- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دنيا و آخرت ج2
- ه ـ مجموعه اين صفات
ه ـ مجموعه اين صفات
رسول اللّه صلي الله عليه و آله : أمّا عَلامَةُ الزّاهِدِ فَعَشَرَةٌ ؛ يَزهَدُ فِي المَحارِمِ ، ويَكُفُّ نَفسَهُ ، ويُقيمُ فَرائِضَ رَبِّهِ ، فَإِن كانَ مَملوكا أحسَنَ الطّاعَةَ ، وإن كان مالِكا أحسَنَ المَملَكَةَ ، ولَيسَ لَهُ حَمِيَّةٌ ولا حِقدٌ ، يُحسِنُ إلى مَن أساءَ إلَيهِ ، ويَنفَعُ مَن ضَرَّهُ ، ويَعفو عَمَّن ظَلَمَهُ ، ويَتَواضَعُ لِحَقِّ اللّه ِ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : نشانه زهد ده تاست: به حرام ها بى رغبت است؛ خويشتندار است؛ واجبات پروردگارش را به جا مى آورد؛ اگر مملوك است ، فرمان بُردار خوبى است؛ اگر مالك است ، ملكدار خوبى است؛ تندخو وكينه توز نيست؛ به كسى كه به او بدى كرده است ، خوبى مى كند؛ به كسى كه به او زيان زده است ، سود مى رساند؛ از كسى كه به او ستم كرده است ، گذشت مى كند؛ و در برابر حق خداوند ، فروتن است (يا: به خاطر خدا فروتنى مى كند).
نمایش منبع
مكارم الأخلاق عن أبي ذرّ : قُلتُ : يا رَسولَ اللّه ، مَن أزهَدُ النّاسِ؟ فَقالَ صلي الله عليه و آله : مَن لَم يَنسَ المَقابِرَ وَالبِلى ، وتَرَكَ فَضلَ زينَةِ الدُّنيا ، وآثَرَ ما يَبقى عَلى ما يَفنى ، ولَم يَعُدَّ غَدا مِن أيّامِهِ ، وعَدَّ نَفسَهُ فِي المَوتى .
مكارم الأخلاق ـ به نقل از ابو ذر ـ : گفتم: اى پيامبر خدا! زاهدترينِ مردم كيست؟
فرمود: كسى كه قبرستان و پوسيده شدن را فراموش نكند، از مازاد زيور دنيا ، چشم بپوشد، آنچه را ماندنى است ، بر آنچه از بين رفتنى است ، ترجيح دهد، فردا را از روزهاى [عمر] خود نشمارد و خويشتن را در شمارِ مردگان به حساب آورد.
فرمود: كسى كه قبرستان و پوسيده شدن را فراموش نكند، از مازاد زيور دنيا ، چشم بپوشد، آنچه را ماندنى است ، بر آنچه از بين رفتنى است ، ترجيح دهد، فردا را از روزهاى [عمر] خود نشمارد و خويشتن را در شمارِ مردگان به حساب آورد.
نمایش منبع
رسول اللّه صلي الله عليه و آله ـ في وَصِيَّتِهِ لاِءَبي ذَرٍّ ـ : يا أبا ذَر ، طوبى لِلزّاهِدينَ فِي الدُّنيَا ، الرّاغِبينَ فِي الآخِرَةِ ، الَّذينَ اتَّخَذوا أرضَ اللّه ِ بِساطا ، وتُرابَها فِراشا ، وماءَها طيبا ، وَاتَّخَذُوا الكِتابَ شِعارا ، وَالدُّعاءَ لِلّهِ دِثارا ، وقَرَضُوا
الدُّنيا قَرضا .
الدُّنيا قَرضا .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ در سفارش به ابو ذر ـ : اى ابو ذر! خوشا به حال دل بُريدگانِ از دنيا و دل دادگان به آخرت؛ آنان كه زمين خدا را فرش خود قرار داده اند و خاكش را بستر و آبش را شربت گوارا؛ كتاب خدا را [چونان [جامه زيرين
خود گرفتند و دعا به درگاه خدا را جامه رويين ، و دنيا را به كلّى پشتِ سر انداختند.
