کتابخانه احادیث شیعه
پرینت احادیث

احادیث امام صادق علیه السلام6388 حدیث

امام صادق عليه السلام : دوست داشتنى ترينِ دوستان من ، كسى است كه عيب هايم را به من هديه دهد .
امام صادق عليه السلام : به كسى كه با دوستى به شما رو آورده است ، طعنه نزنيد و كار بدى را كه انجام داده، به رخُش نكشيد كه موجب سرافكندگى او مى گردد ؛ چرا كه اين ، از اخلاق پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و از اخلاقِ دوستان او نيست .
امام صادق عليه السلام : به خدا سوگند ، نيكوكاران رستگارند . آيا مى دانى آنان چه كسانى هستند ؟ آنان ، كسانى اند كه [حتّى ]مورچه را نمى آزارند .
درآمد

بررسى رهنمودهاى پيشوايان اسلام درباره حقوق نوزاد ، نشان مى دهد كه كودك ، در آغاز تولّد ، هشت حق بر خانواده خود دارد .اين حقوق ، عبارت اند از :

1 . بزرگداشت تولّد

روزى كه خداوند متعال ، نعمتى به انسان عنايت كند ، «عيد» حديث است و فرخنده و مبارك . نوزاد ، نعمت بزرگى براى خانواده است و جشن تولّد ، در حقيقت ، جشن سپاس گزارى از اين نعمت بزرگ الهى است و تهنيتِ گفتن آن و وليمه دادن براى بزرگداشت آن ، مطلوب است .
جشن تولّد ، بزرگداشت روزى است كه نخستين
نعمت الهى كه خلعت وجود است ، انسان را فرا مى گيرد و او با كمال عزّت و بزرگوارى ، ديده به جهان مى گشايد .
پيامبر خدا از امام على عليه السلام پرسيد: «نخستين نعمتى كه خداوند به تو عنايت كرد ، چيست ؟
امام پاسخ داد : «نخستين نعمت الهى بر من ، اين است كه مرا آفريد ، در حالى كه چيز در خور ذكرى نبودم . حديث
بنا بر اين ، تكرار همه ساله جشن تولّد ، به منظور سپاس گزارى از نخستين نعمت الهى ، شايسته و نيكوست ، هرچند دليل خاصّى كه استحباب اين جشن را اثبات نمايد ، وجود ندارد ؛ مانند جشن تكليف .

2 . غُسل دادن حديث

درباره غسل نوزاد ، چند نكته قابل توجّه است :
الف ـ مقصود از اين غُسل ، شستشوى نوزاد نيست ؛ بلكه مقصود ، غُسل به مفهوم شرعى آن است . بنا بر اين ، كسى كه نوزاد را غُسل مى دهد ، بايد احكام غسل (مانند: قصد قربت و ترتيب) را رعايت نمايد .
ب ـ استحباب اين غسل ، مشروط است به ضرر نداشتن آن براى كودك . حديث
ج ـ استحباب غسل نوزاد ، هنگام تولّد است و تأخير در آن ، تا دو سه روز ، مانعى ندارد . حديث
د ـ برخى از فقهاى گذشته ، غسل نوزاد را واجب دانسته اند . حديث

3 . اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد

نكاتى كه در مورد اين اقدام قابل توجّه است ، اينهاست :
الف ـ اذان ، بايد در گوش راست نوزاد گفته شود و اقامه ، در گوش چپ او . حديث
ب ـ هنگام گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد ، در برخى روايات ، پس از بلند شدن صداى طفل و در برخى ، قبل از افتادن ناف او ذكر شده است . حديث
ج ـ اين سنّت اسلامى ، حاكى از نقش آفرينى نخستين صداها در طبيعت كودك و تأثير آن در تربيت و سرنوشت اوست .

4 . برداشتن كام كودك

مقصود از اين عمل ، ماليدن مقدارى تربت سيّدالشهدا عليه السلام و آب فرات حديث به كام نوزاد است .
حكمت اين كار ، آن است كه حق طلبى ، عدالت خواهى و دوستى اهل بيت عليهم السلامدر آغاز زندگىدر جان كودك نفوذ كند ، چنان
كه در برخى روايات حديث به اين معنا اشاره شده است .
در شمارى از روايات ، برداشتن كام كودك با آب باران ، آب گرم ، خرما و عسل نيز توصيه شده است و از اين رو ، در صورت امكان ، بهتر است قدرى عسل و خرما با كمى آب فرات يا آب باران مخلوط كنند و به كام كودك بمالند . حديث
اين رهنمود نيز نشان دهنده نقش نخستين خوردنى ها ، مانند نخستين شنيدنى ها ، در سرنوشت كودك است .

