امام جعفر بن محمد عليه السلام، ششمين پيشواى شيعيان
است كه «صادق» لقب دارد. ميلاد فرخنده اش در روز
17 ربيع الاوّل سال 83 هجرى در مدينه منوره بود. پدر
ارجمندش امام باقر عليه السلام و مادر پاكش «امّ فروِه» بود.
خانه اى كه حضرت در آن به دنيا آمد و بزرگ شد،
خانه علم و تقوا و پارسايى بود و اين مولود عزيز در
دامان پر مهر و پاك پدرى كه حجت خدا و امام
مسلمانان بود، رشد كرد و كمالات اخلاقى در روح و
رفتار او بروز يافت و از او انسانى والا و پيشوايى بى
نظير و تحوّل آفرين و پر بركت پديد آورد.
دوران حيات آن امام، مصادف با هشت نفر از خلفاى
بنى اميه و بنى عباس بود به نام هاى: هشام، وليد،
عبدالملك مروان، يزيد بن وليد، ابراهيم بن وليد، مروان
حمار، سفّاح و منصور دوانيقى. امام صادق عليه السلام از سوى
اين خلفا، رنج ها و سختگيرى هاى بسيار را متحمّل شد،
ولى توانست پرچم هدايتگر اهل بيت را همواره در
كشاكش آن حوادث و طوفان ها برافراشته نگه دارد و
مكتب پربار علمى، فقهى و اخلاقى خاندان رسالت را
ترويج كند.
امام صادق عليه السلام تا 12 سالگى، معاصر جدّ بزرگوارش
امام زين العابدين بود. مدّت 19 سال هم پس از آن،
دوران حيات پر بار پدرش امام باقر عليه السلام را درك كرد. وقتى
پس از شهادت پدر به پيشوايى مسلمانان رسيد 31 سال
داشت. با بهره گيرى از هوش و ذكاوت خدادادى و آنچه
از پدر و جدّش آموخته بود و آنچه كه خداى متعال با
هدايت هاى ويژه اش از علم و فضيلت به او بخشيده
بود، او را در عرصه پيشوايى و امامتِ شيعه، درخشان و
موفق ساخت و توانست در مدّت 34 سال امامت پر بار
خويش عظيم ترين خدمت را به اسلام و فرهنگ وحى
بنمايد و به همين خاطر، مكتب شيعه به افتخار نام آن
حضرت به «مذهب جعفرى» شهرت يافت، چرا كه
حيات و رونقِ علم و معارف اهل بيت، بيشتر در عصر او
و به دست مبارك وى شكل گرفت و پايه ريزى شد.
دوران امام صادق عليه السلام، دوران طوفانى و پر آشوبى بود،
حكومت بنى اميّه تزلزل داشت و بنى عباس براى دست
يافتن به قدرت سياسى و خلافت، با امويان در ستيز
بودند و همه سو فتنه و آشوب بود و بالأخره عباسيان
توانستند با راه انداختن قيامى عليه بنى اميه و به نام
طرفدارى از اهل بيت پيامبر، آنان را از قدرت كنار زنند و
خود، خلافت را در دست گيرند. امّا گذشت زمان نشان
داد كه آنان نيز در ستم و بد رفتارى نسبت به خاندان
پيامبر، كمتر از بنى اميّه نبودند. در آن عصر، مسائل
فكرى و اعتقادى و برخوردهاى آراء و انديشه هاى
گوناگون و مباحث فلسفى و كلامى و ارتباط مسلمانان با
مردم كشورهاى فتح شده و رابطه با دنياى خارج،
آشفتگى هاى فكرى بسيارى پيش آورده بود. گرايشهاى
انحرافى مثل گروه «غُلات»، يكى از اين پديده هاى
غلط بود كه امام با آن مبارزه مى كرد.
در اين شرايط بحرانى، امام صادق عليه السلام مى بايست هم
از اسلام ناب، حمايت و تبليغ كند، هم بدعتها و كج
روى هاى فكرى را بر ملا سازد، هم ورود انديشه هاى
مهاجم به قلمرو امت اسلام را جلوگيرى كند، هم
شاگردان نيرومند و پخته اى تربيت كند كه در اين
ميدان ها بتوانند بحث كنند و پاسخگوى شبهات باشند.