خود گرفتند و دعا به درگاه خدا را جامه رويين ، و دنيا را به كلّى پشتِ سر انداختند.
نمایش منبع
عنه صلي الله عليه و آله ـ مِمّا أوصى بِهِ عَلِيّا عليه السلام ـ : يا عَلِيُّ ، مَثِّلِ الآخِرَةَ في قَلبِكَ وَالمَوتَ نَصبَ عَينَيكَ ، ولا تَنسَ مَوقِفَكَ بَينَ يَدَيِ اللّه ِ ، وكُن مِنَ اللّه ِ عَلى وَجَلٍ ، وَاذكُر نِعَمَ اللّه ِ ، وَاكفُف عَن مَحارِمِ اللّه ِ ، ونابِذ هَواكَ ، وَاعزِلِ الشَّكَّ وَالطَّمَعَ وَالحِرصَ ، وَاستَعمِلِ التَّواضُعَ وَالعِفَّةَ وحُسنَ الخُلُقِ ولينَ الكَلامِ ، وَاتَّبِع قَولَ الحَقِّ مِن حَيثُ وَرَدَ ، وَاجتَنِبِ البُخلَ وَالكَذِبَ وَالرِّياءَ وَالعُجبَ ، ولا تَستَصغِر نِعمَةَ اللّه ِ وجاوِزها بِالشُّكرِ ، وَاذكُرِ اللّه َ في كُلِّ وَقتٍ وَاحمَدهُ عَلى كُلِّ حالٍ ، وَاعفُ عَمَّن ظَلَمَكَ وصِل مَن قَطَعَكَ وأعطِ مَن حَرَمَكَ ، وَليَكُن صَمتُكَ فِكرا وكَلامُكَ ذِكرا ونَظَرُكَ اعتِبارا ، وتَحَبَّب مَا استَطَعتَ ، وباشِرِ النّاسَ بِالحُسنى ، وَاصبِر عَلَى النّازِلَةِ ، ولا تَستَهِن بِالمُصيبَةِ ، وأطِلِ الفِكرَ فِي المَعادِ ، وَاجعَل شَوقَكَ إلَى الجَنَّةِ ، وَاستَعِذ مِنَ النّارِ ، وَأمُر بِالمَعروفِ وَانهَ عَنِ المُنكَرِ ، ولا تَأخُذكَ فِي اللّه ِ لَومَةُ لائِمٍ ، وخُذ مِنَ الحَلالِ ما شِئتَ إذا أمكَنَكَ ، وَاعتَصِم بِالإِخلاصِ وَالتَّوَكُّلِ ، ودَعِ الظَّنَّ وابنِ عَلَى الأَساسِ ، وكُن مَعَ الحَقِّ حَيثُ كانَ ، ومَيِّز مَا اشتَبَهَ عَلَيكَ بِعَقلِكَ ؛ فَإِنَّهُ حُجَّةُ اللّه ِ عَلَيكَ ، وَديعَةٌ فيكَ ، وبَرَكاتُهُ عِندَكَ ، فَذلِكَ أعلامُ الزُّهدِ ومِنهاجُهُ ، وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ از سفارش هاى ايشان به على عليه السلام ـ : اى على! پيوسته آخرت را در دلت مجسّم بدار و مرگ را نصب العين خود ، قرار ده . حضورت را در پيشگاه خداوند ، فراموش مكن و از خداترسان باش و نعمت هاى خدا را به ياد داشته باش . از حرام هاى خدا ، باز ايست، هَوَست را به دور افكن و از دودلى و طمع و آزمندى ، كناره گير و فروتنى و خويشتندارى و خوش خويى و نرم گويى را در پيش گير و پيرو سخن حق باش از هر كه باشد . از بخل و دروغ و ريا و خودپسندى دورى كن و نعمت خدا را كوچك مشمار و همواره ، شكر آن را به جاى آور و هميشه به ياد خدا باش و در همه حال ، او را سپاس و ستايش گوى و از كسى كه به تو ستم كرده است ، درگذر و با كسى كه از تو بُريده است ، پيوند برقرار كن و به كسى كه از تو مضايقه كرده است ، عطا كن . سكوتت توأم با انديشيدن باشد وگفتارت ، ذكر خدا و نگاه كردنت عبرت آموختن. تا مى توانى ، دوستى بوَرز و با مردم به خوبى رفتار كن و در مصائب و سختى ها صبور باش و مصيبت ها را دستِ كم مگير . درباره قيامت ، بسيار انديشه كن و به بهشت ، شوق بورز و از آتش ، به خدا پناه ببر، امر به معروف و نهى از منكر كن و در راه خدا ، سرزنش هيچ سرزنشگرى در تو اثر نكند. از حلال، هرگاه برايت فراهم شد، هر اندازه كه خواستى ، [بدون اسراف و تبذير [استفاده كن. به اخلاص و توكّل ، چنگ در زن و گمان را رها كن و بر شالوده بنا كن. باحق باش ، هرجا كه بود. آنچه را بر تو مشتبه مى شود ، با كمك عقلت تميز بده؛ زيرا كه عقل ، حجّت خدا بر تو و سپرده اى [الهى [در وجود توست و برايت بركت ها دارد. اينهاست نشانه هاى زهد و راه و روش آن، و عاقبتْ از آنِ پرهيزگاران است.
