- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج13
- حرام بودن هديه دادن به كارگزاران حكومتى
حرام بودن هديه دادن به كارگزاران حكومتى
نمایش منبع
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هدايايى كه به كارگزاران پيشكش مى شود، خيانت است.
نمایش منبع
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هدايايى كه به كارگزاران داده مى شود، همگى حرام است.
نمایش منبع
عنه صلى الله عليه و آله : مَن شَفَعَ لأخيهِ شَفاعَةً فأهدى لَهُ هَدِيَّةً علَيها فقَبِلَها مِنهُ ، فَقد أتى بابا عَظيما مِن أبوابِ الرِّبا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس براى برادر خود وساطتى بكند و او به خاطر آن وساطت برايش هديه اى ببرد و او آن هديه را بپذيرد، هر آينه به دَرِ بزرگى از درهاى ربا وارد شده است.
نمایش منبع
عنه صلى الله عليه و آله : يا عليُّ ، إنَّ القَومَ سَيُفْتَنونَ بِاموالِهِم ، و يَمُنُّونَ بدِينِهِم على ربِّهِم ، و يَتَمَنَّونَ رَحمَتَهُ ، و يَأمَنُونَ سَطوَتَهُ ،
و يَستَحِلُّونَ حَرامَهُ بِالشُّبُهاتِ الكاذِبَةِ ، و الأهواءِ السّاهِيَةِ ، فيَستَحِلُّونَ الخَمرَ بِالنَّبيذِ ، و السُّحتَ بِالهَدِيَّةِ ، و الرِّبا بِالبَيعِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى على! بزودى مسلمانان به اموالشان مفتون خواهند شد و به خاطر دين (ديندارى) شان بر خدا منّت نهند و آرزوى
رحمت او را كنند و از خشم او آسوده خاطر باشند و با شب اى دروغين و هوس هاى غفلت زا حرام او را حلال شمارند. پس، شراب را به نام نبيذ حلال مى كنند و رشوه را به نام هديه و ربا را به نام خريد و فروش.
نمایش منبع
صحيح البخاري : استَعمَلَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله رجُلاً مِن بَني أسَدٍ يُقال لَهُ ابنُ الاُتبِيّةِ على صَدَقَةٍ، فلَمّا قَدِمَ قالَ: هذا لَكُم و هذا اُهدِيَ لِي، فقامَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله عَلَى المِنبَرِ··· فحَمِدَ اللّه َ و أثنى علَيهِ ثُمّ قالَ: ما بالُ العامِلِ نَبعَثُهُ، فَيأتي فَيقولُ : هذا لَكَ و هذا لِي ؟! فهَلاّ جَلَسَ في بَيتِ أبِيهِ و اُمِّهِ فيَنظُرَ أ يُهدى لَهُ أم لا ؟ وَ الّذي نَفسي بِيَدِهِ لا يَأتي بشيءٍ إلاّ جاءَ بهِ يَومَ القِيامَةِ يَحمِلُهُ على رَقَبَتِهِ ، إن كانَ بَعيرا لَهُ رُغاءٌ أو بَقَرَةً لَها خُوارٌ أو شاةً تَيعَرُ .
صحيح البخارى : پيامبر صلى الله عليه و آله مردى از بنى اسد به نام ابن اُتبيّه . را مأمور جمع آورى زكات كرد.چون اموال زكات را آورد، عرض كرد: اين براى شماست و اين هم به خود من هديه شده است. رسول خدا صلى الله عليه و آله بر منبر ايستاد··· و پس از حمد و ثناى خداوند، فرمود: چه شده است كه كارگزار را مى فرستيم و وقتى مى آيد مى گويد: اين از آنِ توست و اين از آنِ من؟! چرا در خانه پدر و مادرش نمى نشيند تا ببيند آيا باز هم براى او هديه مى آورند يا نه؟! سوگند به آنكه جان من در دست اوست [آن كارگزار ]هيچ چيز بر ندارد مگر اينكه روز قيامت آن را بر دوش خود همى كشد، اگر چه اشترى خروشان، يا گاوى نعره زن، يا گوسفندى بَعْ بَعْ كن باشد.
