امام حسين عليه السلام : بسا گناهى كه عذرش بدتر از خود آن گناه است .
امام حسين عليه السلام : تحصيل دانش، سبب بارورى شناخت است.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام : جاءَ رَجُلٌ إلى رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و قالَ: ما رأسُ العِلمِ ؟ ، قالَ : مَعرِفةُ اللّه ِ حَقَّ مَعرِفتِهِ
قالَ : و ما حَقُّ مَعرِفَتِهِ ؟
قالَ : أن تَعرِفَهُ بِلا مِثالٍ و لا شَبيهٍ ، و تَعرِفَهُ إلها واحِدا خالِقا قادِرا ، أوَّلاً و آخِرا ، ظاهِرا و باطِنا ، لا كُفوَ لَهُ ، و لا مِثلَ لَهُ ، و ذلكَ مَعرِفةُ اللّه ِ حَقَّ مَعرِفتِهِ .
امام حسين عليه السلام : مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: رأس دانش چيست؟ حضرت فرمود: خداشناسى، آن گونه كه سزاوار شناخت است. عرض كرد: شناخت سزاوار او چيست؟ فرمود: اين كه او را بى مِثل و مانند دانى؛ او را معبودى يكتا و آفريننده و توانا و اوّل و آخر و آشكار و نهان دانى كه نه همتايى دارد و نه همسانى. اين است حقّ خداشناسى.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ في قولِهِ تَعالى : «لَم يَلِدْ» ـ : لَم يَخرُجْ مِنهُ شَيءٌ كَثيفٌ كَالوَلَدِ و سائرِ الأشياءِ الكَثيفَةِ الّتي تَخرُجُ مِنَ المَخلوقينَ ، و لا شَيءٌ لَطيفٌ كَالنَّفَسِ ، و لا يَتَشَعَّبُ مِنهُ البَدَواتُ كَالسِّنَةِ و النَّومِ ··· «و لَم يُولَدْ» : لَم يَتَوَلَّدْ مِن شَيءٍ و لَم يَخرُجْ مِن شَيءٍ كَما يَخرُجُ الأشياءُ الكَثيفَةُ مِن عَناصِرِها ··· و لا كَما يَخرُجُ الأشياءُ اللَّطيفَةُ مِن مَراكِزِها كالبَصَرِ مِنَ العَينِ .
امام حسين عليه السلام ـ درباره آيه «نه زاييده است» ـ فرمود : نه موجود مادّى و جسمانى مانند فرزند از او پديد آمده است و نه ديگر اشياى جسمانى كه از آفريدگان پديد مى آيد و نه موجود لطيف و روحانى مانند نفْس و نه حالاتى چون چُرت زدن و خوابيدن از او سر مى زند··· [و آيه] «و نه زاده شده است» [يعنى] او از هيچ چيز زاده نشده و از چيزى بر نيامده است آن گونه كه اشياى مادّى و جسمانى از عناصر خود پديد مى آيند··· و نه آن گونه كه اشياى لطيف از كانونهايشان بيرون مى آيند؛ مانند بينايى از چشم.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ في الدُّعاءِ ـ : أنتَ الّذي أشرَقْتَ الأنوارَ في قُلوبِ أولِيائكَ حتّى عَرَفوكَ و وَحَّدوكَ .
امام حسين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت : تويى آن كه نورها را در دلهاى دوستانت تاباندى تا آن كه تو را شناختند و به يگانگيت ره يافتند.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : أنتَ الّذي تَعَرَّفتَ إلَيَّ في كُلِّ شَيءٍ فرَأيتُكَ ظاهِرا في كُلِّ شَيءٍ ، و أنتَ الظاهِرُ لِكُلِّ شَيءٍ .
امام حسين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت : تويى آن كه خود را در هر چيز به من شناساندى و من، تو را در همه چيز هويدا ديدم و تويى كه آشكار كننده هر چيزى.