نمایش منبع
عنه صلي الله عليه و آله ـ في حَديثٍ لَهُ مَعَ جَبرَئيلَ عليه السلام ـ : قُلتُ : يا جَبرَئيلُ فَما تَفسيرُ الزُّهدِ؟ قالَ : الزّاهِدُ يُحِبُّ مَن يُحِبُّ خالِقُهُ ، ويُبغِضُ مَن يُبغِضُ خالِقُهُ ، ويَتَحَرَّجُ مِن حَلالِ الدُّنيا ولا يَلتَفِتُ إلى حَرامِها ؛ فَإِنَّ حَلالَها حِسابٌ وحَرامَها عِقابٌ ، ويَرحَمُ جَميعَ المُسلِمين كَما يَرحَمُ نَفسَهُ ، ويَتَحَرَّجُ مِنَ الكَلامِ كَما يَتَحَرَّجُ مِنَ المَيتَةِ الَّتي قَدِ اشتَدَّ نَتنُها ، ويَتَحَرَّجُ عَن حُطامِ الدُّنيا وزينَتِها كَما يَتَجَنَّبُ النّارَ أن تَغشاهُ ، وأن يُقَصِّرَ أمَلَهُ وكَأَنَّ بَينَ عَينَيهِ أجَلَهُ .
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ـ در گفتگويى با جبرئيل عليه السلام ـ : گفتم: اى جبرئيل! تفسير زهد چيست؟
گفت: «زاهد ، كسى [و آنچه] را كه آفريدگارش دوست دارد ، دوست مى دارد و كسى را كه آفريدگارش او را ناخوش دارد ، ناخوش مى دارد و از حلال دنيا مى پرهيزد و به حرام آن ، توجّه نمى كند؛ زيرا حلال آن ، حساب دارد و حرامش كيفر. [ زاهد ، [همچنان كه به خويشتن رحم مى كند ، به همه مسلمانان ، رحم مى كند و همان گونه كه از لاشه گنديده بسيار بدبو ، دورى مى كند ، از سخن [بيجا [مى پرهيزد و همان گونه كه از آتش دورى مى كند كه مبادا او را فرا گيرد ، از حُطام دنيوى و زرق و برق آن ، دورى مى كند؛ آرزويش كوتاه است ، انگار كه مرگ خود را پيش چشم دارد».
گفت: «زاهد ، كسى [و آنچه] را كه آفريدگارش دوست دارد ، دوست مى دارد و كسى را كه آفريدگارش او را ناخوش دارد ، ناخوش مى دارد و از حلال دنيا مى پرهيزد و به حرام آن ، توجّه نمى كند؛ زيرا حلال آن ، حساب دارد و حرامش كيفر. [ زاهد ، [همچنان كه به خويشتن رحم مى كند ، به همه مسلمانان ، رحم مى كند و همان گونه كه از لاشه گنديده بسيار بدبو ، دورى مى كند ، از سخن [بيجا [مى پرهيزد و همان گونه كه از آتش دورى مى كند كه مبادا او را فرا گيرد ، از حُطام دنيوى و زرق و برق آن ، دورى مى كند؛ آرزويش كوتاه است ، انگار كه مرگ خود را پيش چشم دارد».
