کتابخانه احادیث شیعه

مقدمه

انسان، از ديدگاه قرآن و سنّت، بايد مسير كمال را ـ كه ايمان و اخلاص و عمل صالح لازمه ى آن است ـ بپيمايد. وى، در مقابل اَموال خصوصى و عمومى مسئول است و بايد حقوقى را، در مراحل توليد و توزيع و مصرف، همه جا، رعايت كند.
عدالت اجتماعى و توازن اقتصادى و استقلال و حداكثر كارايى، از اهداف عمده ى «اقتصاد اسلامى» است. هر فرد مسلمان، بايد براى رشد و گسترش اين اهداف، در حدّ توانِ خويش گام بر دارد. اين همه، حاصل نمى گردد مگر با ضد ارزش ها نيز مبارزه شود. لازمه ى تحقّق اين وظيفه، شناخت ديدگاه اسلام و دستورهايش در اين باره، است.
عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از برترين نمونه هايى است كه در آن، اهداف اقتصاد اسلامى پياده شد و نظام اقتصادى، به صورت سازمان يافته، در جامعه تشكيلاتى پيدا كرد. انفال و زكات و خمس و خراج و ... از اموال دولت محسوب شد و حفظ آن به نفع جامعه اسلامى، بر كارگزاران حكومتى، امرى ضرورى شناخته شد. عهد نامه اى كه حضرت على عليه السلامدر دوران خلافت خويش براى مالك اشتر تنظيم كرده، نمونه ى كامل اين رفتار بخردانه ى امام مسلمين، در مقابل بيت المال و نظام اقتصادى جامعه اسلامى است. اينك كه ما پس از چهارده قرن، به حكومت اسلامى دست يافته ايم، بايد با به كار بستن احكام اسلامى، در رشد و تعالى اقتصادمان كوشا بوده و از هرگونه اسراف و تبذير بپرهيزيم.
چهل حديث حاضر كه به پيشنهاد ستاد احياى امر به معروف و نهى از منكر فراهم آمده، بدين اميد تدوين يافته است تا همه ى كسانى كه دست شان به بيت المال مى رسد، با ديدگاه و رفتار پيشوايان معصوم عليهم السلام نسبت به بيت المال، آشناتر شوند و نسبت به گردآورى و نگهدارى و مصرف بيت المال، دقيق تر عمل كنند.

واللّه ولىّ التوفيق
13 جُمادى الأُولى 1417 برابر 6/7/1375
سالروز شهادت حضرت زهرا عليهاالسلام
قم حوزه علميه
محمد عابدى
نمایش منبع
امام باقر عليه السلام از رسول اكرم صلي الله عليه و آله نقل مى كند كه: ايشان فرمودند: پنج كس اند كه من و هرپيامبر مستجاب الدعوه اى، آنان را لعنت كرده است: آن كس كه در كتاب خدا، آيه اى را زياد گرداند؛ و كسى كه سنّت و روش مرا، رها كند و كسى كه قضا و قدر خدا را تكذيب كندحديث و مى گويد انسان آزاد؛ و كسى كه حرمت اهل بيت مرا ـ كه خدا واجب فرموده ـ نگه ندارد؛ و كسى كه اموال عمومى را، به خود منحصر سازد و [تصرّف در ]آن را [به نفع خود ]حلال شمارد.
نمایش منبع
اميرمؤمنان على عليه السلام خطاب به عمر بن خطاب فرمود: سه چيز است كه اگر آنها را حفظ كنى و به آنها عمل كنى، از هر چيز ديگر، تو را كافى است. و اگر آنها را ترك كنى، چيز ديگرى براى تو فايده ندارد. عمر گفت: آنها چيست؟ امام فرمود: 1 ـ اجراى حدود بر همه كس؛ چه از اقوام باشد و چه غير از آنان.
2 ـ حكم كردن طبق كتاب خدا، در حال خشنودى و خشم
3 ـ تقسيم عادلانه بيت المال ميان همه ى مردم، از عَجَم و عرب.
عمرگفت: سوگند به جانم! مختصر و بليغ گفتى.