امام بخوبى از عهده اين كار مهم برآمد و درخشش
شاگردانى همچون: حمّاد بن عيسى، هشام بن حكم،
معاوية بن عمّار، جابر بن يزيد جُعفى، ابوحمزه، زرارة بن
اعين، فُضيل بن يسار، جابر بن حيّان، مفضّل بن عمر و
ديگر چهره هاى ارجمند از دست پروردگان او، شاهد اين
تلاش بزرگ و نهضت علمى در آن روزگار است.
معروف است كه آن حضرت، بيش از چهار هزار
شاگرد داشت، يعنى كسانى كه در زمينه هاى مختلف و
نشست هاى گوناگون، احاديث او را شنيده و ثبت و ضبط
و روايت مى كردند و در همه جا پراكنده بودند و «قالَ
الصادق» گويان، علوم آل محمّد را منتشر مى ساختند.
خود امام در مناظرات مهمّ علمى شركت مى كرد و در
بحث ها پيروز مى شد و توجّه ها را به مكتب غنى شيعه
جلب مى كرد و شيعه را در آن عصر پر خطر و در ميان
آن همه دشمن و بدخواه، زنده و بالنده و سرافراز
مى ساخت و از همين رو مورد كينه خلفا قرار گرفت. آنان
در فكر آزار و محدود سازى و كنترل او بودند و گاه و
بيگاه مأموران خود را براى خانه گردى و دستگيرى او
مى فرستادند و در پى بهانه بودند كه وى را به اتهام
فعاليت بر ضدّ خليفه و قيام براى به دست گرفتن
حكومت، از بين ببرند.
افراد بسيارى از دور و نزديك به مدينه مى آمدند و از
جلسات عمومى و خصوصى وى بهره مى گرفتند و
حديث مى شنيدند. مدّتى از عمر آن حضرت نيز در
عراق گذشت و از آنجا به نشر دانش مى پرداخت.
بسيارى از عالمان اهل سنّت از جمله ابوحنيفه نيز
شاگرد او بودند. در كتب حديث، دهها هزار روايت از آن
حضرت نقل شده است كه ميراث فرهنگى شيعه را
تشكيل مى دهد.
منصور دوانيقى به صورت هاى مختلف مى خواست
امام را به طرف خود جذب كند، ولى نمى توانست و اين
ناكامى خشم او را بر ضدّ امام مى افزود. گروهى از
پيروان، پيوسته از وى مى خواستند كه قيام كند و
حكومت را به دست گيرد، ولى امام، پيوسته نبودن
ياران همدل و مطيع و كافى را براى چنين كارى، دليلِ
دست نزدن به يك اقدام سياسى نظامى تند و آشكار بر
ضدّ خلفا بيان مى كرد و بيشتر به كار علمى و فرهنگى
مى پرداخت. در عين حال كه به ارتباط پنهانى با برخى
از ياران و هواداران مشغول بود، مى كوشيد هيچ بهانه به
دست دشمن ندهد و ردّ پايى از خود بر جاى نگذارد.
بارها در پى گزارشها نيمه شب به خانه اش ريختند ولى
نه سلاحى يافتند و نه پولى و او را در حالى كه به عبادت
مشغول بود، نزد حاكم بردند.
آن حضرت نيز همچون پدران خويش، به بهترين
صفات نيك و خصلتهاى والاى اخلاقى آراسته بود.
علم و حلم و عبادت و پارسايى و رسيدگى به محرومان
و سرپرستىِ فقيران بنى هاشم، همچنين برخورد
شايسته با همه، حسن خلق، عطا و بخشش، از صفات
بارز آن حضرت بود. با برخورد حليمانه با دشمنان كين
توز، و احسان و نيكى در مقابل بد رفتارى هايشان، آنان
را به تغيير موضع و رفتار وامى داشت. عمرى در نهايت
مناعت طبع و تواضع و عزّت زندگى كرد. مزرعه اى
داشت و در آن كار مى كرد و اين كار را از بهترين عبادات
مى دانست و از اين راه، زندگى خانواده را تأمين مى كرد.
امام صادق عليه السلام ده فرزند داشت، هفت پسر و سه دختر.
امام كاظم، محمد ديباج و اسماعيل از جمله فرزندان او
بودند.