نمایش منبع
الإمام عليّ عليه السلام : إنَّ الزّاهِدينَ فِي الدُّنيا تَبكي قُلوبُهُم وإن ضَحِكوا ، ويَشتَدُّ حُزنُهُم وإن فَرِحوا ، ويَكثُرُ مَقتُهُم أنفُسَهُم وإنِ اغتُبِطوا بِما رُزِقوا .
امام على عليه السلام : زاهدانِ به دنيا، دل هايشان گريان است ، اگرچه [در ظاهر [بخندند و سختْ اندوهناك اند ، اگرچه [در ظاهر] شادى نمايند و از خود بسيار در خشم اند ، اگرچه به واسطه آنچه روزى شده اند ، مورد غبطه ديگران اند.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : الزّاهِدُ عِندَنا مَن عَلِمَ فَعَمِلَ ، ومَن أيقَنَ فَحَذِرَ ، وإن أمسى عَلى عُسرٍ حَمِدَ اللّه َ ، وإن أصبَحَ عَلى يُسرٍ شَكَرَ اللّه َ ، فَهُوَ الزّاهِدُ .
امام على عليه السلام : از نظر ما ، زاهد كسى است كه دانست و عمل كرد، و كسى كه يقين داشت و حذر كرد، و اگر در سختى و تنگ دستى بام خود را به شام رسانْد ، حمد خدا را به جاى آورد، و اگر در آسايش و رفاه شام خويش را به بام رسانْد ، شكر خداى را بگزارد. چنين كسى زاهد است.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ في صِفَةِ الزُّهّادِ ـ : كانوا قَوما مِن أهلِ الدُّنيا ولَيسوا مِن أهلِها ، فَكانوا فيها كَمَن لَيسَ مِنها ، عَمِلوا فيها بِما يُبصِرونَ ، وبادَروا فيها ما يَحذَرونَ ، تَقَلَّبُ أبدانُهُم بَينَ ظَهرانَي أهلِ الآخِرَةِ ، ويَرَونَ أهلَ الدُّنيا يُعَظِّمونَ مَوتَ أجسادِهِم وهُم أشَدُّ إعظاما لِمَوتِ قُلوبِ أحيائِهِم .
امام على عليه السلام ـ در وصف زاهدان ـ : آنان ، گروهى از مردم دنيا هستند؛ ولى اهل دنيا (دنيا دوست) نيستند. در اين دنيا ، همچون كسانى هستند كه از آن نيستند . در دنيا ، بر اساس بينش و بصيرت عمل مى كنند و از آنچه مى ترسند (يعنى: مرگ) پيشى گرفتند؛ پيكرهايشان در ميان اهل آخرت مى گردد (جز با اهل آخرت نمى آميزند)؛ اهل دنيا را مى بينند كه مرگِ تن هاشان را بزرگ مى شمارند ، در حالى كه آنان ، مرگِ دل هاى زندگانشان را بزرگ تر مى شمارند.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : الزّاهِدُ فِي الدُّنيا مَن وُعِظَ فَاتَّعَظَ ، ومَن عَلِمَ فَعَمِلَ ، ومَن أيقَنَ فَحَذِرَ ، فَالزّاهِدونَ فِي الدُّنيا قَومٌ وُعِظوا فَاتَّعَظوا ، وأيقَنوا فَحَذِروا وعَلِموا فَعَمِلوا ، إن
أصابَهُم يُسرٌ شَكَروا ، وإن أصابَهُم عُسرٌ صَبَروا .
أصابَهُم يُسرٌ شَكَروا ، وإن أصابَهُم عُسرٌ صَبَروا .
امام على عليه السلام : زاهدِ به دنيا ، كسى است كه پند داده شد و پند گرفت، و كسى است كه علم آموخت و به كار بست، و كسى است كه يقين يافت و حذر كرد. پس، زاهدانِ به دنيا ، آن مردمانى اند كه پند داده شدند و پند گرفتند، و يقين كردند
و حذر كردند ، و علم آموختند و عمل كردند؛ اگر آسايش به آنان برسد ، شكر مى گويند و اگر به سختى در افتند ، شكيبايى مى ورزند.
