامَةِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
اى پسر جندب ... سزاوار است هر مسلمانى كه مارا مى شناسد، كردارش را در هر شبانه روز بر خودش عرضه كند و خود را حسابرسى نمايد، اگر خوبى ديد برآن بيفزايد و اگر گناه ديد، از آن آمرزش بخواهد تا در روز قيامت رسوا نشود .
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِنَّ العَبدَ المُؤمِنَ الفَقيرَ لَيَقوُلُ : يارَبِّ ارزُقنى حَتىّ أفعَلَ كَذا وَ كَذا مِن البِرِّ وَ وُجُوهِ الخَيرِ، فَاذا عَلِمَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ مِنهُ بِصِدقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ مِنَ الأجرِ مِثلَ ما يَكتُبُ لَهُ لَو عَمِلَهُ، اِنَ اللّه َ واسِعٌ كَريمٌ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
بنده مؤمن فقير مى گويد: پروردگارا ثروتى روزى ام كن تا در راه خير واحسان چنين و چنان كنم .و چون خداوند به راستىِ نيتش پى مى برد ، براى او همان اجر وپاداش را مى نويسد كه اگر انجام مى داد مى نوشت. همانا خداوند وسعت بخش وكريم است.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِنَّما خُلِّدَ أهلُ النّارِ فِى النّارِ ِلأَنَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أنْ لَو خُلِّدُوا فيها أن يَعصُوااللّه َ أبَداً ؛
وَإنَّما خُلِّدَ أهلُ الجَنَّة ِ فِى الجَنَّة ِ لاِ?نَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أن لَو بَقَوا فيها أن يُطيعُوااللّه َ أبَداً ؛
فَبِالنِّياتِ خُلِّدَ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ.
ثُمَّ تَلا قَولَهُ تَعالى :
«قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ» قالَ: عَلى نِيَّتِهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
اهل دوزخ از اين رو در دوزخ براى هميشه مى مانند كه قصد داشتند، اگر در دنيا جاودان ماندند، هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودانند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه در اطاعت خدا باشند؛ پس اين دسته و آن دسته به سبب نيّت خود (در بهشت يا جهنم) جاودانى شدند.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود:
« بگو هركس برابرِ برنامه خود عمل مى كند»، يعنى برابر نيت خويش .
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
مَكتُوبٌ فِى التَّوراةِ:
نُحنا لَكُم فَلَم تَبكُوا، وَشَوَّقناكُم فَلَم تُشاقُوا.
أعلِمِ القَتّالينَ أنَّ لِلّهِ سَيفاً لايَنامُ وَ هُوَ جَهَنَّمُ.
أبناءُ الاربَعينَ أوفُوا لِلحِسابِ،
أبناءُ الخَمسينَ زَرعٌ قَد دَنا حَصادُهُ،
أبناءُ السِّتينَ ماذا قَدَّمتُم وَ ماذا أخَّرتُم ؟
أبناءُ السَّبعينَ عُدُّوا أنفُسَكُم فِى المَوتى،
أبناءُ الثَّمانينَ تُكتَبُ لَكُمُ الحَسَناتُ وَ لا تُكتَبُ عَلَيكُمُ السَّيِّئاتُ ،
أبناءُ التِّسعينَ أنتُم اُسَراءُاللّه ِ فى أرضِهِ ثُمَّ يَقُولُ: ما يَقُولُ كَريمٌ أسَرَ رَجُلاً؟ ماذا يَصنَعُ بِهِ؟
قُلتُ: يُطعِمُهُ وَ يُسقيهِ وَ يَفعَلُ بِهِ .
فَقالَ: فَما تَرَى اللّه َ صانِعاً بِأسيرِهِ ؟
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
در تورات چنين آمده است:
برايتان نوحه سرايى كرديم، اما نگريستيد، تشويقتان كرديم اما به شوق نيامديد.
(اى پيامبر) به خونريزان بفهمان كه خداى را شمشيرى است كه آرامش ندارد وآن جهنم است .
پس اى چهل ساله ها آماده حساب باشيد،
پنجاه ساله ها شما كاشته اى هستيد كه زمان برداشتش نزديك است .
