- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دنيا و آخرت ج1
- دعا براى رفاه در زندگى
دعا براى رفاه در زندگى
«وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِى الآخِرَةِ حَسَنَةً وقِنَا عَذَابَ النَّارِ» .
«برخى از مردم مى گويند: اى پروردگار ما! در دنيا به ما نيكى ، و در آخرت نيز به ما نيكى عطا فرما، و از عذاب آتش نگاهمان دار».
«وَاكْتُبْ لَنَا فِى هَـذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِى الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ» .
«و براى ما در اين دنيا ، نيكى مقرّر فرما و در آخرت نيز؛ زيرا ما به سوى تو بازگشته ايم».
صحيح البخاري عن أنَس : كانَ أكثَرُ دُعاءِ النَّبِي صلي الله عليه و آله : اللّهُمَّ رَبَّنا ، آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وقِنا عَذابَ النّارِ .
صحيح البخارى ـ به نقل از اَنـَس ـ : بيشترين دعاى پيامبر صلي الله عليه و آله اين بود: «بار خدايا، اى پروردگار ما ! در دنيا به ما نيكى ، و در آخرت نيز نيكى عطا فرما، و ما را از عذاب آتش ، نگه دار.
نمایش منبع
الإمام الصادق عليه السلام ـ في قَولِ اللّه ِ : «رَبَّنَا ءَاتِنَا فِى الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِى الآخِرَةِ حَسَنَةً» ـ : رِضوانَ اللّه ِ وَالجَنَّةَ فِي الآخِرَةِ ، وَالمَعاشَ وحُسنَ الخُلُقِ فِي الدُّنيا .
امام صادق عليه السلام : ـ درباره اين سخن خداوند «اى پروردگار ما! در دنيا به ما نيكى دِه و در آخرت نيز نيكى» ـ : [يعنى] خشنودى خدا و بهشت در آخرت، و اخلاق خوش در دنيا.
نمایش منبع
الكافي عن عبد اللّه بن سنان عن الإمام الصادق عليه السلام : يُستَحَبُّ أن تَقولَ بَينَ الرُّكن وَالحَجَرِ : اللّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً ، وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وقِنا عَذابَ النّارِ .
وقالَ : إنَّ مَلِكا مُوَكَّلاً يَقولُ : آمينَ .
وقالَ : إنَّ مَلِكا مُوَكَّلاً يَقولُ : آمينَ .
الكافى : ـ به نقل از عبد اللّه بن سنان ـ امام صادق عليه السلام فرمود: «مستحب است كه ميان رُكن و حَجَر بگويى: "بار خدايا! در دنيا به ما نيكى ، و در آخرت نيز نيكى عطا فرما، و ما را از عذاب آتش ، نگه دار"».
امام عليه السلام فرمود: «فرشته اى گماشته شده مى گويد: آمين!».
امام عليه السلام فرمود: «فرشته اى گماشته شده مى گويد: آمين!».
نمایش منبع
صحيح مسلم عن أبي هريرة : كانَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقولُ : اللّهُمَّ أصلِح لي دينِيَ الَّذي هُوَ عِصمَةُ أمري ، وأصلِح لي دُنيايَ الَّتي فيها مَعاشي .
صحيح مسلم : ـ به نقل از ابو هريره ـ پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هميشه مى فرمود بار خدايا! دين مرا كه مايه نگهدارى كار من است، برايم اصلاح فرما و دنيايم را نيز كه زندگى من در آن است، برايم اصلاح كن.
نمایش منبع
الأمالي عن أبي بُردَةَ الأَسلمي عن أبيه : كانَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله إذا صَلَّى الصُّبحَ رَفَعَ صَوتَهُ حَتّى يَسمَعَ أصحابُهُ يَقولُ : «اللّهُمَّ أصلِح لي دينِيَ الَّذي جَعَلتَهُ لي عِصمَةً» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، «اللّهُمَّ أصلِح لي دُنيايَ الَّتي جَعَلتَ فيها مَعاشي» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، «اللّهُمَّ أصلِح لي آخِرَتِيَ الَّتي جَعَلتَ إلَيها مَرجِعي» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، «اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِرِضاكَ مِن سَخَطِكَ ، وأعوذُ بِعَفوِكَ مِن نَقِمَتِكَ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، «اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِنكَ ، لا مانِعَ لِما أعطَيتَ ، ولا مُعطِيَ لِما مَنَعتَ ، ولا يَنفَعُ ذَا الجَدِّ مِنكَ الجَدُّ» .
الأمالى طوسى : ـ به نقل از ابو برده اَسلَمى از پدرش ـ پيامبر خدا ، پس از خواندن نماز صبح، با صداى بلند ، طورى كه يارانش بشنوند ، سه بار مى گفت: «بار خدايا»! دين مرا كه مايه مصونيت من قرارش داده اى، برايم اصلاح فرما».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! دنياى مرا كه معاش مرا در آن قرار داده اى ، برايم اصلاح فرما».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! آخرت مرا كه بازگشتم را به آن قرار داده اى ، اصلاح كن».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! من از خشم تو به خشنودى تو پناه مى برم، و از كيفر تو به گذشتت پناه مى برم».
سه بار هم مى گفت: «بار خدايا! من از تو به تو پناه مى برم. آنچه را تو عطا كنى ، چيزى مانعش نمى شود، و آنچه را تو ندهى ، كس نمى تواند عطايش كند، و توانگرىِ توانگر در برابر توبه به كارش نمى آيد».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! دنياى مرا كه معاش مرا در آن قرار داده اى ، برايم اصلاح فرما».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! آخرت مرا كه بازگشتم را به آن قرار داده اى ، اصلاح كن».
سه بار مى گفت: «بار خدايا! من از خشم تو به خشنودى تو پناه مى برم، و از كيفر تو به گذشتت پناه مى برم».
سه بار هم مى گفت: «بار خدايا! من از تو به تو پناه مى برم. آنچه را تو عطا كنى ، چيزى مانعش نمى شود، و آنچه را تو ندهى ، كس نمى تواند عطايش كند، و توانگرىِ توانگر در برابر توبه به كارش نمى آيد».