و حذر كردند ، و علم آموختند و عمل كردند؛ اگر آسايش به آنان برسد ، شكر مى گويند و اگر به سختى در افتند ، شكيبايى مى ورزند.
نمایش منبع
امام على عليه السلام : كسى كه به دنيا بى اعتناست، هرچه دنيا بيشتر خود را برايش بيارايد ، او بيشتر از آن روى مى گردانَد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ في صِفاتِ المُتَّقينَ ـ : أرادَتهُمُ الدُّنيا فَلَم يُريدوها ، وأسَرَتهُم فَفَدَوا أنفُسَهُم مِنها .
امام على عليه السلام ـ در بيان صفات پرهيزگاران ـ : دنيا آنها را خواست؛ امّا آنها دنيا را نخواستند و دنيا اسيرشان كرد؛ امّا آنان ، سَر بَها دادند و خود را از بند دنيا رهانيدند.
نمایش منبع
امام على عليه السلام : برترين زهد، پنهان داشتن زهد است.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ في ذِكرِ حَديثِ مِعراجِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ـ : قالَ اللّه ُ تَعالى : . . . يا أحمَد ، وُجوهُ الزّاهِدينَ مُصفَرَّةٌ مِن تَعَبِ اللَّيلِ وصَومِ النَّهارِ ، وألسِنَتُهُم كِلالٌ إلاّ مِن ذِكرِ اللّه ِ تَعالى ، قُلوبُهُم في صُدورِهِم مَطعونَةٌ مِن كَثرَةِ صَمتِهِم ، قَد أعطَوُا المَجهودَ في أنفُسِهِم لا مِن خَوفِ نارٍ ولا مِن شَوقِ جَنَّةٍ ، ولكِن يَنظُرونَ في مَلَكوتِ السَّماواتِ وَالأَرضِ فَيَعلَمونَ أنَّ اللّه َ سُبحانَهُ أهلٌ لِلعِبادَةِ .
امام على عليه السلام ـ در حديث معراج ـ : خداى متعال فرمود : «... اى احمد! رخسار زاهدان از رنج شب خيزى و روزه دارى زرد است و زبان هايشان جز از ذكر خداى متعال ، درمانده است؛ دل هايشان، از كثرت خاموشى، در سينه هايشان ريش است؛ خويشتن را رنجه كرده اند ، نه از ترس آتش و از شوق بهشت ، بلكه در ملكوت آسمان ها و زمين ، انديشه و نظر مى كنند و درمى يابند كه خداوند سبحان ، عبادت است».
نمایش منبع
عنه عليه السلام : الزُّهدُ فِي الدُّنيا ثَلاثَةُ أحرُفٍ : زاءٌ وهاءٌ ودالٌ ؛ فَأَمَّا الزّاءُ فَتَركُ الزّينَةِ ، وأمَّا الهاءُ فَتَركُ الهَوى ، وأمَّا الدّالُ فَتَركُ الدُّنيا .
امام على عليه السلام : زهد به دنيا ، از سه حرف تشكيل شده است : زاء و هاء و دال . زاء ، يعنى ترك زينت؛ هاء ، يعنى ترك هوا؛ و دال ، يعنى ترك دنيا .
نمایش منبع
الإمام الحسين عليه السلام : بَينا أميرُ المُؤمِنينَ ـ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِ ـ ذاتَ يَومٍ جالِسٌ مَعَ
أصحابِهِ يُعَبِّئُهُم لِلحَربِ ، إذ أتاهُ شَيخٌ عَلَيهِ شَحبَةُ السَّفَرِ ، فَقالَ : أينَ أميرُ المُؤمِنينَ؟ فَقيلَ : هُوَ ذا . فَسَلَّمَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إنّي أتَيتُكَ مِن ناحِيَةِ الشّام ، وأنَا شَيخٌ كَبيرٌ قَد سَمِعتُ فيكَ مِنَ الفَضلِ ما لا اُحصي ، وإنّي أظُنُّكَ سَتُغتالُ فَعَلِّمني مِمّا عَلَّمَكَ اللّه ُ .