شصت ساله ها! چه پيش فرستاده ايد وچه به جاى نهاده ايد ؟
هفتاد ساله ها! خود را جزء رفتگان به حساب آريد،
هشتاد ساله ها! فقط برايتان حسنه مى نويسند و گناه برايتان نوشته نمى شود،
نود ساله ها! شما اسيران خدا در زمينيد،
سپس مى گويد: بخشنده اى كه مردى را اسير كرده چه مى گويد؟ وبا اسير خود چه مى كند؟
راوى مى گويـد: عرض كردم او را نان و آب مى دهد و از او كار مى كشد؟.
امـام فرمـود: بنا بر اين مى خواهى رفتار خـدا با اسيرش چگونه باشد.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
ألا بَشِّرِ المَشّائينَ فِى الظُلُماتِ إلَى المَساجِدِ
بِالنُّورِ السّاطِعِ يَومَ القِيامَةِ .
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هان، بشارت ده آنانى را كه در تاريكى ها به سوى مساجد مى روند، به نور درخشانى كه در روز واپسين بر آنان پرتو افكن خواهد بود.
نمایش منبع
لَما ذَكَرَ رَجُلٌ عَنْدَهُ الأغْنِياءَ وَ وَقَعَ فيهِمْ، قالَ عليه السلام:
اُسكُتْ
فَإنَّ الغَنِىَّ إذا كانَ وَصُولاً لِرَحِمِهِ بارّاً بِإخْوانِهِ،
اَضْعَفَ اللّه ُ لَهُ الأجرَ ضِعفَينِ لِأَنَ اللّه َ يَقُولُ:
«وَ ما اَمُوالُكُمْ وَ لا أوُلادُكُمْ...» ألايَة.
هنگامى كه مردى نزد امام صادق عليه السلام از ثروتمندان بدگويى كرد، امام صادق عليه السلام فرمود:
ساكت باش! ثروتمند اگر هميشه صله رحم كند و نسبت به برادرانش نيكى كند، خداوند دوبرابر به او پاداش خواهد داد، زيرا خداوند مى گويد:
« هرگز اموال واولادتان چيزى نيست كه شما را به درگاه ما نزديك سازد، مگر آنكه با ايمان و عمل صالح، كسى مقرّب شود وآنانند كه پاداش اعمال صالحشان دوچندان است و در غرفه هاى بهشت ايمن و آسوده خاطرند.»سوره سبأ، آيه 37.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
لَستُ اُحِبُّ أنْ أرَى الشّابَّ مِنْكُمْ اِلاّغادِياً فى حالَيْنِ:
إمّا عالِماً أوْ مُتَعَلِّماً، فَإنْ لَمْ يَفْعَلْ فَرَّطَ،
فَإنْ فَرَّطَ ضَيَّعَ، فَإنْ ضَيَّعَ أثِمَ،
وَإنْ اَثِمَ سَكَنَ النّارَ وَالَّذى بَعَثَ مَحُمَّداً بِالحَقِّ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هيچ دوست ندارم جوانى از شما را ببينم مگر در يكى از اين دو حالت:
يا دانا باشد و يا در حال آموختن، و اگر چنين نباشد، كوتاهى كرده است، و اگر تفريط كند، تباه كرده است، و اگر تباه كند، گناه كرده، و اگر گناه كند، به خدايى كه محمد صلي الله عليه و آله را به حق مبعوث كرده قسم، كه اين جوان در آتش ماندگار خواهد شد.
نمایش منبع
عَنْ عَبْدالْمؤمن الانصارى قالَ:
قُلتُ لأبِى عَبْدِاللّه عليه السلاماِنَّ قَوماً يَروُونَ اَنَّ رَسُولَ اللّه صلي الله عليه و آله قالَ: اختِلافُ اُمَّتى رَحَمَةٌ.
فَقالَ عليه السلام: صَدَقُوا.