نمایش منبع
صحيح مسلم عن أبي مالك عن أبيه : أنَّهُ سَمِعَ النَّبِي صلي الله عليه و آله وأتاهُ رَجُلٌ فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، كَيفَ أقولُ حينَ أسأَلُ رَبّي؟
قالَ : قُل : «اللّهُمَّ اغفِر لي وَارحَمني وعافِني وَارزُقني» ويَجمَعُ أصابِعَهُ إلاَّ الإِبهامَ ؛ فَإِنَّ هؤُلاءِ تَجمَعُ لَكَ دُنياكَ وآخِرَتَكَ .
قالَ : قُل : «اللّهُمَّ اغفِر لي وَارحَمني وعافِني وَارزُقني» ويَجمَعُ أصابِعَهُ إلاَّ الإِبهامَ ؛ فَإِنَّ هؤُلاءِ تَجمَعُ لَكَ دُنياكَ وآخِرَتَكَ .
صحيح مسلم ـ به نقل از مالك از پدرش ـ : مردى نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت: اى پيامبر خدا! وقتى از پروردگارم درخواست مى كنم، چگونه بگويم؟
فرمود: «بگو: "بار خدايا ! مرا بيامرز، و به من رحم كن، و عافيتم بخش و روزى ام ده»، و بجز انگشت شصت ، بقيه انگشتانش را جمع كند ؛ چون اينها ، دنيا و آخرت را براى تو جمع مى كند.
فرمود: «بگو: "بار خدايا ! مرا بيامرز، و به من رحم كن، و عافيتم بخش و روزى ام ده»، و بجز انگشت شصت ، بقيه انگشتانش را جمع كند ؛ چون اينها ، دنيا و آخرت را براى تو جمع مى كند.
نمایش منبع
مسند أبي يَعلى عن أنس : كانَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله إذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِن إخوانِهِ ثَلاثَةَ أيّامٍ سَأَلَ عَنهُ ، فَإِن كانَ غائِبا دَعا لَهُ ، وإن كانَ شاهِدا زارَهُ ، وإن كانَ مَريضا عادَهُ ، فَفَقَدَ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ فِي اليَومِ الثّالِثِ ، فَسَأَلَ عَنهُ ، فَقيلَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، تَرَكناهُ مِثلَ الفَرخِ لا يَدخُلُ في رَأسِهِ شَيءٌ إلاّ خَرَجَ مِن دُبُرِهِ ، قالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله لِبَعضِ أصحابِهِ : عودوا أخاكُم .
قالَ : فَخَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله نَعودُهُ ، وفِي القَومِ أبو بَكر وعُمَر ، فَلَمّا دَخَلنا عَلَيهِ إذ هُوَ كَما وُصِفَ لَنا ، قالَ : فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : كَيفَ تَجِدُكَ؟
قالَ : لا يَدخُلُ في رَأسي شَيءٌ إلاّ خَرَجَ مِن دُبُري !
قالَ : ومِمَّ ذاكَ؟
قالَ : يا رَسولَ اللّه ، مَرَرتُ بِكَ وأنتَ تُصَلِّي المَغرِبَ فَصَلَّيتُ مَعَكَ وأنتَ تَقرَأُ هذِهِ السّورَةَ «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» إلى آخِرِها «نَارٌ حَامِيَةُ» ، قالَ : فَقُلتُ : اللّهُمَّ ما كانَ لي من ذَنبٍ أنتَ مُعَذِّبي عَلَيهِ فِي الآخِرَةِ فَعَجِّل لي عُقوبَتَهُ فِي الدُّنيا ، فَنَزَلَ بي ما تَرى .
قالَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله : بِئسَ ما قُلتَ ، ألا سَأَلتَ اللّه َ أن يُؤتِيَكَ فِي الدُّنيا حَسَنَةً ، وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ، ويَقِيَكَ عَذابَ النّارَ؟!
قالَ : فَأَمَرَهُ النَّبِي صلي الله عليه و آله فَدَعا بِذلِكَ ، ودَعا لَهُ النَّبِي صلي الله عليه و آله ، فَقامَ كَأَنَّما نَشِطَ مِن عِقالٍ .
قالَ : فَخَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله نَعودُهُ ، وفِي القَومِ أبو بَكر وعُمَر ، فَلَمّا دَخَلنا عَلَيهِ إذ هُوَ كَما وُصِفَ لَنا ، قالَ : فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : كَيفَ تَجِدُكَ؟
قالَ : لا يَدخُلُ في رَأسي شَيءٌ إلاّ خَرَجَ مِن دُبُري !
قالَ : ومِمَّ ذاكَ؟
قالَ : يا رَسولَ اللّه ، مَرَرتُ بِكَ وأنتَ تُصَلِّي المَغرِبَ فَصَلَّيتُ مَعَكَ وأنتَ تَقرَأُ هذِهِ السّورَةَ «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» إلى آخِرِها «نَارٌ حَامِيَةُ» ، قالَ : فَقُلتُ : اللّهُمَّ ما كانَ لي من ذَنبٍ أنتَ مُعَذِّبي عَلَيهِ فِي الآخِرَةِ فَعَجِّل لي عُقوبَتَهُ فِي الدُّنيا ، فَنَزَلَ بي ما تَرى .
قالَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله : بِئسَ ما قُلتَ ، ألا سَأَلتَ اللّه َ أن يُؤتِيَكَ فِي الدُّنيا حَسَنَةً ، وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً ، ويَقِيَكَ عَذابَ النّارَ؟!
قالَ : فَأَمَرَهُ النَّبِي صلي الله عليه و آله فَدَعا بِذلِكَ ، ودَعا لَهُ النَّبِي صلي الله عليه و آله ، فَقامَ كَأَنَّما نَشِطَ مِن عِقالٍ .
مسند أبى يعلى ـ به نقل از اَنـَس ـ : پيامبر خدا ، هرگاه سه روز فردى از برادرانش را نمى ديد ، جوياى او مى شد ؛ اگر [در شهر] نبود ، برايش دعا مى كرد ؛ اگر [در شهر [بود ، به ديدارش مى رفت و اگر بيمار بود ، به عيادتش مى رفت. يك بار ، سه روز مردى از انصار را نديد، جوياى حال او شد. گفته شد: اى پيامبر خدا! از نزد او كه آمديم ، مثل يك جوجه شده بود و هرچه مى خورد ، دفع مى كرد.
