- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دوستي در قرآن و حديث
- آنان كه خدا دوستشان دارد
آنان كه خدا دوستشان دارد















وَالقَومُ إذا صَفّوا لِلصَّلاةِ ، وَالقَومُ إذا صَفّوا لِقِتالِ العَدُوِّ .

بر مى خيزد و نماز مى خواند؛ مردمى كه براى نماز ، صف مى بندند ؛ و مردمى كه براى پيكار با دشمن صف مى بندند .

فَقالَ : قَد لَقيتَ فَاسأَل .
قُلتُ : بَلَغَني أنَّكَ تَقولُ : سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهيَقولُ : «ثَلاثَةٌ يُحِبُّهُمُ اللّه ُ عز و جل ، وثَلاثَةٌ يُبغِضُهُمُ اللّه ُ عز و جل»؟
قالَ : نَعَم ، فَما أخالُني أكذِبُ عَلى خَليلي مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله ـ ثَلاثا يَقولُها ـ .
قُلتُ : مَنِ الثَّلاثَةُ الَّذينَ يُحِبُّهُمُ اللّه ُ عز و جل ؟
قالَ : رَجُلٌ غَزا في سَبيلِ اللّه ِ ، فَلَقِيَ العَدوَّ مُجاهِدا مُحتَسِبا فَقاتَلَ حَتّى قُتِلَ ؛ وأنتُم تَجِدونَ في كِتابِ اللّه ِ عز و جل : «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَـتِلُونَ فِى سَبِيلِهِ صَفًّا» .


ابوذر گفت : «اينك ديدى . پس بپرس» .
گفتم : شنيده ام كه مى گويى : پيامبر خدا فرمود : خداوند عز و جل ، سه تن را دوست دارد و سه تن را دشمن مى دارد ؟
گفت : «آرى ، گمان ندارم كه به دوستم محمد صلي الله عليه و آلهدروغ مى بندم» ، و اين جمله را سه بار تكرار كرد .
گفتم : آن سه تن كه خداوند دوستشان دارد ، كيان اند ؟
گفت : «مردى كه در راه خدا مى جنگد . پس براى جهاد و به انتظار پاداشِ خدا ، با دشمن روياروى مى شود و پيكار مى كند تا كشته شود . شما نيز در كتاب خداوند عز و جل در اين باب مى خوانيد : «خداوند ، كسانى را كه در راهش چون صفى مى جنگند ، دوست دارد» ؛ و مردى كه همسايه اش او را مى آزارد و او بر آزارش شكيبايى مى ورزد و انتظار پاداش از خدا دارد . پس خداوند او را با مرگ يا زندگى از اين آزار ، ايمن مى گرداند ؛ و مردى كه همراه مردمى است . پس در حركت هستند تا آن كه خواب يا چرت بر آنان چيره مى شود و آنان ، آخر شب [براى خواب ]فرود مى آيند ، امّا او به وضو و نمازش مى پردازد» .









العَبدَ أن يَستَخِفَّ بِالجُرمِ اليَسيرِ .


قالَ : ذو سُلطانٍ يَرحَمُ النّاسَ ، ويَحكُمُ لِلنّاسِ كَما يَحكُمُ لِنَفسِهِ ، ورَجُلٌ آتاهُ اللّه ُ مالاً فَهُوَ يُنفِقُ مِنهُ ابتِغاءَ وَجهِ اللّه ِ وفي طاعَةِ اللّه ِ عز و جل ، ورَجُلٌ يُفني شَبابَهُ وقُوَّتَهُ في طاعَةِ اللّه ِ عز و جل ، ورَجُلٌ كانَ قَلبُهُ مُعَلَّقا فِي المَساجِدِ مِن حُبِّهِ إيّاها ، ورَجُلٌ لَقِيَ امرَأَةً حَسناءَ فَأَمكَنَتهُ مِن نَفسِها فَتَرَكَها مِن خَشيَةِ اللّه ِ ، ورَجُلٌ حَيثٌ كانَ يَعلَمُ أنَّ اللّه َ تَعالى مَعَهُ ، نَقِيَّةٌ قُلوبُهُم ، طَيِّبٌ كَسبُهُم ، يَتَحابّونَ بِجَلالي ، اُذكَرُ بِهِم ، ويُذكَرونَ بِذِكري . ورَجُلٌ فاضَت عَيناهُ مِن خَشيَةِ اللّه ِ عز و جل .

فرمود : «قدرتمندى كه به مردم رحم مى كند و چنان براى مردم داورى مى كند كه براى خودش داورى مى كند ؛ و كسى كه خداوند به او مالى بخشيده است . پس او در جهت رضايت خداوند و در راه فرمانبرىِ خداوند عز و جل ، از آن خرج مى كند ؛ و كسى كه جوانى و نيرويش را در راه فرمانبرى از خداوند عز و جل صرف مى كند ؛ و كسى كه به دليل علاقه اش به مسجد همواره دلش آن جا است ؛ و مردى كه زنى زيبا را ببيند كه خود را در اختيارش گذاشته است ، امّا از ترس خدا او را واگذارد ؛ و كسى كه هرجا باشد ، مى داند خدا با اوست . اينان ، دل هايشان پاك ، و كسب و كارشان پاكيزه است و با جلال من يكديگر را دوست مى دارند . ديگران به وسيله آنان يادم مى كنند و با يادم ، آنان را ياد مى كنند . نيز كسى كه از ترس خداوند عز و جل ، چشمانش اشكبار شود» .