نمایش منبع
حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه السلام پس از فتح بصره، گروهى از قاريان و خزانه داران را فرا خواند و دستور داد درهاى بيت المال را گشودند. امام با ديدن اموال آن فرمود: اى زردها وسپيدها (طلاها ونقره ها)! غير مرا بفريبيد، مال پيشواى ستمگران است و من پيشواى مؤمنان.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام فرمود: بخشش ـ نا به جاى ـ حكمرانان از اموال عمومى مسلمانان، ستم و خيانت است.
نمایش منبع
امام سجاد عليه السلام فرمود: بايد اموال را، جز از راه حلال نگيرى و جز به راه حلال صرف نكنى و از موضع اش منحرف نكنى و از واقعيّت ماهوى اش دور نسازى و چون مال از او است، جز در مسير او به كار نگيرى و جز مايه ى حركت بسوى او قرار ندهى.
نمایش منبع
امام على عليه السلام فرمود: حق ندارى به دلخواه خويش، به مردم چيزى بگويى و بدون دستور، به كارهاى دشوار اقدام ورزى! در دست تو، مالى از اموال خداوند عزّوجلّ است. و تو، يكى از خزانه داران اويى تا آن را، به دست من بسپارى.
نمایش منبع
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند، بندگان را به چيزى سخت تر از پرداخت حقوق مالىِ شرعى، امتحان نكرده است.
نمایش منبع
نمايندگان اعزامى قبيله ى «عبد قيس» به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آلهگفتند: «ميان ما و شما، مشركان قبيله ى «مضر» قرار دارند و ما، جز ماه هاى حرام، وقت ديگرى نمى توانيم به خدمت شما برسيم، به ما دستورى بده كه اگر به آن عمل كرديم، داخل بهشت شويم و ديگران را نيز به آن دعوت كنيم». پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در جواب آنها فرمود: شما را به چهار چيز، امر و از چهار چيز، نهى مى كنم: شما را، امر مى كنم به: اين كه به خدا ايمان بياوريد ـ و سپس در مقام توضيح به آنها فرمود: يعنى بگوييد «لاإله إلاّ اللّه » ـ نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و يك پنجم آن چه را به دست مى آوريد، خمس دهيد.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام در نامه اى به عبداللّه بن عباس نوشت: از بنده خدا على اميرالمؤمنين عليه السلام به عبداللّه بن عباس اما بعد، بنگر آنچه را نزد تو جمع شده از غَلاّت مسلمانان و درآمدها و غنايم متعلق به ايشان. پس آنها را بين افرادى كه نزد تو هستند (و احتياج دارند) تقسيم كن تا ايشان رابى نياز سازى. و باقى مانده آن را نزد ما بفرست تا بين كسانى كه نزد ما هستند، تقسيم كنيم. والسلام.
نمایش منبع
امام على عليه السلام طى نامه اى به ابن عباس مى نويسد: اى فرزند عباس! بهره تو از حكومت نبايد مالى باشد كه از آن استفاده كنى و نه غيظ و خشمى كه با امر و نهى شفا يابد. بلكه بايد هدف تو نابودى باطل و زنده داشتن حق باشد.
نمایش منبع
امام على عليه السلام خطاب به مالك اشتر فرمود: بپرهيز از ويژه سازى (انحصار طلبى) در چيزهايى كه همه مردم در آنها برابرند.
نمایش منبع
امام عليه السلام در نامه اى به اشعث (والى آذربايجان) مى فرمايد: اما بعد. تنها چيزى كه تو را از جانب نفست مغرور ساخته و بر ديگران جرأت يافتى، مهلت خدا به تو است؛ زيرا، تو از قديم روزى خدا را مى خورى، امّا نسبت به آيات و نشانه هاى او، انكار و الحاد مى ورزى و از نصيب و بهره ى خود استفاده مى كنى و تا به امروزت نيكى هاى خود را از بين برده اى. هرگاه فرستاده ى من، اين نامه ى مرا به تو داد، به سوى ما بيا و آنچه از اموال مسلمانان نزد تو مى باشد، همراه خود بياور! ان شاءاللّه .