پيامبر خدا به عدّه اى از يارانش فرمود: «از برادرتان عيادت كنيد».
ما به همراه پيامبر خدا به عيادت او رفتيم. ابو بكر و عمر هم در آن جمع بودند. چون بر او در آمديم ، ديديم همان گونه است كه به ما گفته شده بود. پيامبر خدا فرمود: «حالت چگونه است؟» .
گفت: هرچه مى خورم ، دفع مى كنم.
فرمود: «چرا به اين روز افتادى؟» .
گفت: اى پيامبر خدا! روزى به تو برخوردم . مشغول خواندن نماز مغرب بودى و من هم به تو اقتدا كردم و سوره : «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» تا آخرش «نَارٌ حَامِيَةُم» را قرائت مى كردى. من گفتم: خدايا! اگر گناهى دارم كه به واسطه آن ، مرا در آخرت عذاب خواهى كرد ، كيفر آن را در همين دنيا به من بچشان. اين بلا بر من آمد كه مى بينى.
پيامبر خدا فرمود: «بد چيزى گفته اى. چرا از خدا درخواست نكردى كه در دنيا و در آخرت به تو نيكى دهد و از عذاب آتش ، نگاهت دارد؟!» .
پس، پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود كه اين گونه دعا كند. آن مرد هم چنان دعا كرد. و پيامبر صلي الله عليه و آله نيز همين گونه دعا كرد و او سرِحال شد و از جا برخاست ، چنان كه گويى بند از پايش باز شده باشد.
پيامبر خدا به عدّه اى از يارانش فرمود: «از برادرتان عيادت كنيد».
ما به همراه پيامبر خدا به عيادت او رفتيم. ابو بكر و عمر هم در آن جمع بودند. چون بر او در آمديم ، ديديم همان گونه است كه به ما گفته شده بود. پيامبر خدا فرمود: «حالت چگونه است؟» .
گفت: هرچه مى خورم ، دفع مى كنم.
فرمود: «چرا به اين روز افتادى؟» .
گفت: اى پيامبر خدا! روزى به تو برخوردم . مشغول خواندن نماز مغرب بودى و من هم به تو اقتدا كردم و سوره : «الْقَـارِعَةُ * مَا الْقَارِعَةُ» تا آخرش «نَارٌ حَامِيَةُم» را قرائت مى كردى. من گفتم: خدايا! اگر گناهى دارم كه به واسطه آن ، مرا در آخرت عذاب خواهى كرد ، كيفر آن را در همين دنيا به من بچشان. اين بلا بر من آمد كه مى بينى.
پيامبر خدا فرمود: «بد چيزى گفته اى. چرا از خدا درخواست نكردى كه در دنيا و در آخرت به تو نيكى دهد و از عذاب آتش ، نگاهت دارد؟!» .
پس، پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود كه اين گونه دعا كند. آن مرد هم چنان دعا كرد. و پيامبر صلي الله عليه و آله نيز همين گونه دعا كرد و او سرِحال شد و از جا برخاست ، چنان كه گويى بند از پايش باز شده باشد.
نمایش منبع
الإمام زين العابدين عليه السلام : قالَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله : ألا اُخبِرُكُم بِما يَكونُ بِهِ خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، وإذا كُرِبتُم وَاغتَمَمتُم دَعَوتُمُ اللّه َ بِهِ فَفَرَّجَ عَنكُم؟ قالوا : بَلى يا رَسولَ اللّه ِ .
قالَ : قولوا : «لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ رَبُّنا لا نُشرِكُ بِهِ شَيئا» ثُمَّ ادعوا بِما بَدا لَكُم .
قالَ : قولوا : «لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ رَبُّنا لا نُشرِكُ بِهِ شَيئا» ثُمَّ ادعوا بِما بَدا لَكُم .
امام زين العابدين عليه السلام : پيامبر خدا فرمود: «آيا به شما خبر دهم از چيزى كه خير دنيا و آخرت به آن است، و هرگاه ناراحت و اندوهگين شديد ، با آن خدا را بخوانيد و خداوند ، غم و رنج شما را بزدايد؟»
گفتند: بگو اى پيامبر خدا!
فرمود: «بگوييد: "لا إله إلاّ اللّه ربّنا ، لا نشرك به شيئاً ؛ جز خداى يكتا كه پروردگار ماست ، خدايى نيست و ما هيچ گونه به وى شِرك نمى ورزيم" . سپس ، هر دعايى كه خواستيد ، بكنيد».
گفتند: بگو اى پيامبر خدا!
فرمود: «بگوييد: "لا إله إلاّ اللّه ربّنا ، لا نشرك به شيئاً ؛ جز خداى يكتا كه پروردگار ماست ، خدايى نيست و ما هيچ گونه به وى شِرك نمى ورزيم" . سپس ، هر دعايى كه خواستيد ، بكنيد».