5 . انتخاب نام نيكو

در روايات اسلامى ، انتخاب نام نيكو براى نوزاد ، نخستين نيكى خانواده به فرزند ، شمرده شده است . شايسته است خانواده هاى مسلمان ، با بهره گيرى از رهنمودهاى پيشوايان خود ، بهترين نام را براى فرزندان خويش انتخاب نمايند . اين رهنمودها عبارت اند از :
الف ـ خانواده ها مى تواند هر نام زيبايى را براى كودك خود ، انتخاب كنند ؛
ب ـ صادق ترين نام ها ، نام هايى است كه حاكى از عبوديت و پيوند انسان با آفريدگار خود باشد ؛
ج ـ بهترين نام ها ، نام انبياى الهى و پيشوايان دينى و بهتر از همه ، نام محمّد است ؛
د ـ كسانى كه خداوند
متعال ، چهار فرزند پسر به آنها عنايت كرده ، نكوهيده است كه نام يكى از آنها را «محمّد» نگذارند ؛
ه ـ نام گذارى فرزند قبل از تولّد ، انجام شود و اگر معلوم نيست كه جنين ، دختر است يا پسر ، نامى كه با هر دو تناسب دارد ، انتخاب گردد . حديث البته تغيير نام پس از تولّد مانعى ندارد ؛
و ـ نام گذارى پسر به «محمّد» تا هفت روز پس از تولّد ، و تغيير آن پس از گذشتن اين مدّت ، در صورت تمايل .
ز ـ برخى نام ها مانند : محمّد و فاطمه ، به دليل ارتباط آنها با شخصيت هاى بزرگ اسلامى احترام ويژه اى دارند كه بايد رعايت گردد ؛
ح ـ نام هايى مانند : شهاب ، حريق ، حباب ، كلب ، فرار ، حرب و ظالم ، كه حاكى از شر و يا اشرارند مكروه است ؛
ط ـ نام هايى كه حاكى از خودستايى است يا هنگام نفى آنها در گفتگو فال بد زده مى شود (مانند : مبارك) ، نكوهيده شمرده شده است .
ى ـ نام هايى كه شايسته خداوند متعال است (مانند : قدوس ، حَكَمْ ، وخالق) ، نبايد در نام گذارى مورد استفاده قرار گيرند و برخى ، اين گونه نام گذارى را تحريم كرده اند . حديث

6 . تراشيدن سرِ نوزاد

مستحب است كه روز هفتم ولادت ، موهاى سر نوزاد ، تراشيده شود و هم وزن آن ، طلا يا نقره ، صدقه داده شود . در استحباب اين عمل ،
تفاوتى ميان نوزد دختر و پسر نيست .

7 . عقيقه كردن براى نوزاد

عقيقه كردن ، عبارت است از ذبح گوسفند حديث هنگام ولادت براى اطعام . حديث
نكاتى كه در اين بايد مورد توجّه قرار گيرد ، عبارت است از :
الف ـ عقيقه كردن براى فرزند ، مستحبّ مؤكّد است ؛ بلكه برخى از فقها حديث
آن را واجب دانسته اند .
ب ـ مستحب است براى پسر ، گوسفند نر عقيقه شود و براى دختر ، گوسفند ماده .
ج ـ زمان عقيقه كردن ، روز هفتم ولادت است و اگر در آن تأخير بيفتد ، استحباب آن ساقط نمى شود ؛ بلكه اگر پدر و مادر براى فرزند عقيقه نكردند ، مستحب است شخص پس از بلوغ براى خود ، عقيقه كند .
د ـ مستحب است كه گوشت عقيقه را ميان مؤمنان تقسيم كنند و از آنان بخواهند براى نوزاد ، دعا كنند ؛ ولى بهتر است عقيقه را بپزند و حدّاقل ، ده نفر از اهل ايمان را براى خوردن آن ، دعوت كنند تا از آن بخورند و براى نوزاد ، دعا نمايند .
ه ـ مستحب است در
تقسيم كردن گوشت عقيقه ، استخوان هاى آن را نشكنند و پا و ران ، بلكه يك چهارم آن را براى ماما بفرستند .
و ـ براى پدر و مادر نوزاد و عائله پدر ، مكروه است از عقيقه نوزادشان بخورند و اين كراهت ، براى مادر نوزاد ، بيشتر است . حديث
ز ـ دعا كردن هنگام ذبح عقيقه ، مستحب است . دعاهايى كه در اين باره از اهل بيت عليهم السلاموارد شده ، بسيار است . حديث

