- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست حکمتنامه جوان
- زين العابدين
- حدیث و آیات
حديث و آيات: زين العابدين
المناقب عن الأصمعي : كُنتُ بِالبادِيَةِ وإذا أ نَا بِشابٍّ مُنعَزِلٍ عَنهُم في أطمارٍ رِثَّةٍ وعَلَيهِ سيماءُ الهَيبَةِ ، فَقُلتُ : لَو شَكَوتَ إلى هؤُلاءِ حالَكَ لَأَصلَحوا بَعضَ شَأنِكَ فَأَنشَأَ يَقولُ :
لِباسي لِلدُّنيا التَّجَمُّلُ وَالصَّبرُ ولُبسي لِلاُخرَى البَشاشَةُ وَالبِشرُ
إذَا اعتَرَّني أمرٌ لَجَأتُ إلَى العُرا لِأَنّي مِنَ القَومِ الَّذينَ لَهُم فَخرُ
أ لَم تَرَ أنَّ العُرفَ قَد ماتَ أهلُهُ وأنَّ النَّدى وَالجودَ ضَمَّهُما قَبرُ
عَلَى العُرفِ وَالجودِ السَّلامُ فَما بَقِيَ مِنَ العُرفِ إلاَّ الرَّسمُ فِي النّاسِ وَالذِّكرُ
وقائِلَةً لَمّا رَأَتني مُسَهَّدا كَأَنَّ الحَشى مِنّي يَلذَعُهَا الجَمرُ
اُباطِن داءً لَو حَوى مِنكَ ظاهِرا لَقُلتُ الَّذي بي ضاقَ عَن وُسعِهِ الصَّدرُ
تَغَيَّرَ أحوالٌ وفَقدُ أحِبَّةٍ ومَوتُ ذَوِي الإِفضالِ قالَت كَذَا الدَّهرُ
فَتَعَرَّفتُهُ فإِذا هُوَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقُلتُ : أبى أن يَكونَ هذَا الفَرخُ إلاّ مِن ذلِكَ العُشِّ.
فَتَعَرَّفتُهُ فإِذا هُوَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقُلتُ : أبى أن يَكونَ هذَا الفَرخُ إلاّ مِن ذلِكَ العُشِّ.
المناقب ابن شهرآشوب ـ به نقل از اصمعى ـ : در صحرا بودم . جوانى را ديدم كه از مردم ، كناره گرفته و جامه اى كهنه بر تن دارد ، ولى چهره اى باشكوه داشت . [به او] گفتم : اگر نيازت را به اين مردمان بگويى ، برخى از گرفتارى هايت را برطرف مى كنند .
سپس چنين سرود :
«جامه دنياى من آراستگى و بردبارى است /
و جامه آخرتم خوش رويى و چهره گشاد است .
هر گاه مشكلى بر من رو آورد ، به درگاه [او] پناه مى برم/
چرا كه من از خاندان صاحب فخرم .
مگر نمى بينى طرفداران نيكى از دنيا رفته اند /
و گور ، جود و سخاوت را در آغوش كشيده است؟
فاتحه جود و نيكى را بايد خواند /
و از آنها در ميان مردم ، جز اسم و رسم ، چيزى نمانده است» .
و گوينده اى چون مرا بيدار ديد
كه گويى پاره اتش ، درونم را مى سوزانَد ،
[گفت :] كدامين دردِ درون است كه [اگر به بيرون سرايت كند ، ]سرتاپاى تو را فرا مى گيرد؟
گفتم : آنچه از گسترش آن ، سينه به تنگ مى آيد :
دگرگونى زمانه و از دست دادن دوستان
و مرگ صاحبان فضيلت است . گفت : روزگار ، همين است» .
به جستجويش پرداختم و دانستم كه على بن حسين عليهماالسلام است . با خودم گفتم : اين جوجه ، جز از آن آشيان نباشد .
سپس چنين سرود :
«جامه دنياى من آراستگى و بردبارى است /
و جامه آخرتم خوش رويى و چهره گشاد است .
هر گاه مشكلى بر من رو آورد ، به درگاه [او] پناه مى برم/
چرا كه من از خاندان صاحب فخرم .
مگر نمى بينى طرفداران نيكى از دنيا رفته اند /
و گور ، جود و سخاوت را در آغوش كشيده است؟
فاتحه جود و نيكى را بايد خواند /
و از آنها در ميان مردم ، جز اسم و رسم ، چيزى نمانده است» .
و گوينده اى چون مرا بيدار ديد
كه گويى پاره اتش ، درونم را مى سوزانَد ،
[گفت :] كدامين دردِ درون است كه [اگر به بيرون سرايت كند ، ]سرتاپاى تو را فرا مى گيرد؟
گفتم : آنچه از گسترش آن ، سينه به تنگ مى آيد :
دگرگونى زمانه و از دست دادن دوستان
و مرگ صاحبان فضيلت است . گفت : روزگار ، همين است» .
به جستجويش پرداختم و دانستم كه على بن حسين عليهماالسلام است . با خودم گفتم : اين جوجه ، جز از آن آشيان نباشد .
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685