نمایش منبع
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ و هُو يَتَبَرَّأُ مِنَ الظُّلمِ ـ : و أعجَبُ مِن ذلكَ طارِقٌ طَرَقَنا بمَلفوفَةٍ في وِعائها ، و مَعجونَةٍ شَنِئتُها ، كأنَّما عُجِنَت بِرِيقِ حَيَّةٍ أو قَيئِها! فقلتُ : أ صِلَةٌ أم زَكاةٌ أم صَدَقَةٌ ؟ فذلكَ مُحَرَّمٌ عَلَينا أهلَ البَيتِ ! فقالَ : لا ذا و لا ذاكَ ، و لكِنَّها هَدِيَّةٌ ، فقلتُ : هَبِلَتكَ الهَبُولُ ! أ عَن دِينِ اللّه ِ أتَيتَني
لِتَخدَعَني ؟ أ مُختَبِطٌ أنتَ أم ذو جِنَّةٍ ، أم تَهجُرُ ؟! و اللّه ِ لَو اُعطِيتُ الأقالِيمَ السَّبعَةَ بما تَحتَ أفلاكِها ، على أن أعصِيَ اللّه َ في نَملَةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعيرَةٍ ما فَعَلتُهُ ··· .
امام على عليه السلام ـ آنجا كه از ستمْ بيزارى مى جست ـ فرمود: و شگفت تر از اين، قصّه آن شخصى است كه شبانگاهى دَرِ خانه ما را كوبيد و در دستش ظرف سر پوشيده [پر از حلوايى لذيذ ]بود، چنان از آن مشمئز شدم كه گويى با آب دهان يا استفراغ مارى تهيه شده بود. به او گفتم: آيا اين صله است، يا زكات، يا صدقه؟ زيرا كه اينها بر ما خاندان
حرام است! گفت: نه اين است و نه آن، بلكه هديه است. گفتم: زن فرزند مرده (مادرت) بر تو بگريد! آيا از طريق دين خدا وارد شده اى تا مرا بفريبى؟ ابله شده اى، يا ديوانه، و يا هذيان مى گويى؟! سوگند به خدا كه اگر هفت اقليم را با آنچه در زير افلاك آنهاست به من دهند تا با بيرون كشيدن يك پوست جو از دهان مورچه اى خدا را نافرمانى كنم، هرگز نخواهم كرد··· .
نمایش منبع
عنه عليه السلام : أيُّما والٍ احتَجَبَ عَن حَوائجِ النّاسِ احتَجَبَ اللّه ُ يومَ القِيامَةِ عن حَوائجِهِ ، و إن أخَذَ هَدِيَّةً كانَ غُلولاً ، و إن أخَذَ رِشوَةً فهُو مُشرِكٌ .
امام على عليه السلام : هر حكمرانى كه به مردم امكان و اجازه ندهد تا مشكلات و نيازهاى خود را به گوش او برسانند، در روز قيامت خداوند نگذارد نيازهايش را به گوش او برساند و اگر[حكمرانى ]هديه اى بپذيرد آن خيانت باشد و اگر رشوه بگيرد مشرك است.
نمایش منبع
عنه عليه السلام
ـ في قولِهِ تعالى : «أكَّالُونَ للسُّحتِ» . ـ : هُوَ الرّجُلُ يَقضي لأخِيهِ الحاجَةَ ثُمّ يَقبَلُ هَدِيَّتَهُ .
امام على عليه السلام ـ درباره آيه «بسيار مال حرام مى خورند» ـ فرمود : مقصود كسى است كه مشكل برادر خود را برطرف كند و آنگاه هديه او را بپذيرد.
نمایش منبع
شرح نهج البلاغة عن نصر بن مزاحم : جاء عليٌّ عليه السلام حَتّى مَرَّ بالأنبار فَاستَقبَلَهُ ··· دَهاقينها .. ثمّ جاؤوا يَشتدّونَ معه و بَينَ يَدَيهِ و مَعَهُم بَراذِينُ، فقال عليه السلام : ما هذهِ الدَّوابُّ الّتي مَعَكُم ؟! و ما أرَدتُم بهذا الّذي صَنَعتُم ؟!
