کتابخانه احادیث شیعه
پرینت احادیث
پرینت احادیث
صفحه اختصاصي حديث و آيات كنز العمّال عن البَراءِ بنِ عازِبٍ : لَمّا كانَ حيثُ أمَرَنا رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بحَفرِ الخَندَقِ عَرَضَت لنا في بعضِ الخَندَقِ صَخرةٌ عَظيمةٌ شَديدَةٌ لا تَأخُذُ مِنها المَعاوِلُ ، فَاشتَكَينا ذلكَ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فجاءَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فلَمّا رَآها ألقى ثَوبَهُ و أخَذَ المِعوَلَ فقالَ : بِسمِ اللّه ِ ، ثمّ ضَرَبَ ضَربَةً فَكَسَرَ ثُلُثَها و قالَ : اللّه ُ أكبَرُ ، اُعطِيتُ مَفاتِيحَ الشامِ ، و اللّه ِ إنّي لاَُبصِرُ قُصُورَها الحُمرَ الساعَةَ
ثُمّ ضَرَبَ الثانيةَ فَقَطَعَ الثُّلثَ الآخَرَ فقالَ : اللّه ُ أكبَرُ ، اُعطِيتُ مفاتيحَ فارِسَ ، و اللّه ِ إنّي لاَُبصِرُ قَصرَ المَدائنِ الأبيضَ
ثُمّ ضَرَبَ الثالثةَ و قالَ : بِسمِ اللّه ِ ، فَقَطَعَ بَقِيَّةَ الحَجَرِ ، و قالَ : اللّه ُ أكبَرُ ، اُعطِيتُ مَفاتيحَ اليَمَنِ ، وَ اللّه ِ إنّي لاَُبصِرُ أبوابَ صَنعاءَ مِن مكاني هذا الساعةَ .
حديث
كنز العمّال ـ به نقل از براء بن عازب ـ : هنگامى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور حفر خندق را داد، در قسمتى از خندق به سنگ بسيار بزرگ و سختى برخورديم كه تيشه ها در آن كارگر نبود. به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اطلاع داديم و پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و چون سنگ را ديد، لباسش را بركند و كلنگ را گرفت و فرمود : به نام خدا. و آن گاه ضربه اى زد كه يك سوم تخته سنگ شكست و گفت : اللّه اكبر، كليدهاى شام به من داده شد، به خدا قسم كه هم اينك كاخهاى سرخ آن را مى بينم! سپس ضربه دوم را زد و يك سوم ديگر تخته سنگ شكسته شد و گفت : اللّه اكبر، كليدهاى ايران به من داده شد. به خدا سوگند كه كاخهاى سفيد مداين را مى بينم! آن گاه ضربه سوم را فرود آورد و گفت : به نام خدا. در اين هنگام باقيمانده سنگ شكست و گفت : اللّه اكبر، كليدهاى يمن به من داده شد، به خدا سوگند هم اينك از همين جا دروازه هاى صنعا را مى بينم.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات كنز العمّال عن اُبَيِّ بنِ عبّاسِ بنِ سَهلٍ عن أبيهِ عن جَدِّهِ : كُنّا معَ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يومَ الخَندَقِ فَأخَذَ الكِرْزِينَ .حديث و ضَرَبَ بهِ ، فصادَفَ حَجرا فَصَلَّ .حديث الحَجَرُ فَضَحِكَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فقيلَ : يا رسولَ اللّه ، مِمَّ تَضحَكُ ؟ قالَ : أضحَكُ مِن قَومٍ يُؤتى بِهِم مِن المَشرِقِ فِي الكُبُولِ .حديث يُساقُونَ إلَى الجَنَّةِ و هُم كارِهُونَ .حديث ! .حديث
كنز العمّال ـ به نقل از ابىّ بن عباس بن سهل از پدر خود از جدّش ـ : در روز خندق با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بوديم كه آن حضرت تيشه را گرفت و ضربه اى زد كه به سنگى برخورد و صدا كرد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خنديد. عرض شد : اى پيامبر خدا! از چه مى خنديد؟ فرمود : از مردمى خنده ام گرفت كه بسته در بند از خاور زمين آورده و با زور به سوى بهشت كشانده مى شوند !
نمایش منبع
صحيح مسلم : در جنگ احزاب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به همراه ما خاك مى كشيد و در حالى كه گرد و غبار سفيدى شكم آن حضرت را پوشانده بود، مى گفت :
به خدا سوگند اگر تو نبودى ما هدايت نمى شديم
و زكات نمى داديم و نماز نمى خوانديم.

پس بر ما آرامش فرو فرست
همانا آنان (مشركان) از ما سر پيچيدند.

براء مى گويد : گاهى هم مى فرمود :
همانا اين جماعت از ما سرپيچى كردند
آن گاه كه خواهان فتنه و گمراهى شدند ما امتناع كرديم

حضرت اين اشعار را با صداى بلند مى خواند.
نمایش منبع
كنز العمّال : چون خداوند احزاب را درهم شكست و پيامبر صلى الله عليه و آله به خانه اش برگشت و شروع به شستن سر و صورت خود كرد، جبرئيل نزد آن حضرت آمد و گفت : خدا از تو درگذرد، سلاح به زمين گذاشته اى در حالى كه فرشتگان آسمان هنوز آن را به زمين نگذاشته اند؟ در محل دژ بنى قريظه نزد ما بيا. پس، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله جار زد و كنار دژ به آنان پيوست.
نمایش منبع
حدیث روز

امام صادق عليه ‏السلام:

المَسجونُ مَن سَجَنَتهُ دُنياهُ عَن آخِرَتِهِ؛

زندانى [واقعى] كسى است كه دنيايش او را از آخرتش باز داشته باشد.

الكافی: ج۲، ص۴۵۵، ح۹

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : ۱۱۱

تــعــداد احــاديــث : ۴۵۴۵۶

تــعــداد تــصــاویــر : ۳۸۳۸

تــعــداد حــدیــث روز : ۶۸۵