نمایش منبع
الإمام الصادق عليه السلام : كانَ عِلِيُّ بنُ الحُسَين عليه السلام يَدعو بِهذَا الدُّعاءِ :
اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ حُسنَ المَعيشَةِ ، مَعيشَةً أتَقَوّى بِها عَلى جَميعِ حَوائِجي ، وأتَوَصَّلُ بِها فِي الحَياةِ إلى آخِرَتي ، مِن غَيرِ أن تُترِفَني فيها فَأَطغى ، أو تُقتِرَ بِها عَلَيَّ فَأَشقى ، أوسِع عَلَيَّ مِن حَلالِ رِزقِكَ وأفِض عَلَيَّ مِن سَيبِ فَضلِكَ ؛
نِعمَةً مِنكَ سابِغَةً وعَطاءً غَيرَ مَمنونٍ ، ثُمَّ لا تَشغَلني عَن شُكرِ نِعمَتِكَ بِإِكثارٍ مِنها تُلهيني بَهجَتُهُ وتَفتِنّي زَهَراتُ زَهوَتِهِ ، ولا بِإِقلالٍ عَلَيَّ مِنها يَقصُرُ بِعَمَلي كَدُّهُ ويَملاَءُ صَدري هَمُّهُ ، أعطِني مِن ذلِكَ يا إلهي غِنىً عَن شِرارِ خَلقِكَ ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضوانَكَ ، وأعوذُ بِكَ يا إلهي مِن شَرِّ الدُّنيا وشَرِّ ما فيها . لا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا ولا فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ، أخرِجني مِن فِتنَتِها مَرضِيّا عَنّي مَقبولاً فيها عَمَلي إلى دارِ الحَيَوانِ ومَساكِنِ الأَخيارِ ، وأبدِلني بِالدُّنيَا الفانِيَةِ نَعيمَ الدّارِ الباقِيَةِ . اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن أزلِها وزِلزالِها ، وسَطَواتِ شَياطينِها وسَلاطينِها ونَكالِها ، ومِن بَغيِ مَن بَغى عَلَيَّ فيها . اللّهُمَّ مَن كادَني فَكِدهُ ومَن أرادَني فَأَرِدهُ ، وفُلَّ عَنّي حَدَّ مَن نَصَبَ لي حَدَّهُ ، وأطفِ عَنّي نارَ مَن شَبَّ لي وَقودَهُ ، وَاكفِني مَكرَ المَكَرَةِ وَافقَأ عَنّي عُيونَ الكَفَرَةِ ، وَاكفنِي هَمَّ مَن أدخَلَ عَلَيَّ هَمَّهُ ، وَادفَع عَنّي شَرَّ الحَسَدَةِ ، وَاعصِمني مِن ذلِكَ بِالسَّكينَةِ ، وألبِسني دِرعَكَ الحَصينَةَ ، وَاخبَأني في سِترِكَ الواقي ، وأصلِح لي حالي ، وصَدِّق قَولي بِفِعالي ، وبارِك لي في أهلي ومالي .
اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ حُسنَ المَعيشَةِ ، مَعيشَةً أتَقَوّى بِها عَلى جَميعِ حَوائِجي ، وأتَوَصَّلُ بِها فِي الحَياةِ إلى آخِرَتي ، مِن غَيرِ أن تُترِفَني فيها فَأَطغى ، أو تُقتِرَ بِها عَلَيَّ فَأَشقى ، أوسِع عَلَيَّ مِن حَلالِ رِزقِكَ وأفِض عَلَيَّ مِن سَيبِ فَضلِكَ ؛
نِعمَةً مِنكَ سابِغَةً وعَطاءً غَيرَ مَمنونٍ ، ثُمَّ لا تَشغَلني عَن شُكرِ نِعمَتِكَ بِإِكثارٍ مِنها تُلهيني بَهجَتُهُ وتَفتِنّي زَهَراتُ زَهوَتِهِ ، ولا بِإِقلالٍ عَلَيَّ مِنها يَقصُرُ بِعَمَلي كَدُّهُ ويَملاَءُ صَدري هَمُّهُ ، أعطِني مِن ذلِكَ يا إلهي غِنىً عَن شِرارِ خَلقِكَ ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضوانَكَ ، وأعوذُ بِكَ يا إلهي مِن شَرِّ الدُّنيا وشَرِّ ما فيها . لا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا ولا فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ، أخرِجني مِن فِتنَتِها مَرضِيّا عَنّي مَقبولاً فيها عَمَلي إلى دارِ الحَيَوانِ ومَساكِنِ الأَخيارِ ، وأبدِلني بِالدُّنيَا الفانِيَةِ نَعيمَ الدّارِ الباقِيَةِ . اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن أزلِها وزِلزالِها ، وسَطَواتِ شَياطينِها وسَلاطينِها ونَكالِها ، ومِن بَغيِ مَن بَغى عَلَيَّ فيها . اللّهُمَّ مَن كادَني فَكِدهُ ومَن أرادَني فَأَرِدهُ ، وفُلَّ عَنّي حَدَّ مَن نَصَبَ لي حَدَّهُ ، وأطفِ عَنّي نارَ مَن شَبَّ لي وَقودَهُ ، وَاكفِني مَكرَ المَكَرَةِ وَافقَأ عَنّي عُيونَ الكَفَرَةِ ، وَاكفنِي هَمَّ مَن أدخَلَ عَلَيَّ هَمَّهُ ، وَادفَع عَنّي شَرَّ الحَسَدَةِ ، وَاعصِمني مِن ذلِكَ بِالسَّكينَةِ ، وألبِسني دِرعَكَ الحَصينَةَ ، وَاخبَأني في سِترِكَ الواقي ، وأصلِح لي حالي ، وصَدِّق قَولي بِفِعالي ، وبارِك لي في أهلي ومالي .
امام صادق عليه السلام : على بن حسين عليهماالسلام اين دعا را مى خواند:
«بار خدايا! از تو نيكويىِ معشيت را درخواست مى كنم؛ معيشتى كه با آن بتوانم همه نيازهايم را برآورم، و بدان وسيله ، در اين زندگى به آخرتم نايل آيم؛ نه آن چنان مرا در آن غوطه ور سازى كه دچار طغيان شوم، و نه آن سان بر من تنگ گيرى كه به رنج و سختى بيفتم، از روزىِ حلالت به من گشايش ده و از باران فضلت بر من بريزان. نعمتى بى نقض و دَهِشى بى وقفه از جانب خودت [به من ارزانى دار] ؛ امّا نه چندان بر آن بيفزاى كه خرّمى اش مرا به خود سرگرم سازد و شكوه و زيبايى اش فريفته ام گردانَد و در نتيجه ، از شكر نعمتت بازمانم، و نه چندان آن را بر من بِكاه كه رنج تحصيلش باعث كوتاهى ام در عمل [وعبادت] شود و همّ و غمش سينه ام را پُر كند.
اى معبود من! از اين روزى ات آن قدر به من عطا فرما كه از بَدانِ خَلقت
بى نياز شوم و به وسيله آن ، به خشنودىِ (/ بهشتِ) رضوان تو نايل آيم.
