- صفحه اصلی
- احادیث معصومین
- امام صادق علیه السلام
احادیث امام صادق علیه السلام6388 حدیث
الإمام الصادق عليه السلام : مَرَّ عيسَى بنُ مَريَمَ عليه السلام عَلى قَريَةٍ قَد ماتَ أهلُها وطَيرُها ودَوابُّها ، فَقالَ : أما إنَّهُم لَم يَموتوا إلاّ بِسَخطَةٍ ، ولَو ماتوا مُتَفَرِّقينَ لَتَدافَنوا . فَقالَ الحَوارِيّون : يا روح اللّه وكَلِمَتَهُ ، ادعُ اللّه َ أن يُحيِيَهُم لَنا فَيُخبِرونا ما كانَت أعمالُهُم فَنَجتَنِبَها .
فَدَعا عيسى عليه السلام رَبَّهُ فَنودِيَ مِنَ الجَوِّ : أن نادِهم ، فَقامَ عيسى عليه السلام بِاللَّيلِ عَلى شَرَفٍ مِنَ الأَرضِ ، فَقالَ : يا أهلَ هذِهِ القَريَةِ ! فَأَجابَهُ مِنهُم مُجيبٌ : لَبَّيكَ يا روحَ اللّه ِ وكَلِمَتَهُ .
فَقالَ : وَيحَكُم ما كانَت أعمالُكُم؟
قالَ : عِبادَةُ الطّاغوتِ وحُبُّ الدُّنيا ، مَعَ خَوفٍ قَليلٍ ، وأمَلٍ بَعيدٍ ، وغَفلَةٍ في لَهوٍ ولَعِبٍ .
فَقالَ : كَيفَ كانَ حُبُّكُم لِلدُّنيا؟
قالَ : كَحُبِّ الصَّبِيِّ لاُِمِّهِ ؛ إذا أقبَلَت عَلَينا فَرِحنا وسُرِرنا ، وإذا أدبَرَت عَنّا بَكَينا وحَزَنّا .
قالَ : كَيفَ كانَت عِبادَتُكُم لِلطّاغوتِ؟
قالَ : الطّاعَةُ لاِءَهلِ المَعاصي .
قالَ : كَيفَ كانَ عاقِبَةُ أمرِكُم؟
قالَ : بِتنا لَيلَةً في عافِيَةٍ ، وأصبَحنا فِي الهاوِيَةِ .
فَقالَ : ومَا الهاوِيَةُ؟
فَقالَ : سِجّينٌ .
قالَ : وما سِجّينٌ؟
قالَ : جِبالٌ مِن جَمرٍ توقَدُ عَلَينا إلى يَومِ القِيامَةِ .
قالَ : فَما قُلتُم وما قيلَ لَكُم؟
قالَ : قُلنا : رُدَّنا إلَى الدُّنيا فَنَزهَدَ فيها ، قيلَ لَنا : كَذَبتُم .
قالَ : وَيحَكَ ، كَيفَ لَم يُكَلِّمني غَيرُكَ مِن بَينِهِم؟!
قالَ : يا روحَ اللّه ، إنَّهُم مُلجَمونَ بِلِجامٍ مِن نارٍ بِأَيدي مَلائِكَةٍ غِلاظٍ شِدادٍ ، وإنّي كُنتُ فيهِم ولَم أكُن مِنهُم ، فَلَمّا نَزَلَ العَذابُ عَمَّني مَعَهُم ، فَأَنَا مُعَلَّقٌ بِشَعرَةٍ عَلى شَفيرِ جَهَنَّمَ ، لا أدري اُكَبكَبُ فيها أم أنجو مِنها .
فَالتَفَتَ عيسى عليه السلام إلَى الحَوارِيّين ، فَقالَ : يا أولِياءَ اللّه ِ ، أكلُ الخُبزِ اليابِسِ بِالمِلحِ الجَريشِ وَالنّومُ عَلَى المَزابِلِ ، خَيرٌ كَثيرٌ مَعَ عافِيَةِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
فَدَعا عيسى عليه السلام رَبَّهُ فَنودِيَ مِنَ الجَوِّ : أن نادِهم ، فَقامَ عيسى عليه السلام بِاللَّيلِ عَلى شَرَفٍ مِنَ الأَرضِ ، فَقالَ : يا أهلَ هذِهِ القَريَةِ ! فَأَجابَهُ مِنهُم مُجيبٌ : لَبَّيكَ يا روحَ اللّه ِ وكَلِمَتَهُ .
