- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج7
- تشويق نيكى كردن به همگان از نيك و بد
تشويق نيكى كردن به همگان از نيك و بد
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : رَأسُ العَقلِ بَعدَ الدِّينِ التَّوَدُّدُ إلَى النّاسِ ، و اصطِناعُ الخَيرِ إلى كُلِّ بَرٍّ و فاجِرٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سَر لوحه خِرَد، بعد از ديندارى، دوستى با مردم و خوبى كردن به هر آدمى، از نيك و بد، است.
نمایش منبع
عنه صلى الله عليه و آله : اصطَنِعِ الخَيرَ إلى مَن هُوَ أهلُهُ ، و إلى مَن هُوَ غَيرُ أهلِهِ ، فإن لَم تُصِبْ مَن هُوَ أهلُهُ فأنتَ أهلُهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خوبى كن چه به كسى كه شايسته آن است و چه به كسى كه شايستگى آن را ندارد؛ زيرا اگر كسى كه به او احسان كرده اى شايستگى احسان را نداشته باشد، تو به فضيلت احسان دست يافته اى.
نمایش منبع
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : ابذُلْ مَعروفَكَ لِلنّاسِ كافَّةً ؛ فإنَّ فَضيلَةَ فِعلِ المَعروفِ لا يَعدِلُها عِندَ اللّه ِ سُبحانَهُ شَيءٌ .
امام على عليه السلام : به همه مردم خوبى كن؛ زيرا نزد خداوند سبحان هيچ چيز به اندازه خوبى كردن، ارزش ندارد.
نمایش منبع
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ عِندَ ما قالَ رَجُلٌ : إنَّ المَعروفَ إذا اُسدِيَ إلى غَيرِ أهلِهِ ضاعَ ـ : لَيسَ كذلكَ ، و لكِنْ تَكونُ الصَّنيعَةُ مِثلَ وابِلِ المَطَرِ تُصيبُ البَرَّ و الفاجِرَ .
امام حسين عليه السلام ـ خطاب به مردى كه گفت: اگر به نااهل خوبى شود هدر رفته است ـ فرمود : چنين نيست، بلكه خوبى كردن مانند ريزش باران، به نيك و بد مى رسد.
نمایش منبع
الكافي عن مُعَلَّى بنِ خُنَيسٍ ـ بَعد أن ذَكَرَ أنّ الإمامَ الصّادِقَ عليه السلام خَرَجَ و مَعَهُ جِرابٌ مِن خُبزٍ و أنّهُ قَد تَبِعَهُ ـ فأتَينا ظُلَّةَ بَني ساعِدَةَ فإذا نَحنُ بِقَومٍ نِيامٍ ، فجَعَلَ يَدُسُّ
الرَّغيفَ و الرَّغيفَينِ حتّى أتى عَلى آخِرِهِم ثُمَّ انصَرَفنا ، فقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، يَعرِفُ هؤلاءِ الحَقَّ ؟ فقالَ : لَو عَرَفوهُ لَواسَيناهُم بِالدُّقَّةِ ! ـ و الدُّقَّةُ هِيَ المِلحُ ـ .
الكافى ـ به نقل از مُعَلّى بن خُنَيس ـ : امام صادق عليه السلام با انبانى از نان بيرون آمد و با هم به سايبان بنى ساعده رفتيم. ديديم عدّه اى خوابيده اند. حضرت نانها را آهسته در مى آورد و كنار هر كدام، يكى دو قرص مى گذاشت تا به آخرين نفر آنها رسيد و برگشتيم. عرض كردم: قربانت گردم، آيا
اينها حق را مى شناسند (به امامت و ولايت شما معتقدند؟) حضرت فرمود: اگر مى شناختند نمك هم به آنها كمك مى كرديم.
نمایش منبع
الكافي عن مُصادِفٍ : كُنتُ مَعَ أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام بَينَ مَكَّةَ و المَدينَةِ ، فَمَرَرنا عَلى رَجُلٍ في أصلِ شَجَرَةٍ و قَد ألقى بِنَفسِهِ ، فقالَ : مِلْ بِنا إلى هذا الرَّجُلِ فإنّي أخافُ أن يَكونَ قَد أصابَهُ عَطَشٌ ، فمِلنا فإذا رَجُلٌ مِنَ الفَراسِينَ طَويلُ الشَّعرِ ، فسَألَهُ أ عَطشانٌ أنتَ ؟ فقالَ : نَعَم ، فقالَ لي : اِنزِلْ يا مُصادِفُ فاسقِهِ ، فنَزَلتُ و سَقَيتُهُ ، ثُمَّ رَكِبتُ و سِرنا . فقُلتُ : هذا نَصرانِيٌّ ، فتَتَصَدَّقُ عَلى نَصرانِيٍّ ؟! فقالَ : نَعَم إذا كانوا في مِثلِ هذا الحالِ .
الكافى ـ به نقل از مُصادِف ـ : در بين راه مكّه و مدينه همراه امام صادق عليه السلام بودم، كه ديديم مردى در كنار درختى افتاده است. حضرت فرمود: راه را به طرف اين مرد كج كنيم. مى ترسم از تشنگى به اين حال افتاده باشد. پس، راه خود را به طرف او كج كرديم. ديديم مردى از فرّيسيان است با موهاى بلند. حضرت از او پرسيد: آيا تشنه اى؟ عرض كرد: آرى. حضرت به من فرمود: اى مصادف! پياده شو و به او آب بده. من پياده شدم و به او آب دادم. سپس سوار شديم و رفتيم. من عرض كردم: اين مرد نصرانى بود، آيا به يك نصرانى احسان مى كنى؟ فرمود: اگر در چنين وضعى بودند، آرى.
نمایش منبع
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : أخَذَ أبي بِيَدي ، ثُمَّ قالَ : يا بُنَيَّ ، إنَّ أبي مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام أخَذَ بِيَدي كما أخذتُ بِيَدِكَ و قالَ : إنَّ أبي عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليهما السلام أخَذَ بِيَدي و قالَ : يا بُنَيَّ افعَلِ الخَيرَ إلى كُلِّ مَن طَلَبَهُ مِنكَ ، فإن كانَ مِن أهلِهِ فقَد أصَبتَ مَوضِعَهُ ، و إن لَم يَكُن
مِن أهلِـهِ كُنتَ أنتَ مِن أهلِهِ ، و إن شَتَمَكَ رَجُلٌ عَن يَمينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى يَسارِكَ فَاعتَذَرَ إلَيكَ فَاقبَلْ عُذرَهُ .
امام كاظم عليه السلام : پدرم دست مرا گرفت و فرمود: پسرم! همچنان كه من دست تو را گرفته ام، پدر من نيز دست مرا گرفت و فرمود: پدرم على بن حسين عليهما السلام دست مرا گرفت و فرمود: پسرم! به هر كس كه از تو احسانى خواست، احسان كن؛ زيرا اگر لايق احسان باشد، تو به جا احسان كرده اى
و اگر لايق آن نباشد تو لياقت و فضيلت احسان كردن را يافته اى. اگر مردى از طرف راستت به تو ناسزا گفت و سپس به سمت چپت آمد و از تو پوزش خواست پوزش او را بپذير.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685