احادیث امام باقر علیه السلام

امام باقر عليه السلام : از جمله نجواهاى خداوند متعال با موسى عليه السلام اين بود : . . . آراستگان ، خود را براى من به زيورى نياراستند كه همانند بى رغبتى به دنيا در آنچه بدان نياز ندارند ، باشد .

امام باقر عليه السلام : آنچه مى دانيد بگوييد و هرگاه چيزى نمى دانيد ، بگوييد : خدا داناتر است . همانا مرد، آيه اى از قرآن بيرون مى كشد و [ندانسته به تفسير آن مى پردازند و با اين كار ]از آن ، به فاصله اى دورتر از آسمان [تا زمين] ، سقوط مى كند (منحرف مى شود) .

امام باقر عليه السلام : دست نياز به سوى مردم دراز كردن، عزّت را مى گيرد و حيا را مى بَرد، و چشم بركندن از آنچه در دست مردم است ، مايه عزّت مؤمنان است و طمع ، همان فقر نقد است .

امام باقر عليه السلام : خداوند عزّ و جلّ ابراهيم را خليل خود كرد ؛ چون او دست رد به سينه هيچ سائلى نزد و دست نياز به سوى احدى جز خداوند عزّ و جلّ دراز نكرد .

امام باقر عليه السلام : هر كس با وجود بى نيازى ، سؤال (گدايى) كند در روزِ قيامت با چهره اى خراشيده خدا را ديدار نمايد .

امام باقر عليه السلام : اگر سائل بداند كه در سؤال و خواهش كردن چه نهفته است، هرگز كسى از كسى چيزى درخواست نمى كرد و اگر كسى كه از وى خواهشى مى شود بداند كه در نوميد كردن چه نهفته است ، هرگز كسى را نوميد برنمى گرداند .

امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش زراره از آيه «و هيچ چيز نيست مگر آن كه . . .» ـ فرمود : ما ، در هم شكستن ديوارها را تسبيح گويى آنها مى دانيم .

امام باقر عليه السلام : آيا صداى در هم شكسته شدن چوبهاى خانه را نمى شنوى؟ اين، همان تسبيح اوست . پس ، در همه حال پاك و منزّه است خدا .

امام باقر عليه السلام : پدرم على بن الحسين عليهما السلام به ياد هر يك از نعمتهايى كه خدا به او داده بود مى افتاد ، سجده مى كرد . هر آيه اى از كتاب خداوند عزّ و جلّ كه تلاوت مى كرد و در آن سجده بود ، به سجده مى افتاد . هر شرّ و كيدى را كه خداوند متعال از او دفع مى كرد ، سجده مى نمود. از هر نماز واجبى كه فراغت مى يافت، سجده مى كرد . هرگاه موفّق مى شد ميان دو نفر را اصلاح دهد ، سجده مى كرد . در تمام سجده گاههاى بدنش اثر سجده بود و از همين رو سجّاد (بسيار سجده كننده) نام گرفت .

امام باقر عليه السلام : در محلّ سجود پدرم آثارى بر آمده بود . سالى دوبار و هر بار پنج پينه مى بريد . از همين رو به آن حضرت «ذو الثَفِنات (صاحب پينه ها)» مى گفتند .