- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج7
- خدا حكيم است
خدا حكيم است
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في خِلقَةِ الخُفّاشِ ـ : و مِن
لَطائفِ صَنعَتِهِ ، و عَجائبِ خِلقَتِهِ ، ما أرانا مِن غَوامِضِ الحِكمَةِ في هذِهِ الخَفافيشِ الّتي يَقبِضُها الضِّياءُ الباسِطُ لِكُلِّ شَيءٍ ، و يَبسُطُها الظَّلامُ القابِضُ لِكُلِّ حَيٍّ .
امام على عليه السلام ـ درباره آفرينش شب پره ـ فرمود : و از ساخته هاى ظريف و آفرينشهاى شگفت آور او، دستگاه پيچيده و حكيمانه اى است كه در وجود اين شب پره ها به ما نمايانده است؛ شب پره هايى كه روشنايى روز، كه همه چيز را روشن و
نمودار مى سازد، ديدگان آنها را مى بندد و تاريكى شب، كه ديدگان هر زنده اى را فرو مى بندد، چشمان آنها را مى گشايد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ اللّه ِ سُبحانَهُ ـ : و أرانا مِن مَلَكوتِ قُدرَتِهِ ، و عَجائبِ ما نَطَقَتْ بِهِ آثارُ حِكمَتِهِ ··· ما دَلَّنا بِاضطِرارِ قِيامِ الحُجَّةِ لَهُ عَلى مَعرِفَتِهِ ، فظَهَرَتِ البَدائعُ الّتي أحدَثَتها آثارُ صَنعَتِهِ ، و أعلامُ حِكمَتِهِ ، فصارَ كلُّ ما خَلَقَ حُجَّةً لَهُ و دَليلاً عَلَيهِ .
امام على عليه السلام ـ در وصف خداوند سبحان ـ فرمود : و از ملكوت قدرت خويش و شگفتيهايى كه نشانه هاى حكمتش گوياى آنهاست··· چيزهايى به ما آن نشان داد كه اين حجّتها و براهين وجود او، لا جرم ما را به شناخت وى رهنمون مى شوند. پس، بدايعى كه آثار آفرينش او و نشانه هاى حكمتش پديد آورده اند آشكار است و آن چه آفريده، حجّت او و دليل و راهنما به سوى او هستند.
نمایش منبع
الإمامُ الباقرُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ: و كَيفَ لا يُسألُ عَمّا يَفعَلُ ؟ ـ : لِأنَّهُ لا يَفعَلُ إلاّ ما كانَ حِكمَةً و صَوابا .
امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه چرا خدا از كارى كه مى كند سؤال نمى شود؟ ـ فرمود : چون هر كارى كه مى كند، حكيمانه و درست است.
نمایش منبع
الاحتجاج للطبرسي : مِن سُؤالِ الزِّنديقِ الَّذي سَألَ أبا عبدِ اللّه عليه السلام : فأخبِرْني عَنِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ أ لَهُ شَريكٌ في مُلكِهِ ، أو مُضادٌّ لَهُ في تَدبيرِهِ ؟ قال : لا
قالَ : فما هذا الفَسادُ المَوجودُ في هذا العالَمِ مِن سِباعٍ ضارِيَةٍ ، و هَوامَّ مَخُوفَةٍ ، و خَلقٍ كَثيرٍ مُشَوَّهَةٍ ، و دُودٍ و بَعوضٍ و حَيّاتٍ و عَقارِبَ ، و زَعَمتَ أنَّهُ لا يَخلُقُ شَيئا إلاّ لِعِلَّةٍ لِأنَّهُ لا يَعبَثُ ؟ !
