کتابخانه احادیث شیعه

حجّ اهل بيت عليهم السلام

عبداللّه بن عبيد بن عُمير: حسن بن على عليه السلام، بيست و پنج بار پياده به حج رفت، در حالى كه اسبان اصيل همراه او بودند.
نمایش منبع
مصعب بن عبداللّه : حسين عليه السلام بيست و پنج بار پياده به حج رفت.
نمایش منبع
زمخشرى: حسين بن على عليه السلام را ديدند كه خانه خدا را طواف مى كند و سپس به مقام مى رود و نماز مى گزارَد و آن گاه گونه اش را بر مقام مى نهد و مى گريد و مى گويد: بنده ناچيز تو به درگاهت آمده است... گداى تو به درگاهت آمده است... مسكين تو به درگاهت آمده است و اين سخن را بارها تكرار مى كرد.
نمایش منبع
امام باقر عليه السلام: على بن الحسين عليه السلام شترى داشت كه بيست و دو بار با آن به حج رفته بود و هرگز آن را شلاّقى نزد. امام باقر عليه السلاممى فرمايد: پس از رحلت امام على بن الحسين عليه السلام، بى آن كه ما بفهميم، آن شتر خارج شد. يكى از خادمان يا غلامان ما خبر آورد كه شتر بر گور على بن الحسين عليه السلامرفته و گردن خود را به خاك مى مالد و مى نالد. من گفتم: آن را دريابيد و پيش از آن كه آن را بشناسند و ببينند نزد ما بياوريد. ابو جعفر عليه السلاممى فرمايد: اين شتر، هرگز قبر را نديده بود.
نمایش منبع
سفيان بن عيينه: على بن الحسين بن على بن ابى طالب عليه السلامحج گزارد و چون احرام بست و مركبش آماده گشت، رنگش زرد شد و لرزه بر اندامش افتاد و نتوانست لبّيك گويد. عرض شد: چرا لبّيك نمى گويى؟ فرمود: مى ترسم بگويم لبّيك و خداوند بفرمايد: لا لبّيك. عرض شد: ولى بايد لبّيك گويى. سفيان مى گويد: چون لبّيك گفت، بيهوش شد و از مركب به زير افتاد و پيوسته همين حال را داشت تا حجّش را گزارْد.
نمایش منبع
افلح، غلام امام باقر عليه السلام: با سرورم به سوى حج رفتيم. چون امام عليه السلام به مسجد در آمد و به خانه خدا نگريست، گريست تا صدايش بالا گرفت. عرض كردم: پدر و مادرم فداى تو باد، اگر ممكن است صداى خود را پايين بياور كه مردم به تو مى نگرند. حضرت گريست و فرمود: عجب! چرا گريه نكنم، شايد كه خدا با رحمت خود به من بنگرد و نزد او رستگارى يابم. سپس خانه خدا را طواف كرد و نزد مقام نماز خواند و هنگامى كه سر از سجده برداشت، جايگاهش از اشك خيس شده بود.
نمایش منبع
قاسم بن حسين نيشابورى: امام باقر را ديدم كه هنگام ايستادن در موقف دو دستش را دراز كرد و همچنان دو دست او دراز بود تا از موقف بيرون آمد. من هيچ كس را در اين كار از او تواناتر نديدم.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات مالِكُ بنُ أنَسٍ : كُنتُ أدخُلُ عَلَى الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليهماالسلامفَيُقَدِّمُ لي مِخَدَّةً ويَعرِفُ لي قَدرًا ويَقولُ : يا مالِكُ ، إنّي اُحِبُّكَ ، فَكُنتُ اُسَرُّ بِذلِكَ وأحمَدُ اللّه َ عَلَيهِ . وكانَ عليه السلام لا يَخلو مِن إحدى ثَلاثِ خِصالٍ : إمّا صائِمًا وإمّا قائِمًا وإمّا ذاكِرًا ، وكانَ مِن عُظَماءِ العُبّادِ وأكابِرِ الزُّهّادِ الَّذين يَخشَونَ اللّه َ عَزَّوجَلَّ ، وكانَ كَثيرَ الحَديثِ ، طَيِّبَ المُجالَسَةِ ، كَثيرَ الفَوائِدِ ، فَإِذا قالَ : قالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله اخضَرَّ مَرَّةً واصفَرَّ اُخرى حَتّى يُنكِرُهُ مَن يَعرِفُهُ . ولَقَد حَجَجتُ مَعَهُ سَنَةً ، فَلَمَّا استَوَت بِهِ راحِلَتُهُ عِندَ الإِحرامِ كانَ كُلَّما هَمَّ بِالتَّلبِيَةِ انقَطَعَ الصَّوتُ في حَلقِهِ وكادَ يَخِرُّ مِن راحِلَتِهِ ، فَقُلتُ: قُل يَا بنَ رَسولِ اللّه ِ، فَلابُدَّ لَكَ مِن أن تَقولَ . فَقالَ عليه السلام : يَا بنَ أبي عامِرٍ ، كَيفَ أجسُرُ أن أقولَ : لَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ ، وأخشى أن يَقولَ عَزَّوجَلَّ [لي] : لا لَبَّيكَ ولا سَعدَيكَ حديث .
