چهل حديث « گهرهاى حسينى » عليه السلام
مقدمه
كسى كه در جهان آفرينش خالق جهان باعظمت تر از او را سراغ ندارد و هيچ كس همانند او در قلب انسانهاى آزاده و آزاديخواه جاى نگرفته است. آرى سخن از فرزند پيامبر و زاده على و فاطمه و برادر حسن و عباس است، بالاخره سخن از آن انسان والائى است كه آنچه در توان داشت با اخلاص تمام در راه انسانيت و شرف و فضيلت و آزادگى و احياى سنتهاى الهى و اسلام عزيز فدا كرد.
آرى او از جان خود و جان عزيزانش و از على اصغر و على اكبرش و از قاسم و عون و جعفرش و از حبيب و زهير و خلاصه از هفتاد و دو تن از فرزندان و همرزمانش و از همه امكاناتش گذشت تا دين جدّ بزرگوارش در طول تاريخ بماند و انسانهاى تشنه انسانيت و فضيلت و آزادى را در طول تاريخ سيراب كند چرا كه جدّ بزرگوارش بارها فرمود: «حسين از من است و من از حسينم» يعنى دين و مكتب و مرام من از بركت حسين زنده خواهد ماند تا بشريت را به منزل و مقصود خود برساند.
آرى مكتب و مرام و موضعگيريهاى آزاد انديشانه و مدّبرانه و سخنان گهربار و سكوت حساب شده و زيركانه ده ساله امام حسين عليه السلام در زمان حكومت غاصبانه معاويه و قيام دلاورانه او پس از هلاكت آن سردمدار كفر و نفاق و گمراهى و زشتيها، و ايستادگى در مقابل فرزند نامشروعش يزيد بود كه مكتب حياتبخش جدّش را بيمه كرد و اهداف او را در طول تاريخ جامه عمل پوشانيد و نام حسين عليه السلامدر تاريخ بشريت براى هميشه جاويدان شد.
امّا بايد اعتراف كرد هنوز و هرگز آنطور كه شايسته و بايسته است امام حسين عليه السلام شناخته نشده است اگر چه هزاران كتاب و ميليونها انسان از حسين عزيز گفته اند و نوشته اند و سروده اند امّا هنوز جهانيان بلكه مسلمانان جهان حتى شيعيان جهان و ايران هم آنطور كه بايد امام حسين عليه السلام را نشناخته اند.
اميد است كه در سايه حكومت پربركت جمهورى اسلامى ايران و با رهنمودهاى رهبر بزرگوار و عزيز و فرهنگ شناس و فرهنگ دوست انقلاب حضرت آيه اللّه العظمى خامنه اى حركتهاى حساب شده اى در شناساندن ستارگان آسمان ولايت و هدايت و كشتيهاى نجات امّت و پيشوايان آزاده جهان بويژه سرور آزادمردان جهان و مكتب ومرام آنان برداشته شود و امّت اسلامى و جهانيان بامكتب و مرام و سخنان گهربار آنان كه به تعبير صحيح و كامل «كلام آنان نور است» و نور كارش روشنگرى است آشناتر گردند و گفتار و كردار آنان را چراغ راه خود قرار دهند.
در همين راستا بود كه اينجانب همراه تعدادى از پرورش يافتگان و شاگردان حوزه علميه قم آقايان: سيد محمود مدنى، محمود احمديان و سيد حسين زينالى قدمى بسيار كوچك در اين راه برداشته و اقدام به جمع آورى سخنان دُرربار آن پيشواى آزاده كرده كه با عنوان «موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام» به زبان عربى چاپ و منتشر شد و سپس با ترجمه فارسى نيز بنام فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام چاپ و منتشر شد و مورد استقبال وسيع حوزويان و فرهنگ دوستان قرار گرفت، كه جاى تقدير و تشكّر از آنان و رياست محترم سازمان تبليغات اسلامى بخاطر حمايت و پشتيبانى بى دريغشان و مدير عامل محترم نشر معروف براى اقدامات جدّى و خالصانه اش در جهت چاپ و انتشار آن و سپاس از خداى بزرگ است كه توفيق چنين خدمتى را عنايت كرد.
و اينجانب چهل حديث از آن گفتار بسيار ارزنده و سازنده را انتخاب و تنظيم و ترجمه كردم تا در اختيار عموم عاشقان آن حضرت قرار گيرد و گوشه اى از عظمت او در سايه سخنانش نمايانده شود.