نمایش منبع
ربيعه و عماره و گروهى ديگر گفته اند: در آن زمان كه گروه كثيرى از اصحاب اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب عليه السلاماز دور آن حضرت پراكنده شده و به سوى معاويه ره سپردند تا كه نصيبى از دنيا ببرند، گروهى از ياران حضرت اش خدمت او رسيدند و عرضه داشتند: «اى اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: مرا مى گوييد كه پيروزى را از راه ستم بجويم؟! نه؛ به خدا سوگند! تا خورشيد مى تابد و ستاره اى در آسمان مى درخشد، دست به چنين كارى نمى يازم. به خدا سوگند! اگر اين اموال از خودم بود، هر آينه مساوات را در ميان آنان مراعات مى كردم، چه رسد به اين كه مال خودشان است.
نمایش منبع
امام علي عليه السلام فرمود: مسلمان، در امانت، خيانت نورزد و در وعده، تخلّف نكند و در سخن، دروغ نگويد. ما خاندان رحمت ايم، گفتارِ ما، حق و كردار ما، عدل است. خاتم پيامبران از ماست و پيشوايان اسلام و امينان كتاب خدا، در ميان مايند. شما را به سوى خدا و پيامبرش، و جهاد با دشمن اش و سختگيرى و پايدارى در امرش و طلب خرسندى اش، و برپادارى نماز و پرداخت زكات و [به جا آوردن] حج خانه خدا و روزه ى ماه رمضان، و پرداخت كامل فى ءحديث به اهل اش دعوت مى كنيم ... .
نمایش منبع
امام على عليه السلام فرمود: به خدا سوگند! اگر ببينم آنچه را عثمان بيهوده از بيت المال، به اين و آن بخشيده، به مَهر زنان يا بهاى كنيزان شده باشد، آن را باز مى گردانم؛ زيرا، عدالت، گشايش مى آورد. و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، ظلم و ستم، بر او گران تر خواهد بود.
نمایش منبع
امام على عليه السلام براى كارگزاران اش نوشت: قلم هاى خود را نازك كنيد و سطرها را نزديك به هم گيريد و زيادتى كلمات را حذف كنيد و مقاصد و منظورها را در نظر بگيريد! بر حذر مى دارم شما را از پرحرفى و پر نويسى؛ زيرا، اموال مسلمانان نمى تواند اين گونه خسارت ها را تحمل كند.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام به يكى از كارگزاران اش نوشت: اما بعد. درباره ى تو به من خبرى رسيده است. اگر چنين كرده باشى، همانا كه خداى خويش را به خشم آورده و از فرمان پيشواى خود سرباز زده و در امانت، كار به رسوايى كشانده اى. مرا گفته اند كه به ستم، زمين از بار و بر، تهى ساخته اى و باغ و بستان مردمان گرفته اى و كيسه ها از اندوخته ها پرداخته اى. اينك، حساب خود را نزد من فرست و بدان كه حساب خواهى خدا، از حساب رسى آدميان، دشوارتر است. والسلام.
نمایش منبع
امام على عليه السلام سپاهى را به شام فرستاده بود و در صدد بود كه سپاهى ديگر در پى آنها بفرستد. امام مردم را به جهاد برمى انگيخت و مردم، مدتى طولانى، خاموش بودند. امام فرمود: شما را چه مى شود؟ آيا شما گنگان ولالانيد؟ پس عده اى از آنان گفتند: اى اميرمؤمنان! اگر تو مى روى، ما نيز مى آييم.
امام على عليه السلام فرمود:
شما را چه مى شود؟ به راه رشد توفيق نيابيد، به راه ميانه رهبرى نشويد! آيا در زمانى چنين، سزاوار است كه من از شهر بيرون بروم؟
همانا در چنين هنگام بايد مردى از دليران و نيرومندان شما كه من بپسندم، بيرون رود. سزاوار نيست كه من لشكريان و شهر را و بيت المال و جمع آورى خراج زمين و داورى بين مسلمانان را واگذارم و رسيدگى به درخواست هاى ارباب رجوع را، رها كنم و با دسته اى در پى دسته اى ديگر بيرون روم.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام پس از دستوراتى كه در مورد گزينش كارگزاران حكومتى، صادر مى كند، به مالك اشتر مى فرمايد: ... [وقتى آنان را اين چنين برگزيدى،] بايد كه روزى شان را فراخ گردانى؛ كه اين كار، آنان را به اصلاح خويشتن بسى نيرومند گرداند، و از خوردن اموالى كه در اختيار دارند، بى نياز سازد و هرگاه از فرمان تو سرپيچى كنند يا در امانت خيانت ورزند با آنان اتمام حجت شده باشد .