مالك بن انس: من بر امام صادق جعفر بن محمّد وارد مى شدم و حضرت عليه السلامبراى من پشتى مى آورد و به من زياد احترام مى نهاد و مى فرمود: اى مالك! من تو را دوست دارم. من شاد مى شدم و خداى را بر آن سپاس مى گزاردم. حضرت عليه السلاماز يكى از اين سه حالت بيرون نبود: يا روزه بود يا به عبادت ايستاده بود و يا ذكر مى گفت. امام عليه السلام از بزرگترين عابدان و زاهدانى بود كه از خداوند عزّوجل مى هراسند. او فراوان حديث مى گفت و خوش مجلس بود و فايده بسيار مى رسانْد. هرگاه مى گفت: «پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود»، رنگ پوستش يك بار سبز و بار ديگر چنان زرد مى شد كه هر كه او را مى شناخت، ديگر چهره اش را به جا نمى آورْد. سالى در خدمت ايشان حج گزاردم، چون هنگام احرام بر مركبش سوار شد، هرگاه آهنگ گفتن لبّيك مى كرد صدا از حلقومش بيرون نمى آمد و نزديك بود از مركب به زير افتد. عرض كردم: بگو، اى فرزند رسول اللّه ! تو ناگزير بايد لبّيك بگويى. امام عليه السلام فرمود: اى فرزند ابى عامر! من چگونه جسارت كنم بگويم: لبّيك، اللّهم لبّيك، در حالى كه مى هراسم خداوند بفرمايد: نه لبّيك و نه سعديك.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات عَلِيُّ بنُ مَهزِيارَ : رَأَيتُ أبا جَعفَرٍ الثّانِيَ عليه السلامفي سَنَةِ مِائَتَينِ وخَمسٍ وعِشرينَ حديث وَدَّعَ البَيتَ بَعدَ ارتِفاعِ الشَّمسِ، وطافَ بِالبَيتِ يَستَلِمُ الرُّكنَ اليَمانِيَّ
في كُلِّ شَوطٍ ، فَلَمّا كانَ فِي الشَّوطِ السّابِعِ استَلَمَهُ وَاستَلَمَ الحَجَرَ ومَسَحَ بِيَدِهِ ثُمَّ مَسَحَ وَجهَهُ بِيَدِهِ ، ثُمَّ أتَى المَقامَ فَصَلّى خَلفَهُ رَكعَتَينِ ، ثُمَّ خَرَجَ إلى دُبُرِ الكَعبَهِ إلَى المُلتَزَمِ فَالتَزَمَ البَيتَ وكَشَفَ الثَّوبَ عَن بَطنِهِ ثُمَّ وَقَفَ عَلَيهِ طَويلاً يَدعو ، ثُمَّ خَرَجَ مِن بابِ الحَنّاطينَ وتَوَجَّهَ .
قالَ : فَرَأَيتُهُ في سَنَةِ سَبعَ عَشرَةَ ومِائَتَينِ وَدَّعَ البَيتَ لَيلاً ، يَستَلِمُ الرُّكنَ اليَمانِيَّ والحَجَرَ الأَسوَدَ في كُلِّ شَوطٍ ، فَلَمّا كانَ فِي الشَّوطِ السّابِعِ التَزَمَ البَيتَ في دُبُرِ الكَعبَةِ قَريبًا مِنَ الرُّكنِ اليَمانِيِّ وفَوقَ الحَجَرِ المُستَطيلِ وكَشَفَ الثَّوبَ عَن بَطنِهِ، ثُمَّ أتَى الحَجَرَ فَقَبَّلَهُ ومَسَحَهُ وخَرَجَ إلَى المَقامِ فَصَلّى خَلفَهُ ، ثُمَّ مَضى ولَم يَعُد إلَى البَيتِ ، وكانَ وُقوفُهُ عَلَى المُلتَزَمِ بِقَدرِ ما طافَ بَعضُ أصحابِنا سَبعَةَ أشواطٍ وبَعضُهُم ثَمانِيَةً حديث .
على بن مهزيار: امام جواد عليه السلام را در سال دويست و پانزده، حديث ديدم كه پس از بالا آمدن آفتاب، از خانه خدا، وداع كرد و به طواف خانه خدا پرداخت و در هر شوط، ركن يمانى را استلام مى كرد و چون شوط هفتم رسيد، آن را با حجر الاسود استلام كرد و با دستش آن را به سود و آن گاه دستش را به صورتش كشيد، سپس به مقام رفت و در پشت آن، دو ركعت نماز گزارد، آن گاه به ملتَزَم در پشت كعبه رفت و به كعبه چسبيد و شكم خود را برهنه كرد و در همين حال مدّتى طولانى به دعا پرداخت، سپس از درِ حنّاطين بيرون شد و رفت.
على بن مهزيار مى گويد: در سال دويست و هفده، امام عليه السلام را ديدم كه شبانه، بيت اللّه را وداع مى كند و در هر شوط، ركن يمانى و حجر الاسود را استلام مى كند و چون به شوط هفتم رسيد، در پشت كعبه، نزديك ركن يمانى و بالاى سنگ مستطيل، ملتَزِم بيت شد و شكمش را برهنه كرد، سپس به سوى سنگ آمد و آن را بوسيد و مسحش كرد و به سوى مقام رفت و در پشت آن، نماز گزارد، آن گاه رفت و ديگر به بيت بازنگشت. ايستادن او در ملتَزَم، به قدر هفت شوط طواف برخى از اصحاب ما و يا هشت شوط بعضى ديگر، بود.
نمایش منبع
محمّد بن عثمان عَمْرى: به خدا، صاحب اين امر [حضرت ولى عصر (عج)]، در موسمِ (حج) هر ساله حضور مى يابد و مردم را مى بيند و آنها را مى شناسد و مردم هم او را مى بينند ولى نمى شناسندش.
نمایش منبع
حدیث روز

امام علی عليه ‏السلام:

ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ؛

چه بسيار است عبرتها و چه اندک است عبرت گرفتن.

نهج البلاغه، حكمت 297

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685