- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست منتخب میزان الحکمه
- 154 ـ فضايل امام جواد عليه السلام
154 ـ فضايل امام جواد عليه السلام
الكافي عن يَحيى الصَّنعاني : دَخَلتُ عَلى أبي الحسن الرِّضا عليه السلام وَهُوَ بِمَكَّةَ وَهُوَ يَقشِرُ مَوزا وَيُطعِمُهُ أبا جَعفَرٍ عليه السلام فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ هذا المَولودُ المُبارَكُ ؟ قالَ : نَعَم يا يَحيى هذا المَولودُ الَّذي لَم يولَد في الإسلامِ مِثلُهُ مَولودٌ أعظَمُ بَرَكَةً عَلى شيعَتِنا مِنهُ .
الكافى ـ به نقل از يحيى صنعانى ـ : در مكّه به حضور امام رضا عليه السلام رسيدم ، ديدم حضرت ، موزى پوست مى كَند و در دهان ابو جعفر (امام جواد) عليه السلام مى گذارد . عرض كردم : فدايت شوم ! فرزند گرامى شما همين است ؟ فرمود : آرى يحيى ! اين فرزندى است كه هيچ فرزندى در اسلام بابركت تر از او براى شيعيان ما زاده نشده است .
نمایش منبع
عَبدُاللّه ُ بنُ سَعيدٍ : قالَ لي مُحَمَّدُ بنُ عَليِّ بنِ عُمَرِ التَّنّوخي : رَأيتُ مُحَمَّدَ بنَ عَليٍّ وَهُوَ يُكَلِّمُ ثَورا فَحَرَّكَ الثَّورُ رَأسَهُ ، فَقُلتُ لا وَلكن تَأمُرُ الثَّورَ أن يُكَلِّمَكَ ، فَقالَ وَعُلِّمنا مَنطِقَ الطَّيرِ وَاوتينا مِن كُلِّ شَيءٍ ثُمَّ قالَ قُل لا إلهَ إلّا اللّه ُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَمَسَحَ بِكَفِّهِ عَلى رَأسِهِ فَقالَ الثَّورُ لا إله إلّا اللّه ُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ .
عبد اللّه بن سعيد : محمّد بن على بن عمر تنوخى به من گفت : محمّد بن على را ديدم كه با گاو نرى صحبت مى كرد و گاو سر خود را تكان داد . گفتم : نه (اين قبول نيست) بلكه دستوربده گاو با تو صحبت كند. حضرت فرمود : زبان مرغان به ما آموخته شده و از هر چيزى به ما داده شده است . آن گاه (خطاب به گاو) فرمود : بگو : لا اله الا اللّه وحده لا شريك له . و دستى به سر گاو كشيد . در اين هنگام گاو گفت : لا اله الا اللّه وحده لا شريك له .
نمایش منبع
دلائل الإمامة عن عليِّ بنِ حَسّانِ الواسِطيِّ المَعروفِ بِالعَمشِ : حَمَلتُ مَعي إليهِ عليه السلام مِن الآلَةِ الَّتي لِلإصبِهانِ بَعضُها مِن فِضَّةٍ وَقُلتُ أتحُفُ مَولايَ أبا جَعفَرٍ بِها فَلَمّا تَفرَّقَ النّاسُ عنه بَعدَ جَوابِ الجَميعِ قامَ فَمَضى فَاتَّبَعتُهُ فَلقيتُ مُوَفِّقا فَقُلتُ استَأذِن لي عَلى أبي جَعفَرٍ ، فَدَخَلتُ وَسَلَّمتُ فَردَّ عَلىَّ السَّلامَ وَفي وَجهِهِ الكَراهَةُ وَلَم يَأتي بِالجُلوسِ فَدَنوتُ مِنهُ وَأفرَغتُ ما كانَ في كُمّي بَينَ يَدَيهِ فَنَظَرَ إلَىَّ مُغضِباً ثمّ رَنا يَمينا وَشِمالاً وَقالَ ما لِهذا خَلَقَني اللّه ُ ما أنا وَاللَّعبِ ؟ فاستَعفَيتُهُ فَعَفا عَنّي فَأخَذتُها فَخَرَجتُ .