اربعين حسينى
محمود شريفى
زندگينامه امام حسين عليه السلام
به قلم: جواد محدّثى
پيشواى سوم شيعيان حسين بن على عليه السلام، سالار شهيدان، دومين فرزند على بن ابى طالب عليه السلام بود كه در روز سوم شعبان سال چهارم هجرى در مدينه چشم به جهان گشود. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، نام اين مولود خجسته را حسين عليه السلام ناميد و به او و برادرش امام حسن، بسيار علاقه داشت و اغلب آنها را در دامان پر مهر خويش داشت و دوستى با آنان را به همه سفارش مى كرد و آن دو نورچشم را «سرور جوانان بهشت» مى دانست. درباره حسين عليه السلام فرموده بود: «حسينٌ منّى و انا مِن حسينٍ».
امام حسين عليه السلام كه به «سيدالشهدا» معروف است، شش سال از شيرين ترين دوران زندگى اش را در كنار جدّش رسول خدا گذراند. در كودكى جدّ بزرگوار و مادر مهربانش را از دست داد و در سايه پدر بزرگوارش بزرگ شد، ولى نامهربانى هايى را از سوى مخالفان نسبت به اهل بيت پيامبر تحمّل كرد.
وقتى پدرش در سال 35 هجرى به خلافت رسيد، بازويى پرتوان براى پدر بود و در حكومت و جهاد، در كنار اميرمؤمنان حضورى فعّال داشت.
دوران ده سالى كه برادرش امام حسن مجتبى عليه السلامپيشواى شيعيان بود، ياورى فداكار و همدمى صبور براى حضرت بود. روحيه ظلم ستيزى سيدالشهدا، بسيار شديد بود و تحمّل حكومت كسانى چون معاويه را بر مسلمانان نداشت، امّا به احترام قرار داد صلحى كه امام حسن عليه السلام با معاويه بسته بود، صبرى تلخ در پيش گرفت و كاملاً در اطاعتِ برادر بزرگوارش بود و پس از پيمان صلح، همراه برادرش به مدينه آمد و تا آخر عمر، در اين شهر و در جوار قبر مطهّر جدّش پيامبر خدا زيست.
وى صحنه هاى تلخى را در دوران عمر خويش شاهد بود. هتك حرمت خاندان پيامبر پس از وفات آن رسول گرامى، شهادت مظلومانه مادر، خانه نشينى و انزواى سياسىِ پدرش در دورانِ حكومت سه خليفه، تبعيد دردمندانه ابوذر غفارى، فتنه انگيزى هاى رياست طلبان بر ضدّ خلافت الهى پدرش اميرالمؤمنين، شهادت پدر و بسيارى از عزيزترين اصحاب و ياران در حوادث و درگيرى هاى فتنه جويان، مظلوميت و تنهايى برادرش امام حسن و داستان صلح تحميلى و شهادت مظلومانه امام مجتبى و تيرباران شدن جنازه وى و خاكسپارى در بقيع، از جمله اين صحنه ها بود.
امام حسين عليه السلام پس از شهادت برادرش به امامت رسيد. وى همچنان با ستم ها و فريبكاريهاى معاويه رو به رو بود و زمينه هيچ فعاليت سياسى آشكار وجود نداشت. در عين حال، حضرت گاهى نسبت به خلافكارى هاى دستگاه خلافت اعتراض و نهى از منكر مى كرد. از جمله نامه اعتراض آميز شديد به معاويه، به خاطر به شهادت رساندن حُجر بن عدى و يارانش و كشتن مظلومانه عمرو بن حَمِق كه از ياران وفادار اميرالمؤمنين بود، از اين موارد است.
هر چند عدّه اى از وى مى خواستند كه بر ضدّ معاويه قيام كند، ولى حضرت به عهدنامه اى كه امام مجتبى عليه السلامبا معاويه امضا كرده بود وفادارى نشان مى داد و نمى خواست تا معاويه زنده است، آن را نقض كند و بهانه به دست دشمن بدهد.
وى در همين دوره از زندگى خويش، بر ضدّ جنايت ها و گناهان حكّام در جامعه، انتقاد مى كرد، حتى نسبت به شرابخوارى يزيد در دوره پدرش نيز اعتراض كرد و در مورد تلاش معاويه براى جانشينى يزيد هم برخوردى اعتراض آميز داشت.
