- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج4
- مَثَل دنيا
مَثَل دنيا
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : هذهِ الدنيا مِثلُ ثَوبٍ شُقَّ مِن أوّلِهِ إلى آخِرِهِ ، فَيَبقى مُتَعَلِّقاً بخَيطٍ في آخِرِهِ يوشِكُ ذلكَ الخَيطُ أن يَنقَطِعَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اين دنيا مانند لباسى است كه از بالا تا پايين دريده شده و به آخرين نخ وصل باشد كه آن هم در حال گسيختن است .
نمایش منبع
تنبيه الخواطر : قالَ بعضُهُم : كنتُ مَع رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فَرَأيتُهُ يَدفَعُ عن نَفسِهِ شيئاً ، فقُلتُ : يا رسولَ اللّه ِ صلّى اللّه عليك و آلِك ، ما الذي تَدفَعُ عَن نَفسِكَ ؟ قالَ : هذهِ الدنيا مُثِّلَتْ لِي فقُلتُ لها : إلَيكِ عَنّي ، فَرَجَعَت فقالَت : إنّكَ إن فَلَتَّ منّي لم يَفلِتْ عنّي مَن بَعدَكَ .
تنبيه الخواطر : يكى از ياران رسول خدا مى گويد : من با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بودم ، ديدم كه آن حضرت چيزى را از خود دور مى كند . عرض كردم : اى رسول خدا ! درود خدا بر تو و خاندانت باد ، چه چيز را از خود دور مى كنى؟ فرمود : دنيا در برابرم مجسّم شد و من به آن گفتم : از من دور شو . دنيا دوباره برگشت و گفت : اگر تو از من گريختى ، كسانى كه بعد از تو مى آيند از چنگ من نخواهند گريخت .
نمایش منبع
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّما مَثَلُ الدنيا مَثَلُ الحَيَّةِ ؛ لَيِّنٌ مَسُّها ، شديدٌ نَهشُها ، فَأعرِضْ عمّا يُعجِبُكَ مِنها لِقِلَّةِ ما يَصحَبُكَ مِنها ، و كُن أسَرَّ ما تكونُ فيها أحذَرَ ما تكونُ لَها ، فإنَّ صاحِبَها كُلّما اطمَأنَّ مِنها إلى سُرورٍ أشخَصَهُ مِنها إلى مَكروهٍ .
امام على عليه السلام : دنيا ، در حقيقت ، به مار مى ماند كه بسودنش نرم و گزشش سخت و درد آور است . پس ، از آنچه از دنيا كه خوشايند توست دورى كن، كه اندكى از آن را با خود مى برى . از هر چيز دنيا كه شادى تو نسبت به آن بيشتر است ، بيشتر بر حذر باش ؛ زيرا هر كه به شادى و سرورى از دنيا دل بندد، آن شادى او را به ناخوشى و غم كشاند .
نمایش منبع
امام على عليه السلام : دنيا مانند زهر است ؛ كسى آن را مى خورد كه نمى شناسدش .
نمایش منبع
امام على عليه السلام : همانا دنيا دامى است كه بى خبران در آن مى افتند .
نمایش منبع
امام على عليه السلام : دنيا همانند سايه توست كه اگر بايستى مى ايستد و اگر دنبالش روى دور مى شود .