فَقالَ : وَيحَكُم ما كانَت أعمالُكُم؟
قالَ : عِبادَةُ الطّاغوتِ وحُبُّ الدُّنيا ، مَعَ خَوفٍ قَليلٍ ، وأمَلٍ بَعيدٍ ، وغَفلَةٍ في لَهوٍ ولَعِبٍ .
فَقالَ : كَيفَ كانَ حُبُّكُم لِلدُّنيا؟
قالَ : كَحُبِّ الصَّبِيِّ لاُِمِّهِ ؛ إذا أقبَلَت عَلَينا فَرِحنا وسُرِرنا ، وإذا أدبَرَت عَنّا بَكَينا وحَزَنّا .
قالَ : كَيفَ كانَت عِبادَتُكُم لِلطّاغوتِ؟
قالَ : الطّاعَةُ لاِءَهلِ المَعاصي .
قالَ : كَيفَ كانَ عاقِبَةُ أمرِكُم؟
قالَ : بِتنا لَيلَةً في عافِيَةٍ ، وأصبَحنا فِي الهاوِيَةِ .
فَقالَ : ومَا الهاوِيَةُ؟
فَقالَ : سِجّينٌ .
قالَ : وما سِجّينٌ؟
قالَ : جِبالٌ مِن جَمرٍ توقَدُ عَلَينا إلى يَومِ القِيامَةِ .
قالَ : فَما قُلتُم وما قيلَ لَكُم؟
قالَ : قُلنا : رُدَّنا إلَى الدُّنيا فَنَزهَدَ فيها ، قيلَ لَنا : كَذَبتُم .
قالَ : وَيحَكَ ، كَيفَ لَم يُكَلِّمني غَيرُكَ مِن بَينِهِم؟!
قالَ : يا روحَ اللّه ، إنَّهُم مُلجَمونَ بِلِجامٍ مِن نارٍ بِأَيدي مَلائِكَةٍ غِلاظٍ شِدادٍ ، وإنّي كُنتُ فيهِم ولَم أكُن مِنهُم ، فَلَمّا نَزَلَ العَذابُ عَمَّني مَعَهُم ، فَأَنَا مُعَلَّقٌ بِشَعرَةٍ عَلى شَفيرِ جَهَنَّمَ ، لا أدري اُكَبكَبُ فيها أم أنجو مِنها .
فَالتَفَتَ عيسى عليه السلام إلَى الحَوارِيّين ، فَقالَ : يا أولِياءَ اللّه ِ ، أكلُ الخُبزِ اليابِسِ بِالمِلحِ الجَريشِ وَالنّومُ عَلَى المَزابِلِ ، خَيرٌ كَثيرٌ مَعَ عافِيَةِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
امام صادق عليه السلام : عيسى بن مريم عليه السلام بر آبادى اى گذشت كه مردمان و مرغان و چارپايان آن ، همگى مرده بودند. فرمود: «قطعاً اينها بر اثر خشم [الهى [مرده اند، كه اگر جدا جدا مرده بودند ، حتما يكديگر را دفن مى كردند».
حواريان گفتند: اى روح و كلمه خدا! دعا كن كه خداوند ، آنها را برايمان زنده گرداند تا به ما بگويند كه چه اعمالى داشته اند ، تا ما از آنها دورى گزينيم.
عيسى عليه السلام به درگاه پروردگارش دعا كرد. از آسمان ندا آمد كه: آنان را صدا بزن.
عيسى عليه السلام شب هنگام ، بر تپّه اى از زمين ايستاد و گفت: «اى اهالى اين آبادى!» .
از ميان آنان ، يكى پاسخش را داد كه: بله، اى روح خدا و كلمه او!
عيسى گفت: «واى بر شما! اعمالتان چه بود [كه به اين روز افتاديد]؟» .