قالَ : نَعَم يا شَيخُ . . . إنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلقا ضَيَّقَ الدُّنيا عَلَيهِم نَظَرا لَهُم فَزَهَّدَهُم فيها وفي حُطامِها ، فَرَغِبوا في دارِالسَّلامِ الَّتي دَعاهُم إلَيها وصَبَروا عَلى ضيقِ المَعيشَةِ ، وصَبَروا عَلَى المَكروهِ وَاشتاقوا إلى ما عِندَ اللّه ِ مِنَ الكَرامَةِ ، بَذَلوا أنفُسَهُمُ ابتِغاءَ رِضوانِ اللّه ِ ، وكانَت خاتِمَةُ أعمالِهِمُ الشَّهادَةَ ، فَلَقُوا اللّه َ وهُوَ عَنهُم راضٍ ، وعَلِموا أنَّ المَوتَ سَبيلُ مَن مَضى ومَن بَقِيَ ، فَتَزَوَّدوا لاِآخِرَتِهِم غَيرَ الذَّهبِ وَالفِضَّةِ ، ولَبِسُوا الخَشِنَ ، وصَبَروا عَلَى البَلوى ، وقَدَّمُوا الفَضلَ ، وأحَبّوا فِي اللّه ِ ، وأبغَضوا فِي اللّه ِ ، اُولئِكَ المَصابيحُ وأهلُ النَّعيمِ فِي الآخِرَةِ ، وَالسَّلامُ .
أصحابِهِ يُعَبِّئُهُم لِلحَربِ ، إذ أتاهُ شَيخٌ عَلَيهِ شَحبَةُ السَّفَرِ ، فَقالَ : أينَ أميرُ المُؤمِنينَ؟ فَقيلَ : هُوَ ذا . فَسَلَّمَ عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ :
يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إنّي أتَيتُكَ مِن ناحِيَةِ الشّام ، وأنَا شَيخٌ كَبيرٌ قَد سَمِعتُ فيكَ مِنَ الفَضلِ ما لا اُحصي ، وإنّي أظُنُّكَ سَتُغتالُ فَعَلِّمني مِمّا عَلَّمَكَ اللّه ُ .
قالَ : نَعَم يا شَيخُ . . . إنَّ اللّه َ خَلَقَ خَلقا ضَيَّقَ الدُّنيا عَلَيهِم نَظَرا لَهُم فَزَهَّدَهُم فيها وفي حُطامِها ، فَرَغِبوا في دارِالسَّلامِ الَّتي دَعاهُم إلَيها وصَبَروا عَلى ضيقِ المَعيشَةِ ، وصَبَروا عَلَى المَكروهِ وَاشتاقوا إلى ما عِندَ اللّه ِ مِنَ الكَرامَةِ ، بَذَلوا أنفُسَهُمُ ابتِغاءَ رِضوانِ اللّه ِ ، وكانَت خاتِمَةُ أعمالِهِمُ الشَّهادَةَ ، فَلَقُوا اللّه َ وهُوَ عَنهُم راضٍ ، وعَلِموا أنَّ المَوتَ سَبيلُ مَن مَضى ومَن بَقِيَ ، فَتَزَوَّدوا لاِآخِرَتِهِم غَيرَ الذَّهبِ وَالفِضَّةِ ، ولَبِسُوا الخَشِنَ ، وصَبَروا عَلَى البَلوى ، وقَدَّمُوا الفَضلَ ، وأحَبّوا فِي اللّه ِ ، وأبغَضوا فِي اللّه ِ ، اُولئِكَ المَصابيحُ وأهلُ النَّعيمِ فِي الآخِرَةِ ، وَالسَّلامُ .