سيدالشهدا عليه السلام مى كوشيد به عنوان پيشواى شيعه و يادگار آل محمد، رفتارى كريمانه و برخوردى سخاوتمندانه، همراه با عفو و گذشت و ايثار، مردم دوستى، يتيم نوازى، كمك به محرومان و حمايت از بى پناهان داشته باشد و با اخلاق شايسته خويش، تبليغات سوء دستگاه معاويه و دشمنان اهل بيت را خنثى كند و مردم را شيفته كرامت ها و بزرگوارى هاى خاندان پيامبر بسازد. اين بود كه در قضاوتِ مردم با انصاف، او به عنوان پاك ترين، بخشنده ترين، پارساترين و بهترين انسان زمان خويش شمرده مى شد.
از سوى ديگر، عبادت و نيايش، زهد و تقوا، علم و دانش بى پايان، حلم و بردبارى و جلوه هاى ديگر فضيلت ها در سراسر زندگى او موج مى زد و با ثروت و امكاناتى كه داشت، صدقه و انفاق هاى بسيارى نسبت به نيازمندان انجام مى داد. فصاحت و زبان آورى و شجاعت و تواضع، از خصلتهاى بارز او بود.
وقتى معاويه در سال 60 هجرى از دنيا رفت و پسرش يزيد به خلافت رسيد، نامه اى به والى مدينه نوشت و از او خواست كه به هر قيمت، از حسين بن على عليه السلام بيعت بگيرد. سيدالشهدا كه هرگز نمى خواست زير بار حكومت ننگين يزيد و بيعت با او برود، ناچار همراه گروهى از بستگان و خانواده اش، به عنوان اعتراض مدينه را ترك كرد و به مكّه رهسپار شد و چند ماه در مكّه ماند. در آن مدّت، با بسيارى از چهره ها تماس مى گرفت و ديدگاه منفى خويش را نسبت به يزيد و حكومت او اظهار مى كرد.
مردم كوفه كه از شيعيان و هواداران آن حضرت و پدرش على بن ابى طالب عليه السلام بودند، او را به كوفه دعوت كردند تا در ركاب او بجنگند و يزيديان را از بين ببرند. هزاران نامه دعوت، امام را واداشت كه به آن دعوت ها پاسخ گويد. ابتدا مسلم بن عقيل را به عنوان نماينده فرستاد تا اوضاع را ارزيابى كند. وقتى نامه مسلم، مبنى بر مساعد بودن شرايط و بيعت هزاران نفر با او براى يارى حسين عليه السلامبه دستش رسيد، مكه را به قصد كوفه ترك كرد. در اين فاصله، اوضاع كوفه دگرگون شد و مردم بى وفايى كردند و پيش از آنكه امام به كوفه برسد در سرزمين كربلا به محاصره انبوهى از سپاه كوفه درآمد كه راه پيش و پس را بر او بستند و از او خواستند كه يا تن به بيعت با يزيد بدهد و تسليم شود، يا آماده نبرد شود.
امام راه دوم را برگزيد. روز دوّم محرم به سرزمين كربلا رسيده بود. يك هفته آنجا ماند. روز عاشورا صف آرايى دو گروه، جنگى سخت را پيش آورد. سيدالشهدا همراه ياران خويش كه جمعى از آنان برادران و برادرزادگان و عموزادگان و بستگان خودش بودند و بقيه از شيعيان خالص و وفادار، به مقاومتى حماسى دست زد. كوفيان راه آب را به روى خيمه گاه او بستند. در روزى گرم، با لبى تشنه و در جنگى نابرابر، امام و هفتاد و دو تن يارانش در نزديكى رود فرات به شهادت رسيدند و سرهاى پاكشان از بدن ها جدا گشت و به دربار يزيد فرستاده شد.
امام حسين عليه السلام هنگام شهادت 57 سال داشت. روز شهادتش دهم محرم سال 61 هجرى، به عنوان روزى تلخ و غم انگيز و البته حماسه آفرين و عبرت آموز و الهام بخش، در تاريخ باقى ماند و عاشوراى او به مكتب آزادگى و وفا و شجاعت و مبارزه با ستم تبديل شد.
امام و يارانش در همان سرزمين كه به شهادت رسيدند، دفن شدند و امروز كربلاى او زيارتگاه شيفتگان حرّيت و فرزانگى و ايثار است و شهادت او سرمايه قيام و ظلم ستيزى همه آزادگان جهان است.
