رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فِرُّوا مِن فُضولِ الدنيا كما تَفِرُّونَ مِن الحرامِ ، و هَوِّنوا على أنفسِكُم الدنيا كما تُهَوِّنُونَ الجيفةَ ، و تُوبُوا إلى اللّه ِ مِن فُضولِ الدنيا و سيّئاتِ أعمالِكُم ، تَنجُوا مِن شِدَّةِ العذابِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از زياديهاى دنيا (آنچه بيش از نياز شماست) بگريزيد ، همچنان كه از حرام مى گريزيد ، دنيا را كم اهميت بدانيد ، همچنان كه مردار را ، و از زياديهاى دنيا و كردارهاى نا پسندتان به درگاه خدا توبه بريد ، تا از عذاب سخت رهايى يابيد .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : هَؤلاءِ أنبياءُ اللّه ِ و أصفياؤهُ تَنَزَّهوا عنِ الدنيا ··· ثُمّ اقتَصَّ الصالحونَ آثارَهُم ··· و أنزَلُوا الدنيا مِن أنفسِهِم كالمِيتَةِ التي لا يَحِلُّ لِأحَدٍ أن يَشبَعَ منها إلاّ في حال الضرورةِ إلَيها ، و أكَلُوا مِنها بقَدرِ ما أبقَى لَهمُ النَّفسَ و أمسَكَ الرُّوحَ ، و جَعَلُوها بمنزلةِ الجِيفةِ التي اشتَدَّ نَتنُها ، فَكُلُّ مَن مَرَّ بها أمسَكَ على فِيهِ ، فَهُم يَتَبَلَّغُونَ بأدنَى البلاغِ ···
إخواني ، و اللّه ِ لَهِيَ في العاجلةِ و الآجلَةِ ـ لِمَن ناصَحَ نفسَهُ في النَّظَرِ و أخلَصَ لها الفكرَ ـ أنتَنُ مِن الجِيفةِ ، و أكرَهُ مِن المِيتةِ ، غيرَ أنَّ الذي نَشَأ في دِباغِ الإهابِ لا يَجِدُ نَتْنَهُ و لا تُؤْذِيهِ رائحتُهُ ما تُؤذِي المارَّ بهِ
و الجالسَ عندَهُ .
امام على عليه السلام : اين پيامبران و برگزيدگان خدا هستند كه از دنيا دل بركندند . . . و سپس مردمان صالح و پارسا در پى آنان رفتند . . . و دنيا را چون مردارى ديدند كه جز در حال ضرورت، خوردن از آن بر هيچ كس روا نيست و از آن به اندازه اى خوردند كه زنده بمانند و نميرند و دنيا را به منزله لاشه اى بس گنديده دانستند كه هر كس [از آنها] بر آن مى گذشت دهان [و بينى] خود را مى گرفت . آنان از دنيا به كمترين قوت بسنده مى كردند···
برادران من! به خدا سوگند، دنيا ، در اين سراى و آن سراى ـ در نظر كسى كه انديشه اش را ناب و فكرش را خالص گرداند ـ گنديده تر از لاشه و نا خوشايندتر از مردار است ، اما آن كه كارش دباغى پوست است ، مانند كسى كه از كنار آن لاشه و مردار مى گذرد، يا نزديكش نشسته است، گنديدگى آن را حس نمى كند و بوى
آن آزارش نمى دهد.
عنه عليه السلام : إنّما يَنظُرُ المؤمنُ إلى الدنيا بِعَينِ الاعتِبارِ ، و يَقْتاتُ مِنها ببَطنِ الاضطِرارِ ، و يَسمَعُ فيها بِاُذُنِ المَقتِ و الإبغاضِ .
امام على عليه السلام : مؤمن به دنيا تنها به ديده عبرت مى نگرد و از روى ناچارى قوت خود را از آن برمى گيرد و با گوشِ خشم و نفرت به آن گوش مى دهد .
عنه عليه السلام : مَن أقَلَّ مِنها استَكثَرَ ممّا يُؤمِنُهُ ، و مَنِ استَكثَرَ مِنها استَكثَرَ مِمّا يُوبِقُهُ .
امام على عليه السلام : كسى كه از دنيا، اندك [و به اندازه نياز] برگيرد، مايه ايمنى بسيار به دست آورده است و هر كه از آن، مقدار زيادى به دست آورد، مايه هلاك خود را افزون ساخته است.
عنه عليه السلام : و قد كَتَبَ إلى بعضِ أصحابِهِ يَعِظُهُ ـ : فإنّ مَنِ اتَّقَى اللّه َ جلّ و عزّ قَوِيَ و شَبِعَ و رَوِيَ و رُفِعَ عقلُهُ عن أهل الدنيا ··· فَقَذَّرَ حرامَها ، و جانَبَ شُبُهاتِها ، و أضَرَّ و اللّه ِ بالحلالِ الصّافِي إلاّ ما لا بُدَّ لَهُ مِن كِسرَةٍ منهُ يَشُدُّ بها صُلْبَهُ ، و ثوبٍ يُوارِي بهِ عَورَتَهُ مِن أغْلَظِ ما يَجِدُ و أخشَنِهِ ، و لم يكُن لَهُ فيما لا بُدّ مِنهُ ثِقةٌ و لا رَجاءٌ .
امام على عليه السلام ـ در بخشى از اندرزنامه خود به يكى از يارانش ـ نوشت : هر كه تقواى خداوند ارجمند شكست نا پذير پيشه كند، قوى شود و از غذا و آب سير گردد و خِردش از حدّ دنيا پرستان فراتر رود . . . حرام دنيا را پليد داند و از شبهات آن دورى گزيند و به خدا سوگند به حلال ناب دنيا نيز روى خوش نشان ندهد ، مگر به اندازه اى كه نياز دارد ؛ مانند تكّه نانى كه بدنش را نيرو دهد و جامه اى كه برهنگى اش را بپوشاند ، آن هم از درشت ترين و زبرترين خوراك و لباسى كه به دستش مى رسد و به آنچه چاره اى از آن ندارد هم ، اطمينان و اميدى ندارد .
عنه عليه السلام : الدنيا دارُ المُنافِقينَ و لَيست بدارِ المُتّقينَ ، فَليكُنْ حظُّكَ مِن الدنيا قِوامَ صُلْبِكَ ، و إمساكَ نَفْسِكَ ، و التَزَوّدَ لمَعادِكَ .
امام على عليه السلام : دنيا سراى منافقان است نه سراى پرهيزگاران ، پس ، از دنيا به اندازه اى بهره برگير كه به بدنت نيرو دهد و زنده بمانى و توشه اى براى معادت باشد .
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ما منزلةُ الدنيا مِن نفسي إلاّ بمنزلةِ الميتةِ ، إذا اضطُرِرتُ إليها أكَلتُ مِنها .
امام صادق عليه السلام : دنيا در نظر من چونان مردار است ، كه هر گاه ناچار شوم از آن مى خورم.