سرانجام، امام صادق عليه السلام با توطئه منصور عباسى
مسموم شد و در 25 شوال سال 148 هجرى در مدينه
چشم از جهان بست. پيش از وفات، امام موسى بن
جعفر عليه السلام را به عنوان پيشواى شيعه پس از خويش به
ياران معرفى كرده بود. هنگام وفات، 65 سال داشت و
چون از نظر عمر، از همه امامان بيشتر زيسته بود، او را
«شيخ الأئمّه» گفته اند.
پس از وفات، حضرت امام صادق را در قبرستان بقيع،
كنار پدر و جدّش دفن كردند و امروز، مزار ساده او در
مقابل آفتاب سوزان حجاز، زيارتگاه دلسوختگان شيعه
است.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: صَلاحُ حالِ التَّعايُشِ وَالتَّعاشُرِ مِلْ ءُ مِكْيالٍ ثُلْثـاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثـُهُ تَغـافُلٌ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: لاتَنْظُرُوا في عُيُوبِ النّاسِ كَالْأرْبابِ وَانْظُرُوا في عُيُوبِكُمْ كَهَيْئَةِ الْعَبـْدِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَاِنْ صامَ وَصَلّى: مَنْ اِذا حَدَّثَ كَذِبَ وَاِذا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتـُمِنَ خـانَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِزالَةُ الْجِـبالِ اَهـْوَنُ مِنْ اِزالَةِ قَلْبٍ عَنْ مَوْضِعِهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِيّاكُمْ اَنْ يَحْـسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضا فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَـسَدُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اَرْبَعَةُ اَشْيـاءٍ اَلْقَليـلُ مِنْها كَثيرٌ: الَنّارُ وَالْعَداوَةُ وَالْفَقْرُ وَالْمَرَضُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: إخْتَبِرُوا إخْوانَكُمْ بِخَصْلَتَينِ: فَإنْ كانَتا فيهِمْ وَإلاّ فَأعْزُبْ ثُمَّ اَعْزُبْ ثُمَّ أعْزُبْ: ألْمُحافَظَةُ عَلَى الصَّلَواتِ فى مَواقيتِها وَالبِرُّ بِالإخْوانِ فِى العُسْرِ وَاليُسْرِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: يَابْنَ جُنْدَب! ... حَقٌّ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ يَعرِفُنا اَن يُعرِضَ عَمَلَهُ فى كُلِّ يَومٍ وَلَيلَةٍ عَلى نَفْسِهِ فَيَكُونَ مُحاسِبَ نَفْسِهِ فَإنْ رَأى حَسَنَةً استَزادَ مِنها وَإنْ رَاى سَيِّئَةً استَغفَرَ مِنها لِئَلاّ يَخزِىَ يَومَ القِيامَةِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّ العَبدَ المُؤمِنَ الفَقيرَ لَيَقوُلُ : يارَبِّ ارزُقنى حَتىّ أفعَلَ كَذا وَ كَذا مِن البِرِّ وَ وُجُوهِ الخَيرِ، فَاذا عَلِمَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ مِنهُ بِصِدقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ مِنَ الأجرِ مِثلَ ما يَكتُبُ لَهُ لَو عَمِلَهُ، اِنَ اللّه َ واسِعٌ كَريمٌ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّما خُلِّدَ أهلُ النّارِ فِى النّارِ ِلأَنَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أنْ لَو خُلِّدُوا فيها أن يَعصُوااللّه َ أبَداً ؛ وَإنَّما خُلِّدَ أهلُ الجَنَّة ِ فِى الجَنَّة ِ لاِ?