گفت: پرستش طاغوت و دنيادوستى، و ترس اندك [از خدا]، و آرزوى دراز، و غفلت و فرو رفتن در لهو و لعب.
عيسى گفت: «دنيادوستى تان چگونه بود؟» .
جواب داد: همانند علاقه مندى كودك به مادرش. هر گاه دنيا به ما رو مى آورد ، خوش حال و شاد مى شديم و هر گاه از ما روى بر مى گرداند، گريه مى كرديم و اندوهناك مى شديم.
عيسى گفت: «طاغوت پرستى شما چگونه بود؟» .
گفت: از گناهكاران اطاعت مى كرديم.
عيسى گفت: «فرجام كارتان چگونه بود؟» .
گفت : شب به سلامت خفتيم و صبح در هاويه بوديم.
عيسى گفت: «هاويه چيست؟» .
گفت: سجّين .
عيسى گفت: «سجّين چيست؟» .
گفت: كوه هايى از اخگر كه تا روز قيامت بر ما فروزان اند.
عيسى گفت: «شما چه گفتيد و چه پاسخ شنيديد؟» .
گفت: ما گفتيم: ما را به دنيا باز گردان تا در آن ، زهد ورزيم. و به ما گفته شد: دروغ مى گوييد.
عيسى گفت: «واى بر تو! چرا از ميان آنان ، فقط تو با من سخن گفتى؟» .
گفت: اى روح خدا! بر آنان لگامى از آتش زده شده كه در دست فرشتگانى خشن و سختگير است . من در ميان آنان بودم ؛ امّا از آنان نبودم و چون عذاب فرود آمد، مرا هم در بر گرفت، و من به مويى بر كناره دوزخ آويخته ام و نمى دانم كه در آن خواهم افتاد ، يا نجات خواهم يافت.
عيسى عليه السلام به حواريان رو كرد و گفت: «اى اولياى خدا! خوردن نان خشك با نمكِ نيم كوفته و خفتن در خرابه ها به همراه عافيت دنيا و آخرت، بسيار بهتر است».
حواريان گفتند: اى روح و كلمه خدا! دعا كن كه خداوند ، آنها را برايمان زنده گرداند تا به ما بگويند كه چه اعمالى داشته اند ، تا ما از آنها دورى گزينيم.
عيسى عليه السلام به درگاه پروردگارش دعا كرد. از آسمان ندا آمد كه: آنان را صدا بزن.
عيسى عليه السلام شب هنگام ، بر تپّه اى از زمين ايستاد و گفت: «اى اهالى اين آبادى!» .
از ميان آنان ، يكى پاسخش را داد كه: بله، اى روح خدا و كلمه او!
عيسى گفت: «واى بر شما! اعمالتان چه بود [كه به اين روز افتاديد]؟» .
گفت: پرستش طاغوت و دنيادوستى، و ترس اندك [از خدا]، و آرزوى دراز، و غفلت و فرو رفتن در لهو و لعب.
عيسى گفت: «دنيادوستى تان چگونه بود؟» .
جواب داد: همانند علاقه مندى كودك به مادرش. هر گاه دنيا به ما رو مى آورد ، خوش حال و شاد مى شديم و هر گاه از ما روى بر مى گرداند، گريه مى كرديم و اندوهناك مى شديم.
عيسى گفت: «طاغوت پرستى شما چگونه بود؟» .
گفت: از گناهكاران اطاعت مى كرديم.
عيسى گفت: «فرجام كارتان چگونه بود؟» .
گفت : شب به سلامت خفتيم و صبح در هاويه بوديم.
عيسى گفت: «هاويه چيست؟» .
گفت: سجّين .
عيسى گفت: «سجّين چيست؟» .
گفت: كوه هايى از اخگر كه تا روز قيامت بر ما فروزان اند.
عيسى گفت: «شما چه گفتيد و چه پاسخ شنيديد؟» .
گفت: ما گفتيم: ما را به دنيا باز گردان تا در آن ، زهد ورزيم. و به ما گفته شد: دروغ مى گوييد.
عيسى گفت: «واى بر تو! چرا از ميان آنان ، فقط تو با من سخن گفتى؟» .