نمایش منبع
امام على عليه السلام در نامه اى به يكى از كارگزاران خود كه براى جمع آورى زكات فرستاده بود، مى فرمايد: ... آن كس كه امانت دارى را خوار انگارد و در اموال مردم، به خيانت چرا كند و روان و آيين خويش را از خيانت كارى، پاكيزه نگرداند، همانا در اين سرا، خوارى و ذلت بر خود روا داشته است و در آن سرا، خوارتر و ذليل تر از اين سرا باشد. آرى، بزرگ ترين خيانت، خيانت به ملت است و زشت ترين دغل كارى، دغل كارى با پيشوايان. والسلام.
نمایش منبع
عبداللّه بن عباس، از طرف اميرمؤمنان عليه السلام در بصره و نواحى اهواز و كرمان و ... سمت كارگزارى داشت. او، زياد بن ابيه را ـ كه چندان هم خوشنام نبود ـ عاملِ بصره كرد. امام اَعمال او را زير نظر داشت و اين نامه را براى او نوشت كه: به خداى سوگند، سوگندى راست! كه اگر آگاه گردم كه در مال مسلمانان به كم و بيش خيانت ورزيده اى، چنان بر تو سخت گيرم كه اندك مال گردى و گران پشت از فاقه؛ و خوار مايه گردى. والسلام.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام فرمود: خدا را، خدا را، در نظر بگير درباره ى گروه فرودستان بيچاره ... و آنان را از بيت المال ـ كه در اختيار تو است ـ نصيبى بخش.
نمایش منبع
روزى، نامه اى از نجاشى ـ والى اهواز ـ به امام صادق عليه السلامرسيد. وى، خبر منصوب شدن خود به استاندارى اهواز را داده و از امام درباره ى اجراى احكام خدا، دستورالعمل خواسته بود.
امام صادق عليه السلام به وى فرمود:
... بپرهيز از اين كه در غير رضاى خدا، به شاعرى يا لطيفه گويى يا دلقكى، درهمى ببخشى، يا جامه اى را از تن بيرون بياورى، يا متاعى را بر چارپايى، حمل كنى و هديه دهى، مگر آنكه همانندش را در راه خدا بخشش كنى!
نمایش منبع
امام صادق عليه السلام در طى توصيه هايى كه به استاندار اهواز مى كند، مى فرمايد: بايد جوايز و عطايا و خلعت هايى را كه مى دهى، به فرماندهان لشگر و فرستادگان و خدمتكاران و نامه رسانان و شرطه ها (پيش مرگان) و پنج گروه لشگر بدهى.
نمایش منبع
امام رضا عليه السلام فرمود: ... بيزارى از كسانى كه به آل محمّد عليهم السلام ظلم روا داشتند ... و برائت از پيمان شكنان و منحرفان و مرتدان ... و برائت از ويژه سازان اموال عمومى مسلمانان بر خود، ... از شرايط اسلام راستين است.
نمایش منبع
حضرت على عليه السلام در طى نامه اى به اهل مصر مى نويسد: ولى از اين اندوهناكم كه سرپرستى حكومت اين امّت به دست بى خردان و نابكاران افتد، بيت المال را به انحصار در آورند، آزادى بندگان خدا را سلب كنند و آنها را بنده خويش سازند، با صالحان نبرد كنند و فاسقان را هم دستان خود قرار دهند.