امام حسين عليه السلام : روزى امير مؤمنان ـ كه درودهاى خداوند بر او باد ـ با يارانش نشسته بود و آنها را براى جنگ ، بسيح مى كرد كه پيرمردى ، در حالى كه رنج
و خستگى سفر در چهره اش نمايان بود ، بر او وارد شد و گفت: امير مؤمنان كجاست؟
ايشان را به او نشان دادند. پيرمرد بر او سلام كرد و آن گاه گفت: اى امير مؤمنان، من از منطقه شام آمده ام. پيرى سالخورده ام كه درباره تو فضايل بى شمارى شنيده ام و گمان مى كنم به زودى ترور خواهى شد. پس، از آنچه خداوند به تو آموخته است ، مرا چيزى بياموز.
امام عليه السلام فرمود: «باشد ، اى پيرمرد! ... خداوند عدّه اى را آفريد و از سرِ لطف، دنيا را بر آنان تنگ كرد و ايشان را به زهد و بى رغبتى به دنيا و حطام دنيوى ترغيب فرمود و آنان ، به سراى سلامت (بهشت) كه خدا بدان فرايشان خوانده بود ، رغبت كردند و بر سختى معيشت ، صبر كردند و ناملايمات را تحمّل نمودند و به كرامت و پاداشى كه نزد خداوند است ، شوق ورزيدند. براى جلب خشنودى خداوند ، فداكارى كردند و عاقبت زندگى شان ، شهادت شد. پس، خداوند را در حالى ملاقات كردند كه از ايشان ، خشنود بود ، دانستند كه مرگ ، راهى است كه گذشتگان پيمودند و ماندگان ، خواهند پيمود. از اين رو، براى آخرت خويش ، توشه اى غير از زر و سيم بر گرفتند ، جامه خشن پوشيدند و در گرفتارى ها شكيبايى نمودند. مازاد [نياز خود را براى آخرت [پيش فرستادند ، از براى خدا ، دوستى ورزيدند و از براى خدا ، دشمنى نمودند. اينان ، چراغ هاى تابان اند و در آخرت ، برخوردار از نعمت. والسلام!
و خستگى سفر در چهره اش نمايان بود ، بر او وارد شد و گفت: امير مؤمنان كجاست؟
ايشان را به او نشان دادند. پيرمرد بر او سلام كرد و آن گاه گفت: اى امير مؤمنان، من از منطقه شام آمده ام. پيرى سالخورده ام كه درباره تو فضايل بى شمارى شنيده ام و گمان مى كنم به زودى ترور خواهى شد. پس، از آنچه خداوند به تو آموخته است ، مرا چيزى بياموز.
امام عليه السلام فرمود: «باشد ، اى پيرمرد! ... خداوند عدّه اى را آفريد و از سرِ لطف، دنيا را بر آنان تنگ كرد و ايشان را به زهد و بى رغبتى به دنيا و حطام دنيوى ترغيب فرمود و آنان ، به سراى سلامت (بهشت) كه خدا بدان فرايشان خوانده بود ، رغبت كردند و بر سختى معيشت ، صبر كردند و ناملايمات را تحمّل نمودند و به كرامت و پاداشى كه نزد خداوند است ، شوق ورزيدند. براى جلب خشنودى خداوند ، فداكارى كردند و عاقبت زندگى شان ، شهادت شد. پس، خداوند را در حالى ملاقات كردند كه از ايشان ، خشنود بود ، دانستند كه مرگ ، راهى است كه گذشتگان پيمودند و ماندگان ، خواهند پيمود. از اين رو، براى آخرت خويش ، توشه اى غير از زر و سيم بر گرفتند ، جامه خشن پوشيدند و در گرفتارى ها شكيبايى نمودند. مازاد [نياز خود را براى آخرت [پيش فرستادند ، از براى خدا ، دوستى ورزيدند و از براى خدا ، دشمنى نمودند. اينان ، چراغ هاى تابان اند و در آخرت ، برخوردار از نعمت. والسلام!
نمایش منبع
الإمام زين العابدين عليه السلام : إنَّ عَلامَةَ الزّاهِدينَ فِي الدُّنيَا الرّاغِبينَ فِي الآخِرَةِ : تَركُهُم كُلَّ خَليطٍ وخَليلٍ ، ورَفضُهُم كُلَّ صاحِبٍ لا يُريدُ ما يُريدونَ . ألا وإنَّ العامِلَ لِثَوابِ الآخِرَةِ هُوَ الزّاهِدُ في عاجِلِ زَهرَةِ الدُّنيا .
