الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَنِ الدَّليلِ عَلى أنَّ اللّه َ واحِدٌ ـ : اتِّصالُ التَّدبيرِ ، و تَمامُ الصُّنعِ ، كَما قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : «لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ إلاَّ اللّه ُ لَفَسَدَتا» .
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه دليل بر يگانگى خدا چيست ـ فرمود : پيوستگى و هماهنگى تدبير و نظام حاكم بر هستى و كامل بودن آفرينش؛ چنان كه خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى بود، هر دو تباه مى شدند».
عنه عليه السلام ـ في رسالَةِ الاهليلَجَةِ ـ : كُلُّ هذا [ نِظامِ الخِلقَةِ] مِمّا يَستَدِلُّ بِهِ القَلبُ عَلَى الرَّبِّ سُبحانَهُ وَ تَعالى، فَعَرِفَ القَلبُ بِعَقلِهِ أنَّ مَن دَبَّرَ هذِهِ الأشياءَ هُوَ الواحِدُ العَزيزُ الحَكيمُ الَّذي لَم يَزَل وَ لا يَزالُ، وَ أنّه لَو كانَ فِي السَّماواتِ وَ الأرَضينَ آلِهةٌ مَعَهُ سُبحانَهُ، لَذَهَبَ كُلُّ إلهٍ بِما خَلَق، وَ لَعَلا بَعضُهُم عَلى بَعضٍ، وَ لَفَسَدَ كُلُّ واحدٍ مِنهُم عَلى صاحِبهِ .
امام صادق عليه السلام ـ در رساله اِهلِيلَجَه ـ فرمود : قلب با همه اين [نظام آفرينش ]بر پروردگار پاك و والا استدلال مى كند. دل با فهم و دريافت خود دانست كه تدبير كننده اين اشياء، همان خداى يگانه عزتمند حكيم است. كه پيوسته بوده و خواهد بود. و اگر در آسمانها و زمين همراه خداى سبحان، خدايانى مى بود، هر خدايى حتما آفريده اش را با خود مى برد و قطعا يكى بر ديگرى غلبه و برترى مى جست و هر يك كار ديگرى را تباه مى كرد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لِأبي عَلِيٍّ القَصّابِ لَمّا قالَ: الحَمدُ للّه ِِ مُنتَهى عِلمِهِ ـ : لا تَقُلْ ذلكَ ؛ فإنَّهُ لَيسَ لِعِلمِهِ مُنتَهى .
امام صادق عليه السلام ـ به ابو على قصّاب كه گفت: سپاس خداى را تا نهايت علمش ـ فرمود : اين را نگو؛ زيرا علم خدا را نهايتى نيست.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ النّاسَ لا يَزالُ بِهِمُ المَنطِقُ حتّى يَتَكَلَّموا في اللّه ِ ، فإذا سَمِعتُم
ذلكَ فقولوا: لا إلهَ إلاّ اللّه ُ الواحِدُ الذي لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ .
امام صادق عليه السلام : مردم پيوسته [در هر مقوله اى ]سخن مى گويند تا آن جا كه درباره خدا نيز زبان به سخن مى گشايند. هر گاه شنيديد در اين باره سخن مى گويند، بگوييد: خدايى نيست مگر اللّه كه يگانه است و مانند ندارد.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى لا يُوصَفُ بِزَمانٍ و لا مَكانٍ و لا حَرَكَةٍ و لا انتِقالٍ و لا سُكونٍ ، بَل هُوَ خالِقُ الزَّمانِ و المَكانِ و الحَرَكَةِ و السُّكونِ .
امام صادق عليه السلام : خداوند تبارك و تعالى نه به زمان وصف مى شود نه به مكان، نه به حركت، نه به جا به جايى و نه به سكون؛ بلكه او آفريننده زمان و مكان و حركت و سكون است.
امام صادق عليه السلام : نه زاده است كه وارث داشته باشد و نه زاده شده است كه شريك داشته باشد.
عنه عليه السلام : لَم يَلِدْ لِأنَّ الوَلَدَ يُشبِهُ أباهُ ، و لَم يُولَدْ فيُشبِهَ مَن كانَ قَبلَهُ ، و لَم يَكُنْ لَهُ مِن خَلقِهِ كُفُوا أحَدٌ ، تَعالى عَن صِفَةِ مَن سِواهُ عُلُوّا كَبيرا .
امام صادق عليه السلام : نزاييد؛ زيرا فرزند به پدر مى ماند؛ و زاييده نشد تا در نتيجه، مانند كسى باشد كه او را زاده است. هيچ يك از آفريدگانش همتاى او نيست. او بسيار بالاتر و برتر از آن است كه اوصاف موجوداتِ جز خود را داشته باشد.
امام صادق عليه السلام ـ نيز درباره آيه نخست ـ فرمود : مقصود، فراگيرى و احاطه وهم است.
عنه عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَن رُؤيَةِ اللّه ِ في المَعادِ ـ : سُبحانَ اللّه ِ و تَعالى عن ذلك عُلُوّا كَبيرا !··· يَا بنَ الفَضلِ ، إنَّ الأبصارَ لا تُدرِكُ إلاّ ما لَهُ لَونٌ و كَيفِيَّةٌ ، و اللّه ُ خالِقُ الألوانِ و الكَيفِيَّةِ .
امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از مشاهده خدا در آخرت ـ فرمود : منزّه است خدا و بسى برتر و والاتر··· اى پسر فضل! ديدگان تنها آن چيزى را مى بينند كه رنگ و چگونگى دارند ، حال آن كه خداوند خود آفريننده رنگها و چگونگى هاست.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إنَّ رَجُلاً مِن اليَهودِ أتى أمير المؤمنين عليه السلام ، فَقالَ : يا عَليُّ، هَل رأيتَ رَبّكَ؟ فقالَ : ما كُنتُ بِالّذي أعبُدُ إلها لَم أرَهُ . ثُمّ قالَ : لَم تَرَهُ العُيونُ في مُشاهَدَةِ الأبصارِ ، غَيرَ أنَّ الإيمانَ بِالغَيبِ بَيَّنَ عَقدَ القُلوبِ .
امام صادق عليه السلام : فردى يهودى خدمت امام على عليه السلام رسيد. عرضه داشت: اى على آيا پروردگارت را ديده اى؟ حضرت فرمود: من كسى نيستم كه خدايى را بپرستم كه نديده ام. سپس فرمود: ديدگان ، او را به نگاه چشم ها نديده اند، بلكه ايمان به غيب، دلها را به او گره زده است.