احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام ـ خطاب به جابر ـ : اى جابر! سامان يافتن دين و دنيا ، به چهار چيز است : عالمى كه علمش را به كار مى گيرد ، جاهلى كه از آموختن خوددارى نمى كند ، بخشنده اى كه در بخشش خويش بخل نمى ورزد ، و فقيرى كه آخرتش را به دنيايش نمى فروشد . پس هر گاه عالم ، علم خود را تباه كند ،
جاهل [ نيز [از آموختن ، خوددارى خواهد كرد و هر گاه توانگر در بخشش خود بُخل ورزد ، فقير [ نيز [آخرتش را به دنيايش خواهد فروخت .

امام على عليه السلام : هر كس حريص آخرتش باشد ، آن را به دست مى آورد ؛ و هر كس براى دنيا حرص بزند ، نابود مى شود.

امام على عليه السلام : شيرينى آخرت ، رنج و درد گرفتارى دنيا را مى بَرد.

امام على عليه السلام : يـاد آخـرت ، دارو و درمـان اسـت . يـاد دنيا ، بـدترينِ دردهاست.

امام على عليه السلام : من ياران محمّد صلي الله عليه و آله را ديده ام و هيچ يك از شما را شبيه آنان نمى بينم! آنان صبح مى كردند ، در حالى كه موهايشان ژوليده و چهره هايشان غبارآلود بود و شب را تا صبح به سجده و قيام مى گذراندند و پيشانى ها و گونه هايشان را [در پيشگاه خداوند] به خاك مى ساييدند و از ياد مَعادشان چنان ناآرام بودند كه گويى بر روى آتش ايستاده اند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام ـ من خُطبَةٍ يَصِفُ فيها زَمانَهُ بِالجَورِ ويُقَسِّمُ النّاسَ فيهِ خَمسَةَ أصنافٍ ، ثُمَّ يُزَهِّدُ فِي الدُّنيا ـ : وبَقِيَ رِجالٌ غَضَّ أبصارَهُم ذِكرُ المَرجِعِ ، وأراقَ دُموعَهُم خَوفُ المَحشَرِ ، فَهُم بَينَ شَريدٍ نادٍّ حديث ، وخائِفٍ مَقموعٍ حديث ، وساكِتٍ مَكعومٍ حديث ، وداعٍ مُخلِصٍ ، وثَكلانَ موجَعٍ ، قَد أخمَلَتهُمُ حديث التَّقِيَّةُ ، وشَمِلَتهُمُ الذِّلَّةُ ، فَهُم في بَحرٍ اُجاجٍ ، أفواهُهُم ضامِزَةٌ حديث ، وقُلوبُهُم قَرِحَةٌ ، قَد وَعَظوا حَتّى مَلّوا ، وقُهِروا حَتّى ذَلّوا ، وقُتِلوا حَتّى قَلّوا. حديث

امام على عليه السلام ـ بخشى از خطبه ايشان كه در آن ، از جور زمانه اش مى گويد و مردم روزگارش را به پنج گروه تقسيم مى كند و سپس به زهد (بى رغبتى به دنيا) فرا مى خواند ـ : و [معدود] مردانى باقى مانده اند كه ياد بازگشتگاه (قيامت) ، ديدگان آنان را [بر هر حرام و ناروايى] فرو بسته است و ترس رستاخيز ، اشك هايشان را جارى ساخته است .
برخى از آنان رانده و آواره شده اند ، برخى ترسان و مقهور گشته اند، برخى خاموشى اختيار كرده و لب فرو بسته اند، برخى مخلصانه همچنان [به حق و حقيقت [دعوت مى كنند ، برخى گريان و دردمندند و تقيّه آنها را به گم نامى كشانده و ناتوانى ، وجودشان را فرا گرفته است ، چنان كه گويى در دريايى تلخ فرو رفته اند. دهان هايشان بسته و دل هايشان جريحه دار است . آن قدر نصيحت كرده اند كه خسته شده اند ، و چندان مقهور [و سركوب] گشته اند كه به خوارى و ناتوانى درافتاده اند، و چندان كشته داده اند كه شمارشان اندك گشته است.

امام على عليه السلام : از بيمارانتان عيادت كنيد و در تشييع جنازه هايتان شركت نماييد و به زيارت قبور مردگانتان برويد ؛ زيرا كه اين كارها شما را به ياد آخرت مى اندازد.