سر سلسله مردم آزاد، حسين است
آن كس كه در اين ره سر وجان داد، حسين است مردى كه چو كوهى به برِ تيشه بيداد
دامن به كمر بر زد و اِستاد، حسين است
بخش اول:
امام حسين و اهل بيت عليهمالسلام
پـدر و مـادر برتـر
1
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام:
مَنْ عَرَفَ حَقَّ اَبَوَيْهِ الْأفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَعَلّىٍ
وَاَطاعَهـُما حَقَّ طاعـَتِهِ، قيـلَ لَهُ:
تَبَحْبَحْ في اَىِّ جِنانٍ شِئْتَ.
گوهـرهاى گرانبـها
2
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
نَحْنُ حِزْبُ اللّه ِ الْغالِبُونَ،
وَعِتْرَةُ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهالاَْقْرَبُونَ، وَاَهْلُ بَيْتِهِ الطَّيِّبُونَ،
وَأَحَدُالثَّقَلَيْنِ الَّذينَ جَعَلَنا رَسُولُ اللّه ِ ثانِىَ كِتابِ اللّه ِ
. . .
حـبّ اهـل بيـت
3
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَنْ أحَبَّنا لايُحِبُّنا إلاّ لِلّهِ، جِئْنا نَحْنُ وَهُوَ كَهاتَيْنِ ـ وَقَدَّرَ بَيْنَ سَبّابَتَيْهِ ـ وَمَنْ أَحَبَّنا لايُحِبُّنا إلاّ لِلدُّنْيا، فَإنَّهُ إذا قامَ قائِمُ الْعَدْلِ وَسِعَ عَدْلُهُ الْبِرَّ وَالْفاجِرَ.
شـناخت امــام
4
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللّه َ جَلَّ ذِكْرُهُ ماخَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ماسِواهُ.
فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ بِأَبى أَنْتَ وَاُمّي فَما مَعْرِفَةُ اللّه ِ؟
قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ.»
شـناخت منافقـين
5
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
ما كُنّا نَعْرِفُ الْمُنافِقِينَ عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله
اِلاّ بِبُغْضِهِمْ عـَليـّاً وَوُلْـدَهُ عليه السلام.
ارزش اشـك بر اهل بيت عليهمالسلام
6
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَنْ دَمَعَتْ عَيْناهُ فينا دَمْعَةً بِقَطْرَةٍ
اَعْطاهُ اللّه ُ تَعالى الْجَـنَّةَ.
ظـهور فرزنـد حسـين عليهالسلام
7
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لَوْلَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إلاّيَوْمٌ واحِدٌ
لَطَوَّلَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ الْيَوْمَ
حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى،
فَيَمْلاَءُها عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً،
كَذلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهيَقُول.
شيـعيان واقـعى
8
قالَ رَجُلٌ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىٍّ عليه السلام: يا ابْنَ رَسُولِ اللّه ِ أَنَا مِنْ شيعَتِكُمْ، قالَ:
اتَّـقِ اللّه َ وَ لا تَدّْعِيَنَّ شَيْئاً يَقُولُ اللّه ُ لَكَ كَذِبْتَ وَفَجَرْتَ فِى دَعْواكَ، إِنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلُمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ، وَلكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوالِيكُمْ وَمُحِبّيكُمْ.
بخش دوم:
امام حسين عليهالسلام واهداف ومواضع وشعارها
امام حسين عليهالسلام در زمان معاويه
9
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لِيَكُنْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ حِلْساً مِنْ اَحْلاسِ بَيْتِهِ
مـادامَ هذَا الرَّجـُلُ حَيـّاً
فَاِنْ يُهْلَكْ وَاَنْتُمْ أحْـياءٌ رَجَوْنا اَنْ يُخَيِّرَاللّه ُ لَنا
وَيُؤْتينا رُشْدَنا وَلا يَكِلَنا اِلى انْفُسِنا،
«اِنَ اللّه َ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَالَّذينَ هُمْ مُحْسِنُون.»َ
امـام حسـين عليهالسلام و سـكوت
10
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ
اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ،
وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهيَقُولُ:
اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفيانَ.
خـوارى و ذلّت هـرگز
11
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
أَلا وَاِنَّ الدَّعِـىَّ ابْنَ الدَّعِـىِّ قـَدْ تَرَكَنى
بَيْنَ السِلَّةِ وَالذِّلَةِ، وَهَيْهاتَ لَهُ ذلِكَ مِنّى!
هَيْـهاتَ مِنَّـاالذِّلَّـةِ!!
أَبَى اللّه ُ ذلِكَ لَنا وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ
وَ حـُجـُورٌ طَهُرَتْ وَ جـُدُودٌ طابَتْ،
اَنْ يُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْكِرامِ.