دلائل الإمامة ـ به نقل از على بن حسّان واسطى ـ : وسيله اى كه ساختِ اصفهان و قسمتهايى از آن از نقره بود ، با خود برداشتم و گفتم اين را به مولايم ابو جعفر تحفه مى دهم . پس از آن كه حضرت پاسخ همه مردم را داد و آنان پراكنده شدند ، ايشان برخاست و رفت . من در پى ايشان به راه افتادم ، به جناب موفِّق برخوردم . به او گفتم : از ابو جعفر براى من اجازه شرفيابى بگير . پس ، خدمت حضرت رسيدم و سلام كردم . در حالى كه در چهره اش نارضايتى بود ، جواب سلامم را داد و ننشست . به حضرت نزديك شدم و آنچه را در آستينم بود جلو ايشان خالى كردم . با خشم به من نگريست و آن گاه به راست و چپ نگاهى كرد و فرمود : خداوند مرا براى اين كارها نيافريده است . مرا چه به بازى ؟ ! من از حضرت طلب بخشش كردم . ايشان مرا بخشيدند و من آن وسيله را برداشتم و بيرون رفتم .
نمایش منبع
كشف الغمّة عن القاسِمِ بنِ عَبدِالرَّحمنِ ـ وَكانَ زِيديّا ـ : خَرَجتُ إلى بَغدادَ فَبَينا أنا بِها إذرَأيتُ النّاسَ يَتَعادونَ وَيَتَشَرَّفونَ وَيَقِفونَ ؛
فَقُلتُ : ما هذا ؟ فَقالوا : ابنُ الرِّضا ، فَقُلتُ : وَاللّه ِ لأنظُرَنَّ إلَيهِ فَطَلَعَ عَلى بَغلٍ أو بَغلَةٍ فَقُلتُ : لَعَنَ اللّه ُ أصحابُ الإمامَةِ حَيثُ يَقولونَ إنَّ اللّه َ افتَرَضَ طاعةَ هذا ، فَعَدَلَ إليَّ وَقالَ : يا قاسمَ بنَ عبدِالرَّحمنِ : «أبَشَرا مِنّا واحِدا نَتَّبِعُهُ إنّا إذا لَفي ضَلالٍ وَسُعُرٍ» فَقُلتُ في نَفسي ساحِرٌ واللّه ِ! فَعَدَلَ إلَىَّ فَقالَ : «ءاُلقِيَ الذِّكرُ عَلَيهِ مِن بَينِنابَل هُوَ كَذّابٌ أشِرٌ» قالَ : فانصَرَفتُ وَقُلتُ بِالإمامَةِ ؛ وَشَهِدتُ أنَّهُ حُجَّةُ اللّه ِ عَلى خَلقِهِ وَاعتَقَدتُهُ .
كشف الغمّة ـ به نقل از قاسم بن عبد الرحمان كه زيدى مذهب بود ـ : من رهسپار بغداد شدم .
چون به آن جا رسيدم مردم را ديدم كه مى دوند و نگاه مى كنند و مى ايستند . پرسيدم : چه خبر است ؟ گفتند : ابن الرضاست . گفتم : بايد او را ببينم . او سوار بر قاطرى نر يا ماده ظاهر شد . گفتم : خدا لعنت كند معتقدان به امامت را كه مى گويند خداوند اطاعت اين مرد را واجب ساخته است . او به طرف من برگشت و گفت : اى قاسم بن عبدالرحمان ! «آيا از بشرى همانند خودمان پيروى كنيم ؛ در اين صورت گمراه و ديوانه خواهيم بود» . با خودم گفتم : به خدا ، جادوگر است ! باز به طرف من برگشت و گفت : «آيا از ميان همه ما كلام خدا به او القا شده است ؟ نه ، او دروغگويى سبكسر است» .
من برگشتم و معتقد به امامت شدم و شهادت دادم كه او حجّت خدا بر خلق اوست ، و به وى اعتقاد پيدا كردم .
من برگشتم و معتقد به امامت شدم و شهادت دادم كه او حجّت خدا بر خلق اوست ، و به وى اعتقاد پيدا كردم .
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685