- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست حکمتنامه جوان
- دو سروران جوانان بهشت
دو سروران جوانان بهشت
رسول اللّه صلي الله عليه و آله : الحَسَنُ وَالحُسَينُ سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ وأبوهُما خَيرٌ مِنهُما .
پيامبر صلي الله عليه و آله : حسن و حسين، دو سرور جوانان بهشت اند و پدرشان از آنان بهتر است.
نمایش منبع
المناقب عن الرُّؤيانيّ : إنَّ الحَسَنَ والحُسَينَ مَرّا عَلى شَيخٍ يَتَوَضَّأُ ولا يُحسِنُ فَأَخَذا بِالتَّنازُعِ ، يَقولُ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما : أنتَ لا تُحِسنُ الوُضوءَ ، فَقالا : أيُّهَا الشَّيخُ كُن حَكَما بَينَنا يَتَوَضَّأُ كُلُّ واحِدٍ مِنّا سَوِيَّةً ، ثُمَّ قالا : أيُّنا يُحسِنُ .
قالَ : كِلاكُما تُحسِنانِ الوُضوءَ ولكِن هذَا الشَّيخُ الجاهِلُ هُوَ الَّذي لَم يَكُن يُحسِنُ ، وقَد تَعَلَّمَ الآنَ مِنكُما وتابَ عَلى يَدَيكُما بِبَرَكَتِكُما وشَفَقَتِكُما عَلى اُمَّةِ جَدِّكُما .
قالَ : كِلاكُما تُحسِنانِ الوُضوءَ ولكِن هذَا الشَّيخُ الجاهِلُ هُوَ الَّذي لَم يَكُن يُحسِنُ ، وقَد تَعَلَّمَ الآنَ مِنكُما وتابَ عَلى يَدَيكُما بِبَرَكَتِكُما وشَفَقَتِكُما عَلى اُمَّةِ جَدِّكُما .
المناقب ابن شهرآشوب ـ به نقل از رويانى ـ : حسن و حسين عليهماالسلام بر پيرمردى گذشتند كه وضو مى ساخت ، ولى آن را درست انجام نمى داد . آن دو با يكديگر به نزاع پرداختند و هر يك به ديگرى مى گفت : تو درست وضو نمى گيرى . آن گاه ، رو به پيرمرد كرده و گفتند : «اى پيرمرد! تو ميان ما داور باش تا هر يك وضو بگيريم» .
آن گاه گفتند : «كدام يك از ما درست وضو مى گيرد؟» .
پيرمرد گفت : هر دوى شما درست وضو مى گيريد؛ ليكن اين پيرمرد نادان است كه درست ، وضو نمى سازد و اينك از شما آموخت . و به دستان شما و به بركت شما و مهربانى شما بر امّت جدّتان ، توبه كرد .
آن گاه گفتند : «كدام يك از ما درست وضو مى گيرد؟» .
پيرمرد گفت : هر دوى شما درست وضو مى گيريد؛ ليكن اين پيرمرد نادان است كه درست ، وضو نمى سازد و اينك از شما آموخت . و به دستان شما و به بركت شما و مهربانى شما بر امّت جدّتان ، توبه كرد .
