حديث و آيات: ايمان ، دوستى و دشمنى است
الكافي عن بريد بن معاوية : كُنتُ عِندَ أبي جَعفَرٍ عليه السلام في فِسطاطٍ لَهُ بِمِنى ، فَنَظَرَ إلى زِيادٍ الأَسوَدِ مُنقَلِعَ الرِّجلِ ، فَرَثى لَهُ ، فَقالَ لَهُ : ما لِرِجلَيكَ هكَذا ؟
قالَ : جِئتُ عَلى بَكرٍ لي نِضوٍ ، فَكُنتُ أمشي عَنهُ عامَّةَ الطَّريقِ .
فَرَثى لَهُ و قالَ لَهُ ـ عِندَ ذلِكَ ـ زِيادٌ : إنّي اُلِمُّ بِالذُّنوبِ حَتّى إذا ظَنَنتُ أنّي قَد هَلَكتُ ذَكَرتُ حُبَّكُم ، فَرَجَوتُ النَّجاةَ و تَجَلّى عَنّي ؟
فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام : و هَلِ الدّينُ إلاَّ الحُبُّ ؟! قالَ اللّه ُ تَعالى : «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الاْءِيمَـنَ وَ زَيَّنَهُو فِى قُلُوبِكُمْ» . .و قاَل : «إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» ، و قالَ : «يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ» .
قالَ : جِئتُ عَلى بَكرٍ لي نِضوٍ ، فَكُنتُ أمشي عَنهُ عامَّةَ الطَّريقِ .
فَرَثى لَهُ و قالَ لَهُ ـ عِندَ ذلِكَ ـ زِيادٌ : إنّي اُلِمُّ بِالذُّنوبِ حَتّى إذا ظَنَنتُ أنّي قَد هَلَكتُ ذَكَرتُ حُبَّكُم ، فَرَجَوتُ النَّجاةَ و تَجَلّى عَنّي ؟
فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام : و هَلِ الدّينُ إلاَّ الحُبُّ ؟! قالَ اللّه ُ تَعالى : «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الاْءِيمَـنَ وَ زَيَّنَهُو فِى قُلُوبِكُمْ» . .و قاَل : «إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» ، و قالَ : «يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ» .
الكافى ـ به نقل از بُرَيد بن معاويه ـ : نزد امام باقر عليه السلام در سراپرده ايشان در مِنا بودم كه به زياد اسود ـ كه گويى پاهايش از جا درآمده و از كار افتاده بود ـ نگريست . از او پرسيد : «چرا پاهايت چنين شده است ؟» .
گفت : با شترى نوسال كه سفرها نزارش كرده بود ، آمدم و ناگزير ، بيشتر مسير را پياده طى كردم .
حضرت برايش اندوهگين شد . در اين حال ، زياد گفت : من مرتكب گناهانى مى شوم تا آن كه مى پندارم كه هلاك شده ام؛ امّا چون به ياد مى آورم كه شما را دوست دارم ، به نجات ، اميدوار مى شوم و اين پندارم برطرف مى گردد .
حضرت فرمود : «آيا دين ، جز دوستى است ؟ خداوند متعال مى فرمايد : «ايمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هايتان آراست» . نيز مى فرمايد : «اگر خدا را دوست داريد ، از من پيروى كنيد ، تا خدا دوستتان بدارد» . باز مى فرمايد : «كسى را كه به سويشان مهاجرت كند ، دوست مى دارند» » .
گفت : با شترى نوسال كه سفرها نزارش كرده بود ، آمدم و ناگزير ، بيشتر مسير را پياده طى كردم .
حضرت برايش اندوهگين شد . در اين حال ، زياد گفت : من مرتكب گناهانى مى شوم تا آن كه مى پندارم كه هلاك شده ام؛ امّا چون به ياد مى آورم كه شما را دوست دارم ، به نجات ، اميدوار مى شوم و اين پندارم برطرف مى گردد .
حضرت فرمود : «آيا دين ، جز دوستى است ؟ خداوند متعال مى فرمايد : «ايمان را محبوب شما ساخت و آن را در دل هايتان آراست» . نيز مى فرمايد : «اگر خدا را دوست داريد ، از من پيروى كنيد ، تا خدا دوستتان بدارد» . باز مى فرمايد : «كسى را كه به سويشان مهاجرت كند ، دوست مى دارند» » .
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685