قالوا : أمّا هذا الّذي صَنَعنا فهُو خُلقٌ مِنّا نُعَظِّمُ بهِ الاُمَراءَ ، و أمّا هذهِ البَراذِينُ فهَدِيَّةٌ لكَ ، و قَد صَنَعنا لِلمُسلِمينَ طَعاما وَ هيّأنا لِدَوابِّكُم عَلَفا كَثيرا
فقالَ عليه السلام : أمّا هذا الّذي زَعَمتُم أنّهُ فِيكُم خُلقٌ تُعَظِّمونَ بهِ الاُمَراءَ ، فوَ اللّه ِ ما يَنفَعُ ذلكَ الاُمَراءَ ، و إنَّكُم لَتَشُقُّونَ بهِ على أنفُسِكُم و أبدانِكُم ، فلا تَعُودوا لَهُ
و أمّا دَوابُّكُم هذهِ فإن أحبَبتُم أن آخُذَها مِنكُم ، و أحسِبَها لَكُم مِن خَراجِكُم ، أخَذناها مِنكُم
و أمّا طَعامُكُمُ الّذي صَنَعتُم لَنا ، فإنّا نَكرَهُ أن نأكُلَ مِن أموالِكُم إلاّ بِثَمَنٍ
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، نَحنُ نُقَوِّمُهُ ثُمّ نَقبَلُ ثَمَنَهُ ؟ قالَ : إذاً لا تُقَوِّمونَهُ قِيمَتَهُ، نحنُ نَكتَفي بما هُو دُونَهُ
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، فإنّ لَنا مِن العَرَبِ مَواليَ و مَعارِفَ ، أ تَمنَعُنا أن نُهدي لَهُم أو تَمنَعُهُم أن يَقبَلوا مِنّا ؟ !
فقالَ : كُلُّ العَرَبِ لَكُم مَوالٍ ، و لَيس يَنبَغي لأحَدٍ مِنَ المُسلِمينَ أن يَقبَلَ هَدِيَّتَكُم ، و إن غَصَبَكُم أحَدٌ فأعلِمونا
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، إنّا نُحِبُّ أن تَقبَلَ هَدِيَّتَنا و كَرامَتَنا ، قالَ : ويحَكُم! فنَحنُ أغنى مِنكُم . و تَرَكَهُم و سارَ .
قالوا : أمّا هذا الّذي صَنَعنا فهُو خُلقٌ مِنّا نُعَظِّمُ بهِ الاُمَراءَ ، و أمّا هذهِ البَراذِينُ فهَدِيَّةٌ لكَ ، و قَد صَنَعنا لِلمُسلِمينَ طَعاما وَ هيّأنا لِدَوابِّكُم عَلَفا كَثيرا
فقالَ عليه السلام : أمّا هذا الّذي زَعَمتُم أنّهُ فِيكُم خُلقٌ تُعَظِّمونَ بهِ الاُمَراءَ ، فوَ اللّه ِ ما يَنفَعُ ذلكَ الاُمَراءَ ، و إنَّكُم لَتَشُقُّونَ بهِ على أنفُسِكُم و أبدانِكُم ، فلا تَعُودوا لَهُ
و أمّا دَوابُّكُم هذهِ فإن أحبَبتُم أن آخُذَها مِنكُم ، و أحسِبَها لَكُم مِن خَراجِكُم ، أخَذناها مِنكُم
و أمّا طَعامُكُمُ الّذي صَنَعتُم لَنا ، فإنّا نَكرَهُ أن نأكُلَ مِن أموالِكُم إلاّ بِثَمَنٍ
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، نَحنُ نُقَوِّمُهُ ثُمّ نَقبَلُ ثَمَنَهُ ؟ قالَ : إذاً لا تُقَوِّمونَهُ قِيمَتَهُ، نحنُ نَكتَفي بما هُو دُونَهُ
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، فإنّ لَنا مِن العَرَبِ مَواليَ و مَعارِفَ ، أ تَمنَعُنا أن نُهدي لَهُم أو تَمنَعُهُم أن يَقبَلوا مِنّا ؟ !
فقالَ : كُلُّ العَرَبِ لَكُم مَوالٍ ، و لَيس يَنبَغي لأحَدٍ مِنَ المُسلِمينَ أن يَقبَلَ هَدِيَّتَكُم ، و إن غَصَبَكُم أحَدٌ فأعلِمونا
قالوا : يا أميرَ المؤمنينَ ، إنّا نُحِبُّ أن تَقبَلَ هَدِيَّتَنا و كَرامَتَنا ، قالَ : ويحَكُم! فنَحنُ أغنى مِنكُم . و تَرَكَهُم و سارَ .
