کتابخانه احادیث شیعه

تشويق به مواسات

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سرآمد كارها ، سه چيز است : انصاف داشتن با مردم ، مواسات نسبت به برادر [دينى] ، و هماره به ياد خداوند متعال بودن .
نمایش منبع
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :مؤمن را بر مؤمن ، هفت حق است كه از جانب خداوند عزّ و جلّ بر او واجب گشته اند : او را در چشم خويش بزرگ بدارد ، در سينه خود ، دوستش بدارد ، در مال خود ، شريكش بگرداند··· .
نمایش منبع
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس فقير را در مال خود شريك گرداند و با مردم به انصاف رفتار كند ، او مؤمن حقيقى است .
نمایش منبع
مصادقة الإخوان ـ به نقل از خلاّد سندى ، در حديثى كه سندش را به معصوم عليه السلام مى رساند ـ : مردى ديرتر به نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «چرا دير كردى؟» . گفت : برهنگى باعث شد ، اى پيامبر خدا! فرمود : «آيا همسايه اى نداشتى كه دو جامه داشته باشد و يكى را به تو عاريه دهد؟» . گفت : چرا ، اى پيامبر خدا! فرمود : «او برادر تو نيست» .
نمایش منبع
امام على عليه السلام :مواسات ، برترينِ كارهاست .
نمایش منبع
امام على عليه السلام :دارايى ات را در راه حقوق[ى كه به گردن توست ، ]ببخش ، و دوست [خود ]را در آن ، شريك گردان؛ چرا كه گشاده دستى ، براى آزاده سزاوارتر است .
نمایش منبع
امام على عليه السلام :برترين مردانگى ، شريك كردن برادران در اموال ، و برابرى با آنان در احوال است .
نمایش منبع
مصادقة الإخوان ـ به نقل از وصّافى ـ : امام باقر عليه السلام به من فرمود : «اى ابو اسماعيل! آيا در ميان شما چنين است كه هر گاه كسى ردايى نداشته باشد و يكى از برادرانش رداى اضافى داشته باشد ، آن را به او دهد تا وى نيز به ردايى برسد؟». گفتم : خير . فرمود : «آيا اگر ازارى نداشت ، برادرش ازار اضافى خود را به او مى دهد تا او نيز صاحب ازارى شود؟». گفتم : خير . امام عليه السلام با دست خود بر رانَش زد و فرمود : «اينها برادر نيستند» .
نمایش منبع
امام صادق عليه السلام :مؤمن ، برادر مؤمن است . وظيفه دارد كه او را نصيحت كند ، نسبت به او مواسات نمايد ، و دشمنش را از او باز دارد .
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات الكافي عن نعمان الرازي عن الإمام الصادق عليه السلام :اِنهَزَمَ النّاسُ يَومَ اُحُدٍ عَن رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فَغَضِبَ غَضَبا شَديدا ، قالَ : و كانَ إذا غَضِبَ انحَدَرَ عَن جَبينَيهِ مِثلُ اللُّؤلُؤِ مِنَ العَرَقِ ، قالَ : فَنَظَرَ فَإِذا عَلِيٌّ عليه السلام إلى جَنبِهِ فَقالَ لَهُ : اِلحَق بِبَني أبيكَ مَعَ مَنِ انهَزَمَ عَن رَسولِ اللّه ِ! فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، لي بِكَ اُسوَةٌ ، قالَ : فَاكفِني هؤُلاءِ . فَحَمَلَ فَضَرَبَ أوَّلَ مَن لَقِيَ مِنهُم . فَقالَ جَبرَئيلُ عليه السلام : إنَّ هذِهِ لَهِيَ المُؤاساةُ يا مُحَمَّدُ ! فَقالَ : إنَّهُ مِنّي و أنَا مِنهُ . فَقالَ جَبرَئيلُ عليه السلام : و أنَا مِنكُما يا مُحَمَّدُ .
فَقالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام : فَنَظَرَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إلى جَبرَئيلَ عليه السلام عَلى كُرسِيٍّ مِن ذَهَبٍ بَينَ السَّماءِ وَ الأَرضِ و هُوَ يَقولُ : «لا سَيفَ إلاّ ذُو الفَقارِ ، و لا فَتى إلاّ عَلِيٌّ » .
حديث
الكافى ـ به نقل از نعمان رازى ـ : امام صادق عليه السلام فرمود : در جنگ اُحُد ، مسلمانان از گرد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پراكنده گشتند و ايشان ، سختْ خشمگين شد . پيامبر صلى الله عليه و آله هر گاه خشمگين مى شد ، عرق ، مانند دانه هاى مرواريد از پيشانى اش سرازير مى گشت .