نمایش منبع
امام كاظم عليه السلام فرمود: همانا خدا، تمامى مال ها را تقسيم كرده و حق هر مستحق را از خاصه و عامه و فقير و مسكين و اصناف ديگر مردم را، به آنها داده است. سپس فرمود: اگر در ميان مردم عدالت حكمفرما باشد، همه، بى نياز شوند. و باز فرمود: عدالت، از عسل شيرين تر است و عدالت را پيشه نكند، جز كسى كه عدالت را خوب بداند.
نمایش منبع
معلى بن خنيس گويد: روزى به امام صادق عليه السلام عرض كردم: نعمت هايى را كه بنى عباس دارند بياد آوردم و با خود گفتم: اگر اين نعمت ها براى شما مى بود، ما هم با شما، در خوشى بوديم.
امام صادق عليه السلام فرمود:
هيهات اى مُعَلّى! اگر چنين مى بود (و ما حاكم بوديم) براى ما جز تدبير شبانه و تلاش روزانه و پوشاك زبر و درشت و خوراك سخت و بى خورش، چيزى نبود ... .
نمایش منبع
عبداللّه بن زمعة ـ كه شيعه ى مولا على عليه السلام بود ـ هنگام خلافت وى، به خدمت اش رفت و مالى از او درخواست كرد. حضرت در پاسخ فرمود:
حضرت على عليه السلام فرمود:
همانا اين مال، نه از آنِ من است و نه از آنِ تو؛ بلكه آن، غنيمت مسلمانان است. اين، مالى است كه به ضرب شمشير آنان، فراهم گرديده است. پس اگر در نبرد آنان شركت داشته اى، سهمى به اندازه ى بهره ى آنان دارى؛ اگر نه، ميوه ى چيده شده به دست آنان، لقمه اى براى دهان هاى ديگران نيست.
نمایش منبع
وقتى به حضرت على عليه السلام خرده گرفتند كه چرا به كسانى كه در اسلام، سابقه ى بيشتر دارند و در جنگ ها شركت جسته اند و به آنان كه داراى حسب و نسب عالى هستند، بيش از ديگران، از بيت المال، بخشش نمى فرمايدحديث ،
حضرت على عليه السلام فرمود:
آيا به من فرمان مى دهيد تا از راه ستم كردن به كسى كه مرا، به او ولايت داده اند، پيروزى به دست آورم؟ نه؛ به خدا سوگند! تا دهر افسانه ى بقا سرايد و اختران در پى يكديگر بچرخند، به چنين كارى نزديك نگردم. اگر مال، از من بود، همانا ميان مردمان به مساوات پخش مى كردم، چه رسد كه مال، مال خدا است.
نمایش منبع
شريح بن حارث، به فرمان امام عليه السلام به منصب قضا نشسته بود. روزى به حضرت على عليه السلام خبر رسيد كه وى، سرايى به هشتاد دينار خريدارى كرده است. وى را فرا خواند و فرمود: اى شريح! مباد كه اين خانه را جز با مال خويش خريده باشى و بهاى آن، جز از مال حلال خود پرداخته باشى. و گرنه، هم در اين سرا و هم در آن سرا، زيان كرده اى.
نمایش منبع
«مِدعَم» از خدمتكاران پيامبر صلي الله عليه و آله در يكى از جنگ ها، همراه وى بود. او، در آن جنگ، به تير دشمن شهيد گشت. مسلمانان، كنار پيكر او گرد آمده، مى گفتند: بهشت بر تو گوارا باد! ولى پيامبر صلي الله عليه و آله سخنى نمى فرمود و خشمناك به نظر مى رسيد. حاضران، علت خشم را نمى دانستند كه ناگهان پيامبر فرمود: نه هرگز؛ سوگند به خداوندى كه جان محمّد در دست اوست! روپوش او هم اكنون وى را در ميان آتش شعله ور خود مى سوزاند؛ چون، او، آن روپوش را از بيت المال مسلمانان (بدون رعايت مقررات) و از روى خيانت برداشته بود.
نمایش منبع
امام حسين عليه السلام فرمود: امر به معروف و نهى از منكر، آن است كه: كافران را به اسلام دعوت كنى؛ حقوق ستمديدگان را بازستانى؛ با ستمگر به مخالفت برخيزى؛ غنيمت ها و بيت المال را عادلانه بين اهل اش قسمت كنى؛ زكات را از آنجا كه بايد، بگيرى و در آنجا كه بايد، مصرف كنى.