نمایش منبع
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : لمّا تَجَهَّزَ الحسينُ عليه السلام إلى الكوفةِ أتاهُ ابنُ عبّاسٍ فناشَدَهُ اللّه َ و الرَّحِمَ أن يكونَ هُوَ المَقتولَ بالطَّـفِّ ، فقالَ عليه السلام : أنا أعرَفُ بمَصرَعِي مِنكَ ، و ما وُكْدِي مِن الدنيا إلاّ فِراقُها ، أ لاَ اُخبِرُكَ يا بنَ عبّاسٍ بحديثِ أميرِ المؤمنينَ عليه السلام و الدنيا ؟ ···
حَدَّثَني أميرُ المؤمنينَ صلواتُ اللّه ِ عَليهِ : إنّي كنتُ بِفَدَكَ في بعضِ حِيطانِها ، و قد صارَت لفاطمةَ عليها السلام قالَ : فإذا أنا بامرأةٍ قد قَحَمَتْ عَلَيَّ و في يَدي مِسْـحاةٌ و أنا أعمَلُ بها ، فلمّا نَظَرتُ إلَيها طارَ قلبي مِمّا تَداخَلَنِي مِن جَمالِها فَشَبَّهتُها ببُثَينَةَ بنتِ عامرٍ الجُمَحيِّ ، و كانت مِن أجمَلِ نِساءِ قُرَيشٍ ، فقالَت : يا بنَ أبي طالبٍ ، هل لَكَ أن تَتَزَوَّجَ بي فَاُغنِيَكَ عن هذهِ المِسْحاةِ ، و أدُلَّكَ على خزائنِ الأرضِ فيكونَ لَكَ المُلكُ ما بَقيتَ و لِعَقِبِكَ مِن بعدِكَ؟
فقالَ لَها عليه السلام : مَن أنتِ حتّى أخطُبَكِ مِن أهلِكِ ؟ فقالَت : أنا الدنيا . قالَ : قلتُ لَها : فارجِعِي و اطلُبِي زَوجاً غَيرِي و أقبَلْتُ على مِسْحاتِي و أنشأتُ أقولُ :
لقد خابَ مَن غَرَّتْهُ دُنيا دنيّة ٌ
و ما هي إن غَرَّتْ قُروناً بنائلِ
أتَتْنا عَلى زِيِّ العزيزِ بُثَينةٌ
و زِينتُها في مِثل تلكَ الشَّمائلِ
فَقلتُ لها: غُرّي سِوايَ، فَإنَّني
عَزوفٌ عنِ الدنيا و لَستُ بجاهلِ
و ما أنا و الدنيا؟! فإنّ محمّداً
اُحِلَّ صريعاً بينَ تلكَ الجَنادِلِ
وَ هَبْها أتَتْنِي بالكُنُوزِ و دُرِّها
و أموالِ قارونَ و ملكِ القبائلِ
أ لَيسَ جميعاً للفَناءِ مَصيرُها
و يَطلُبُ مِن خُزّانِها بالطوائلِ
فَغُرّي سِواي، إنَّنِي غيرُ راغبٍ
بما فيكِ مِنْ مُلكٍ و عِزٍّ و نائلِ
فقد قَنَعَتْ نَفسي بما قد رُزِقتُهُ
فَشَأنُكِ يا دُنيا و أهْلُ الغَوائلِ
فَإنِّي أخَافُ اللّه َ يومَ لِقائهِ
و أخْشَى عذاباً دائماً غيرَ زائلِ . .
حَدَّثَني أميرُ المؤمنينَ صلواتُ اللّه ِ عَليهِ : إنّي كنتُ بِفَدَكَ في بعضِ حِيطانِها ، و قد صارَت لفاطمةَ عليها السلام قالَ : فإذا أنا بامرأةٍ قد قَحَمَتْ عَلَيَّ و في يَدي مِسْـحاةٌ و أنا أعمَلُ بها ، فلمّا نَظَرتُ إلَيها طارَ قلبي مِمّا تَداخَلَنِي مِن جَمالِها فَشَبَّهتُها ببُثَينَةَ بنتِ عامرٍ الجُمَحيِّ ، و كانت مِن أجمَلِ نِساءِ قُرَيشٍ ، فقالَت : يا بنَ أبي طالبٍ ، هل لَكَ أن تَتَزَوَّجَ بي فَاُغنِيَكَ عن هذهِ المِسْحاةِ ، و أدُلَّكَ على خزائنِ الأرضِ فيكونَ لَكَ المُلكُ ما بَقيتَ و لِعَقِبِكَ مِن بعدِكَ؟
فقالَ لَها عليه السلام : مَن أنتِ حتّى أخطُبَكِ مِن أهلِكِ ؟ فقالَت : أنا الدنيا . قالَ : قلتُ لَها : فارجِعِي و اطلُبِي زَوجاً غَيرِي و أقبَلْتُ على مِسْحاتِي و أنشأتُ أقولُ :
و ما هي إن غَرَّتْ قُروناً بنائلِ
و زِينتُها في مِثل تلكَ الشَّمائلِ
عَزوفٌ عنِ الدنيا و لَستُ بجاهلِ
اُحِلَّ صريعاً بينَ تلكَ الجَنادِلِ
و أموالِ قارونَ و ملكِ القبائلِ
و يَطلُبُ مِن خُزّانِها بالطوائلِ
بما فيكِ مِنْ مُلكٍ و عِزٍّ و نائلِ
فَشَأنُكِ يا دُنيا و أهْلُ الغَوائلِ
و أخْشَى عذاباً دائماً غيرَ زائلِ . .