نمایش منبع
المناقب عن عيون المجالس : إنَّهُ (الإِمامَ الحُسَينَ عليه السلام) سايَرَ أ نَسَ بنَ مالِكٍ فَأَتى قَبرَ خَديجَةَ فَبَكى ، ثُمَّ قالَ : اِذهَب عَنّي ، قالَ أنَسٌ : فَاستَخفَيتُ عَنهُ ، فَلَمّا طالَ وُقوفُهُ فِي الصَّلاةِ سَمِعتُهُ قائِلاً :
يا رَبَّ يا رَبَّ أنتَ مَولاهُ فَارحَم عُبَيدا إِليكَ مَلجاهُ
يا ذَا المَعالي عَلَيكَ مُعتَمَديطوبى لِمَن كُنتَ أنتَ مَولاهُ
طوبى لِمَن كانَ خائِفا أرِقا يَشكو إلى ذِي الجَلالِ بَلواهُ
وما بِهِ عِلَّةٌ ولا سَقَمٌأكثَرَ مِن حُبِّهِ لِمَولاهُ
إذَا اشتَكى بَثَّهُ وغُصَّتَهُأجابَهُ اللّه ُ ثُمَّ لَبّاهُ
لَبَّيكَ لَبَّيكَ أنتَ في كَنَفيوكُلَّما قُلتَ قَد عَلِمناهُ
صَوتَكَ تَشتاقُهُ مَلائِكَتيفَحَسبُكَ الصَّوتُ قَد سَمِعناهُ
دَعاكَ عِندي يَجولُ في حُجُبٍفَحَسبُكَ السِّترُ قَد سَفَرناهُ
لَو هَبَّتِ الرّيحُ في جَوانِبِهِخَرَّ صَريعا لِما تَغشاهُ
سَلني بِلا رَغبَةٍ ولا رَهَبٍولا حِسابٍ إنّي أ نَا اللّه ُ .
المناقب ابن شهرآشوب ـ به نقل از عيون المجالس ـ : امام حسين عليه السلام به همراه اَنَس بر سرِ قبر خديجه عليهاالسلامآمد . آن گاه ، گريست و به انس فرمود : «تو برو!» .
انس مى گويد : خود را از او پنهان كردم و چون ديدم نمازش به درازا كشيد ، شنيدم كه چنين مى گفت :
«پروردگارا ، پروردگارا! تو آقاى بنده ات هستى /
پس بر بنده كوچكى كه پناهش تويى ، ترحّم كن .
اى والا خصال ، تكيه گاهم تويى /
خوشا به حال كسى كه تو آقاى اويى!
خوشا به حال كسى كه بيمناك و بيدار است /
و گرفتارى خويش را به آن پرشكوه ، باز مى گويد!
وهيچ درد و رنجى /
بيشتر از محبّت مولايش ندارد .
هرگاه گرفتارى و رنجش را شِكوِه كند /
خداوند ، او را اجابت كرده و پاسخ دهد كه :
"بلى ، بلى! تو در پناه منى /
و آنچه گفتى ، ما دانستيم .
فرشتگانم مشتاق آواى تواَند /
آواز بس كن كه ما آن را شنيديم
دعاى تو نزد من در حجاب ها مى گردد /
پرده ديگر بس است . آن را كنار زديم .
اگر نسيمى در اطراف آن بوزد /
از آنچه او را فرا مى پوشاند ، بيهوش بر زمين مى افتد .
از من بخواه بدون اميد و بيم /
و بى حساب كه اين منم ، خداى!"» .
انس مى گويد : خود را از او پنهان كردم و چون ديدم نمازش به درازا كشيد ، شنيدم كه چنين مى گفت :
«پروردگارا ، پروردگارا! تو آقاى بنده ات هستى /
پس بر بنده كوچكى كه پناهش تويى ، ترحّم كن .
اى والا خصال ، تكيه گاهم تويى /
خوشا به حال كسى كه تو آقاى اويى!
خوشا به حال كسى كه بيمناك و بيدار است /
و گرفتارى خويش را به آن پرشكوه ، باز مى گويد!
وهيچ درد و رنجى /
بيشتر از محبّت مولايش ندارد .
هرگاه گرفتارى و رنجش را شِكوِه كند /
خداوند ، او را اجابت كرده و پاسخ دهد كه :
"بلى ، بلى! تو در پناه منى /
و آنچه گفتى ، ما دانستيم .
فرشتگانم مشتاق آواى تواَند /
آواز بس كن كه ما آن را شنيديم
دعاى تو نزد من در حجاب ها مى گردد /
پرده ديگر بس است . آن را كنار زديم .
اگر نسيمى در اطراف آن بوزد /
از آنچه او را فرا مى پوشاند ، بيهوش بر زمين مى افتد .
از من بخواه بدون اميد و بيم /
و بى حساب كه اين منم ، خداى!"» .
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685