مـرگ برتـر
12
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍّ
اَلْمَوْتُ اَوْلى مِنْ رُكُوبِ الْعارِ
وَالْعارُ اَوْلى مِنْ دُخُولِ النّارِ
آزاد مـردى
13
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
وَيْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ،
اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَكُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ
فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ.
امام حسين عليهالسلام و مرگ و زندگى
14
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَاِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَلَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى...
وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟!
مَرْحَباً بِالْقَتْلِ فيسَبيلِ اللّه ِ، وَلكِنَّكُمْ لاتَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَمَحْوِ عِزّى وَشَرَفى.
بخش سوم:
امام حسين عليهالسلام و اخلاق
ادب اســلامى
15
سُئِلَ الاِْمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام عَنِ الاَْدَبِ، فَقالَ:
هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً
اِلاّ رَأَيْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَيْكَ.
انسـان مفـيد
16
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ، لَمْ يَكُنْ فِيهِ كَثيرُ مُسْتَمْتَعٍ:
اَلْعَقْلُ، وَالدّينُ وَالْأَدَبُ، وَالْحَياءُ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ.
معـامله با خشنودى خدا
17
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لا اَفْلَحَ قَوْمِ اشْتَرَوْا مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ
بِسَـخَطِ الْخـالِقِ.
نتـايج كردار نيـك
18
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اَلصِّدْقُ عِزٌّ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ، وَالسِّرُّ اَمانَةٌ،
وَالْجِوارُ قَرابَةٌ، وَالْمَعُونَةُ صَداقَةٌ، وَالْعَمَلُ تَجْرِبَةٌ.
ثـواب ســلام
19
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لِلسَّلامِ سَبْـعُونَ حَسَنَةً
تِسْعٌ وَسِتُّونَ لِلْمُبْتَدِى وَواحِدَةٌ لِلرّادِّ.
اوّل ســلام
20
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اَلسَّلامُ قَبْلَ الْكَلامِ عافاكَ اللّه ُ،
ثُمَّ قالَ عليه السلام : لاتَأْذَنُوا لِأَحَدٍ حَتّى يُسَلِّمَ.
آثـار صـله رحـم
21
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُنْسَأَ فِى أَجَلِهِ
وَيُزادَ فى رِزْقِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ.
بخش چهارم:
امام حسين عليهالسلام و عبادت
انـواع عبـادتهـا
22
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجّارِ،
وَاِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ،
وَاِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ،
وَ هِىَ اَفْضَلُ العِبادَةِ.
آثـار عبـادت
23
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَنْ عَبَدَاللّه َ حَقَّ عِبادَتِهِ
آتاهُ اللّه ُ فَوْقَ اَمانِيهِ وَ كِفايَتِهِ.
نمـاز و قـرآن
24
قالَ لَهُ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِرْجِعْ اِلَيْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنَا الْلَّيْلَةَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ،
فَهُوَ يَعْلَمُ اَنِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ.
حـكمت روزه
25
سُئِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لِمَ افْتَرَضَ اللّه ُ عَزَّوَجّلَ عَلى عَبيدِهِ الصَّوْمَ؟
قالَ:لِيَجِدَ الْغَنىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَيَعُودَ بِالْفَضْلِ عَلَى المَساكينَ.
نـاتوانترين مـردم
26
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ،
وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ.
بخش پنجم:
امام حسين عليهالسلام و پندها
نـامه اعـمال
27
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام لِمُعاوِيَةَ:
وَاعْـلَمْ أَنَّ لِلّهِ تَعالى كِـتاباً
لايُغادِرُ صَغيرَةً وَلاكَبيرَةً اِلاّ اَحْصاها
وَلَيْسَ اللّه ُ بِناسٍ لِأَخْذِكَ بِالْظِنَّةِ، وَقَتْلِكَ اَوْلِياءَهُ…
امـام و آزادى مطلق
28
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِفْعَلْ خَمْسَةَ أشْياءَ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ،
فَأَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأْكُلْ رِزْقَ اللّه ِ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ،
وَالثّانى: اُخْرُجْ مِنْ وِلايَةِ اللّه ِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ،
وَالثالِثُ:اُطْلُبْ مَوْضِعاً لايَراكَ اللّه ُ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ،
وَالرّابِعُ: اِذا جاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ،
وَالْخامِسُ: اِذا اَدْخلَكَ مالِكٌ فى النّارِ فَلا تَدْخُلْ فِى النّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ.