امام باقر عليه السلام : چون حسين عليه السلام براى رفتن به كوفه آماده شد ، ابن عباس خدمت آن حضرت رسيد و او را به خدا و حقّ خويشاوندى سوگند داد كه به اين سفر نرود تا مبادا در طَفّ (كربلا) كشته شود . حضرت عليه السلام فرمود : من به قتلگاه خود از تو آگاهترم و من از دنيا، جز مفارقت آن را نمى خواهم . اى پسر عباس! آيا داستان امير مؤمنان عليه السلام و دنيا را برايت نگويم؟ . .
امير مؤمنان ، صلوات اللّه عليه ، برايم نقل كرد : من در يكى از باغهاى فدك، كه به فاطمه عليها السلام رسيده بود، با بيل مشغول كار بودم كه ناگهان زنى وارد شد . چون به او نگاه كردم از زيبايى او قلبم از جا كنده شد . او را شبيه بُثينه دختر عامر جُمَحى ، كه از زيباترين زنان قريش بود ، ديدم . آن زن به من گفت : اى پسر ابو طالب ! دوست دارى با من ازدواج كنى تا تو را از اين بيل بى نياز گردانم و به گنجينه هاى زمين راهنمايى ات كنم كه تا زنده هستى خودت و بازماندگانت پادشاهى كنيد؟ على عليه السلام به او گفت : تو كيستى تا تو را از خانواده ات خواستگارى كنم؟ زن گفت : من دنيايم . امير مؤمنان عليه السلام فرمود : به او گفتم برو و كسى ديگر را پيدا كن و سپس بيل خود را برداشتم و با خود اين ابيات را برخواندم :
كسى كه دنياى دون فريبش داد، تير اميدش به سنگ خورد
و دنيا اگر امّت هايى را بفريبد، چيزى به آنان نمى بخشد.
دنيا در چهره زيباى بُثينه نزد ما آمد
و جمالش بسان همو مى نمود.
پس او را گفتم : كسى ديگر را بفريب كه من
از دنيا روى گردانده ام و نادان نيستم
مرا چه به دنيا ؛ زيرا كه محمّد
در ميان آن صخره ها بر زمين افتاد
گيرم كه دنيا گنجها و مرواريدهاى خود
و داراييهاى قارون و مُلك قبايل را به من دهد
آيا نه اين است كه همه اينها از بين رفتنى هستند
و از گنجوران آنها خواسته مى شود كه بخشش كنند؟
پس ، كسى جز من را بفريب كه مرا به
مُلك و عزّت و بخشش تو رغبتى نباشد
نفْس من به آنچه روزى ام شده قانع است
اى دنيا! برو كار خويش با غائله جويان پى گير
من از خداوند ، به روز ديدار، مى ترسم
و از عذاب هميشگى و پايدار بيمناكم .