8 . ختنه كردن نوزاد

ختنه كردن پسر در روز هفتم ولادت ، مستحب است و تأخير آن تا هنگام بلوغ ، جايز است . احتياط ، آن است كه اولياى كودك ، او را قبل از بلوغ ختنه كنند ؛ امّا پس از بلوغ ، ختنه ، واجبِ فورى است و تأخير آن جايز نيست .
همچنين ، مستحب است كه هنگام ختنه كودك ، دعاى مأثور خوانده شود . حديث

يكى از مباحث مهم تربيتى ، عدالت ورزى والدين در اظهار محبّت به فرزندان و واگذارى امكانات مادّى به آنهاست . اين مسئله از دو نگاه ، قابل بحث و بررسى است : فقهى ـ حقوقى حديث و تربيتى .
آنچه در اين جا مورد نظر است ، عدالت ورزى نسبت به فرزندان از نگاه دوم است .
عدالت ورزى نسبت به فرزندان ، مى تواند آثار تربيتى مهمّى را بدين شرح به دنبال داشته باشد :
1 . فرزندان نيز متقابلاً به والدين لطف و نيكى مى كنند و حقوق آنان را رعايت خواهند كرد .
2 . آنان نيز نسبت به فرزندان خود ، از مرز عدالت تجاوز نخواهند كرد .
3 . عدالت ورزى ميان فرزندان ، مانع از حسادت و كينه ورزى آنان نسبت به هم خواهد شد .
4 . مهم تر اين كه كودك ، از آغاز زندگى با روح عدالت ورزى پرورش خواهد يافت و رفتار عادلانه خانواده ، زمينه را براى تأمين عدالت اجتماعى فراهم خواهد ساخت .
بر عكس ، بى عدالتى و رفتار تبعيض آميز نسبت به فرزندان ، نه تنها والدين را از محبّت آنان محروم مى كند ؛ بلكه آينده فرزندان را نيز با خطر مواجه مى نمايد . از اين رو ، دانشمندان تعليم و تربيت در عصر حاضر ، رعايت عدالت در برخورد با فرزندان را براى پرورش انسان هاى شايسته ، ضرور مى دانند ؛ امّا اسلام از چهارده قرن پيش بر اين امر تأكيد نموده است و پيامبر خدا به مسلمانان توصيه مى فرمود كه نه تنها در واگذارى امكانات مادّى ، بلكه در بوسيدن فرزندان نيز عدالت را رعايت كنند .
بديهى است كه رفتار عادلانه ، به معناى برخورد مساوى و يكسان نيست . چه بسا رعايت عدالت ايجاب مى نمايد كه پدر براى برخى از فرزندان خود ، به دليل استعداد بيشتر و
يا كمتر ، يا به دليل بيمارى و يا جهات ديگر ، هزينه بيشترى را متحمّل گردد . اين ، به معناى بى عدالتى نيست . البته در اين گونه موارد نيز بايد ساير فرزندان را نسبت به اقدام خود ، توجيه نمايند .
همچنين ، در صورتى كه پدر احساس كرد رعايت حقّ يكى از فرزندان ، پيامدهاى منفى و خطرناكى را به دنبال خواهد داشت ، از آن صرف نظر نمايد ، چنان كه امام صادق عليه السلاممى فرمايد :
قالَ والِدي عليه السلام : وَاللّه ِ إنِّي لاَُصانِعُ بَعضَ وُلدِي واُجلِسُهُ عَلى فَخِذِي واُكثِرُ لَهُ المَحَبَّةَ ، واُكثِرُ لَهُ الشُّكرَ، وإنَّ الحَقَّ لِغَيرِهِ مِن وُلدِي ، ولكِن مُحافَظَةً عَلَيهِ مِنهُ ومِن غَيرِهِ ؛ لِئَلاّ يَصنَعوا بِهِ ما فَعَلَ بِيوسُفَ إخوَتُهُ؛ حديث
پدرم عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند ، من نسبت به يكى از فرزندانم تظاهر مى كنم و او را بر زانويم مى نشانم و بسيار به او محبّت مى كنم و بسيار از او تشكّر مى كنم . هر چند حق با فرزند ديگر من است ؛ ليكن به خاطر حفاظت كردن وى از او و ديگران ، چنين مى كنم تاكارى را كه برادران يوسف با او كردند ، اينان با وى نكنند .
همان طور كه در اين حديث آمده است ، امام باقر عليه السلام براى پيشگيرى از حسادت برخى از فرزندان خود و تبعات سوء آن ، نه تنها نسبت به فرزندى كه بايد بيش از ديگران مورد محبّت او قرار گيرد ، اظهار محبّت نمى كند ؛ بلكه فرزند ديگرى را كه در معرض بيمارى حسادت است ، مورد لطف و محبّت قرار مى دهد تا بدين وسيله ، فرزند برتر را از خطر حسادت برادر ، حفظ نمايد و اين ، درس تربيتى مهمّى است براى مربّيان ، بويژه پدران و مادران .