شرح نهج البلاغة ـ به نقل از نصر بن مزاحم ـ : امام على عليه السلام هنگامى كه در مسير شام از انبار گذشت، زمين داران انبار به ديدار آن حضرت رفتند و در حالى كه با خود تعدادى اسب تاتارى داشتند، در ركاب ايشان شروع به دويدن كردند . حضرت فرمود : اين ستورانى كه با خود داريد براى چيست؟ و مقصودتان از اين كارى كه كرديد چه بود؟
عرض كردند: اين كارى كه كرديم ، رسمى است كه اميران خود را با آن تعظيم و احترام مى كنيم و اين اسب ها را نيز براى شما هديه آورده ايم و براى مسلمانان نيز غذا تهيه كرده ايم و براى چهار پايانتان هم علوفه فراوانى آماده ساخته ايم
حضرت فرمود: امّا اينكه گفتيد اين رسم شماست كه با آن اميران خود را تعظيم و احترام مى كنيد، [بدانيد كه] به خدا سوگند اين رفتار به اميران شما سودى نمى رساند و شما نيز با اين كار جسم و جان خويش را به رنج مى اندازيد. پس ديگر اين كار را تكرار نكنيد
و اما اين ستوران شما، اگر دوست داريد آنها را از شما بپذيرم و به حساب خراجتان بگذارم آنها را از شما مى گيرم
و اما غذايى كه براى ما تهيّه كرده ايد، ما خوش نداريم كه از اموال شما چيزى بخوريم مگر در قبال پرداخت بهايش
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما آن را قيمت مى گذاريم و سپس بهايش را مى گيريم
حضرت فرمود: در اين صورت شما قيمت واقعى آن را نمى گوييد، بنا بر اين، ما به همان آذوقه اى كه خود داريم بسنده مى كنيم
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما در ميان عرب ها دوستان و آشنايانى داريم؛ آيا ما را از اينكه به آنان هم هديه دهيم يا آنان را از اينكه از ما هديه بپذيرند منع مى فرمايى؟!
حضرت فرمود : همه عرب ها دوستان شما هستند و هيچ مسلمانى نبايد هديه شما را بپذيرد و چنانچه كسى از شما به زور گرفت به ما اطلاع دهيد
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما دوست داريم كه شما هديه و بخشش ما را بپذيريد.حضرت فرمود: واى بر شما! ما از شما بى نيازتريم. پس آنان را ترك كرد و به راه خود ادامه داد.
عرض كردند: اين كارى كه كرديم ، رسمى است كه اميران خود را با آن تعظيم و احترام مى كنيم و اين اسب ها را نيز براى شما هديه آورده ايم و براى مسلمانان نيز غذا تهيه كرده ايم و براى چهار پايانتان هم علوفه فراوانى آماده ساخته ايم
حضرت فرمود: امّا اينكه گفتيد اين رسم شماست كه با آن اميران خود را تعظيم و احترام مى كنيد، [بدانيد كه] به خدا سوگند اين رفتار به اميران شما سودى نمى رساند و شما نيز با اين كار جسم و جان خويش را به رنج مى اندازيد. پس ديگر اين كار را تكرار نكنيد
و اما اين ستوران شما، اگر دوست داريد آنها را از شما بپذيرم و به حساب خراجتان بگذارم آنها را از شما مى گيرم
و اما غذايى كه براى ما تهيّه كرده ايد، ما خوش نداريم كه از اموال شما چيزى بخوريم مگر در قبال پرداخت بهايش
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما آن را قيمت مى گذاريم و سپس بهايش را مى گيريم
حضرت فرمود: در اين صورت شما قيمت واقعى آن را نمى گوييد، بنا بر اين، ما به همان آذوقه اى كه خود داريم بسنده مى كنيم
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما در ميان عرب ها دوستان و آشنايانى داريم؛ آيا ما را از اينكه به آنان هم هديه دهيم يا آنان را از اينكه از ما هديه بپذيرند منع مى فرمايى؟!
حضرت فرمود : همه عرب ها دوستان شما هستند و هيچ مسلمانى نبايد هديه شما را بپذيرد و چنانچه كسى از شما به زور گرفت به ما اطلاع دهيد
عرض كردند: اى امير مؤمنان! ما دوست داريم كه شما هديه و بخشش ما را بپذيريد.حضرت فرمود: واى بر شما! ما از شما بى نيازتريم. پس آنان را ترك كرد و به راه خود ادامه داد.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685