فَقُلتُ: اِنْ كانَ اختِلافُهُمْ رَحَمَةً فَاجتِماعُهُم عَذابٌ؟
قالَ عليه السلام: لِيْسَ حَيْثُ تَذهَبُ وَذَهَبُوا، اِنّما اَراد قَولَ اللّه ِ عَزَّوَجلَّ: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِيالدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»
فَأمَرَهُمْ أنْ يَنَفِرُواإلى رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله، وَيَختَلِفُوا اِليَهِ فَيَتَعَلَّمُوا ثَّمْ يَرْجِعُوا اِلى قَومِهِم فَيُعَلِّمُوهُمْ، إنَّما اَراد اختِلافَهُمْ مِنْ البُلدان لااختِلافاً فىدين اللّه ِ إنَّمَا الدّينُ واحِدٌ.
عبدالمؤمن انصارى مى گويد:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم گروهى از پيامبر نقل مى كنند كه آن حضرت فرموده اختلاف امت من رحمت است. امام صادق عليه السلامفرمود: راست گفته اند.
انصارى مى گويد، عرض كردم: اگر اختلافشان رحمت است پس با هم بودنشان عذاب است؟ امام صادق عليه السلامفرمود:
نه چنين است كه تو مى پندارى وآنان پنداشته اند. پيامبر صلي الله عليه و آله اين آيه را در نظر داشته است كه «چرا از هر گروهى عده اى نمى كوچند تا داناى در دين شوند و سپس به سوى قوم خود بازگشته وآنها را [از آتش] بيم دهند.»
پس پيامبر صلي الله عليه و آله مسلمانان را امر كرد كه براى يادگيرى دين به سويش بيايند وسپس به سوى قوم خود رهسپار شوند وآنان را آموزش دهند؛ پس پيامبر صلي الله عليه و آله رفت و آمد در شهرها را اراده كرده نه اختلاف در دين خدا را ؛ دين خدا يكى بيش نيست.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
مَنْ طَلَبَ ثَلاثَةً بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ ثَلاثَةً بِحَقٍّ:
مَنْ طَلَبَ الدُّنيا بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الاخِرَةَ بِحَقٍّ؛
وَمَنْ طَلَبَ الرِّآسَةَ بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الطّاعَهَ لَهُ بِحَقٍّ؛
وَ مَنْ طَلَبَ المال بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ بَقاؤُهُ لَهُ بِحَقٍّ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هر كه سه چيز را بناحقّ بخواهد، از سه چيز ديگر بحقّ محروم مى گردد:
هر كه دنيا را به بناحق بخواهد از آخرت حقيقتاً محروم مى گردد؛
و هر كه بناحقّ رياست طلبى كند از اطاعت زيردستان بحقّ محروم مى شود؛
و هر كه بناحقّ مالى را بخواهد، از ماندگار بودن آن مال بحقّ محروم مى شود.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
در موردى كه نيت و اراده آدمى قوى باشد،
بـدن دچـار ضعـف و ناتـوانى نمى گـردد.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِنَّ أَولِياءَ اللّه ُ لَم يَزالُوا مُستَضعَفينَ قَليلينَ
مُنـذُ خـَلَقَ اللّه ُ آدَمَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
اولياء خدا، از زمانى كه خداوند آدم را آفريد،
همواره در ضعف و اقليت بوده اند.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِنَّ اللّه َ جَعَلَ وَلِيَّهُ فِى الدُّنيا غَرَضاً لِعَدُوِّهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
خــداوند در دنيا دوست خود را،
آماج دشمن خويش قرار داده است.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
عَلَيكَ بِالسَّخاءِ وَ حُسْنِ الخُلقِ
فَإنَّهُما يَزينانِ الرَّجُلَ كَما تَزينُ الواسِطَةُ الْقِلادَةَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
بر تو باد بخشندگى و خوشخويى، زيرا همان گونه كه گوهر درشتِ وسط گردنبند، سبب زيبايى آن است، اين دو خصلت نيز مايه زينت و زيور مردند.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
اِتَّقُوا عَلى دينِكُم فَاحْجُبُوهُ بِالتَّقِيَّةِ؛
فَاِنَّهُ لا ايمانَ لِمَن لا تَقِيَّةَ لَهُ،
اِنَّما اَنتُم فِى النّاسِ كَالنَّحْلِ فِى الطَّيرِ،
لَو اَنَّ الطَّيرَ تَعلَمُ ما فى أجْوافِ النَّحلِ،
ما بَقِىَ مِنها شَىْ ءٌ اِلا أَكَلَتْهُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
نگران دين خود باشيد و آن را با تقيه پوشيده نگهداريد، زيرا كسى كه تقيه ندارد، ايمان ندارد. شما در ميان مردم مانند زنبوران عسل در ميان پرندگان هستيد. اگر پرندگان بدانند كه درون زنبور عسل چيست، همه آنها را مى خورند و چيزى باقى نمى گذارند.