نمایش منبع
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از خيانت «منذر بن جارود» در ولايت فارس، به وى نگاشت: ... اگر آنچه كه از خيانت تو، به من رسيده است، درست باشد، شتر اهل ات و بند كفش ات، با ارزش تر از تو است.
نمایش منبع
حفص بن غياث مى گويد: از امام صادق عليه السلامدرباره ى تقسيم بيت المال پرسيدند، فرمود: اهل اسلام، فرزندان آن محسوب مى شوند. در امكانات بيت المال، من، برابرشان مى دانم. امتيازات معنوى آنان، بين آنها و خدا محاسبه مى شود. [لذا، ]همانند فرزندان يك نفر كه فضيلت و صلاحيت، سبب فزونى ارث بردن يكى بر ديگرى ـ كه ضعيف و ناقص است ـ نمى شود. [مسلمانان نيز، اين چنين هستند.] حضرت، در ادامه فرمود: پيامبر صلي الله عليه و آله در آغاز اسلام، چنين رفتار مى كرد ولى ديگران گفتند: ما، برخى را بر اساس سابقه ى بيشتر در اسلام، از نظر اقتصادى امتياز مى بخشيم.
نمایش منبع
مردى از قبيله ثقيف گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام مرا به عنوان مأمور جمع آورى خراج، به برخى نواحى كوفه فرستاد و در مقابل مردم گفت: به دقت، در مورد خراج بررسى كن و در آن بكوش و از يك درهم هم نگذر! وقتى خواستى به سوى محل كار خود، بروى نزد من بيا! او گفت: هنگام حركت، به خدمتِ حضرت رفتم. به من فرمود: آنچه شنيدى خدعه بود. مبادا مسلمانى يا يهودى يا مسيحى اى را براى خراج بزنى يا حيوانِ كارى را به خاطر ماليات بفروشى! زيرا ما مأموريم كه مازاد را از آنان بگيريم نه اصل مال را.
نمایش منبع
مجمع تيمى گويد: على عليه السلام روزهاى جمعه، بيت المال را جارو مى زد و در آن آب مى پاشيد و دو ركعت نماز مى گزارد و مى گفت: اين «دو ركعت نماز» شاهدند [كه من، بيت المال را به موقع، در ميان مسلمانان تقسيم كردم].
نمایش منبع
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هر بدهكارى كه نزد حاكمى از حاكمان مسلمانان برود و فقر و ناچارى وى، براى والى روشن شود، بدهكارى او، برعهده ى حاكم مسلمانان نهاده مى شود و او، از اموال عمومى، قرض آن شخص را پرداخت مى كند.
نمایش منبع
رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هركس از شما را، بر كارى گمارديم و او، سوزنى يا چيز مهم ترى را از ما پنهان دارد، آن خيانت گر را همراه با خيانت اش روز قيامت خواهند آورد.
نمایش منبع
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: دوستم رسول خدا صلي الله عليه و آله چيزى را براى فردا ذخيره نمى كرد و ابوبكر گاهى اين كار را انجام مى داد. عمر مصلحت ديد كه دفتر و دستك درست كند و پرداخت اموال را از سال به سال ديگر تأخير انداخت. امّا من همان شيوه پيامبر صلي الله عليه و آله را عمل مى كنم. ضحّاك مى گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام جمعه به جمعه اموال بيت المال را به مستحقان مى داد و مى فرمود:
اين است دست چين من و خوب هايش هم در ميان آنان است.
در شرائطى كه دست هرميوه چين به سوى دهان خويش است.
نمایش منبع
حدیث روز

امام صادق عليه ‏السلام:

السَّعيدُ مَن وَجَدَ في نفسِهِ خَلوَةً يَشغَلُ بها؛

خوشبخت، كسى است كه براى نفس خود خلوت و فراغتى يابد و به كار اصلاح آن پردازد.

بحار الأنوار: ج78، ص203، ح35

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685