گفت: اى روح خدا! بر آنان لگامى از آتش زده شده كه در دست فرشتگانى خشن و سختگير است . من در ميان آنان بودم ؛ امّا از آنان نبودم و چون عذاب فرود آمد، مرا هم در بر گرفت، و من به مويى بر كناره دوزخ آويخته ام و نمى دانم كه در آن خواهم افتاد ، يا نجات خواهم يافت.
عيسى عليه السلام به حواريان رو كرد و گفت: «اى اولياى خدا! خوردن نان خشك با نمكِ نيم كوفته و خفتن در خرابه ها به همراه عافيت دنيا و آخرت، بسيار بهتر است».
مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ : الطَّمَعُ وَالرَّغبَةُ فِي الدُّنيا أصلانِ لِكُلِّ شَرٍّ ، وصاحِبُهُما لا يَنجو مِنَ النّارِ إلاّ أن يَتوبَ عَن ذلِكَ .
مصباح الشريعة ـ در آنچه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده است ـ : طمع و دنياخواهى ، ريشه هر بدى هستند، و دارنده آنها از آتش نمى رهد ، مگر آن كه از اين دو خصلت ، توبه كند.
امام صادق عليه السلام ـ در يادكرد از سربازان خِرد و نابخردى ـ : زهد كه ضدّ آن ، رغبت است.
مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ : الزّاهِدُ ؛ الَّذي يَختارُ
الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا ، وَالذُّلَّ عَلَى العِزِّ ، وَالجَهدَ عَلَى الرّاحَةِ ، وَالجوعَ عَلَى الشِّبَعِ ، وعاقِبَةَ الآجِلِ عَلى مَحَبَّةِ العاجِلِ ، وَالذِّكرَ عَلَى الغَفلَةِ ، ويَكونُ نَفسُهُ فِي الدُّنيا وقَلبُهُ فِي الآخِرَةِ .
الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا ، وَالذُّلَّ عَلَى العِزِّ ، وَالجَهدَ عَلَى الرّاحَةِ ، وَالجوعَ عَلَى الشِّبَعِ ، وعاقِبَةَ الآجِلِ عَلى مَحَبَّةِ العاجِلِ ، وَالذِّكرَ عَلَى الغَفلَةِ ، ويَكونُ نَفسُهُ فِي الدُّنيا وقَلبُهُ فِي الآخِرَةِ .
مصباح الشريعة ـ در آنچه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده ـ : زاهد ، كسى است كه آخرت را بر دنيا بر مى گزيند و خوارى [و گم نامى] را بر عزّت [و جاه
و جلال]، و رنج و زحمت را بر تن آسايى، و گرسنگى را بر سيرى، و سعادت آخرت را بر محبّت دنيا، و يادِ [خدا بودن] را بر غفلت؛ و پيكرش در دنياست و دلش در آخرت.
و جلال]، و رنج و زحمت را بر تن آسايى، و گرسنگى را بر سيرى، و سعادت آخرت را بر محبّت دنيا، و يادِ [خدا بودن] را بر غفلت؛ و پيكرش در دنياست و دلش در آخرت.
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّ الزُّهّادَ فِي الدُّنيا نورُ الجَلالِ عَلَيهِم ، وأثَرُ الخِدمَةِ بَينَ أعيُنِهِم ، وكَيفَ لا يَكونونَ كَذلِكَ ؟ وإنَّ الرَّجُلَ لَيَنقَطِعُ إلى بَعضِ مُلوكِ الدُّنيا فَيُرى عَلَيهِ أثَرُهُ ، فَكَيفَ بِمَن يَنقَطِعُ إلَى اللّه ِ تَعالى لا يُرى أثَرُهُ عَلَيهِ؟!
امام صادق عليه السلام : زاهدانِ به دنيا ، از نور جلال و عظمت ، منوّرند و نشانه چاكرى بر پيشانى آنان ، هويداست. چگونه چنين نباشند؟ آدمى ، وقتى خود را وقف چاكرى حكمرانى از حكمرانان دنيا مى كند ، آثار آن در او ديده مى شود . پس چگونه ممكن است كسى خود را وقف خدمت به خداى متعال كند و اثر آن بر وى ديده نشود؟!