قالَ : أ لَستَ تَزعُمُ أنَّ العَقارِبَ تَنفَعُ مِن وَجَعِ المَثانَةِ و الحَصاةِ ، و لِمَن يَبولُ في الفِراشِ ، و أنَّ أفضَلَ التِّرياقِ ما عُولِجَ مِن لُحومِ الأفاعي ، فإنَّ لُحومَها إذا أكَلَها المَجذومُ بِشَبٍّ نَفَعَهُ ، و تَزعُمُ أنَّ الدّودَ الأحمَرَ الّذي يُصابُ تَحتَ الأرضِ نافِعٌ لِلأكِلَةِ ؟
قالَ : نَعَم ··· قالَ : فأخبِرْني هَل يُعابُ شَيءٌ مِن خَلقِ اللّه ِ و تَدبيرِهِ ؟ قالَ : لا ، قالَ : فإنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلقَهُ غُرْلاً ، أ ذلكَ مِنهُ حِكمَةٌ أم عَبَثٌ ؟
قالَ : بَل حِكمَةٌ مِنهُ . قالَ : غَيَّرتُم خَلقَ اللّه ِ و جَعَلتُم فِعلَكُم في قَطعِ الغُلْفَةِ أصوَبَ مِمّا خَلَقَ اللّه ُ لَها ، و عِبتُم الأغلَفَ و اللّه ُ خَلَقَهُ ، و مَدَحتُمُ الخِتانَ و هُوَ فِعلُكُم ، أم تَقولونَ : إنَّ ذلكَ مِنَ اللّه ِ كانَ خَطَأً غَيرَ حِكمَةٍ ؟ ! قالَ عليه السلام : ذلِكَ مِنَ اللّه ِ حِكمَةٌ و صَوابٌ ، غَيرَ أنَّهُ سَنَّ ذلكَ و أوجَبَهُ عَلى خَلقِهِ ، كما أنَّ المَولودَ إذا خَرَجَ مِن بَطنِ اُمِّهِ وَجَدنا سُرَّتَهُ مُتَّصِلَةً بِسُرَّهِ اُمِّهِ ، كذلكَ خَلَقَها الحَكيمُ ، فأمَرَ العِبادَ بِقَطعِها ، و في تَركِها فَسادٌ بَيِّنٌ لِلمَولودِ و الاُمِّ ، و كذلكَ أظفارُ الإنسانِ أمَرَ إذا طالَتْ أن تُقلَمَ ، و كانَ قادِرا يَومَ دَبَّرَ خَلقَ الإنسانِ أن يَخلُقَها خِلقَةً لا تَطولُ ، كذلكَ الشَّعَرُ مِنَ الشّارِبِ و الرَّأسِ يطَولُ فيُجَزُّ ، و كذلكَ الثِّيرانُ خَلَقَها اللّه ُ فُحولَةً و إخصاؤها أوفَقُ ، و لَيسَ في ذلكَ عَيبٌ في تَقديرِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .
قالَ : فما هذا الفَسادُ المَوجودُ في هذا العالَمِ مِن سِباعٍ ضارِيَةٍ ، و هَوامَّ مَخُوفَةٍ ، و خَلقٍ كَثيرٍ مُشَوَّهَةٍ ، و دُودٍ و بَعوضٍ و حَيّاتٍ و عَقارِبَ ، و زَعَمتَ أنَّهُ لا يَخلُقُ شَيئا إلاّ لِعِلَّةٍ لِأنَّهُ لا يَعبَثُ ؟ !
