- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج9
- انواع آيات قرآن
انواع آيات قرآن
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّ القرآنَ نَزَلَ على خَمسةِ وُجوهٍ : حَلالٍ ، و حَرامٍ ، و مُحكَمٍ ، و مُتَشابِهٍ ، و أمثالٍ . فاعمَلُوا بالحَلالِ ، و دَعُوا الحَرامَ ، و اعمَلُوا بالمُحكَمِ ، و دَعُوا المُتَشابِهَ ، و اعتَبِرُوا بالأمثالِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : قرآن، بر پنج وجه نازل شده است: حلال و حرام و محكم و متشابه و مَثَلها. پس به حلال عمل كنيد و از حرام باز ايستيد و محكم را به كار بنديد و با متشابه كارى نداشته باشيد و از مَثَلها عبرت گيريد.
نمایش منبع
عنه صلى الله عليه و آله : اُنزِلَ القرآنُ على سَبعَةِ أحرُفٍ : آمِرٍ ، و زاجِرٍ، و تَرغيبٍ، و تَرهيبٍ، و جَدَلٍ، و قَصصٍ، و مَثَلٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : قرآن، بر هفت حرف نازل شده است: امر و نهى و ترغيب كردن و ترساندن و جدل و حكايات و مَثَل.
نمایش منبع
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى أنزلَ القرآنَ على سَبعَةِ أقسامٍ ، كُلٌّ مِنها شافٍ كافٍ ، و هي : أمرٌ ، و زَجرٌ ، و تَرغيبٌ ، و تَرهيبٌ ، و جَدَلٌ ، و مَثَلٌ ، و قَصصٌ . و في القرآنِ ناسِخٌ و مَنسوخٌ و مُحكَمٌ و مُتشابِهٌ ، و خاصٌّ و عامٌّ ، و مُقدَّمٌ و مُؤَخَّرٌ ، و عَزائمُ و رُخَصٌ ، و حَلالٌ و حَرامٌ ، و فَرائضُ و أحكامٌ ، و مُنقَطِعٌ و مَعطوفٌ ، و مُنقَطِعٌ غيرُ مَعطوفٍ، و حَرفٌ مَكانَ حَرفٍ
و مِنهُ ما لَفظُهُ خاصٌّ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ عامٌّ مُحتَمِلُ العُمومِ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ واحِدٌ و مَعناهُ جَمعٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ جَمعٌ و مَعناهُ واحِدٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ ماضٍ و مَعناهُ مُستَقبَلٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ علَى الخَبَرِ و مَعناهُ حِكايَةٌ عن قَومٍ آخَرَ ، و مِنهُ ما هُو باقٍ مُحرَّفٌ عن جِهَتِهِ، و مِنهُ ما هُو على خِلافِ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأويلُهُ في تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ قَبلَ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ بَعدَ تَنزيلِهِ . و مِنهُ آياتٌ بَعضُها في سُورَةٍ و تَمامُها في سُورَةٍ اُخرى ، و مِنهُ آياتٌ نِصفُها مَنسوخٌ و نِصفُها مَتروكٌ على حالِهِ ، و مِنهُ آياتٌ مُختَلِفَةُ اللَّفظِ مُتَّفِقَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ مُتَّفِقَةُ اللَّفظِ مُختَلِفَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ فيها رُخصَةٌ و إطلاقٌ بعدَ العَزيمَةِ ، لأنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحِبُّ أن يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كما يُؤخَذُ بِعَزائمِهِ
و منه رُخصَةٌ صاحِبُها فيها بالخِيارِ إن شاءَ أخَذَ و إن شاءَ تَرَكَها ، و مِنهُ رُخصَةٌ ظاهِرُها خِلافُ باطِنِها يُعمَلُ بظاهِرِها عندَ التَّقيَّةِ و لا يُعمَلُ بباطِنِها مَع التَّقيَّةِ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ لِقَومٍ و المَعنى لآخَرينَ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ للنبيِّ صلى الله عليه و آله و مَعناهُ واقِعٌ على اُمَّتِهِ ، و مِنهُ لا يُعرَفُ تَحريمُهُ إلاّ بتَحلِيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأليفُهُ و تَنزيلُهُ على غيرِ معنى ما اُنزِلَ فيهِ
و مِنهُ رَدٌّ مِن اللّه ِ تعالى و احتِجاجٌ على جَميعِ المُلحِدينَ و الزَّنادِقةِ و الدَّهريّةِ و الثَّنَويّةِ و القَدَريّةِ و المُجَبِّرَةِ و عَبَدَةِ الأوثانِ و عَبَدَةِ النِّيرانِ ، و مِنهُ احتِجاجٌ علَى النَّصارى في المَسيحِ عليه السلام ، و مِنهُ الرَّدُّ علَى اليَهودِ ، و مِنهُ الرَّدُّ على مَن زَعَمَ أنَّ الإيمانَ لا يَزيدُ و لا يَنقُصُ و أنَّ الكُفرَ كذلكَ ، و مِنهُ رَدٌّ على مَن زَعَمَ أن ليسَ بَعدَ المَوتِ و قَبلَ القِيامَةِ ثَوابٌ و عِقابٌ .
