- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج1
- اجل، دژى استوار
اجل، دژى استوار
قرآن:
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنَّ مَعَ كُلِّ إنسانٍ ملَكَينِ يَحفَظانِهِ، فإذا جاءَ القَدَرُ خَلَّيا بَينَهُ و بَينَهُ ، و إنَّ الأجلَ جُنَّةٌ حَصِينةٌ .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :إنَّ مَعَ كُلِّ إنسانٍ ملَكَينِ يَحفَظانِهِ، فإذا جاءَ القَدَرُ خَلَّيا بَينَهُ و بَينَهُ ، و إنَّ الأجلَ جُنَّةٌ حَصِينةٌ .
امام على عليه السلام :هر انسانى دو فرشته نگاهبان دارد، ليك هر گاه تقدير فرا رسد ، او را با آن تنها مى گذارند. همانا اجل ، حفاظى استوار است.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ لَمّا خُوِّفَ مِن الغِيلةِ ـ : و إنَّ عَلَيَّ مِن اللّه ِ جُنّةً حَصِينةً ، فإذا جاءَ يومي انفرَجَتْ عنّي و أسْلَمَتْني، فحينَئذٍ لا يَطِيشُ السَّهْمُ ، و لا يَبرأُ الكَلْمُ .
امام على عليه السلام ـ چون او را از كشته شدن ناگهانى (ترور شدن) ترساندند ـ فرمود : خداوند براى من حفاظى محكم قرار داده است و چون روز [مرگ ]من فرا رسد، آن حفاظ كنار مى رود و مرا تسليم [مرگ ]مى كند. در آن هنگام، نه تير به خطا مى رود و نه زخم بهبود مى يابد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام :كَفى بالأجَلِ حِرْزا ، إنَّهُ ليسَ أحدٌ مِن النّاسِ إلاّ و مَعهُ حَفَظةٌ مِن اللّه ِ يَحفَظونَهُ أنْ لا يَتَردّى في بِئرٍ ، و لا يَقَعَ علَيهِ حائطٌ ، و لا يُصيبَهُ سَبُعٌ ، فإذا جاءَ أجلُهُ خَلَّوا بينَه و بينَ أجلِهِ .
امام على عليه السلام :نگاهبانىِ اجل كافى است. هيچ كس نيست مگر آن كه نگهبانانى از سوى خداوند بر او گماشته اند كه نمى گذارند در چاهى بيفتد يا ديوارى بر سر او آوار شود يا خوراك درنده اى گردد، اما چون اجلش فرا رسد او را با اجلش تنها مى گذارند .
نمایش منبع
التوحيد عن سعيدِّ بنِ وَهبٍ:كُنّا مَعَ سعيدِ بنِ قيسٍ بصِفّينَ لَيلاً، و الصَّفّانِ يَنْظُرُ كُلُّ واحدٍ مِنهما إلى صاحبِهِ،حتّى جاءَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام ، فنَزَلْنا على فِنائهِ ، فقالَ لَه سعيدُ بنُ قيسٍ : أ في هذهِ السّاعةِ يا أميرَ المؤمنينَ! أ ما خِفْتَ شيئا ؟! قالَ : و أيَّ شيءٍ أخافُ ؟! إنَّه ليسَ مِن أحدٍ إلاّ و مَعَه مَلَكانِ مُوَكّلانِ بهِ أنْ يَقعَ في بئرٍ أو تَضُرَّ بهِ دابّةٌ أو يَتَردّى مِن جبلٍ، حتّى يأتيَهُ القَدَرُ ؛ فإذا أتى القدَرُ خلَّوا بَينَهُ و بَينَهُ .
التوحيد ـ به نقل از سعيد بن وهب ـ : شبى با سعيد بن قيس در صفّين بوديم و هر يك از دو سپاه، ديگرى را زير نظر داشت. تا آن كه امير المؤمنين عليه السلام تشريف آورد و ما به حضور آن حضرت رسيديم. سعيد بن قيس به ايشان گفت: در اين ساعت شب، اى امير مؤمنان؟ از چيزى نهراسيدى؟! فرمود: از چه بهراسم؟! هيچ انسانى نيست مگر آن كه دو فرشته بر او گماشته اند ، تا در چاهى نيفتد يا جانورى به او گزندى نرساند يا از كوهى سقوط نكند تا آن كه تقديرش فرا رسد و چون تقديرش فرا رسد او را با تقديرش تنها مى گذارند.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685