قالَ : أ لَستَ تَزعُمُ أنَّ العَقارِبَ تَنفَعُ مِن وَجَعِ المَثانَةِ و الحَصاةِ ، و لِمَن يَبولُ في الفِراشِ ، و أنَّ أفضَلَ التِّرياقِ ما عُولِجَ مِن لُحومِ الأفاعي ، فإنَّ لُحومَها إذا أكَلَها المَجذومُ بِشَبٍّ نَفَعَهُ ، و تَزعُمُ أنَّ الدّودَ الأحمَرَ الّذي يُصابُ تَحتَ الأرضِ نافِعٌ لِلأكِلَةِ ؟
قالَ : نَعَم ··· قالَ : فأخبِرْني هَل يُعابُ شَيءٌ مِن خَلقِ اللّه ِ و تَدبيرِهِ ؟ قالَ : لا ، قالَ : فإنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلقَهُ غُرْلاً ، أ ذلكَ مِنهُ حِكمَةٌ أم عَبَثٌ ؟
قالَ : بَل حِكمَةٌ مِنهُ . قالَ : غَيَّرتُم خَلقَ اللّه ِ و جَعَلتُم فِعلَكُم في قَطعِ الغُلْفَةِ أصوَبَ مِمّا خَلَقَ اللّه ُ لَها ، و عِبتُم الأغلَفَ و اللّه ُ خَلَقَهُ ، و مَدَحتُمُ الخِتانَ و هُوَ فِعلُكُم ، أم تَقولونَ : إنَّ ذلكَ مِنَ اللّه ِ كانَ خَطَأً غَيرَ حِكمَةٍ ؟ ! قالَ عليه السلام : ذلِكَ مِنَ اللّه ِ حِكمَةٌ و صَوابٌ ، غَيرَ أنَّهُ سَنَّ ذلكَ و أوجَبَهُ عَلى خَلقِهِ ، كما أنَّ المَولودَ إذا خَرَجَ مِن بَطنِ اُمِّهِ وَجَدنا سُرَّتَهُ مُتَّصِلَةً بِسُرَّهِ اُمِّهِ ، كذلكَ خَلَقَها الحَكيمُ ، فأمَرَ العِبادَ بِقَطعِها ، و في تَركِها فَسادٌ بَيِّنٌ لِلمَولودِ و الاُمِّ ، و كذلكَ أظفارُ الإنسانِ أمَرَ إذا طالَتْ أن تُقلَمَ ، و كانَ قادِرا يَومَ دَبَّرَ خَلقَ الإنسانِ أن يَخلُقَها خِلقَةً لا تَطولُ ، كذلكَ الشَّعَرُ مِنَ الشّارِبِ و الرَّأسِ يطَولُ فيُجَزُّ ، و كذلكَ الثِّيرانُ خَلَقَها اللّه ُ فُحولَةً و إخصاؤها أوفَقُ ، و لَيسَ في ذلكَ عَيبٌ في تَقديرِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .
احتجاج طبرسى : زنديقى از امام صادق عليه السلام پرسيد: به من بگوييد كه آيا خداوند عزّ و جلّ را در ملك و پادشاهيش انبازى هست يا در كار تدبير هستى مخالف و رقيبى دارد؟ حضرت فرمود : نه
او پرسيد: پس اين نا بسامانى اى كه در عالم مى بينيم، از قبيلِ حيوانات درنده و خزندگان ترسناك و موجودات زشت فراوان و كرم و پشه و مار و عقرب، چيست؟ اين همه در حالى است كه شما مى گوييد خداوند هيچ چيزى را بدون علت نمى آفريند ؛ چون كار بيهوده نمى كند!
