درآمد
بر پايه آنچه در تبيين معناى «دنيا» از نگاه قرآن و حديث آمد ، دنيا به خودى خود ، نه مذموم است و نه ممدوح ؛ بلكه همچون مزرعه اى است كه اگر تخم بدى در آن كشت شود ، حاصل آن زيانبار و نكوهيده است و اگر تخم نيكى در آن كاشته شود ، حاصل آن سودمند و ستوده است . از اين رو ، تعارضى ميان احاديثى كه مى گويند دنيا مزرعه خير است و احاديثى كه دنيا را مزرعه شر مى دانند ، وجود ندارد .
بنا بر اين ، آنچه در اين بخش تحت عنوان «دنياى نكوهيده» آمده ، بدان معنا نيست كه دنيا بر دو نوع است : نكوهيده و ستوده ؛ بلكه بدان معناست كه بهره گيرى از دنيا دو گونه است : مذموم و ممدوح .
در بخش دوم از اين كتاب ، رهنمودهاى بسيار مهمّى در هفت فصل درباره دنياى نكوهيده ارائه مى گردند . اين رهنمودها به طور خلاصه عبارت اند از :
در فصل يكم ، ابتدا اهمّيت شناخت دنياى نكوهيده مورد تأكيد قرار گرفته و سپس دنياى نكوهيده تحت عناوينِ : تعريف دنيا ، ويژگى هاى دنيا ، مَثَل دنيا و جلوه هاى دنيا ، تفسير و تبيين و بدين سان ، مرزبندى گرديده است و در پايان نيز چگونگى اقبال و اِدبار دنيا بيان شده است .
چكيده سخن در اين باره ، آن است كه مرزهاى دنياى نكوهيده ، عبارت اند از : ترجيح دادن دنيا بر آخرت ، دل بستگى به دنيا ، فريب هوس هاى مادّى را خوردن ، اسراف ، تجاوز به حقوق ديگران و . . . و در يك كلمه ، «بهره ورىِ نادرست از دنيا» ، كه اگر كسى وارد اين مرزها گردد ، در دام هوس هاى نامشروع گرفتار مى شود و هلاكت او قطعى است .
آنچه در فصل دوم در تبيين بى ارزشى دنياى نكوهيده آمده است ( مانند : دنيا به اندازه بال پشه اى نمى ارزد ؛ پست ترين آفريده در نزد خداست؛ پست تر از مردار است) در نگاهى ابتدايى ، مبالغه آميز به نظر مى رسد ؛ امّا با تأمّل ، معلوم مى شود كه اين تعبيرها در تبيين ارزش بهره گيرى از منافع فانىِ دنيا به بهاى از دست دادن منافع هميشگى آخرت ، كاملاً دقيق و حساب شده است .
3 . هشدار نسبت به دام دنيا در فصل سوم ، حقيقت لذّت هاى دنيا تبيين ، و هشدار داده شده كه مبادا مسلمانان فريفته شيرينى و خوشى هاى آن شوند ؛ زيرا محبّت دنيا مبدأ انواع گرفتارى ها
وآلودگى هاى اخلاقى و عملى است . همچنين تأكيد شده است كه مصاحبت با دنياى نكوهيده خطرناك است و مصاحب دنيا نمى تواند خود را از گرفتار شدن در دام آن و آلودگى به گناه ، حفظ كند ، همان طور كه كسى نمى تواند روى آب ، راه برود و پاهايش تر نشود .
فصل چهارم ، شرح فصل سوم است ؛ زيرا فصل سوم هشدار مى دهد كه فريفتگى و دل بستگى به دنيا ، ريشه انواع آلودگى ها و گرفتارى هاست و در فصل چهارم ، آثار زيانبار دل بستگى به دنيا در زندگى فردى و اجتماعى ، و دنيوى و اخروى شرح داده شده اند .
شايان ذكر است كه در ميان آثار زيانبار حبّ دنيا ، از همه خطرناك تر ، بيمارىِ كوردلى و تباه شدن خرد و انديشه است و اگر كسى دچار اين بيمارى گردد ، هرگز رستگار نخواهد شد .
به بيان روشن تر ، دل بستگى به دنيا ، از يك سو ، ريشه در نادانى دارد و از سوى ديگر ، ثمره اش نادانى است ؛ امّا اين دو نادانى ، با هم متفاوت اند : نادانى اوّل ، قابل درمان است و رهنمودهاى اسلام در تعريف دنياى مذموم و تبيين خطر آن ، در حقيقت براى درمان اين نوع از نادانى است ؛ ولى نادانى دوم ، قابل درمان نيست ؛ زيرا اگر رهنمودهاى اسلام براى زدودن نادانى اوّل به كار گرفته نشد و آدمى در دام دنيا افتاد ، آلودگى هاى اخلاقى و عملى ، حجاب خرد و قلب مى گردند و به تدريج ، در اثر كثرت زنگارهاى جان و مزمن شدن بيمارى روانى ، قدرت شناخت عقلى و قلبى از انسان سلب مى گردد . در اين جاست كه او ديگر نمى تواند راه نجات را بيابد و سعادتمند شود . درباره اين گونه افراد ، خداوند متعال خطاب به پيامبر خود مى فرمايد :
«وَ مَآ أَنتَ بِهَـدِى الْعُمْىِ عَن ضَلَــلَتِهِمْ .
و تو كوران را از گمراهى شان به راه نمى آورى» .
يعنى حتّى پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله نيز كه بزرگ ترين طبيب بيمارى هاى روانى است ، نمى تواند او را درمان كند و هدايت نمايد .
در فصل پنجم ، روشن مى شود كه دل بستگى به دنياى نكوهيده ، به دو ريشه باز مى گردد : يكى نادانى و ناآگاهى ، و ديگرى آرزوى دور و دراز . البته آرزوى دور و دراز نيز ريشه در ناآگاهى و نادانى دارد . بنا بر اين ، گام اوّل در درمان بيمارىِ دنيادوستى ، تحصيل علم و معرفت ، و گام بعدى ، به كارگيرى آن در عمل است .
6 . نشانه هاى دنياپرستان و ادب برخورد با آنان در فصل ششم ، نشانه هاى دنياپرستان و كسانى كه در دام دنيا گرفتار شده اند ، بيان شده تا از اين طريق ، جامعه اسلامى آنان را بشناسد . از اين رو ، براى آن كه انسان ، خود نيز گرفتار اين دام نگردد ، نه تنها از بزرگداشت آنان بايد اجتناب كند؛ بلكه روى گردانى از آنان نيز ضرورى است :
« فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا.
پس ، از هر كه از ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است ، روى برتاب » .
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685