و مِنهُ ما لَفظُهُ خاصٌّ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ عامٌّ مُحتَمِلُ العُمومِ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ واحِدٌ و مَعناهُ جَمعٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ جَمعٌ و مَعناهُ واحِدٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ ماضٍ و مَعناهُ مُستَقبَلٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ علَى الخَبَرِ و مَعناهُ حِكايَةٌ عن قَومٍ آخَرَ ، و مِنهُ ما هُو باقٍ مُحرَّفٌ عن جِهَتِهِ، و مِنهُ ما هُو على خِلافِ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأويلُهُ في تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ قَبلَ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ بَعدَ تَنزيلِهِ . و مِنهُ آياتٌ بَعضُها في سُورَةٍ و تَمامُها في سُورَةٍ اُخرى ، و مِنهُ آياتٌ نِصفُها مَنسوخٌ و نِصفُها مَتروكٌ على حالِهِ ، و مِنهُ آياتٌ مُختَلِفَةُ اللَّفظِ مُتَّفِقَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ مُتَّفِقَةُ اللَّفظِ مُختَلِفَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ فيها رُخصَةٌ و إطلاقٌ بعدَ العَزيمَةِ ، لأنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحِبُّ أن يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كما يُؤخَذُ بِعَزائمِهِ
و منه رُخصَةٌ صاحِبُها فيها بالخِيارِ إن شاءَ أخَذَ و إن شاءَ تَرَكَها ، و مِنهُ رُخصَةٌ ظاهِرُها خِلافُ باطِنِها يُعمَلُ بظاهِرِها عندَ التَّقيَّةِ و لا يُعمَلُ بباطِنِها مَع التَّقيَّةِ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ لِقَومٍ و المَعنى لآخَرينَ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ للنبيِّ صلى الله عليه و آله و مَعناهُ واقِعٌ على اُمَّتِهِ ، و مِنهُ لا يُعرَفُ تَحريمُهُ إلاّ بتَحلِيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأليفُهُ و تَنزيلُهُ على غيرِ معنى ما اُنزِلَ فيهِ
و مِنهُ رَدٌّ مِن اللّه ِ تعالى و احتِجاجٌ على جَميعِ المُلحِدينَ و الزَّنادِقةِ و الدَّهريّةِ و الثَّنَويّةِ و القَدَريّةِ و المُجَبِّرَةِ و عَبَدَةِ الأوثانِ و عَبَدَةِ النِّيرانِ ، و مِنهُ احتِجاجٌ علَى النَّصارى في المَسيحِ عليه السلام ، و مِنهُ الرَّدُّ علَى اليَهودِ ، و مِنهُ الرَّدُّ على مَن زَعَمَ أنَّ الإيمانَ لا يَزيدُ و لا يَنقُصُ و أنَّ الكُفرَ كذلكَ ، و مِنهُ رَدٌّ على مَن زَعَمَ أن ليسَ بَعدَ المَوتِ و قَبلَ القِيامَةِ ثَوابٌ و عِقابٌ .
امام على عليه السلام : خداوند تبارك و تعالى، قرآن را بر هفت قِسْم نازل فرموده است كه هر بخشى از آن شفا دهنده و كفايت كننده است. و اين هفت قسم عبارتند از: امر و نهى و ترغيب و ترساندن و جدل و مَثَل و حكايات. در قرآن آيات ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام و مقدّم و مؤخّر و واجبات و رخصتها و حلال و حرام و فرايض و احكام، و منقطع و معطوف، و منقطع نا معطوف، و حرفى به جاى حرف ديگر، وجود دارد
بعضى از كلمات قرآن، لفظش خاصّ است و بعضى لفظش عام است و عموميت را مى رساند و برخى لفظش مفرد است و معنايش جمع و برخى لفظش جمع است و معنايش مفرد. برخى لفظش ماضى است و معنايش مستقبل. برخى لفظش خبرى است و معنايش حكايت از قومى ديگر. بعضى از آنها باقى است و از جهت و معناى اصليش [به معناى ديگر] برگردانده شده است. بعضى از آنها معنايى خلاف تنزيلش دارد و برخى تأويل و تنزيلش يكى است و بعضى تأويلش پيش از تنزيل آن است و بعضى تأويلش بعد از تنزيلش. در قرآن آياتى هست كه قسمتى از آن، در سوره اى است و دنباله آن در سوره اى ديگر. آياتى هست كه نصفش منسوخ است و نصفش به حال خود باقى است [و نسخ نشده]، بعضى از آيات آن الفاظشان متفاوت اما معنايشان با هم يكسان است، آياتى هم هست كه لفظشان يكسان ، اما معنايشان متفاوت است. بعضى آيات ناظر به رخصت است و بعد از قطعيت، دست باز گذاشته شده است؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ دوست دارد همان گونه كه به واجبات و احكام قطعيش عمل مى شود ، به اجازات و رخصتهايش نيز عمل شود