پيامبر صلى الله عليه و آله نگاه كرد و على عليه السلام را در كنار خويش ديد . به او فرمود : «تو نيز با كسانى كه از گرد پيامبر خدا پراكنده اند ، به پسران پدرت بپيوند!» . على عليه السلام گفت : اى پيامبر خدا! الگوى من شماييد . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «پس ، اينان را از من دور كن» . على عليه السلام حمله كرد و بر نخستين كس از دشمن كه رسيد ، ضربتى فرود آورد . جبرئيل عليه السلام گفت : اين است مواسات (فداكارى) ، اى محمّد! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «همانا او از من است و من از اويم» . جبرئيل عليه السلام گفت : و من نيز از شما دو تن هستم ، اى محمّد! پيامبر خدا به جبرئيل عليه السلام نگريست كه بر او رنگى از طلا در ميان آسمان و زمين ، نشسته بود و مى گفت : «شمشيرى جز ذو الفقار نيست ، و جوان مردى جز على نيست» .
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات الكافي عن مُعَلَّى بنِ خُنَيسٍ :خَرَجَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام في لَيلَةٍ قَد رَشَّتحديث و هُوَ يُريدُ ظُلَّةَ بَني ساعِدَةَحديث ، فَاتَّبَعتُهُ فَإِذا هُوَ قَد سَقَطَ مِنهُ شَيءٌ ، فَقالَ : بِسمِ اللّه ِ ، اللّهُمَّ رُدَّ عَلَينا ، قالَ : فَأَتَيتُهُ فَسَلَّمتُ عَلَيهِ ، قالَ : فَقالَ : مُعَلّى ؟ قُلتُ : نَعَم جُعِلتُ فِداكَ ، فَقالَ لي : اِلتَمِس بِيَدِكَ فَما وَجَدتَ مِن شَيءٍ فَادفَعهُ إلَيَّ . فَإِذا أنَا بِخُبزٍ مُنتَشِرٍ كَثيرٍ ، فَجَعَلتُ أدفَعُ إلَيهِ ما وَجَدتُ ، فَإِذا أنَا بِجِرابٍحديث أعجِزُ عَن حَملِهِ مِن خُبزٍ ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ أحمِلُهُ عَلى رَأسي ، فَقالَ : لا ، أنَا أولى بِهِ مِنكَ ، و لكِنِ امضِ مَعي .
قالَ : فَأَتَينا ظُلَّةَ بَني ساعِدَةَ ، فَإِذا نَحنُ بِقَومٍ نِيامٍ ، فَجَعَلَ يَدُسُّ الرَّغيفَ وَ الرَّغيفَينِ حَتّى أتى عَلى آخِرِهِم ، ثُمَّ انصَرَفنا . فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، يَعرِفُ هؤُلاءِ الحَقَّ ؟ فَقالَ : لَو عَرَفوهُ لَواسَيناهُم بِالدُّقَّةِحديث .حديث
الكافى ـ به نقل از مُعَلّى بن خُنَيس ـ : امام صادق عليه السلام در شبى كه نَم نَمْ باران مى آمد ، به قصد صُفّهحديث بنى ساعده خارج شد . من در پى ايشان به راه افتادم . ناگاه ، چيزى از دست ايشان افتاد . گفت : «بسم اللّه . خدايا! به ما برگردان» . من جلو رفتم و سلام كردم . فرمود : «معلّى؟». گفتم : بله ، فدايت شوم! فرمود : «با دستت بگرد و آنچه يافتى ، به من بده» . من گشتم . ديدم مقدار زيادى نان ، روى زمين ، پراكنده شده است ، و هر چه مى يافتم ، تحويل ايشان مى دادم . ناگاه كيسه چرمينى پر از نان يافتم كه نمى توانستم آن را بلند كنم . گفتم : فدايت شوم! آن را روى سرم حمل مى كنم . فرمود : «نه . من به اين كار ، از تو سزاوارترم ؛ امّا همراهم بيا» .
ما به صُفّه بنى ساعده رفتيم . عدّه اى را ديديم كه خوابيده اند. امام عليه السلام آهسته يكى دو گِرده نان كنار هر كدام گذاشت تا به نفر آخر رسيد . سپس برگشتيم . گفتم : فدايت شوم! آيا اينها حق را مى شناسند (شيعه هستند)؟ فرمود : «اگر مى شناختند ، در دادن نمك هم نسبت به آنها مواسات مى كرديم» .
نمایش منبع
امام كاظم عليه السلام :مؤمن با چيزى برتر از مواسات نسبت به مؤمن ، به خداوند عزّ و جلّ نزديك نشده است ، و اين ، همان سخن خداى متعال است كه : «هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا اين كه از آنچه دوست داريد ، انفاق كنيد» .
نمایش منبع
حدیث روز

امام علی عليه ‏السلام:

ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ؛

چه بسيار است عبرتها و چه اندک است عبرت گرفتن.

نهج البلاغه، حكمت 297

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685