پناه مى برم به تو ، اى معبود من! از شرّ دنيا و شرّ آنچه در دنياست. دنيا را بر من زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم قرار مده. مرا از اين سراى آزمايش ، در حالى به سراى زندگانى و سكونتگاه نيكان [آخرت [بِبَر كه از من ، خشنود باشى و اعمالم پذيرفته باشد ، و نعمت هاى آن سراى ماندگار را جايگزين اين دنياى فنا پذيرم كن.
بار خدايا! به تو پناه مى برم از سختى و بلاهاى دنيا و يورش هاى شياطين و سلاطين آن ، و تنبيه و مجازات هايش، و از زورگويى و ستمِ كسى كه در اين دنيا به من ستم كند و زورگويى كند.
بار خدايا! هركه برايم نقشه كشيد ، تو برايش نقشه بكش، و هركه قصد من كرد ، قصد او كن و تيغ آن كس را كه بر رويم تيغ كشيد، كُند كن و آتش آن كس را كه براى من آتش افروخت ، خاموش كن و دسيسه دسيسه گران را از من بگردان و چشم هاى كافران را از من ، كور گردان و بدسِگالى كسى را كه نسبت به من در سر پرورانده ، از من دور كن و گزند بدخواهان (يا: شور چشمان) را از من دفع كن و با آرامش [خود] ، مرا از آن نگه دار و زره محكم خود را بر من بپوشان و مرا در پرده نگه دارنده ات پنهان بدار، حالم را نكو گردان و كردارم را مطابق گفتارم قرار ده و به خانواده ام و اموالم بركت عطا فرما.
«بار خدايا! از تو نيكويىِ معشيت را درخواست مى كنم؛ معيشتى كه با آن بتوانم همه نيازهايم را برآورم، و بدان وسيله ، در اين زندگى به آخرتم نايل آيم؛ نه آن چنان مرا در آن غوطه ور سازى كه دچار طغيان شوم، و نه آن سان بر من تنگ گيرى كه به رنج و سختى بيفتم، از روزىِ حلالت به من گشايش ده و از باران فضلت بر من بريزان. نعمتى بى نقض و دَهِشى بى وقفه از جانب خودت [به من ارزانى دار] ؛ امّا نه چندان بر آن بيفزاى كه خرّمى اش مرا به خود سرگرم سازد و شكوه و زيبايى اش فريفته ام گردانَد و در نتيجه ، از شكر نعمتت بازمانم، و نه چندان آن را بر من بِكاه كه رنج تحصيلش باعث كوتاهى ام در عمل [وعبادت] شود و همّ و غمش سينه ام را پُر كند.
اى معبود من! از اين روزى ات آن قدر به من عطا فرما كه از بَدانِ خَلقت
بى نياز شوم و به وسيله آن ، به خشنودىِ (/ بهشتِ) رضوان تو نايل آيم.
پناه مى برم به تو ، اى معبود من! از شرّ دنيا و شرّ آنچه در دنياست. دنيا را بر من زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم قرار مده. مرا از اين سراى آزمايش ، در حالى به سراى زندگانى و سكونتگاه نيكان [آخرت [بِبَر كه از من ، خشنود باشى و اعمالم پذيرفته باشد ، و نعمت هاى آن سراى ماندگار را جايگزين اين دنياى فنا پذيرم كن.
بار خدايا! به تو پناه مى برم از سختى و بلاهاى دنيا و يورش هاى شياطين و سلاطين آن ، و تنبيه و مجازات هايش، و از زورگويى و ستمِ كسى كه در اين دنيا به من ستم كند و زورگويى كند.
بار خدايا! هركه برايم نقشه كشيد ، تو برايش نقشه بكش، و هركه قصد من كرد ، قصد او كن و تيغ آن كس را كه بر رويم تيغ كشيد، كُند كن و آتش آن كس را كه براى من آتش افروخت ، خاموش كن و دسيسه دسيسه گران را از من بگردان و چشم هاى كافران را از من ، كور گردان و بدسِگالى كسى را كه نسبت به من در سر پرورانده ، از من دور كن و گزند بدخواهان (يا: شور چشمان) را از من دفع كن و با آرامش [خود] ، مرا از آن نگه دار و زره محكم خود را بر من بپوشان و مرا در پرده نگه دارنده ات پنهان بدار، حالم را نكو گردان و كردارم را مطابق گفتارم قرار ده و به خانواده ام و اموالم بركت عطا فرما.
نمایش منبع
تهذيب الأحكام عن أبي حمزةَ الثُّمالي : أخَذتُ هذَا الدُّعاءَ مِن أبي جَعفَر عليه السلام ، وكانَ يُسَمّيهِ الدُّعاءَ الجامِعَ:
بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
. . . أسأَ لُكَ اللّهُمَّ الرَّفاهِيَةَ في مَعيشَتي ما أبقَيتَني ، مَعيشَةً أقوى بِها عَلى
طاعَتِكَ وأبلُغُ بِها رِضوانَكَ ، وأصيرُ بِها مِنكَ إلى دارِ الحَيَوانِ غَدا .
اللّهُمَّ ارزُقني رِزقا حَلالاً يَكفيني ولا تَرزُقني رِزقا يُطغيني ، ولا تَبتَلِيَنّي بِفَقرٍ أشقى بِهِ مُضَيَّقا عَلَيَّ ، أعطِني حَظّا وافِرا في آخِرَتي ومَعاشا واسِعا هَنيئا مَريئا في دُنيايَ ، ولا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا ولا تَجعَل فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ، أجِرني من فِتنَتِها وَاجعَل عَمَلي فيها مَقبولاً وسَعيي فيها مَشكورا .
اللّهُمَّ ومَن أرادَني فيها بِسوءٍ فَأَرِدهُ ، ومَن كادَني فيها فَكِدهُ .
بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
. . . أسأَ لُكَ اللّهُمَّ الرَّفاهِيَةَ في مَعيشَتي ما أبقَيتَني ، مَعيشَةً أقوى بِها عَلى
طاعَتِكَ وأبلُغُ بِها رِضوانَكَ ، وأصيرُ بِها مِنكَ إلى دارِ الحَيَوانِ غَدا .