بعضى از قرآن، رخصت است و شخص مكلّف آزاد است كه اگر خواست آنها را انجام دهد و اگر خواست ترك كند. بعضى از آن رخصتى است كه ظاهرش بر خلاف باطنش مى باشد، به ظاهر آن به گاه تقيّه عمل مى شود ولى به باطن آن در تقيّه [هم ]نمى توان عمل كرد. بعضى از قسمتهاى قرآن خطابش به عدّه اى است ولى مقصود ديگران هستند. برخى از آن آيات مخاطبش پيامبر صلى الله عليه و آله است، اما مقصودش امّت او هستند. بعضى از قسمتهاى آن هست كه حرام شمردنش جز با حلال شمردن آن شناخته نمى شود و قسمتهايى هم در قرآن هست كه تأليف و تنزيل آن بر غير معنايى است كه درباره آن نازل شده است
بعضى از قسمتهاى قرآن، هست كه پاسخ خداوند متعال و احتجاج و حجّت آورى او بر همه ملحدان و زنديقان و دهريه و ثنويه و قدريه و جبريه و بت پرستان و آتش پرستان، است و قسمتهايى از آن، احتجاج بر ضد مسيحيان [و اعتقادشان ]درباره عيسى عليه السلام است و قسمتهايى از آن ردّ بر يهوديان و قسمتهايى از آن پاسخ به كسانى است كه مى گويند، نه ايمان قابل افزايش و كاهش است نه كفر. قسمتهايى از آن نيز در پاسخ به كسانى است كه خيال مى كنند بعد از مرگ و پيش از قيامت پاداش و كيفرى در كار نيست.
بعضى از كلمات قرآن، لفظش خاصّ است و بعضى لفظش عام است و عموميت را مى رساند و برخى لفظش مفرد است و معنايش جمع و برخى لفظش جمع است و معنايش مفرد. برخى لفظش ماضى است و معنايش مستقبل. برخى لفظش خبرى است و معنايش حكايت از قومى ديگر. بعضى از آنها باقى است و از جهت و معناى اصليش [به معناى ديگر] برگردانده شده است. بعضى از آنها معنايى خلاف تنزيلش دارد و برخى تأويل و تنزيلش يكى است و بعضى تأويلش پيش از تنزيل آن است و بعضى تأويلش بعد از تنزيلش. در قرآن آياتى هست كه قسمتى از آن، در سوره اى است و دنباله آن در سوره اى ديگر. آياتى هست كه نصفش منسوخ است و نصفش به حال خود باقى است [و نسخ نشده]، بعضى از آيات آن الفاظشان متفاوت اما معنايشان با هم يكسان است، آياتى هم هست كه لفظشان يكسان ، اما معنايشان متفاوت است. بعضى آيات ناظر به رخصت است و بعد از قطعيت، دست باز گذاشته شده است؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ دوست دارد همان گونه كه به واجبات و احكام قطعيش عمل مى شود ، به اجازات و رخصتهايش نيز عمل شود
بعضى از قرآن، رخصت است و شخص مكلّف آزاد است كه اگر خواست آنها را انجام دهد و اگر خواست ترك كند. بعضى از آن رخصتى است كه ظاهرش بر خلاف باطنش مى باشد، به ظاهر آن به گاه تقيّه عمل مى شود ولى به باطن آن در تقيّه [هم ]نمى توان عمل كرد. بعضى از قسمتهاى قرآن خطابش به عدّه اى است ولى مقصود ديگران هستند. برخى از آن آيات مخاطبش پيامبر صلى الله عليه و آله است، اما مقصودش امّت او هستند. بعضى از قسمتهاى آن هست كه حرام شمردنش جز با حلال شمردن آن شناخته نمى شود و قسمتهايى هم در قرآن هست كه تأليف و تنزيل آن بر غير معنايى است كه درباره آن نازل شده است
بعضى از قسمتهاى قرآن، هست كه پاسخ خداوند متعال و احتجاج و حجّت آورى او بر همه ملحدان و زنديقان و دهريه و ثنويه و قدريه و جبريه و بت پرستان و آتش پرستان، است و قسمتهايى از آن، احتجاج بر ضد مسيحيان [و اعتقادشان ]درباره عيسى عليه السلام است و قسمتهايى از آن ردّ بر يهوديان و قسمتهايى از آن پاسخ به كسانى است كه مى گويند، نه ايمان قابل افزايش و كاهش است نه كفر. قسمتهايى از آن نيز در پاسخ به كسانى است كه خيال مى كنند بعد از مرگ و پيش از قيامت پاداش و كيفرى در كار نيست.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685