امام على عليه السلام : در حقيقت ، دو خصلت ، مردم را به نابودى كشانده است . اين دو ، كسانى را كه پيش از شما بوده اند ، نابود كرده و همين دو ، كسانى را كه بعد از شما نيز مى آيند ، نابود خواهد كرد : آرزو كه آخرت را از ياد [انسان [مى برد ، و هواى نفْس كه [انسان را] گم راه مى سازد.

امام على عليه السلام : خداى متعال هر گاه خير بنده اى را بخواهد ، ميان او و آنچه ناخوش مى دارد ، حائل مى شود و او را به طاعت خودش موفّق مى دارد ؛ و خدا هر گاه براى بنده اى بدى اراده كند ، او را فريفته دنيا مى گرداند و آخرت را از يادش مى برد و آرزويش را دراز مى سازد و او را از آنچه صلاح او در آن است ، باز مى دارد.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمام عليّ عليه السلام : إيّاكَ أن تَغتَرَّ بِما تَرى مِن إخلادِ أهلِ الدُّنيا إلَيها ، وتَكالُبِهِم عَلَيها ؛ فَقَد نَبَّأَكَ اللّه ُ عَنها ، ونَعَت هِيَ لَكَ عَن نَفسِها ، وتَكَشَّفَت لَكَ عَن مَساوِئِها ؛ فَإِنَّما أهلُها كِلابٌ عاوِيَةٌ ، وسِباعٌ ضارِيَةٌ ، يَهِرُّ بَعضُها عَلى بَعضٍ ، ويَأكُلُ عَزيزُها ذَليلَها ، ويَقهَرُ كَبيرُها صَغيرَها ، نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ حديث ، واُخرى مُهمَلَةٌ ، قَد أضَلَّت عُقولَها ، ورَكِبَت مَجهولَها ، سُروحُ عاهَةٍ حديث بِوادٍ وَعثٍ حديث ، لَيسَ لَها راعٍ يُقيمُها ، ولا مُسيمٌ يُسيمُها حديث ، سَلَكَت بِهِمُ الدُّنيا طَريقَ العَمى ، وأخَذَت بِأَبصارِهِم عَن مَنارِ الهُدى ، فَتاهوا في حَيرَتِها ، وغَرِقوا في نِعمَتِها ، وَاتَّخَذوها رَبّا ، فَلَعِبَت بِهِم ولَعِبوا بِها ، ونَسوا ما وَراءَها ، رُوَيدا يُسفِرُ الظَّلامُ كَأَن قَد وَرَدَتِ الأَظعانُ ، يوشِكُ مَن أسرَعَ أن يَلحَقَ. حديث

امام على عليه السلام : مبادا چسبيدن دنياپرستان به دنيا و حرص و آزمندى شان به آن ، تو را بفريبد ؛ چرا كه خداوند تو را از حال دنيا آگاه ساخته ، و دنيا ، خود نيز از حقيقت خويش ، پرده برداشته و بدى هايش را براى تو آشكار ساخته است .
همانا دنياپرستان ، [چونان] سگان پارس كننده و ددان درنده اند كه بر يكديگر خُرناس مى كشند . نيرومندشان ناتوانشان را مى خورد و بزرگ ترهايشان كوچك ترهايشان را مغلوب مى كنند ، [يا چونان [اُشترانى (/ چارپايانى) هستند ، برخى پاى بسته و برخى ديگر رها شده [در بيابان [كه خِرَدهايشان را از دست داده اند و راه بيابان خشك در پيش گرفته اند، [يا چونان] رمه هايى آفت زده كه به صحرايى شنزار رو كنند ، نه چوپانى دارند كه آنها را سر و سامان دهد و نه چراننده اى كه به چراگاهشان بَرد .
دنيا آنان (دنياپرستان) را به راه كورى (بيراهه) كشانده و ديدگانشان را از مناره هدايت فرو پوشانده است . از اين رو، در حيرانى هاى دنيا سرگردان اند و در ناز و نعمت هاى آن غرقه گشته اند و آن را به پروردگارى گرفته اند . دنيا آنها را به بازى گرفته است و آنان نيز با دنيا بازى مى كنند و فراسوى دنيا (آخرت) را از ياد برده اند . مشتاب ، كه به زودى ، تاريكى برطرف مى شود ، گويا مسافران به منزل رسيده اند و آنان كه مى شتابند ، به زودى [به كاروانيان[ مى پيوندند.