قيلَ : ما هُنَّ يا رَسولَ اللّه ِ ؟
قالَ : مَن إذا اُعطِيَ شَكَرَ ، وإذا قَدَرَ غَفَرَ ، وإذا غَضِبَ فَتَرَ .

گفتند : يا رسول اللّه ! آنها چيستند ؟
فرمود : «آن كه چون به او چيزى دهند ، سپاس بگزارد؛ چون [بر دشمن خود ]توانا شود ، ببخشد ؛ و چون خشمگين شود ، درنگ و سستى كند» .







فَقالَ اللّه ُ تَعالى : لَيسَ شَيءٌ أفضَلَ عِندي مِنَ التَّوَكُّلِ عَلَيَّ ، وَالرِّضا بِما قَسَمتُ . يا مُحَمَّدُ ، وَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَحابّينَ فِيَّ ، ووَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَعاطِفينَ فِيَّ ، ووَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَواصِلينَ فِيَّ ، ووَجَبَت مَحَبَّتي لِلمُتَوَكِّلينَ عَلَيَّ . ولَيسَ لِمَحَبَّتي عَلَمٌ ولا غايَةٌ ولا نِهايَةٌ ، وكُلَّما رَفَعتُ لَهُم عَلَما وَضَعتُ لَهُم عَلَما ، اُولئِكَ الَّذينَ نَظَروا إلَى المَخلوقينَ بِنَظَري إلَيهِم ، ولَم يَرفَعُوا الحَوائِجَ إلَى الخَلقِ ، بُطونُهُم خَفيفَةٌ مِن أكلِ الحَرامِ ، نَعيمُهُم فِي الدُّنيا ذِكري ومَحَبَّتي ورِضائي عَنهُم .

خداوند متعال فرمود : «هيچ چيز نزدم برتر از توكّل به من و خشنودى به قسمت من نيست . اى محمّد! دوستى ام براى آنان كه به خاطر من يكديگر را دوست مى دارند ، ثابت است ؛ و دوستى ام براى آنان كه به خاطر من به يكديگر مهر مى ورزند ، ثابت است؛ و دوستى ام براى آنان كه به خاطر من به يكديگر مى پيوندند ، ثابت است؛ و دوستى ام براى توكّل كنندگان بر من ، ثابت است . براى دوستى ام ، نه نشان [ثابت ]و اندازه اى است ، و نه فرجام و نهايتى . هرگاه برايشان نشانى بردارم ، نشانى ديگر بگذارم . آنان هستند كه به [خاطر ]نگاه من به آفريدگانم ، به آنها مى نگرند و نيازهايشان را نزد خلق نمى برند؛ شكم هايشان از حرامخوارى سَبُك است ؛ خوشى شان در دنيا ياد من و دوستى من و خشنودى من (از آنان) است» .

فَقالَ : هذِهِ سِتُّ خِصالٍ ، تَحتاجُ إلى سِتّ خِصالٍ : إذا أرَدتَ أن يُحِبَّكَ اللّه
فَخَفهُ وَاتَّقِهِ . وإذا أرَدتَ أن يُحِبَّكَ المَخلوقونَ فَأحسِن إلَيهِم ، وَارفِض ما في أيديهِم . وإذا أرَدتَ أن يُثرِيَ اللّه ُ مالَكَ فَزَكِّهِ . وإذا أرَدتَ أن يُصِحَّ بَدَنَكَ فَأَكثِر مِنَ الصَّدَقَةِ . وإذا أرَدتَ أن يُطيلَ اللّه ُ عُمُرَكَ فَصِل ذَوي أرحامِكَ . وإذا أرَدتَ أن يَحشُرَكَ اللّه ُ مَعي فَأَطِلِ السُّجودَ بَينَ يَدَيِ اللّه ِ الواحِدِ القَهّارِ .

حضرت فرمود : «اينها شش صفت است كه نيازمند شش صفت ديگر
است : هرگاه خواستى خداوند دوستت بدارد ، از او بترس و تقواى او را پيشه كن؛ و هرگاه خواستى آفريدگان دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و آنچه را در دست دارند ، رها كن؛ و هرگاه خواستى خداوند دارايى ات را بيفزايد ، زكات بپرداز؛ و هرگاه خواستى خداوند تندرستت گرداند ، بسيار صدقه بده؛ و هرگاه خواستى خداوند عمرت را طولانى كند ، به ديدار خويشاوندانت برو؛ و هرگاه خواستى خداوند تو را با من محشور سازد ، در برابر خداى يگانه قهّار ، سجده ات را طولانى كن» .







غَبراءَ مُظلِمَةٍ .




امام على عليه السلام ـ در توبيخ اصحاب خود ـ فرمود:
أما والّذي نَفسي بِيَدِهِ لَيَظهَرَنَّ هؤلاءِ القَومُ علَيكُم، لَيس لأنّهُم أولى بِالحَقِّ مِنكُم، ولكنْ لإسراعِهِم إلى باطِلِ صاحِبِهِم (باطِلِهِم)، و إبطائكُم عَن حَقِّي؛
هان! سوگند به آنكه جانم در دست اوست، اين جماعت بىگمان بر شما چيره خواهند شد، نه به خاطر اينكه آنان از شما برحقّترند، بلكه بدان سبب كه آنان در حمايت از باطل امير خود مىشتابند و شما در حمايت از حق من كندى مىكنيد.
نهج البلاغه، خطبه 97

- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685