کتابخانه احادیث شیعه

حديث و آيات: سكرات مرگ

الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في صِفَةِ المَأخوذِينَ علَى الغِرَّةِ ـ : اجتَمَعَت علَيهِم سَكرَةُ المَوتِ و حَسرَةُ الفَوتِ ، ففَتَرَت لها أطرافُهُم ، و تَغيَّرَت لها ألوانُهُم
ثُمَّ ازدادَ المَوتُ فيهِم وُلوجا ، فحِيلَ بينَ أحَدِهِم و بينَ مَنطِقِهِ ، و إنّهُ لَبَينَ أهلِهِ يَنظُرُ ببَصَرِهِ و يَسمَعُ باُذُنهِ على صِحَّةٍ مِن عَقلِهِ و بَقاءٍ من لُبِّهِ ، يُفَكِّرُ فيمَ أفنى عُمرَهُ ، و فيمَ أذهَبَ دَهرَهُ ! و يَتَذكَّرُ أموالاً جَمَعَها، أغمَضَ في مطالِبِها، و أخَذَها مِن مُصَرَّحاتِها و مُشتَبِهاتِها، قد لَزِمَتهُ تَبِعاتُ جَمعِها، و أشرَفَ على فِراقِها ، تَبقى لمَن وراءَهُ يَنعَمُونَ فيها، و يَتَمتَّعونَ بها ، فيكونُ المَهْنأُ لغَيرِهِ و العِب ءُ على ظَهرِهِ ، و المَرءُ قد غَلِقَت (عَلِقَت) رُهُونُهُ بِها ، فهُو يَعَضُّ يدَهُ نَدامَةً على ما أصحَرَ لَهُ عِندَ المَوتِ مِن أمرِهِ ، و يَزهَدُ فيما كانَ يَرغَبُ فيهِ أيّامَ عُمُرِهِ ، و يَتَمنّى أنَّ الّذي كانَ يَغبِطُهُ بها و يَحسُدُهُ علَيها قد حازَها دُونَهُ !
فلَم يَزَلِ المَوتُ يُبالِغُ في جَسَدِهِ حتّى خالَطَ لِسانُهُ سَمعَهُ ، فصارَ بينَ أهلِهِ لا يَنطِقُ بلِسانِهِ ، و لا يَسمَعُ بسَمعِهِ ، يُرَدِّدُ طَرفَهُ بالنَّظَرِ في وُجوهِهِم ، يَرى حَرَكاتِ ألسِنَتِهِم ، و لا يَسمَعُ رَجعَ كلامِهِم
ثُمَّ ازدادَ (زادَ) المَوتُ التِياطا بهِ ، فقُبِضَ بَصَرُهُ كما قُبِضَ سَمعُهُ ، و خَرَجَتِ الرُّوحُ مِن جَسَدِهِ ، فصارَ جِيفَةً بينَ أهلِهِ ··· .حديث
امام على عليه السلام ـ در وصف غافلگير شدگان مرگ ـ فرمود : سكرات مرگ و حسرت از دست دادن همه چيز در وجود آنها جمع مى شود و دست و پاهايشان به سستى مى گرايد و رنگ هايشان بر مى گردد. سپس، مرگ به وجود آنان بيشتر نفوذ مى كند و هر يك از آنان را از سخن مى اندازد، او در ميان اعضاى خانواده اش با چشم خود مى بيند و با گوشش مى شنود و خردش صحيح و سالم است و عقلش به جاست و به اين مى انديشد كه عمرش را در چه راه صرف كرده و روزگارش را چگونه گذرانده است! و به ياد مى آورد اموالى را كه گرد آورده و در به دست آوردن آنها چشمش را بر هم نهاده [و به حلال و حرام توجّه نكرده] و از موارد آشكار و شبهه ناك بر گرفته است و تبعات و گناهانِ گردآورىِ آنها دامنگيرش شده و اينك در آستانه جدا شدن از آنهاست و اين اموال براى بازماندگانش باقى مى ماند كه با آنها متنعّم مى شوند و خوشگذرانى مى كنند و بدين ترتيب، براى ديگران ثروتى باد آورده است و بار گناهش بر دوش او. و تار و پود وجودش به اين اموال بسته شده است. پس، به سبب آنچه هنگام مرگ برايش آشكار شده، پشيمان گشته دست به دندان مى گزد و به آنچه در ايّام زندگانيش رغبت داشته، بى ميل مى شود و آرزو مى كند كه اى كاش آن كس كه حسرت او را مى خورد و به سبب اين اموال بر او حسادت مى ورزيد، آنها را گرد آورده بود، نه او!
پس، مرگ همچنان در پيكر او پيش رود تا اينكه گوش او نيز همچون زبانش از كار بيفتد و در ميان اعضاى خانواده خويش افتد در حالى كه نه با زبانش سخنى گويد و نه با گوشش بشنود. [فقط] نگاهش را بر چهره هاى آنان مى گرداند و حركات زبان هايشان را مى بيند، ولى سخن آنها را نمى شنود. آن گاه مرگ به او بيشتر مى چسبد و چشمش نيز همانند گوشش گرفته مى شود و روح از بدنش خارج مى گردد و در ميان افراد خانواده اش به مردارى تبديل مى شود··· .
نمایش منبع


حدیث روز

امام علی عليه ‏السلام:

ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ؛

چه بسيار است عبرتها و چه اندک است عبرت گرفتن.

نهج البلاغه، حكمت 297

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 3838

تــعــداد حــدیــث روز : 685