اللّهُمَّ ارزُقني رِزقا حَلالاً يَكفيني ولا تَرزُقني رِزقا يُطغيني ، ولا تَبتَلِيَنّي بِفَقرٍ أشقى بِهِ مُضَيَّقا عَلَيَّ ، أعطِني حَظّا وافِرا في آخِرَتي ومَعاشا واسِعا هَنيئا مَريئا في دُنيايَ ، ولا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا ولا تَجعَل فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ، أجِرني من فِتنَتِها وَاجعَل عَمَلي فيها مَقبولاً وسَعيي فيها مَشكورا .
اللّهُمَّ ومَن أرادَني فيها بِسوءٍ فَأَرِدهُ ، ومَن كادَني فيها فَكِدهُ .
تهذيب الاحكام ـ به نقل از ابو حمزه ثمالى ـ : اين دعا را از امام باقر عليه السلام كه آن را دعاى جامع مى ناميد، فرا گرفتم:
«به نام خداوند مهرگستر مهربان... بار خدايا! از تو درخواست مى كنم كه تا زنده هستم، زندگى ام را در رفاه و آسايش قرار دهى، به طورى كه با آن
بر طاعت تو توانا باشم و به خشنودى (/ بهشت) تو نايل آيم و فردا[ى قيامت [از جانب تو به سراى زندگانى [بهشت] بروم.
بار خدايا! روزى حلالى نصيبم كن كه در حدّ كفايت من باشد و رزقى كه مرا به سركشى بكشاند ، روزى ام مكن و به فقرى گرفتارم مساز كه باعث رنج و سختى من گردد، در آخرت ، بهره اى فراوان عطايم كن و در دنيا ، زندگى فراخ و خوش و گوارا. دنيا را بر من زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم قرار مده. مرا از فتنه آن ، در پناه خود دار و اعمالم را در آن ، بپذير و تلاشم را در آن ، شايان تقدير قرار ده.
بار خدايا! هركس در دنيا نسبت به من قصد سوء كرد ، تو قصد او كن و هركس در آن برايم نقشه كشيد ، برايش نقشه بكش.
«به نام خداوند مهرگستر مهربان... بار خدايا! از تو درخواست مى كنم كه تا زنده هستم، زندگى ام را در رفاه و آسايش قرار دهى، به طورى كه با آن
بر طاعت تو توانا باشم و به خشنودى (/ بهشت) تو نايل آيم و فردا[ى قيامت [از جانب تو به سراى زندگانى [بهشت] بروم.
بار خدايا! روزى حلالى نصيبم كن كه در حدّ كفايت من باشد و رزقى كه مرا به سركشى بكشاند ، روزى ام مكن و به فقرى گرفتارم مساز كه باعث رنج و سختى من گردد، در آخرت ، بهره اى فراوان عطايم كن و در دنيا ، زندگى فراخ و خوش و گوارا. دنيا را بر من زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم قرار مده. مرا از فتنه آن ، در پناه خود دار و اعمالم را در آن ، بپذير و تلاشم را در آن ، شايان تقدير قرار ده.
بار خدايا! هركس در دنيا نسبت به من قصد سوء كرد ، تو قصد او كن و هركس در آن برايم نقشه كشيد ، برايش نقشه بكش.
نمایش منبع
الإمام زين العابدين عليه السلام : اللّهُمَّ قَد تَعلَمُ ما يُصلِحُني مِن أمرِ دُنيايَ وآخِرَتي ، فَكُن بِحَوائِجي حَفِيّا .
امام زين العابدين عليه السلام : بار خدايا! تو مى دانى كه كار دنيا و آخرتِ مرا چه چيز به صلاح مى آورد . پس حاجت هايم را عطا فرما.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : اللّهُمَّ أعطِني كُلَّ سُؤلي ، وَاقضِ لي حَوائِجي ، ولا تَمنَعنِي الإِجابَةَ وقَد ضَمِنتَها لي ، ولا تَحجُب دُعائي عَنكَ وقَد أمَرتَني بِهِ ، وَامنُن عَلَيَّ بِكُلِّ ما يُصلِحُني في دُنيايَ وآخِرَتي ؛ ما ذَكَرتُ مِنهُ وما نَسيتُ ، أو أظهَرتُ أو أخفَيتُ ، أو أعلَنتُ أو أسرَرتُ .
امام زين العابدين عليه السلام : بار خدايا! همه درخواست هايم را به من عطا فرما، حوايجم را برآور و اجابت را كه برايم تضمين كرده اى ، از من دريغ مكن و دعايم را كه تو خود به آن دستور داده اى ، از درگاهت محجوب مگردان و هر آنچه را كه سبب اصلاح من در دنيا و آخرتم شود ، به من عطا فرما ؛ چه آنهايى را كه ياد كردم و يا فراموش نمودم، چه آنهايى را كه اظهار كردم و يا نهان داشتم، چه آنهايى را كه آشكارا گفتم و يا در دل ، بيان داشتم.
نمایش منبع
الإمام الصادق عليه السلام ـ مِن دُعاءٍ عَلَّمَهُ يونُسَ بنَ عَمّار ـ : أعطِني مِن خَيرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ما أنتَ أهلُهُ ، وَاصرِف عَنّي مِن شَرِّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ما أنتَ أهلُهُ .