نَّ نِيّاتِهِم كانَتْ فِى الدُّنيا أن لَو بَقَوا فيها أن يُطيعُوااللّه َ أبَداً ؛ فَبِالنِّياتِ خُلِّدَ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ. ثُمَّ تَلا قَولَهُ تَعالى : «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ» قالَ: عَلى نِيَّتِهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: مَكتُوبٌ فِى التَّوراةِ: نُحنا لَكُم فَلَم تَبكُوا، وَشَوَّقناكُم فَلَم تُشاقُوا. أعلِمِ القَتّالينَ أنَّ لِلّهِ سَيفاً لايَنامُ وَ هُوَ جَهَنَّمُ. أبناءُ الاربَعينَ أوفُوا لِلحِسابِ، أبناءُ الخَمسينَ زَرعٌ قَد دَنا حَصادُهُ، أبناءُ السِّتينَ ماذا قَدَّمتُم وَ ماذا أخَّرتُم ؟ أبناءُ السَّبعينَ عُدُّوا أنفُسَكُم فِى المَوتى، أبناءُ الثَّمانينَ تُكتَبُ لَكُمُ الحَسَناتُ وَ لا تُكتَبُ عَلَيكُمُ السَّيِّئاتُ ، أبناءُ التِّسعينَ أنتُم اُسَراءُاللّه ِ فى أرضِهِ ثُمَّ يَقُولُ: ما يَقُولُ كَريمٌ أسَرَ رَجُلاً؟ ماذا يَصنَعُ بِهِ؟ قُلتُ: يُطعِمُهُ وَ يُسقيهِ وَ يَفعَلُ بِهِ . فَقالَ: فَما تَرَى اللّه َ صانِعاً بِأسيرِهِ ؟
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: ألا بَشِّرِ المَشّائينَ فِى الظُلُماتِ إلَى المَساجِدِ بِالنُّورِ السّاطِعِ يَومَ القِيامَةِ .
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
لَما ذَكَرَ رَجُلٌ عَنْدَهُ الأغْنِياءَ وَ وَقَعَ فيهِمْ، قالَ عليه السلام: اُسكُتْ فَإنَّ الغَنِىَّ إذا كانَ وَصُولاً لِرَحِمِهِ بارّاً بِإخْوانِهِ، اَضْعَفَ اللّه ُ لَهُ الأجرَ ضِعفَينِ لِأَنَ اللّه َ يَقُولُ: «وَ ما اَمُوالُكُمْ وَ لا أوُلادُكُمْ...» ألايَة.
هنگامى كه مردى نزد امام صادق عليه السلام از ثروتمندان بدگويى كرد، امام صادق عليه السلام فرمود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: لَستُ اُحِبُّ أنْ أرَى الشّابَّ مِنْكُمْ اِلاّغادِياً فى حالَيْنِ: إمّا عالِماً أوْ مُتَعَلِّماً، فَإنْ لَمْ يَفْعَلْ فَرَّطَ، فَإنْ فَرَّطَ ضَيَّعَ، فَإنْ ضَيَّعَ أثِمَ، وَإنْ اَثِمَ سَكَنَ النّارَ وَالَّذى بَعَثَ مَحُمَّداً بِالحَقِّ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
عَنْ عَبْدالْمؤمن الانصارى قالَ: قُلتُ لأبِى عَبْدِاللّه عليه السلاماِنَّ قَوماً يَروُونَ اَنَّ رَسُولَ اللّه صلي الله عليه و آله قالَ: اختِلافُ اُمَّتى رَحَمَةٌ. فَقالَ عليه السلام: صَدَقُوا. فَقُلتُ: اِنْ كانَ اختِلافُهُمْ رَحَمَةً فَاجتِماعُهُم عَذابٌ؟ قالَ عليه السلام: لِيْسَ حَيْثُ تَذهَبُ وَذَهَبُوا، اِنّما اَراد قَولَ اللّه ِ عَزَّوَجلَّ: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِيالدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» فَأمَرَهُمْ أنْ يَنَفِرُواإلى رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله، وَيَختَلِفُوا اِليَهِ فَيَتَعَلَّمُوا ثَّمْ يَرْجِعُوا اِلى قَومِهِم فَيُعَلِّمُوهُمْ، إنَّما اَراد اختِلافَهُمْ مِنْ البُلدان لااختِلافاً فىدين اللّه ِ إنَّمَا الدّينُ واحِدٌ.