امام زين العابدين عليه السلام : نشانه دنياگريزان آخرت گراى ، ترك هر معاشر و دوستى ، و طرد هر هم صحبتى است كه خواسته اش با خواسته آنان ، يكى نيست. آگاه باشيد آن كه براى پاداش و آخرت كار كند ، به زيب و زيور نقد دنيا ، بى رغبت است.
نمایش منبع
مصباح الشريعة ـ فيما نَسَبَهُ إلَى الإِمامِ الصّادِقِ عليه السلام ـ : الزّاهِدُ ؛ الَّذي يَختارُ
الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا ، وَالذُّلَّ عَلَى العِزِّ ، وَالجَهدَ عَلَى الرّاحَةِ ، وَالجوعَ عَلَى الشِّبَعِ ، وعاقِبَةَ الآجِلِ عَلى مَحَبَّةِ العاجِلِ ، وَالذِّكرَ عَلَى الغَفلَةِ ، ويَكونُ نَفسُهُ فِي الدُّنيا وقَلبُهُ فِي الآخِرَةِ .
الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا ، وَالذُّلَّ عَلَى العِزِّ ، وَالجَهدَ عَلَى الرّاحَةِ ، وَالجوعَ عَلَى الشِّبَعِ ، وعاقِبَةَ الآجِلِ عَلى مَحَبَّةِ العاجِلِ ، وَالذِّكرَ عَلَى الغَفلَةِ ، ويَكونُ نَفسُهُ فِي الدُّنيا وقَلبُهُ فِي الآخِرَةِ .
مصباح الشريعة ـ در آنچه به امام صادق عليه السلام نسبت داده شده ـ : زاهد ، كسى است كه آخرت را بر دنيا بر مى گزيند و خوارى [و گم نامى] را بر عزّت [و جاه
و جلال]، و رنج و زحمت را بر تن آسايى، و گرسنگى را بر سيرى، و سعادت آخرت را بر محبّت دنيا، و يادِ [خدا بودن] را بر غفلت؛ و پيكرش در دنياست و دلش در آخرت.
و جلال]، و رنج و زحمت را بر تن آسايى، و گرسنگى را بر سيرى، و سعادت آخرت را بر محبّت دنيا، و يادِ [خدا بودن] را بر غفلت؛ و پيكرش در دنياست و دلش در آخرت.
نمایش منبع
الإمام الصادق عليه السلام : إنَّ الزُّهّادَ فِي الدُّنيا نورُ الجَلالِ عَلَيهِم ، وأثَرُ الخِدمَةِ بَينَ أعيُنِهِم ، وكَيفَ لا يَكونونَ كَذلِكَ ؟ وإنَّ الرَّجُلَ لَيَنقَطِعُ إلى بَعضِ مُلوكِ الدُّنيا فَيُرى عَلَيهِ أثَرُهُ ، فَكَيفَ بِمَن يَنقَطِعُ إلَى اللّه ِ تَعالى لا يُرى أثَرُهُ عَلَيهِ؟!
امام صادق عليه السلام : زاهدانِ به دنيا ، از نور جلال و عظمت ، منوّرند و نشانه چاكرى بر پيشانى آنان ، هويداست. چگونه چنين نباشند؟ آدمى ، وقتى خود را وقف چاكرى حكمرانى از حكمرانان دنيا مى كند ، آثار آن در او ديده مى شود . پس چگونه ممكن است كسى خود را وقف خدمت به خداى متعال كند و اثر آن بر وى ديده نشود؟!
نمایش منبع
الإمام الرضا عليه السلام ـ لَمّا سُئِلَ عَن صِفَةِ الزّاهِدِ ـ : مُتَبَلِّغٌ بِدونِ قوتِهِ ، مُستَعِدٌّ لِيَومِ مَوتِهِ ، مُتَبَرِّمٌ بِحَياتِهِ .
امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به پرستش از ويژگى زاهد ـ : به كمتر از قُوت خويش بسنده مى كند، براى روزِ مرگش آماده است، و از زنده ماندن خود ، دل تنگ است.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685