احادیث امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امام على عليه السلام : هر كه از امر ما پيروى كرد پيشى گرفت و هر كه به كشتيى جز ما سوار شد غرقه گشت.

امام على عليه السلام : ما «باب حطّة» هستيم و آن «باب السّلام» است، هر كه از آن درآيد نجات يابد و هر كه از آن كنار مانَد هلاك شود.

امام على عليه السلام : هان، علمى كه آدم آن را فرود آورد و هر آن چه پيامبران تا واپسينِ ايشان بدان ترجيح داده مى شوند در عترت خاتم پيامبران و مرسلان قرار دارد، پس كجا شما را حيران و سرگردان كرده اند و به كجا روانيد؟ اى گروه پيمان شكن از نسل اصحاب سفينه (نوح)! سفينه هم نظير همان است كه در ميان شماست، پس همان طور كه در آن ماجرا آنان كه بايد نجات يافتند در ميان شما نيز همان ها كه بايد، نجات مى يابند، به پيمانم سوگند، واى به حال كسى كه از آنها بر كنار ماند، آنان در ميان شما همچون اصحاب كهف هستند و چونان «باب حطّة»، آنها دروازه سلامتند پس همگى به سلامت در آييد و از گامهاى شيطان پيروى مكنيد.

امام على عليه السلام : هان، خاندان محمّد همچون اختران آسمان است كه هر گاه يكى ناپديد شود ديگرى پيدا آيد.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمام عليّ عليه السلام : دَخَلَ عَلَيَّ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وأنَا نائِمٌ عَلَى المَنامَةِ ، فَاستَسقَى الحَسَنُ ـ أوِ الحُسَينُ ـ فَقامَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله إلى شاةٍ لَنا بَكيءٍ حديث فَحَلَبَها فَدَرَّت ، فَجاءَهُ الحَسَنُ فَنَحّاهُ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله ، فَقالَت فاطِمَةُ : يا رَسولَ اللّه ِ ، كَأَنَّهُ أحَبُّهُما إلَيكَ ؟ قالَ : لا ، ولكِنَّهُ استَسقى قَبلَهُ ، ثُمَّ قالَ : إنّي وإيّاكِ وهذَينِ وهذَا الراقِدَ في مَكانٍ واحِدٍ يَومَ القِيامَةِ حديث .

امام على عليه السلام : پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد در حالى كه من در بستر خفته بودم. حسن ـ ياحسين ـ آب خواست. پيامبر صلي الله عليه و آله به سوى گوسفندمان رفت كه شيرش كم شده بود. پيامبر صلي الله عليه و آله آن را دوشيد و شير از پستانش جارى شد. حسن سوى پيامبر رفت ولى پيامبر او را دور كرد. فاطمه عرض كرد: يا رسول اللّه ! گويى، آن يك را بيشتر دوست مى دارى؟ حضرت صلي الله عليه و آله فرمود: چنين نيست، بلكه او زودتر آب خواسته بود. سپس فرمود: من و تو و اين دو و اين كه در بستر است در روز رستاخيز در يك جا خواهيم خفت.

امام على عليه السلام : پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مرا آگاهانيد كه نخستين كسانى كه به بهشت در مى آيند من هستم به همراه فاطمه، حسن وحسين. من عرض كردم: يا رسول اللّه ! دوستداران ما چه؟ فرمود: پشت سر شما به بهشت در خواهند آمد.

امام على عليه السلام : خداوند به فرمانبرى از رسول فرمان داده است زيرا كه او معصوم و پاك است و به معصيتِ او فرمان نمى دهد. خداوند به فرمانبرى از اولى الامر فرمان داده، چه، آنها معصوم و پاك هستند و به معصيتِ او فرمان نمى دهند.