نمایش منبع
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام:
مَنْ تَوَلّى أمْراً مِن اُمُورِالنّاسِ فَعَدَلَ وَ فَتَحَ بابَهُ وَ رَفَعَ شَرَّهُ وَ َنَظَرَ فى اُمُورِ النّاسِ كانَ حَقّاً عَلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ أَن يُؤَمِّنَ رَوْعَتَهُ يَومَ القِيامَةِ وَ يُدْخِلَهُ الجَنَّةَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هركس زمام امرى از امور مردم را به دست گيرد و عدالت پيشه كند و درِ خانه خود را به روى مردم بگشايد وشر نرساند وبه امور مردم رسيدگى كند، برخداى عزّوجل است كه در روز قيامت او را از ترس وهراس ايمن گرداند و به بهشتش برد.
نمایش منبع
عِندَ ما سَأَلَهُ عليه السلام أَبُوبَصيرٍ عَنِ الرُّوحِ عِندَ النَّومِ أخارِجٌ مِنَ البَدَنِ؟ قالَ عليه السلام:
لا يا أبابَصيرُ، فَاِنَّ الرُّوحَ اِذا فارَقَتِ البَدَنَ
لَمْ تَعُدْ اِلَيهِ، غَيْرَ أَنَّها عَينُ الشَّمسِ
مَركُوزَةً فِى السَّماءِ فِى كَبِدِها وَ شعاعُها فِى الّدنيا.
ابوبصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا هنگام خواب روح از بدن خارج مى شود؟ حضرت فرمودند:
نه!اى ابابصير، روح اگر از بدن جدا شود، ديگر به آن باز نمى گردد، امّا روح چون خورشيد است كه در وسط آسمان جاى دارد، امّا پرتو آن همه جا را فرامى گيرد.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
مـا خانـدانى هستـيم كه مـردانگى مـا
گذشت از كسى است كه به ما ستم كرده است.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هرگاه آبـرو بـريزد،
جمع آورى و (جبران) آن دشوار است.
نمایش منبع
لَمّا ذَكَرَ لَهُ مُفَضَّلُ بْنُ قَيْسٍ بَعضَ حالِهِ قالَ عليه السلام:
يا جارِيَةُ هاتِ ذلِكَ الْكيسَ، هذِهِ أَرْبَعْمِائةَ دينارٍ وَصَلَنى بَها أَبُوجَعفَرٍ، فَخُذْها وَ تَفَرَّجْ بِها. قالَ فَقُلتُ لا وَاللّه ِ جُعِلتُ فَداكَ ما هذا دَهرى وَلكن اَحْبَبْتُ أَن تَدعُوَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لى.
قالَ فَقالَ: اى سَأَفعَلُ وَلكن اِيّاكَ أَن تُخبِرَ النّاسَ بِكُلِّ حالِكَ فَتَهُونَ عَلَيْهِمْ.
مفضل بن قيس مشكل مالى خود را براى امام صادق عليه السلامشرح داد. حضرت فرمود:
اى كنيز آن هميان را بياور.
پس فرمود:
اين چهارصد دينار است كه ابوجعفر (منصور دوانيقى) به من پيشكش كرده است، بردار و با آن به زندگى خود گشايشى بده.
مفضل مى گويد عرض كردم:
فدايت شوم به خدا مقصودم اين نبود بلكه دوست داشتم تا به درگاه خداوند برايم دعا كنيد.
مفضل مى گويد: حضرت فرمود:
اين كار را خواهم كرد. اما مبادا مشكلات و گرفتارى هاى خود را به مردم بگويى كه نزد آنها بى مقدار مى شوى.