عرضه اعمال در هر روز
29
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
إِنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ ما مِنْ صَباحٍ
اِلاّ وَتُعْـرَضُ عـَلَى اللّه ِ تَعالى.
هـمه چيز جز خــدا
30
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِنَّ سُكّانَ السَّمواتِ يَفْنُونَ
وَاَهْلَ الاَْرْضِ يَمُوتُونَ وَجَمِيعُ الْبَرِيَّةِ لا يَبْقُونَ
وَكُلَّ شَىْ ءٍ هالِكٌ اِلاّ وَجْهَهُ.
لـوح موعـظه
31
عَنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قالَ:
وُجِدَ لَوْحٌ تَحْتَ حائِطِ مَدينَةٍ مِنْ الْمَدائِنِ مَكْتُوبٌ فِيهِ:
عَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ؟
وَعَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَنُ؟
وَعَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْيا كَيْفَ يَطْمَئِنُّ اِلَيْها.
عـبرت از گذشـتگان
32
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
يَابْنَ آدَمَ تَفَكَّرْ وَقُلْ اَيْنَ مُلُوكُ الدُّنْيا وَاَرْبابُهَا
الَّذينَ عَمَرُوا وَاحْتَفَرُوا أَنْهارَها وَغَرَسُوا أَشْجارَها
وَمَدَنُوا مَدائِنَها، فارَقُوها وَهُمْ كارِهُونَ.
فقر و بيـمارى و مرگ
33
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لَوْلا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأْسَهُ لِشَىْ ءٍ:
اَلْفَقْرُوَ الْمَرَضُ وَالْمَوْتُ.
منـزل تشريفـاتى
34
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اَخْرَبْتَ دارَكَ، وَعَمَّرْتَ دارَ غَيْرِكَ،
غَرَّكَ مَنْ فِى الاَْرْضِ، وَمَقَّتَكَ مَنْ فِى السَّماءِ.
بخش ششم:
امام حسين عليهالسلام و مبارزه با گناه
چـرا عـذرخواهى!
35
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
اِيّاكَ وَما تَعْتَذِرُ مِنْهُ،
فَاِنَّ الْمُؤْمِنَ لايُسِى ءُ وَلا يَعْتَذِرُ
وَالْمُنافِقَ كُلُّ يَوْمٍ يُسِى ءُ وَيَعْتَذِرُ.
سـتم بر بىكسان
36
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
يا بُنَىَّ اِيّاكَ وَظُلْمَ
مَنْ لايَجِدُ عَلَيْكَ ناصِراً اِلاَّ اللّه َ.
بدترين خصلتهاى پادشاهان
37
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
شَرُّ خِصالِ الْمُلُوكِ: اَلْجُبْنُ مِنَ الاَْعْداءِ،
وَالْقَسْوَةُ عَلَى الضُّعَفاءِ وَالْبُخْلُ عِنْدَ الاِْعْطاءِ.
لبـاس شهـرت
38
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
مَنْ لَبِسَ ثَوْباً يُشْهِرُهُ كَساهُ اللّه ُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ.
غيـبت، غذاى سگها
39
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام لِرَجُلٍ اغْتابَ عِنْدَهُ رَجُلاً:
يا هَذا كُفَّ عَنِ الْغيبَةِ
فَاِنَّها اِدامُ كِلابِ النّارِ.
انـكار منـكر
40
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام:
لا يَنْبَغى لِنَفْسٍ مُؤْمِنَةٍ
تَرى مَنْ يَعْصِى اللّه َ فَلا تُنْكِرُ.
امام على عليه السلام:
أتى رَجُلٌ إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، أيُّ الخَلقِ أحَبُّ إلَيكَ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ـ وأنَا إلى جَنبِهِ ـ : هذا وابناهُ واُمُّهُما، هُم مِنّي وأنَا مِنهُم ، وهُم مَعي فِي الجَنَّةِ هكَذا ـ وجَمَعَ بَينَ إصبَعَيهِ ـ؛
مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد و عرض كرد: يا رسول اللّه! چه كسى نزد تو محبوبتر است؟ پيامبر صلى الله عليه و آله ـ در حالى كه من در كنارش بودم ـ فرمود: اين و دو فرزندش و مادر فرزندانش، آنها از من هستند و من از آنها. ايشان در بهشت با من چنيناند ـ و دو انگشتش را به يكديگر چسباند.
الأمالي للطوسي: ص 452 ح 1007
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685



.jpg)
.jpg)