امام على عليه السلام : دورانديش ترينِ شما، زاهدترينِ شماست.
امام على عليه السلام : خود را به زهدورزى وا داشتن ، به زاهد شدن مى انجامد.
امام على عليه السلام : آغاز زاهد شدن ، خود را به زهد واداشن است.
عنه عليه السلام ـ في ذِكرِ حَديثِ مِعراجِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ـ : قالَ اللّه ُ تَعالى : . . . يا أحمَد ، إن أحبَبتَ أن تَكونَ أورَعَ النّاسِ فَازهَد فِي الدُّنيا وَارغَب فِي الآخِرَةِ ، فَقالَ [ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله ] : إلهي كَيفَ أزهَدُ فِي الدُّنيا؟ فَقالَ : خُذ مِنَ الدُّنيا حُفَنا مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ وَاللِّباسِ ولا تَدَّخِر لِغَدٍ ، ودُم عَلى ذِكري .
امام على عليه السلام ـ يادكرد حديث معراج پيامبر صلي الله عليه و آله ـ : خداى متعال فرمود : «... اى احمد! اگر دوست دارى كه پارساترينِ مردم باشى، به دنيا زاهد و به آخرت ، راغب باش».
[پيامبر خدا] گفت: معبودا! چگونه به دنيا زهد بورزم؟
فرمود: «از دنيا چند مشتى غذا و آب و پوشاك برگير و براى فردا ميندوز، و همواره به ياد من باش».
امام على عليه السلام ـ در دعا ـ : روزىِ مرا از دنيا عطا كن و مرا به آن ، بى رغبت گردان.
عنه عليه السلام ـ مِمّا دَعا بِهِ يَومَ الجَمَل قَبلَ الواقِعَةِ ـ : أسأَ لُكَ بِاسمِكَ الَّذي عَلا أن تَمُنَّ عَلَيَّ بِواجِبِ شُكري نِعمَتَكَ ، رَبِّ ما أحرَصَني عَلى ما زهَّدتَني فيهِ وحَثَثتَني عَلَيهِ ، إن لَم تُعِنّي عَلى دُنيايَ بِزُهدٍ
وعَلى آخِرَتي بِتَقوى
هَلَكتُ .
رَبّي دَعَتني دَواعِي الدُّنيا مِن حَرثِ النِّساءِ وَالبَنينَ فَأَجَبتُها سَريعا ورَكَنتُ إلَيها طائِعا ، ودَعَتني دَواعِي الآخِرَةِ مِنَ الزُّهدِ وَالاِجتِهادِ فَكَبَوتُ لَها ، ولَم اُسارِع إلَيها مُسارَعَتي إلَى الحُطامِ الهامِدِ وَالهَشيمِ البائِدِ وَالسَّرابِ الذّاهِبِ عَن قَليلٍ .
امام على عليه السلام ـ در دعايى در روز جَمَل ، پيش از وقوع جنگ ـ : به حقّ آن نام بلندت ، از تو درخواست مى كنم كه بر من منّت نهى تا وظيفه شكرگزارى نعمتت را به جاى آورم.
پروردگارا! چه آزمندم من به آنچه تو مرا نسبت بدان ترغيب به زهد كردى و بر اين ، تشويقم نمودى! اگر به من كمك نكنى كه در دنيايم زهد بورزم و براى آخرتم تقوا بيندوزم ، نابود خواهم شد.
پروردگار من! دعوتگران (انگيزه هاى) دنيا، از زن و فرزند، مرا فرا خواندند و من به سرعت ، اجابتشان كردم و با ميل ، به دنيا گراييدم. و دعوتگران آخرت، از زهد و كوشش در عبادت، مرا فرا خواندند و من صداى آنها را خاموش كردم و آن سان كه به سوى خاشاك خشكيده و خسى كه بر باد مى رود و سرابى كه به زودى از ميان مى رود (دنيا) شتافتم ، به سوى آن دعوتگرها نشتافتم.
الإمام عليّ عليه السلام ـ في وَصفِ الدُّنيا ـ : هَل هِيَ إلاّ كَلُعقَةِ الآكِلِ ، ومَذقَةِ
الشّارِبِ ، وخَفقَةِ
الوَسنانِ
.
امام على عليه السلام ـ در وصف دنيا ـ : آيا دنيا جز مانند لقمه اى است كه خورنده مى خورد، و جرعه اى كه نوشنده مى نوشد، و خواب سبكى كه شخص خفته دارد؟
عنه عليه السلام : إنَّما الدُّنيا سِتَّةُ أشياءَ : مَطعومٌ ومَشروبٌ ومَلبوسٌ ومَركوبٌ ومَنكوحٌ ومَشمومٌ ؛ فَأَشرَفُ المَطعوماتِ العَسَلُ وهِيَ مَذقَةُ ذُبابَةٍ ، وأشرَفُ المَشروباتِ الماءُ يَستَوي فيهِ البَرُّ وَالفاجِرُ ، وأشرَفُ المَلبوساتِ الحَريرُ وهُوَ نَسجُ دودَةٍ ، وأشرَفُ المَركوباتِ الخَيلُ وعَلَيها يُقتَلُ الرِّجالُ ، وأشرَفُ المنَكوحاتِ النِّساءُ وهِيَ مَبالٌ في مَبالٍ ، وإنَّ المَرأَةَ لَتُزَيِّنُ أحسَنَ ما فيها ويُرادُ أقبَحُ ما فيها ، وأشرَفُ المَشموماتِ هُوَ المِسكُ وهُوَ بَعضُ دَمٍ .
امام على عليه السلام : دنيا شش چيز است: خوردنى، نوشيدنى، پوشيدنى، سوار شدنى، آميزشى ، و بوييدنى.
بهترينِ خوردنى ها ، عسل است و آن ، [شيره گياهى] آميخته با بزاق مگسى است . بهترينِ نوشيدنى ها ، آب است كه نيك و بد ، در [استفاده از [آن يكسان اند. بهترينِ پوشيدنى ها ، ابريشم است و آن ، تار [تنيده شده به وسيله [كرمى است. بهترينِ سوارشدنى ها اسب است و بر پشت آن ، مردان به قتل مى رسند . بهترينِ آميزش كردنى ها ، زنان اند و آن ، داخل شدن مَبالى در مبال ديگر است. زن ، بهترين عضو خود (چهره اش) را مى آرايد و مقصود اصلى ، زشت ترين عضو اوست. و بهترينِ بوييدنى ها ، مشك است و آن ، لخته اى خون است.
امام على عليه السلام : دنيا، چونان روزى است كه گذشت و ماهى كه سپرى گشت.
امام على عليه السلام : هر كه براى دنيا اندوهناك شود، در واقع، از قضاى خداوندخشمگين شده است.