امام صادق عليه السلام ـ بخشى از دعايى كه امام عليه السلام به يونس بن عمّار آموخت ـ : از نيكى دنيا و آخرت ، آنچه را كه تو اهل آنى ، به من عطا فرما و از بدى دنيا و آخرت نيز ، آنچه را كه تو اهل آنى ، از من بگردان.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ مِن دُعائِهِ في زِيارَةِ الحُسَينِ عليه السلام عِندَ وَداعِهِ ـ : اللّهُمَّ لا تَشغَلني فِي الدُّنيا عَن شُكرِ نِعمَتِكَ ، ولا بِإِكثارٍ فيها فَتُلهِيَني عَجائِبُ بَهجَتِها وتَفتِنَني زَهرَتُها ، ولا بِإِقلالٍ يُضِرُّ بِعَمَلي ضَرُّهُ ويَملاَءُ صَدري هَمُّهُ ، أعطِني مِن ذلِكَ غِنىً عَن شِرارِ خَلقِكَ ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضاكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
امام صادق عليه السلام ـ از دعاى ايشان در زيارت خداحافظى با امام حسين عليه السلام ـ : بار خدايا! در دنيا مرا از گزاردن شكر نعمت هايت باز مدار، نه چندان در دنيا فزونى ام بخش كه شُكوه خيره كننده آن ، مرا سرگرم سازد و زرق و برقش فريفته ام گرداند، و نه چندان تهى دستم كن كه به عملم لطمه بزند و دغدغه اش ذهنم را پُر كند ؛ [بلكه] از آن به اندازه اى به من ببخش كه از بَدانِ خلقت بى نيازم گرداند و در حدّى باشد كه با آن ، به خشنودى تو دست يابم، اى مهربان ترينِ مهربانان!
نمایش منبع
الكافي عن محمّد الجعفي عن أبيه : كُنتُ كَثيرا ما أشتَكي عَيني ، فَشَكَوتُ ذلِكَ إلى أبي عَبدِاللّه عليه السلام ، فَقالَ : ألا اُعَلِّمُكَ دُعاءً لِدُنياكَ وآخِرَتِكَ وبَلاغا لِوَجَعِ عَينَيكَ؟ قُلتُ : بَلى ، قالَ : تَقولُ في دُبُرِ الفَجرِ ودُبُرِ المَغرِبِ :
اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد عَلَيكَ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجعَلِ النّورَ في بَصَري ، وَالبَصيرَةَ في ديني ، وَاليَقينَ في قَلبي ، وَالإِخلاصَ في عَمَلي ، وَالسَّلامَةَ في نَفسي ، وَالسَّعَةَ في رِزقي ، وَالشُّكرَ لَكَ أبَدا ما أبقَيتَني .
اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد عَلَيكَ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجعَلِ النّورَ في بَصَري ، وَالبَصيرَةَ في ديني ، وَاليَقينَ في قَلبي ، وَالإِخلاصَ في عَمَلي ، وَالسَّلامَةَ في نَفسي ، وَالسَّعَةَ في رِزقي ، وَالشُّكرَ لَكَ أبَدا ما أبقَيتَني .
الكافى ـ به نقل از محمّد جعفى از پدرش ـ : من بسيار به چشم درد مبتلا مى شدم. از آن ، به امام صادق عليه السلام شكايت كردم . فرمود: «آيا دعايى براى دنيا و آخرتت و بهبود درد چشمانت به تو نياموزم؟» .
گفتم: چرا.
فرمود: «در تعقيب نماز صبح و مغرب مى گويى:
بار خدايا! به حقّ محمّد و آل محمّد بر تو ، از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و در ديده ام نور قرار ده، در دينم بينش، در دلم يقين، در كردارم اخلاص، در روانم سلامت و در روزى ام گشايش، و اين كه تا زنده ام ، همواره سپاس گزارِ تو باشم.
گفتم: چرا.
فرمود: «در تعقيب نماز صبح و مغرب مى گويى:
بار خدايا! به حقّ محمّد و آل محمّد بر تو ، از تو درخواست مى كنم كه بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و در ديده ام نور قرار ده، در دينم بينش، در دلم يقين، در كردارم اخلاص، در روانم سلامت و در روزى ام گشايش، و اين كه تا زنده ام ، همواره سپاس گزارِ تو باشم.
نمایش منبع
الكافي عن عبد الرّحمن بن سَيابَة : قُلتُ لاِءَبي عَبدِ اللّه عليه السلام : أدعو وأنا ساجِدٌ؟ فَقالَ : نَعَم ، فَادعُ لِلدُّنيا وَالآخِرَةِ ، فَإِنَّهُ رَبُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
الكافى ـ به نقل از عبدالرحمان بن سَيابه ـ : به امام صادق عليه السلام گفتم: در حال سجده دعا كنم؟
فرمود: «آرى. براى دنيا و آخرت ، دعا كن؛ زيرا كه او خداوندگار دنيا و آخرت است».
فرمود: «آرى. براى دنيا و آخرت ، دعا كن؛ زيرا كه او خداوندگار دنيا و آخرت است».
نمایش منبع
الكافي عن عليّ بن مَهزِيار : كَتَبَ مُحَمَّدُ بنُ إبراهيم إلى أبِي الحَسَنِ عليه السلام : إن رَأَيتَ
يا سَيِّدي أن تُعَلِّمَني دُعاءً أدعو بِهِ في دُبُرِ صَلاتي يَجمَعُ اللّه ُ بِهِ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
فَكَتَبَ عليه السلام : تَقولُ :
أعوذُ بِوَجهِكَ الكَريمِ ، وعِزَّتِكَ الَّتي لا تُرامُ ، وقُدرَتِكَ الَّتي لا يَمتَنِعُ مِنها شَيءٌ ، مِن شَرِّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، ومِن شَرِّ الأَوجاعِ كُلِّها .
يا سَيِّدي أن تُعَلِّمَني دُعاءً أدعو بِهِ في دُبُرِ صَلاتي يَجمَعُ اللّه ُ بِهِ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .
فَكَتَبَ عليه السلام : تَقولُ :
أعوذُ بِوَجهِكَ الكَريمِ ، وعِزَّتِكَ الَّتي لا تُرامُ ، وقُدرَتِكَ الَّتي لا يَمتَنِعُ مِنها شَيءٌ ، مِن شَرِّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، ومِن شَرِّ الأَوجاعِ كُلِّها .
الكافى ـ به نقل از على بن مهزيار ـ : محمّد بن ابراهيم به ابوالحسن عليه السلام نوشت: سرورم! اگر صلاح مى دانى ، دعايى به من بياموز كه در تعقيبِ نمازم بخوانم
و خداوند به واسطه آن ، خير دنيا و آخرت را به من بدهد.