عبدالمؤمن انصارى مى گويد:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ طَلَبَ ثَلاثَةً بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ ثَلاثَةً بِحَقٍّ: مَنْ طَلَبَ الدُّنيا بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الاخِرَةَ بِحَقٍّ؛ وَمَنْ طَلَبَ الرِّآسَةَ بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الطّاعَهَ لَهُ بِحَقٍّ؛ وَ مَنْ طَلَبَ المال بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ بَقاؤُهُ لَهُ بِحَقٍّ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّ أَولِياءَ اللّه ُ لَم يَزالُوا مُستَضعَفينَ قَليلينَ مُنـذُ خـَلَقَ اللّه ُ آدَمَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِنَّ اللّه َ جَعَلَ وَلِيَّهُ فِى الدُّنيا غَرَضاً لِعَدُوِّهِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: عَلَيكَ بِالسَّخاءِ وَ حُسْنِ الخُلقِ فَإنَّهُما يَزينانِ الرَّجُلَ كَما تَزينُ الواسِطَةُ الْقِلادَةَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: اِتَّقُوا عَلى دينِكُم فَاحْجُبُوهُ بِالتَّقِيَّةِ؛ فَاِنَّهُ لا ايمانَ لِمَن لا تَقِيَّةَ لَهُ، اِنَّما اَنتُم فِى النّاسِ كَالنَّحْلِ فِى الطَّيرِ، لَو اَنَّ الطَّيرَ تَعلَمُ ما فى أجْوافِ النَّحلِ، ما بَقِىَ مِنها شَىْ ءٌ اِلا أَكَلَتْهُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام: مَنْ تَوَلّى أمْراً مِن اُمُورِالنّاسِ فَعَدَلَ وَ فَتَحَ بابَهُ وَ رَفَعَ شَرَّهُ وَ َنَظَرَ فى اُمُورِ النّاسِ كانَ حَقّاً عَلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ أَن يُؤَمِّنَ رَوْعَتَهُ يَومَ القِيامَةِ وَ يُدْخِلَهُ الجَنَّةَ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
عِندَ ما سَأَلَهُ عليه السلام أَبُوبَصيرٍ عَنِ الرُّوحِ عِندَ النَّومِ أخارِجٌ مِنَ البَدَنِ؟ قالَ عليه السلام: لا يا أبابَصيرُ، فَاِنَّ الرُّوحَ اِذا فارَقَتِ البَدَنَ لَمْ تَعُدْ اِلَيهِ، غَيْرَ أَنَّها عَينُ الشَّمسِ مَركُوزَةً فِى السَّماءِ فِى كَبِدِها وَ شعاعُها فِى الّدنيا.
ابوبصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا هنگام خواب روح از بدن خارج مى شود؟ حضرت فرمودند:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
لَمّا ذَكَرَ لَهُ مُفَضَّلُ بْنُ قَيْسٍ بَعضَ حالِهِ قالَ عليه السلام: يا جارِيَةُ هاتِ ذلِكَ الْكيسَ، هذِهِ أَرْبَعْمِائةَ دينارٍ وَصَلَنى بَها أَبُوجَعفَرٍ، فَخُذْها وَ تَفَرَّجْ بِها. قالَ فَقُلتُ لا وَاللّه ِ جُعِلتُ فَداكَ ما هذا دَهرى وَلكن اَحْبَبْتُ أَن تَدعُوَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لى. قالَ فَقالَ: اى سَأَفعَلُ وَلكن اِيّاكَ أَن تُخبِرَ النّاسَ بِكُلِّ حالِكَ فَتَهُونَ عَلَيْهِمْ.
مفضل بن قيس مشكل مالى خود را براى امام صادق عليه السلامشرح داد. حضرت فرمود:
عَن أَبى عَبدِاللّه َ عليه السلام قالَ: مَن رَوى عَلى مُؤمِنٍ رِوايَةً يُريدُ بِها شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيَسقُطَ مِن أَعيُنِ النّاسِ، اَخَرَجَهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مِن وِلايَتِهِ اِلى وِلايَةِ الشَّيطانِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
عَن أَبى عَبدِاللّه ِ عليه السلام قالَ: لايَزال الْعَبْدُ المُؤمِنُ يُكتَبُ مُحسِناً مادامَ ساكِتاً، فَاِذا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أَو مُسيئاً.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
ألاِمامُ الصّادِقُ عليه السلام فى قَولِهِ تَعالى: قُوا اَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُم ناراً لَمّا سَأَلَهُ أَبُوبَصيرٍ عَن وِقايَةِ الأَهلِ... قالَ عليه السلام: تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَهُم اللّه ُ وَ تَنهاهُم عَمّا نَهاهُمُ اللّه ُ عَنْهُ فَاِنْ أَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُم وَ إِنْ عَصَوكَ فَكُنتَ قَدْ قَضَيتَ ما عَلَيكَ.