امام صادق عليه السلام : در حال طواف بودم كه ديدم مردى لباس مرا مى كشد. نگاه كردم، ديدم عبّاد بن كثير بصرى است. گفت: اى جعفر بن محمّد! در يك
چنين جايى ، آن هم با نسبتى كه با على دارى، يك چنين جامه هايى مى پوشى؟!
گفتم: «از جنس كتان مصرى است و به يك دينار خريده ام. على عليه السلام در زمانى زندگى مى كرد كه پوشيدن آن چنان جامه هايى برايش ايرادى نداشت. اگر من در اين زمان ، چنان لباس هايى بپوشم ، مردم خواهند گفت: اين هم مثل عبّاد ، رياكار است».
چنين جايى ، آن هم با نسبتى كه با على دارى، يك چنين جامه هايى مى پوشى؟!
گفتم: «از جنس كتان مصرى است و به يك دينار خريده ام. على عليه السلام در زمانى زندگى مى كرد كه پوشيدن آن چنان جامه هايى برايش ايرادى نداشت. اگر من در اين زمان ، چنان لباس هايى بپوشم ، مردم خواهند گفت: اين هم مثل عبّاد ، رياكار است».
امام صادق عليه السلام : در حال طواف بودم كه ديدم مردى لباس مرا مى كشد. نگاه كردم، ديدم عبّاد بن كثير بصرى است. گفت: اى جعفر بن محمّد! در يك
چنين جايى ، آن هم با نسبتى كه با على دارى، يك چنين جامه هايى مى پوشى؟!
گفتم: «از جنس كتان مصرى است و به يك دينار خريده ام. على عليه السلام در زمانى زندگى مى كرد كه پوشيدن آن چنان جامه هايى برايش ايرادى نداشت. اگر من در اين زمان ، چنان لباس هايى بپوشم ، مردم خواهند گفت: اين هم مثل عبّاد ، رياكار است».
چنين جايى ، آن هم با نسبتى كه با على دارى، يك چنين جامه هايى مى پوشى؟!
گفتم: «از جنس كتان مصرى است و به يك دينار خريده ام. على عليه السلام در زمانى زندگى مى كرد كه پوشيدن آن چنان جامه هايى برايش ايرادى نداشت. اگر من در اين زمان ، چنان لباس هايى بپوشم ، مردم خواهند گفت: اين هم مثل عبّاد ، رياكار است».
الإمام الصادق عليه السلام : جُعِلَ الخَيرُ كُلُّهُ في بَيتٍ وجُعِلَ مِفتاحُهُ الزُّهدَ فِي الدُّنيا .
امام صادق عليه السلام : همه خوبى ها در يك اتاق نهاده شده و كليد آن ، زهد به دنيا قرار داده شده است.
الإمام الصادق عليه السلام : قالَ رَجُلٌ لاِءَبي : مَن أعظَمُ النّاسِ فِي الدُّنيا قَدرا؟ فَقالَ : مَن لَم يَجعَلِ الدُّنيا لِنَفسِهِ في نَفسِهِ خَطَرا .
امام صادق عليه السلام : مردى به پدرم گفت: پُر منزلت ترينِ مردم در دنيا ، چه كسى است؟
فرمود: «كسى كه دنيا در دل و ديده اش بى قدر و منزلت باشد».
فرمود: «كسى كه دنيا در دل و ديده اش بى قدر و منزلت باشد».
امام صادق عليه السلام : آسايش را جستم و آن را در زهد يافتم.
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّ اللّه َ يَطَّلِعُ عَلَى الدُّنيا في كُلِّ يَومٍ مَرَّةً أو مَرَّتَينِ ، فَيَقولُ : يا دُنيا . . . مَن خَدَمَكِ فَاستَخدِميهِ ، ومَن خَدَمَني فَاخدُميهِ .
امام صادق عليه السلام : خداوند در هر روز ، يكى دو بار به دنيا سرى مى زند و مى فرمايد : «اى دنيا!... هر كه خدمتِ تو مى كند ، او را به خدمت گير، و هر كه خدمت من مى كند ، خدمتش كن».
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685