نمایش منبع
عَن أَبى عَبدِاللّه َ عليه السلام قالَ:
مَن رَوى عَلى مُؤمِنٍ رِوايَةً يُريدُ بِها شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيَسقُطَ مِن أَعيُنِ النّاسِ، اَخَرَجَهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مِن وِلايَتِهِ اِلى وِلايَةِ الشَّيطانِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
هركس چيزى را نقل كند و قصدش ظاهر ساختن عيب و بدى و ريختن آبروى مؤمنى باشد و بخواهد او را از ديده هاى مردم بيندازد و در انظار، سبك و بى ارزش كند، خداوند متعال او را از دوستى خود خارج و در دوستى شيطان وارد مى كند.
نمایش منبع
عَن أَبى عَبدِاللّه ِ عليه السلام قالَ:
لايَزال الْعَبْدُ المُؤمِنُ يُكتَبُ مُحسِناً مادامَ ساكِتاً،
فَاِذا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أَو مُسيئاً.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
بنده مؤمن تا خاموش است، نيكوكار نوشته مى شود،
وچون لب گشايد، نيكوكاريا بدكار نوشته خواهد شد.
نمایش منبع
ألاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام فى قَولِهِ تَعالى: قُوا اَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُم ناراً لَمّا سَأَلَهُ أَبُوبَصيرٍ عَن وِقايَةِ الأَهلِ... قالَ عليه السلام:
تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَهُم اللّه ُ وَ تَنهاهُم عَمّا نَهاهُمُ اللّه ُ عَنْهُ
فَاِنْ أَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُم
وَ إِنْ عَصَوكَ فَكُنتَ قَدْ قَضَيتَ ما عَلَيكَ.
امام صادق عليه السلام در پاسخ به ابوبصير از آيه «خود و خانواده خود را از آتش ... نگه داريد»، پرسيد چگونه خانواده را بايد از آتش نگه داشت؟ فرمود:
آنها رابه انجام آن چه خدا فرمان داده است فرمان دهى
و از آن چه خدا منعشان فرموده است، منع كنى.
اگر از تو اطاعت كردند آنان را از آتش حفظ كرده اى
و اگر نافرمانيت كردند تو وظيفه ات را انجام داده اى.
نمایش منبع
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
سـجـده، اوج عبادت بنى آدم است.
نمایش منبع
عَنْ جَعْفَرِ بنِ مُحمّد عليهماالسلام:
بَيْنا رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فى سَفَرٍ اِذا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَداتٍ فَلَمّا رَكِبَ قالَ لَهُ بَعضُ اَصحابِهِ: رَأَيناك يا رَسُولَ اللّه ِ صَنَعْتَ مالَمْ تَكُنْ تَصْنَعُهُ: قالَ صلي الله عليه و آله: نَعَمْ أَتانى جَبْرَئيلُ عليه السلام فَبَشَّرَنى اَنَّ عَليّاً فى الَجنَّةِ فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسِى قالَ: وَ فاطمةُ فى الجَنَّةِ فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسى قالَ: وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ سَيِّدا شبابِ أَهَل الجَنَّةِ، فَسَجَدْتُ شُكراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسِى قالَ: وَ من يُحِبُّهُم فى الجَنَّةِ، فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسى قالَ: وَ مَنْ يُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُمْ فى الجَنَّةِ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
رسول خدا در سفرى از مركب خود پياده شد و پنج مرتبه به سجده افتاد، چون سوار مركب شد يكى از يارانش عرض كرد: ما كارى از شما ديديم كه تاكنون چنان نكرده بوديد؟!
فرمود: آرى جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و مرا بشارت داد كه على عليه السلام اهل بهشت است. من بشكرانه اين نعمت به پيشگاه خدا سجده آوردم، چون سر برداشتم گفت فاطمه هم اهل بهشت است. من بشكرانه آن نيز سجده آوردم. چون سر برداشتم گفت: حسن و حسين دو سرور جوانان بهشتى اند. بازهم بشكرانه آن سجده كردم. چون سر برداشتم گفت هركس هم كه ايشان را دوست بدارد نيز اهل بهشت است. من بشكرانه آن سجده كردم. چون سر برداشتم، گفت هركس هم كه دوستِ دوستان ايشان باشد، اهل بهشت است و من بشكرانه آن نيز سجده كردم.