امام عليه السلام نوشت: مى گويى:
«به ذات بزرگوار تو، و به اقتدار شكست ناپذير تو، و به قدرتت كه هيچ چيز از آن سر بر نمى تابد ، پناه مى برم از بدى دنيا و آخرت و از بدى همه دردها».
و خداوند به واسطه آن ، خير دنيا و آخرت را به من بدهد.
امام عليه السلام نوشت: مى گويى:
«به ذات بزرگوار تو، و به اقتدار شكست ناپذير تو، و به قدرتت كه هيچ چيز از آن سر بر نمى تابد ، پناه مى برم از بدى دنيا و آخرت و از بدى همه دردها».
نمایش منبع
الكافي عن هِلقامِ بن أبي هِلقام : أتَيتُ أبا إبراهيم عليه السلام فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، عَلِّمني دُعاءً جامِعا لِلدُّنيا وَالآخِرَةِ وأوجِز .
فَقالَ : قُل في دُبُرِ الفَجرِ إلى أن تَطلُعَ الشَّمسُ : سُبحانَ اللّه ِ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّه َ وأسأَ لُهُ مِن فَضلِهِ .
قالَ هِلقام : ولَقَد كُنتُ مِن أسوَاَء أهلِ بَيتي حالاً ، فَما عَلِمتُ حَتّى أتاني ميراثٌ مِن قِبَلِ رَجُلٍ ما ظَنَنتُ أنَّ بَيني وبَينَهُ قَرابَةً ، وإنِّي اليَومَ لَمِن أيسَرِ أهلِ بَيتي ، وما ذلِكَ إلاّ مِمّا عَلَّمَني مَولايَ العَبدُ الصّالِح عليه السلام .
فَقالَ : قُل في دُبُرِ الفَجرِ إلى أن تَطلُعَ الشَّمسُ : سُبحانَ اللّه ِ العَظيمِ وبِحَمدِهِ ، أستَغفِرُ اللّه َ وأسأَ لُهُ مِن فَضلِهِ .
قالَ هِلقام : ولَقَد كُنتُ مِن أسوَاَء أهلِ بَيتي حالاً ، فَما عَلِمتُ حَتّى أتاني ميراثٌ مِن قِبَلِ رَجُلٍ ما ظَنَنتُ أنَّ بَيني وبَينَهُ قَرابَةً ، وإنِّي اليَومَ لَمِن أيسَرِ أهلِ بَيتي ، وما ذلِكَ إلاّ مِمّا عَلَّمَني مَولايَ العَبدُ الصّالِح عليه السلام .
الكافى ـ به نقل از هلقام بن ابى هلقام ـ : خدمت ابو ابراهيم (امام كاظم) عليه السلام رسيدم و گفتم: فدايت شوم! دعايى به من بياموز كه جامع دنيا و آخرت باشد و كوتاه بياموز.
فرمود: «پس از نماز صبح تا طلوع خورشيد بگو: "منزّه است خداى بزرگ ، و ستايش ، مخصوص اوست. از خدا آمرزش مى طلبم و از فضل او مسئلت مى كنم».
وضع زندگى من از همه فاميلم بدتر بود ؛ امّا [در اثر خواندن اين دعا [ناگهان ارثيه اى از جانب مردى به من رسيد كه گمان نمى كردم بين من و او خويشاوندى اى باشد و امروز ، من از ثروتمندترين افراد خاندانم هستم. اين نبود ، مگر به بركت دعايى كه مولايم ، عبد صالح ، به من آموخت.
فرمود: «پس از نماز صبح تا طلوع خورشيد بگو: "منزّه است خداى بزرگ ، و ستايش ، مخصوص اوست. از خدا آمرزش مى طلبم و از فضل او مسئلت مى كنم».
وضع زندگى من از همه فاميلم بدتر بود ؛ امّا [در اثر خواندن اين دعا [ناگهان ارثيه اى از جانب مردى به من رسيد كه گمان نمى كردم بين من و او خويشاوندى اى باشد و امروز ، من از ثروتمندترين افراد خاندانم هستم. اين نبود ، مگر به بركت دعايى كه مولايم ، عبد صالح ، به من آموخت.
نمایش منبع
الإمام عليّ عليه السلام : كانَ رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله إذا أمسى قالَ : «. . . اللّهُمَّ إنَّكَ بِجَميعِ حاجَتي عالِمٌ ، وإنَّكَ عَلى جَميعِ نُجحِها قادِرٌ ، اللّهُمَّ أنجِحِ اللَّيلَةَ كُلَّ حاجَةٍ لي ، ولا تَزِدني في دُنيايَ ، ولا تَنقُصني في آخِرَتي» ، وإذا أصبَحَ قالَ مِثلَ ذلِكَ .
امام على عليه السلام : پيامبر خدا ، شب كه مى شد، مى گفت: «... بار خدايا! تو از همه حاجت هايم آگاهى و به برآوردن همه آنها توانايى. بار خدايا! امشب هر حاجتى كه دارم ، برآورده ساز و در دنيايم ميفزاى و از آخرتم مكاه...» . صبح كه مى شد نيز چنين دعايى مى كرد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ فِي الدُّعاءِ ـ : اللّهُمَّ لا تَجعَلِ الدُّنيا لي سِجنا ، ولا فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ،
أعوذُ بِكَ مِن دُنيا تَحرِمُنِي الآخِرَةَ ، ومِن أمَلٍ يَحرِمُنِي العَمَلَ ، ومِن حَياةٍ تَحرِمُني خَيرَ المَماتِ .
أعوذُ بِكَ مِن دُنيا تَحرِمُنِي الآخِرَةَ ، ومِن أمَلٍ يَحرِمُنِي العَمَلَ ، ومِن حَياةٍ تَحرِمُني خَيرَ المَماتِ .
امام على عليه السلام ـ دعا ـ : بار خدايا! دنيا را برايم زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم مساز. به تو از دنيايى كه مرا از آخرت محروم گرداند و از اميدى كه
مرا از عمل باز بدارد، و از زندگى اى كه مرا از بهترين مُردن محروم سازد ، به تو پناه مى برم».
مرا از عمل باز بدارد، و از زندگى اى كه مرا از بهترين مُردن محروم سازد ، به تو پناه مى برم».
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685