از هنگامى كه كودك به مرحله درك مى رسد ، در تعامل خود با والدين ، با وعده هايى برخورد مى كند . اين وعده ها گاه عملى مى شوند و گاه نمى شوند . در آموزه هاى اسلام ، اين مسئله مورد توجّه قرار گرفته و نسبت به وفاى به عهد ، توصيه اكيد شده است . دليل اين توصيه را به چند وجه مى توان تحليل و تبيين كرد :
يكى جنبه اخلاقى مسئله است . تخلّف از وعده ، از اخلاق ناپسند است و در همه جا و نسبت به هر كس ، صادق است و يكى از مصاديق آن هم كودك است .
ديگرى ، جنبه بدآموزى آن براى كودك است . هر چند خُلف وعده ، نهى عام دارد ؛ ولى درباره كودك به جهت شرايط سنّى و تربيتى خاصّى كه دارد ، از اهميّت ويژه اى برخوردار است . كودك ، از رفتار ديگران ، بخصوص والدين ، الگو مى گيرد و اين الگوگيرى ، چون در سنين كودكى است ، تأثير پايدار و عميق بر شخصيت وى مى گذارد ، به گونه اى كه اصلاح آن ، غير ممكن يا بسيار دشوار خواهد بود .
و امّا جنبه سوم ، تأثير منفى آن بر رابطه كودك با خدا در آينده
است . برخى پژوهش ها نشان داده كه نوع ارتباط كودك با خداوند ، تحت تأثير نحوه ارتباط والدين با كودك بوده است . پيش از آن كه كودك با مفهوم خدا آشنا شود ، والدين ، بخصوص پدر را رب و صاحب اختيار خود مى داند و به تعبيرى نقش خداوندى براى وى قائل است (و به همين دليل ، والدين خود را بى عيب و نقص و داراى همه كمالات و فضايل مى داند و حتّى تصوّر هم نمى كند كه آنان ، داراى عيب و نقصى باشند) . حال اگر والدين به وعده هايى كه به كودك خود داده اند ، عمل نكنند ، او اين خُلفِ وعده را به مفهوم خداوندى تسرّى مى دهد و ناخودآگاه ، در آينده ، رابطه او با خداوند را تحت تأثير منفى قرار مى دهد . اتّفاقا در حديث شريف نيز تعليلى آمده كه به اين حقيقت ، اشاره دارد : «آنان تصور مى كنند شما به آنها روزى مى دهيد» حديث .
آن مفهومى كه از خداوندى براى كودك ، قابل فهم است ، «روزى رسانى» است و روزى رسانى در نظر او ، برابر با خداوندگارى است . حال اگر از خداوندگارِ كودكى خود ، خُلف وعده ببيند ، نسبت به خداوند و جايگاه او ، همواره بدبين مى گردد . حديث شريف : «الجنّة تحت أقدام الاُمّهات» نيز در همين بستر مى تواند تحليل گردد ؛ يعنى گذشته از تلاش هايى كه مادران براى تربيت دينى كودك مى كنند ، شكل ارتباط مادر با كودك ، تأثير مهمّى در شكل گيرى تصوّر كودك از خداوند دارد و اين ، مى تواند در آينده كودك تأثير گذار باشد .

امام صادق عليه السلام ـ درباره اين سخن خداوند عز و جل : ـ (مگر شما را [آن قدر ]عمر دراز نداديم كه هر كس مى خواست در آن عبرت گيرد ، عبرت مى گرفت؟) : [اين سخن] سرزنش هجده ساله هاست .
امام صادق عليه السلام : آن كه دو روزش برابر باشد ، مغبون است ، و آن كه دومين روزش بدتر باشد ، نفرين شده است . آن كه پيشرفت را در خود نبيند ، به نقصانْ نزديك تر است و هر كه به نقصانْ نزديك تر باشد ، مرگ از زندگى برايش بهتر است .
امام صادق عليه السلام : فرزند برادر! جوانان را درياب و پيران را رها كن . حديث
امام صادق عليه السلام : دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم : دانشمند يا دانشجو . اگر [جوانى] چنين نكند ، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد ، تباه ساخته و اگر تباه ساخت ، گناه كرده است و اگر گناه كند ، سوگند به آن كه محمّد صلي الله عليه و آله را به حق برانگيخت ، دوزخ نشين خواهد شد .
حدیث روز

امام علی علیه السلام:

اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ الْمُتَواضِعينَ؛

خداوند متواضعان را دوست دارد.

تحف العقول، ص 143

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685