نمایش منبع
عَن أبى عَبدِاللّه جَعْفَر بن مُحَمَّد عليهماالسلام قالَ سَمِعتُهُ يَقُولُ:
عَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ فَاِنَّكُمْ لاتَتَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لاتَتْرُكُوا صَغيرَةً لِصِغَرِها أَنْ تَسأَلُوها فَإِنَّ صاحِبَ الصِّغارِ هُوَ صاحِبُ الكِبارِ.
سيف تمّار گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
هيچگاه دست از دعا بر نداريد، كه شما به هيچ وسيله اى بمانند آن به درگاه خدا نزديكى پيدا نمى كنيد، و هيچ گاه درخواست حاجتى را بخاطر كوچك بودنش رها نكنيد، چرا كه اختياردار حاجات ناچيز همان اختياردار حوائج بزرگ است.
نمایش منبع
قالَ ابُوعبداللّه عليه السلام:
اِنَّ العَبْدَ إذا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ يكُنْ عِندَهُ مايُكَفِّرُها
إبتـَلاهُ اللّه ُ تَعالى بِالحُزْنِ فَيُكَفِّرُ عَنهُ ذُنُوبَهُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
چون گناه بنده (مؤمنى) فراوان شود و عمل صالحى نداشته باشد كه جبران آن گناهان كند، خـداوند او را به غـم و انـدوه گرفتار مى سازد تا گناهانش را پاك كند.
نمایش منبع
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام فى وَصفِ الكامِلينَ مِنَ المُؤمِنين:
هُمُ البَرَرَةُ بِالاِخْوانِ فى حالِ العُسرِ وَاليُسرِ،
ألمُؤثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِم فى حالِ العُسرِ،
كَذلِكَ وَصَفَهُمُ اللّه ُ فَقالَ:
«وَيُؤثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِم وَلَوْ كانَ بِهِم خَصاصَةٌ.»
امام صادق عليه السلام در وصف مؤمنان كامل مى فرمايد:
آنان كسانى اند كه در روزگار سختى وآسايش به برادران خود نيكى مى كنند، در تنگدستى ديگران را بر خود ترجيح مى دهند و خداوند در وصف ايشان فرموده است «و از خود گذشتگى مى كنند، در حالى كه خود بشدّت به آن نياز دارند.»
نمایش منبع
شُعَيبٌ:
تَكاريْنا لأبي_'daَبدِاللّه عليه السلام قَوْما يَعْمَلُونَ في بُستانٍ لَهُ وَكانَ اَجَلُهُمْ إلى العَصرِ فَلَمّا فَرَغُوا قالَ لِمُعَتَّبٍ:
أَعطِهِمْ أُجُورَهُمْ قَبلَ أَنْ يَجُفَّ عَرَقُهُم.
شعيب مى گويد:
گروهى را اجير كرديم كه تا هنگام عصر در باغ امام صادق عليه السلام كار كنند. همين كه كارشان تمام شد آن حضرت فرمود:
مزد آنان را قبل ازآنكه عرقشان خشك شود، بپرداز.
نمایش منبع
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام:
يَعيشُ الناسُ بِاِحسانِهِم أَكثَرَمِمّا يَعيشُونَ بِأَعْمارِهِمْ
وَ يَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِم أَكثَرَ مِمّا يَمُوتُونَ بِآجالِهِم.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
مردم بيش از آنكه با عمر خود زندگى كنند،
بـااحسـان و نيـكو كارى خـويش مى زينـد،
وبيش از آنكه به سبب فرارسيدن اجل خود بميرند،
براثر گنـاهان خـود مى مـيرند.
نمایش منبع
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام:
ثَلاثَةٌ لا تُعرَفُ إلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ:
لا يُعرَفُ الحَليمُ إلاّ عِندَ الغَضَبِ،
وَ لاَ الشُّجاعُ إلاّ عِندَ الحَربِ،
وَ لا أخٌ إلاّ عِندَ الحاجَةِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
سه كس را جز در سه جا نتوان شناخت:
انسان بردبار را به هنگام خشم،
شجـاع را بـه گاه نبرد،
و برادر را به وقت نياز.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685