عنه عليه السلام ـ أيضا ـ : إلهي تَرَدُّدي في الآثارِ يُوجِبُ بُعدَ المَزارِ ، فاجمَعْني عَلَيكَ بِخِدمَةٍ تُوصِلُني إلَيكَ ، كَيفَ يُستَدَلُّ عَلَيكَ بِما هُوَ في وُجودِهِ مُفتَقِرٌ إلَيكَ ؟ ! أ يَكونُ لِغَيرِكَ مِنَ الظُّهورِ ما لَيسَ لَكَ حتّى يَكونَ هُوَ المُظهِرَ لَكَ ؟! متى غِبتَ حتّى تَحتاجَ إلى دَليلٍ يَدُلُّ عَلَيكَ ؟ ! ··· بِكَ أستَدِلُّ عَلَيكَ فَاهْدِني بِنورِكَ إلَيكَ .
امام حسين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت : بار خدايا! سر گرم شدنم به آثار و نشانه ها، موجب دورى زيارتگاه (ديدار خدا) مى شود، پس تمام قواى مرا متوجه كارى كن كه من را به تو برساند. چيزى كه خود در هستى اش نيازمند توست، چگونه تواند دليل و رهنماى بر تو باشد؟! آيا جز تو را ظهورى است كه تو را نيست تا اين كه آنان آشكار كننده تو باشند؟! كى غايب بوده اى تا نياز داشته باشى (راهنمايى) به جايگاه تو راهنمايى كند؟!··· به واسطه توست كه ره به تو مى برم؛ پس، با نور خود مرا به سويت رهنمون شو.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام : الصَّمَدُ: الّذي لا جَوفَ لَهُ ، و الصَّمَدُ : الّذي قَدِ انتَهى سُؤدَدُهُ ، و الصَّمَدُ الّذي لا يَأكُلُ و لا يَشرَبُ ، و الصَّمَدُ : الّذي لا يَنامُ ، و الصَّمَدُ : الدّائمُ الّذي لَم يَزَلْ و لا يَزالُ .
امام حسين عليه السلام : صمد، كسى است كه ميانْ تهى [ممكن الوجود] نيست؛ صمد كسى است كه سرورى و مهتريش در اوج است؛ صمد كسى است كه نه مى خورد و نه مى آشامد؛ صمد كسى است كه نمى خوابد؛ صمد آن مانايى است كه پيوسته بوده و خواهد بود.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام : اعلَموا أنَّ المَعروفَ مُكِسبٌ حَمدا ، و مُعقِبٌ أجرا ، فلَو رَأيتُمُ المَعروفَ رَجُلاً لَرَأيتُموهُ حَسَنا جَميلاً يَسُرُّ النّاظِرينَ و يَفوقُ العالَمينَ ، و لَو رَأيتُمُ اللُّؤمَ رَأيتُموهُ سَمِجا قَبيحا مَشوما تَنفِرُ مِنهُ القُلوبُ و تُغَضُّ دُونَهُ الأبصارُ .
امام حسين عليه السلام : بدانيد كه خوبى كردن، ستايش به بار مى آورد و پاداش در پى دارد. اگر خوبى را به صورت مردى ببينيد هر آينه آن را نيكو و زيبا و خوشايند و برتر از همه جهانيان خواهيد ديد و اگر پستى را ببينيد آن را ناهنجار و زشت و بد منظر كه دلها از آن مى گريزد و چشمها به رويش بسته مى شود، خواهيد ديد.
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ عِندَ ما قالَ رَجُلٌ : إنَّ المَعروفَ إذا اُسدِيَ إلى غَيرِ أهلِهِ ضاعَ ـ : لَيسَ كذلكَ ، و لكِنْ تَكونُ الصَّنيعَةُ مِثلَ وابِلِ المَطَرِ تُصيبُ البَرَّ و الفاجِرَ .
امام حسين عليه السلام ـ خطاب به مردى كه گفت: اگر به نااهل خوبى شود هدر رفته است ـ فرمود : چنين نيست، بلكه خوبى كردن مانند ريزش باران، به نيك و بد مى رسد.