امام فرمود: آيا تو باور ندارى كه عقربها براى درد و سنگ مثانه و براى درمان كسى كه شب ادرارى دارد، سودمند است و بهترين پادزهر، گوشت مارهايند؛ كه اگر شخص مبتلا به جذام آن [گوشت ]را با زاج سفيد بخورد، براى بيمارى او مفيد است و مى گوييد كه كرم خاكى براى بيمارى خوره سودمند است؟ گفت: آرى···
باز پرسيد: به من بگوييد كه آيا چيزى از آفرينش و تدبير خدا عيب و ايراد دارد؟ فرمود: نه. پرسيد: آيا اين كه خداوند انسان را ختنه نشده آفريده حكمتى دارد يا كارى پوچ و بيهوده است ؟ فرمود : از روى حكمت است
گفت: شما آنچه را خدا آفريده است تغيير مى دهيد و كار خود را در ختنه كردن درست تر از كارى مى دانيد كه خدا كرده است و بر ختنه نا شده خُرده مى گيريد در حالى كه خدا او را به اين صورت آفريده است و ختنه كردن را كه كار شماست عملى پسنديده مى دانيد. نكند مى گوييد: اين كار خدا اشتباه و غير حكيمانه است؟
حضرت فرمود: اين كار خدا حكيمانه و درست است، اما او خود ختنه كردن را مقرّر داشته و بر آفريدگانش لازم فرموده است. همچنان كه وقتى بچه به دنيا مى آيد بند نافش به ناف مادرش وصل مى باشد. خداوند حكيم اين كار را كرده است، اما در عين حال به بندگان دستور داده آن را ببرند كه اگر بند ناف را نبرند قطعا براى نوزاد و مادر، هر دو، زيانمند و مهلك است. همچنين در مورد ناخنها نيز دستور داده است كه وقتى بلند شدند گرفته شوند در حالى كه خدا مى توانست انسان را طورى بيافريند كه ناخنهايش بلند نشود. و باز چنين است موى سر و سبيل كه بلند مى شوند و بايد كوتاه كرد. و نيز از همين قبيل است گاوهاى نر كه خداوند آنها را با بيضه آفريده اما اخته آنها كار آمدترند. اينها به تقدير و تدبير خداوند عزّ و جلّ عيب و ايرادى وارد نمى آورد.
او پرسيد: پس اين نا بسامانى اى كه در عالم مى بينيم، از قبيلِ حيوانات درنده و خزندگان ترسناك و موجودات زشت فراوان و كرم و پشه و مار و عقرب، چيست؟ اين همه در حالى است كه شما مى گوييد خداوند هيچ چيزى را بدون علت نمى آفريند ؛ چون كار بيهوده نمى كند!
امام فرمود: آيا تو باور ندارى كه عقربها براى درد و سنگ مثانه و براى درمان كسى كه شب ادرارى دارد، سودمند است و بهترين پادزهر، گوشت مارهايند؛ كه اگر شخص مبتلا به جذام آن [گوشت ]را با زاج سفيد بخورد، براى بيمارى او مفيد است و مى گوييد كه كرم خاكى براى بيمارى خوره سودمند است؟ گفت: آرى···
باز پرسيد: به من بگوييد كه آيا چيزى از آفرينش و تدبير خدا عيب و ايراد دارد؟ فرمود: نه. پرسيد: آيا اين كه خداوند انسان را ختنه نشده آفريده حكمتى دارد يا كارى پوچ و بيهوده است ؟ فرمود : از روى حكمت است
گفت: شما آنچه را خدا آفريده است تغيير مى دهيد و كار خود را در ختنه كردن درست تر از كارى مى دانيد كه خدا كرده است و بر ختنه نا شده خُرده مى گيريد در حالى كه خدا او را به اين صورت آفريده است و ختنه كردن را كه كار شماست عملى پسنديده مى دانيد. نكند مى گوييد: اين كار خدا اشتباه و غير حكيمانه است؟
حضرت فرمود: اين كار خدا حكيمانه و درست است، اما او خود ختنه كردن را مقرّر داشته و بر آفريدگانش لازم فرموده است. همچنان كه وقتى بچه به دنيا مى آيد بند نافش به ناف مادرش وصل مى باشد. خداوند حكيم اين كار را كرده است، اما در عين حال به بندگان دستور داده آن را ببرند كه اگر بند ناف را نبرند قطعا براى نوزاد و مادر، هر دو، زيانمند و مهلك است. همچنين در مورد ناخنها نيز دستور داده است كه وقتى بلند شدند گرفته شوند در حالى كه خدا مى توانست انسان را طورى بيافريند كه ناخنهايش بلند نشود. و باز چنين است موى سر و سبيل كه بلند مى شوند و بايد كوتاه كرد. و نيز از همين قبيل است گاوهاى نر كه خداوند آنها را با بيضه آفريده اما اخته آنها كار آمدترند. اينها به تقدير و تدبير خداوند عزّ و جلّ عيب و ايرادى وارد نمى آورد.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685