امام على عليه السلام : همانا خداوند عز و جل ما اهل بيت را برترى داده است و چگونه چنين نباشد حال آن كه خداوند عز و جل در كتابش فرموده است: «اِنَّما يُريدُ اللّه ُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» ؟! خداوند ما را از پليديهاى پنهان و پيدا پاك كرده است پس ما راه حقّ را مى پوييم.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمام عليّ عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِكُمَيلٍ ـ : يا كُمَيلُ ، نَحنُ الثَّقَلُ الأَصغَرُ ، والقُرآنُ الثَّقَلُ الأَكبَرُ ، وقَد أسمَعَهُم رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وقَد جَمَعَهُم فَنادى فيهِمُ الصَّلاةَ جامِعَةً يَومَ كَذا وكَذا ، وأيّامًا سَبعَةً وَقتَ كَذا وكَذا ، فَلَم يَتَخَلَّف أحَدٌ ، فَصَعِدَ المِنبَرَ فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ثُمَّ قالَ : مَعاشِرَ النّاسِ ، إنّي مُؤَدٍّ عَن رَبّي عَزَّوجَلَّ ولا مُخبِرٌ عَن نَفسي ، فَمَن صَدَّقَني فَاللّه َ صَدَّقَ ومَن صَدَّقَ اللّه َ أثابَهُ الجِنانَ ، ومَن كَذَّبَني كَذَّبَ اللّه َ عَزَّوجَلَّ ، ومَن كَذَّبَ اللّه َ أعقَبَهُ النّيرانَ . ثُمَّ ناداني فَصَعِدتُ ، فَأَقامَني دونَهُ ورَأسي إلى صَدرِهِ والحَسَنُ والحُسَينُ عَن يَمينِهِ وشِمالِهِ ، ثُمَّ قالَ : مَعاشِرَ النّاسِ ، أمَرَني جَبرَئيلُ عليه السلام عَنِ اللّه ِ تَعالى ـ إنَّهُ رَبّي ورَبُّكُم ـ أن اُعلِمَكُم أنَّ القُرآنَ الثَّقَلُ الأَكبَرُ ، وأنَّ وَصِيّي هذا وَابنَيَّ حديث ومَن خَلفَهُم مِن أصلابِهِم حامِلاً وصاياهُمُ الثَّقَلُ الأَصَغَرُ ، يَشهَدُ الثَّقَلُ الأَكبَرُ لِلثَّقَلِ الأَصغَرِ ، ويَشهَدُ الثَّقَلُ الأَصغَرُ لِلثَّقَلِ الأَكبَرِ ، كُلُّ واحِدٍ مِنهُما مُلازِمٌ لِصاحِبِهِ غَيرُ مُفارِقٍ لَهُ حَتّى يَرِدا إليَّاللّه ِ، فَيَحكُمَ بَينَهُما وبَينَ العِبادِ حديث .

امام على عليه السلام : ـ در سفارشش به كميل ـ : اى كميل! ما، ثقل اصغر هستيم و قرآن، ثقل اكبر. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله اين سخن را به گوش مردم رساند آن گاه كه آنها را براى نماز جماعت در روز فلان در فلان وقت، هفت روز گرد آورده بود و در آن نداى نماز سر مى دادند و در اين هنگام هيچ كس نبود كه حاضر نشود. پيامبر بر منبر بالا رفت و خداى را حمد و سپاس گزارد و فرمود: اى گروه مردم! من از سوى خودم نه، كه از سوى خداوند عزّوجل به شما خبر مى دهم و هر كه به خدا دروغ بندد آتش در پى او خواهد آورد. پيامبر سپس مرا خواند و من از منبر بالا رفتم. او مرا در برابر خود ايستاده نگاه داشت در حالى كه سر من بر سينه اش بود و حسن و حسين در راست و چپ او قرار داشتند. سپس فرمود: اى گروه مردم! جبرئيل از سوى خداوند متعال كه هم خداى من است و هم خداى شما به من دستور داده است كه به آگاهى شما برسانم قرآن، ثقل اكبر است و اين جانشين من و دو پسرم و آنان در پى ايشان از پشت آنها مى آيند و در بردارنده وصاياى ايشان هستند، ثقل اصغر مى باشند. ثقل اكبر، گواه ثقل اصغر و ثقل اصغر، گواه ثقل اكبر است و هر يك از آن دو، ملازم ديگرى است و از آن جدايى نپذيرد تا بر خدا وارد شوند و خداوند ميان آن دو و بندگان حكم كند.

عمر بن ابى سلمه به نقل از امام على عليه السلام ـ در جمع لشكريان خود از مهاجران و انصار ـ : شما را به خدا سوگند آيا مى دانيد كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در واپسين خطبه خود فرمود: اى مردم! من در ميان شما دو امر به يادگار مى نهم كه تا زمانى كه به آن دو چنگ در زنيد هرگز گمراه نشويد: كتاب خدا و (عترت من) اهل بيتم. خداوند داناى كاردان با من عهد كرده است كه اين دو از يكديگر جدايى نپذيرند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند؟ همگى گفتند: به خدا چنين است، ما گواهى مى دهيم كه اين همه از پيامبر است.