- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج1
- پاره اى از مواعظ و مكارم اخلاق آن حضرت
پاره اى از مواعظ و مكارم اخلاق آن حضرت


امام صادق عليه السلام :اى گروه جوانان! از خدا پروا كنيد و نزد رياست پيشگان [بى لياقت ]نرويد. وا گذاريدشان [و خودتان بزرگ باشيد] تا آنان [از رياست بيفتند و ]به دنباله رو تبديل شوند. مردان [غير الهى] را به جاى خداوند همراز خود نگيريد. به خدا سوگند كه من براى شما از آنان بهترم. آنگاه با دست خود به سينه اش زد.
نمایش منبع


بحار الأنوار ـ به نقل از محمّد بن زياد ازدى ـ : شنيدم كه مالك بن انس، فقيه مدينه، مى گفت: به حضور [امام ]صادق جعفر بن محمّد مى رسيدم و آن حضرت پشتى در اختيارم مى نهاد و احترامم مى كرد و مى فرمود: مالك! من تو را دوست دارم. من از اين سخن خوشحال مى شدم و خدا را شكر مى كردم. مالك مى گفت: آن حضرت پيوسته در يكى از اين سه حال بود: يا روزه داشت، يا نماز مى خواند و يا ذكر مى گفت. او از بزرگ ترينِ عابدان و زاهدانِ خدا ترس بود. حديث بسيار مى گفت، خوش مجلس بود و پر فايده.
نمایش منبع


الكافى :هوا كه تاريك مى شد و پاسى از شب مى گذشت ، امام صادق عليه السلام انبانى از نان و گوشت و درهم برمى داشت و بر دوش خود مى نهاد و آن را براى نيازمندان مدينه
مى برد و ميان آنان تقسيم مى كرد و مردم او را نمى شناختند . وقتى ابو عبد اللّه عليه السلام درگذشت ، اين كمكها قطع شد و نيازمندان مدينه فهميدند كه آن شخص ، حضرت صادق عليه السلام بوده است .
نمایش منبع


ثواب الأعمال ـ به نقل از معلّى بن خنيس ـ : ابو عبد اللّه عليه السلام در يك شبى كه باران نم نم مى باريد ، منزل خود را به قصد صُفّه (سايبان) بنى ساعده ترك كرد . من به دنبال آن حضرت به راه افتادم . ناگاه چيزى از دستش افتاد ، گفت : بسم اللّه ، خدايا آن را به ما برگردان . من خود را به ايشان رساندم و سلام كردم . فرمود : تويى مُعلّى ؟ عرض كردم : آرى ، فدايت شوم . فرمود : با دستت جستجو كن و اگر چيزى يافتى آن را به من بده . من تكّه هاى نان پراكنده اى را پيدا كردم و آن را به طرف حضرت بردم كه به ايشان بدهم . ديدم انبان نانى بر دوش دارد . عرض كردم : فدايت شوم ، اجازه مى دهيد من حملش كنم ؟ فرمود : نه ، من خود سزاوارتر به اين كارم ؛ امّا با من بيا . به صُفّه بنى ساعده رسيديم ، ديديم عدّه اى خوابيده اند . حضرت ، زير جامه هر يك از آنها يكى دو گرده نان مى گذاشت تا به آخرين نفر آنها رسيد . آن گاه برگشتيم . من عرض كردم : فدايت شوم ، اينها حق را مى شناسند (به امامت شما معتقدند) ؟ فرمود : اگر مى شناختند ، آرد هم به آنها مى داديم .
نمایش منبع


الكافى ـ به نقل از ابو عمرو شيبانى ـ : امام صادق عليه السلام را ديدم كه در دستش بيلى بود و پيراهنى ضخيم بر تن داشت و در بوستان خود كار مى كرد و عرق از پشت او سرازير بود . عرض كردم : فدايت شوم ؛ اجازه بدهيد من به جاى شما كار كنم . فرمود : من دوست دارم كه مرد ، براى تأمين معيشت خود ، در گرماى آفتاب اذيّت شود .
نمایش منبع


- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685