امير مؤمنان ، صلوات اللّه عليه ، برايم نقل كرد : من در يكى از باغهاى فدك، كه به فاطمه عليها السلام رسيده بود، با بيل مشغول كار بودم كه ناگهان زنى وارد شد . چون به او نگاه كردم از زيبايى او قلبم از جا كنده شد . او را شبيه بُثينه دختر عامر جُمَحى ، كه از زيباترين زنان قريش بود ، ديدم . آن زن به من گفت : اى پسر ابو طالب ! دوست دارى با من ازدواج كنى تا تو را از اين بيل بى نياز گردانم و به گنجينه هاى زمين راهنمايى ات كنم كه تا زنده هستى خودت و بازماندگانت پادشاهى كنيد؟ على عليه السلام به او گفت : تو كيستى تا تو را از خانواده ات خواستگارى كنم؟ زن گفت : من دنيايم . امير مؤمنان عليه السلام فرمود : به او گفتم برو و كسى ديگر را پيدا كن و سپس بيل خود را برداشتم و با خود اين ابيات را برخواندم :
و دنيا اگر امّت هايى را بفريبد، چيزى به آنان نمى بخشد.
و جمالش بسان همو مى نمود.
از دنيا روى گردانده ام و نادان نيستم
در ميان آن صخره ها بر زمين افتاد
و داراييهاى قارون و مُلك قبايل را به من دهد
و از گنجوران آنها خواسته مى شود كه بخشش كنند؟
مُلك و عزّت و بخشش تو رغبتى نباشد
اى دنيا! برو كار خويش با غائله جويان پى گير
و از عذاب هميشگى و پايدار بيمناكم .
نمایش منبع
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : الدنيا بِمَنزِلَةِ صُورةٍ رأسُها الكِبرُ ، و عَينُها الحِرصُ ، و اُذُنُها الطَّمَعُ ، و لِسانُها الرِّياءُ ، و يَدُها الشَّهوَةُ ، و رِجلُها العُجبُ ، و قَلبُها الغَفلَةُ ، و لَونُها الفَناءُ ، و حاصِلُها الزَّوالُ .
امام صادق عليه السلام : دنيا به منزله تصويرى است كه سرِ آن تكبّر است و چشمش آزمندى و گوشش طمع و زبانش ريا و دستش شهوت و پايش خودپسندى و قلبش غفلت و رنگش فنا و حاصلش نابودى .
نمایش منبع
الإمامُ الكاظمُ عليه السلام : مَثَلُ الدنيا مَثَلُ الحَيّةِ ؛ مَسُّها لَيِّنٌ و في جَوفِها السُّمُّ القاتِلُ ، يَحذَرُها الرِّجالُ ذَوُو العُقولِ ، و يَهوِي إلَيها الصِّبيانُ بأيديهِم .
امام كاظم عليه السلام : دنيا به مار مى ماند كه پوستى نرم دارد اما درونش زهرى كشنده است . مردمان خردمند از آن حذر مى كنند و كودكان دستهاى خود را به سوى آن دراز مى كنند .
نمایش منبع
عنه عليه السلام : مَثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِ ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى يَقتُلَهُ .
امام كاظم عليه السلام : دنيا به آب دريا مى ماند كه هر چه تشنه از آن بنوشد ، تشنه تر مى شود تا سرانجام او را مى كشد .
نمایش منبع
عنه عليه السلام : تَمَثَّلَتِ الدنيا للمسيحِ عليه السلام في صُورةِ امرأةٍ زَرْقاءَ ، فقالَ لَها : كَم تَزَوَّجتِ؟ فقالَت : كثيراً ، قالَ : فَكُلٌّ طَلَّقَكِ؟ قالَت : لا ، بَل كُلاًّ قَتَلتُ ، قالَ المسيحُ عليه السلام : فَوَيحٌ لأزواجِكِ الباقينَ ، كيفَ لا يَعتَبِروُنَ بالماضينَ ؟ ! .
امام كاظم عليه السلام : دنيا به صورت زنى چشم آبى در برابر مسيح عليه السلام مجسّم شد . به او فرمود : چند شوهر كرده اى؟ گفت : زياد . مسيح عليه السلام فرمود: همه آنها تو را طلاق دادند؟ دنيا گفت : نه ، بلكه همه را كشتم . مسيح عليه السلام فرمود : پس ، واى بر شوهران باقيمانده تو ؛ چگونه از گذشتگان عبرت نمى گيرند؟
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685