امام صادق عليه السلام در پاسخ به ابوبصير از آيه «خود و خانواده خود را از آتش ... نگه داريد»، پرسيد چگونه خانواده را بايد از آتش نگه داشت؟ فرمود:
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
عَنْ جَعْفَرِ بنِ مُحمّد عليهماالسلام: بَيْنا رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فى سَفَرٍ اِذا نَزَلَ فَسَجَدَ خَمْسَ سَجَداتٍ فَلَمّا رَكِبَ قالَ لَهُ بَعضُ اَصحابِهِ: رَأَيناك يا رَسُولَ اللّه ِ صَنَعْتَ مالَمْ تَكُنْ تَصْنَعُهُ: قالَ صلي الله عليه و آله: نَعَمْ أَتانى جَبْرَئيلُ عليه السلام فَبَشَّرَنى اَنَّ عَليّاً فى الَجنَّةِ فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسِى قالَ: وَ فاطمةُ فى الجَنَّةِ فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسى قالَ: وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ سَيِّدا شبابِ أَهَل الجَنَّةِ، فَسَجَدْتُ شُكراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسِى قالَ: وَ من يُحِبُّهُم فى الجَنَّةِ، فَسَجَدْتُ شُكْراً لِلّهِ تَعالى، فَلمّا رَفَعْتُ رَأسى قالَ: وَ مَنْ يُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُمْ فى الجَنَّةِ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
عَن أبى عَبدِاللّه جَعْفَر بن مُحَمَّد عليهماالسلام قالَ سَمِعتُهُ يَقُولُ: عَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ فَاِنَّكُمْ لاتَتَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لاتَتْرُكُوا صَغيرَةً لِصِغَرِها أَنْ تَسأَلُوها فَإِنَّ صاحِبَ الصِّغارِ هُوَ صاحِبُ الكِبارِ.
سيف تمّار گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:
قالَ ابُوعبداللّه عليه السلام: اِنَّ العَبْدَ إذا كَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ يكُنْ عِندَهُ مايُكَفِّرُها إبتـَلاهُ اللّه ُ تَعالى بِالحُزْنِ فَيُكَفِّرُ عَنهُ ذُنُوبَهُ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام فى وَصفِ الكامِلينَ مِنَ المُؤمِنين: هُمُ البَرَرَةُ بِالاِخْوانِ فى حالِ العُسرِ وَاليُسرِ، ألمُؤثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِم فى حالِ العُسرِ، كَذلِكَ وَصَفَهُمُ اللّه ُ فَقالَ: «وَيُؤثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِم وَلَوْ كانَ بِهِم خَصاصَةٌ.»
امام صادق عليه السلام در وصف مؤمنان كامل مى فرمايد:
شُعَيبٌ: تَكاريْنا لأبي_'daَبدِاللّه عليه السلام قَوْما يَعْمَلُونَ في بُستانٍ لَهُ وَكانَ اَجَلُهُمْ إلى العَصرِ فَلَمّا فَرَغُوا قالَ لِمُعَتَّبٍ: أَعطِهِمْ أُجُورَهُمْ قَبلَ أَنْ يَجُفَّ عَرَقُهُم.
شعيب مى گويد:
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام: يَعيشُ الناسُ بِاِحسانِهِم أَكثَرَمِمّا يَعيشُونَ بِأَعْمارِهِمْ وَ يَمُوتُونَ بِذُنُوبِهِم أَكثَرَ مِمّا يَمُوتُونَ بِآجالِهِم.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود:
قالَ الامامُ الصّادِقُ عليه السلام: ثَلاثَةٌ لا تُعرَفُ إلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ: لا يُعرَفُ الحَليمُ إلاّ عِندَ الغَضَبِ، وَ لاَ الشُّجاعُ إلاّ عِندَ الحَربِ، وَ لا أخٌ إلاّ عِندَ الحاجَةِ.
امـام صـادق عليه السلام فرمـود: