- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست حکمتنامه جوان
- امانتدارى
امانتدارى
فَقُلتُ لَهُ : لا .
فَدَفَعَ إلَيَّ كيسا فيهِ ألفُ دِرهَمٍ وقالَ لي : أحسِن حِفظَها وكُل فَضلَها .
فَدَخَلتُ إلى اُمّي وأ نَا فَرِحٌ فَأَخبَرتُها فَلَمّا كانَ بِالعَشِيِّ أتَيتُ صَديقا كانَ لِأَبي فَاشتَرى لي بَضائِعَ سابِرِيٍّ وجَلَستُ في حانوتٍ فَرَزَقَ ـ اللّه ُ جَلَّ وعَزَّ ـ فيها خَيرا كَثيرا وحَضَرَ الحَجُّ فَوَقَعَ في قَلبي فَجِئتُ إلى اُمّي ، وقُلتُ لَها : إنَّها قَد وَقَعَ في قَلبي أن أخرُجَ إلى مَكَّةَ .
فَقالَت لِي : فَرُدَّ دَراهِمَ فُلانٍ عَليهِ فَهاتِها وجِئتُ بِها إلَيهِ فَدَفَعتُها إلَيهِ فَكَأَنّي وَهَبتُها لَهُ .
فَقالَ : لَعَلَّكَ استَقلَلتَها فَأَزيدَكَ؟
قُلتُ : لا ، ولكِن قَد وَقَعَ في قَلبِيَ الحَجُّ فَأَحبَبتُ أن يَكونَ شَيئُكَ عِندَكَ ، ثُمَّ خَرَجتُ فَقَضَيتُ نُسُكي ، ثُمَّ رَجَعَتُ إلَى المَدينَةِ فَدَخَلتُ مَعَ النّاسِ عَلى أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام وَكانَ يَأذَنُ إذنا عامّا فَجَلَستُ في مَواخيرِ النّاسِ وكُنتُ حَدَثا فَأَخَذَ النّاسُ يَسأَلونَهُ ويُجيبُهُم .
فَلَمّا خَفَّ النّاسُ عَنهُ أشارَ إلَيَّ فَدَنَوتُ إلَيهِ فَقالَ لي : أ لَكَ حاجَةٌ ؟
فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ! أ نَا عَبدُ الرَّحمنِ بنُ سَيابَةَ .
فَقالَ لي : ما فَعَلَ أبوكَ؟
فَقُلتُ : هَلَكَ .
قالَ : فَتَوَجَّعَ وتَرَحَّمَ ، قالَ : ثُمَّ قالَ لي : أَفَتَرَكَ شَيئا .
قُلتُ : لا .
قالَ : فَمِن أينَ حَجَجتَ؟
قالَ : فَابتَدَأتُ فَحَدَّثتُهُ بِقِصَّةِ الرَّجُلِ .
قالَ : فَما تَرَكَني أفرُغُ مِنها حَتّى قالَ لي : فَما فَعَلتَ فِي الأَلفِ؟
قالَ : قُلتُ : رَدَدتُها عَلى صاحِبِها .
قالَ : فَقالَ لي : قَد أحسَنتَ ، وقالَ لي : ألا اُوصيكَ؟
قُلتُ : بَلى ، جُعِلتُ فِداكَ !
فَقالَ : عَلَيكَ بِصِدقِ الحَديثِ وأداءِ الأَمانَةِ تَشرَكِ النّاسَ في أموالِهِم هكَذا ـ وجَمَعَ بَينَ أصابِعِهِ ـ .
قالَ : فَحَفِظتُ ذلِكَ عَنهُ فَزَكَّيتُ ثَلاثَمِئَةِ ألفِ دِرهَمٍ.
گفتم : نه .
كيسه اى كه در آن ، هزار درهم بود ، به من داد و گفت : از اين سرمايه ، درست نگهدارى كن و از سود آن ، بهره ببر .
با خوش حالى نزد مادرم رفتم و وى را از داستان ، باخبر ساختم . چون شب شد، نزد يكى از دوستان پدرم رفتم و برايم مقدارى پارچه سابرى جنس شاپورى خريدارى كرد و در مغازه اى به كسب، مشغول شدم. خداوند عز و جل در اين كسب و كار ، سود بسيارْ مقدّر ساخت . چون هنگام حج شد ، به دلم افتاد به مكّه بروم . نزد مادرم آمدم و به وى گفتم : به دلم افتاده كه به مكّه بروم .
مادرم گفت : پس درهم هاى فلانى را به وى بازگردان .
سپس درهم ها را نزد آن مرد بُردم و به وى بازگرداندم ، چنان كه گويا هزار درهم را به وى بخشيدم [ ؛ چون او گمان نمى كرد اين پول ، هيچ گاه به وى برگردد] .
مرد گفت : شايد اينها برايت كم است . آنها را زياد كنم؟
گفتم : خير ؛ ليكن قصد حج دارم و دوست مى دارم اموالتان نزد خودتان باشد .
سپس به سمت مكّه رفتم ، اعمال حج را به جا آوردم و به مدينه بازگشتم . پس از برگشت ، به همراه مردم به ديدار امام صادق عليه السلام رفتم . ايشان ، ملاقات هاى عمومى داشت . من كه كم سن بودم ، در آخرِ جمعيت نشستم . مردم سؤال مى كردند و وى پاسخ مى داد تا اين كه جمعيت ، كم شد . امام عليه السلام به من اشاره كرد . نزديك شدم . به من فرمود : «آيا خواسته اى دارى؟» .
گفتم : جانم فدايت! من عبدالرحمان پسر سَيابه هستم .
فرمود : «پدرت چه كار مى كند؟» .
گفتم : از دنيا رفت .
امام عليه السلام اظهار همدردى كرد و بر وى رحمت فرستاد . سپس به من فرمود : «آيا پدرت مالى به جاى گذاشت؟»
گفتم : خير .
فرمود : «پس چگونه حج انجام دادى؟» .
داستان آن مرد را برايش شرح دادم . هنوز سخنم تمام نشده بود كه فرمود : «با هزار درهم ، چه كردى؟» .
گفتم : آن را به صاحبش بازگرداندم .
به من فرمود : «آفرين!» .
سپس فرمود : «آيا به تو سفارشى بكنم؟» .
گفتم : آرى ، جانم فدايت!
فرمود : «بر تو باد راستگويى و امانتدارى ، تا اين چنين ، شريكِ مال مردم باشى» و انگشت هايش را [براى فهماندن مطلب ،] درهم كرد .
اين اندرز را هميشه به ياد داشتم تا [به ثروتى دست يافتم كه] سيصد هزار درهم ، زكات دادم .
امام رضا علیه السلام:
إنَّ اللّهَ عز و جل ... أمَرَ بِالشُّكرِ لَهُ ولِلوالدَينِ، فَمَن لَم يَشكُر والِدَيهِ لَم يَشكُرِ اللّه؛
بىترديد ، خداوند عز و جل . . . انسان را به سپاسگزارى از خدا و پدر و مادر، فرمان داده است. پس كسى كه سپاسگذارِ (قدرشناسِ) پدر و مادرش نباشد، از خدا سپاسگزارى نكرده است.
عيون أخبار الرضا علیه السلام: ج 1، ص 258، ح 13
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685