حديث و آيات:
دعا براى رفاه در زندگى
الإمام الصادق عليه السلام : كانَ عِلِيُّ بنُ الحُسَين عليه السلام يَدعو بِهذَا الدُّعاءِ :
اللّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ حُسنَ المَعيشَةِ ، مَعيشَةً أتَقَوّى بِها عَلى جَميعِ حَوائِجي ، وأتَوَصَّلُ بِها فِي الحَياةِ إلى آخِرَتي ، مِن غَيرِ أن تُترِفَني فيها فَأَطغى ، أو تُقتِرَ بِها عَلَيَّ فَأَشقى ، أوسِع عَلَيَّ مِن حَلالِ رِزقِكَ وأفِض عَلَيَّ مِن سَيبِ فَضلِكَ ؛
نِعمَةً مِنكَ سابِغَةً وعَطاءً غَيرَ مَمنونٍ ، ثُمَّ لا تَشغَلني عَن شُكرِ نِعمَتِكَ بِإِكثارٍ مِنها تُلهيني بَهجَتُهُ وتَفتِنّي زَهَراتُ زَهوَتِهِ ، ولا بِإِقلالٍ عَلَيَّ مِنها يَقصُرُ بِعَمَلي كَدُّهُ ويَملاَءُ صَدري هَمُّهُ ، أعطِني مِن ذلِكَ يا إلهي غِنىً عَن شِرارِ خَلقِكَ ، وبَلاغا أنالُ بِهِ رِضوانَكَ ، وأعوذُ بِكَ يا إلهي مِن شَرِّ الدُّنيا وشَرِّ ما فيها . لا تَجعَلِ الدُّنيا عَلَيَّ سِجنا ولا فِراقَها عَلَيَّ حُزنا ، أخرِجني مِن فِتنَتِها مَرضِيّا عَنّي مَقبولاً فيها عَمَلي إلى دارِ الحَيَوانِ ومَساكِنِ الأَخيارِ ، وأبدِلني بِالدُّنيَا الفانِيَةِ نَعيمَ الدّارِ الباقِيَةِ . اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن أزلِها وزِلزالِها ، وسَطَواتِ شَياطينِها وسَلاطينِها ونَكالِها ، ومِن بَغيِ مَن بَغى عَلَيَّ فيها . اللّهُمَّ مَن كادَني فَكِدهُ ومَن أرادَني فَأَرِدهُ ، وفُلَّ عَنّي حَدَّ مَن نَصَبَ لي حَدَّهُ ، وأطفِ عَنّي نارَ مَن شَبَّ لي وَقودَهُ ، وَاكفِني مَكرَ المَكَرَةِ وَافقَأ عَنّي عُيونَ الكَفَرَةِ ، وَاكفنِي هَمَّ مَن أدخَلَ عَلَيَّ هَمَّهُ ، وَادفَع عَنّي شَرَّ الحَسَدَةِ ، وَاعصِمني مِن ذلِكَ بِالسَّكينَةِ ، وألبِسني دِرعَكَ الحَصينَةَ ، وَاخبَأني في سِترِكَ الواقي ، وأصلِح لي حالي ، وصَدِّق قَولي بِفِعالي ، وبارِك لي في أهلي ومالي .
امام صادق عليه السلام : على بن حسين عليهماالسلام اين دعا را مى خواند:
«بار خدايا! از تو نيكويىِ معشيت را درخواست مى كنم؛ معيشتى كه با آن بتوانم همه نيازهايم را برآورم، و بدان وسيله ، در اين زندگى به آخرتم نايل آيم؛ نه آن چنان مرا در آن غوطه ور سازى كه دچار طغيان شوم، و نه آن سان بر من تنگ گيرى كه به رنج و سختى بيفتم، از روزىِ حلالت به من گشايش ده و از باران فضلت بر من بريزان. نعمتى بى نقض و دَهِشى بى وقفه از جانب خودت [به من ارزانى دار] ؛ امّا نه چندان بر آن بيفزاى كه خرّمى اش مرا به خود سرگرم سازد و شكوه و زيبايى اش فريفته ام گردانَد و در نتيجه ، از شكر نعمتت بازمانم، و نه چندان آن را بر من بِكاه كه رنج تحصيلش باعث كوتاهى ام در عمل [وعبادت] شود و همّ و غمش سينه ام را پُر كند.
اى معبود من! از اين روزى ات آن قدر به من عطا فرما كه از بَدانِ خَلقت
بى نياز شوم و به وسيله آن ، به خشنودىِ (/ بهشتِ) رضوان تو نايل آيم.
پناه مى برم به تو ، اى معبود من! از شرّ دنيا و شرّ آنچه در دنياست. دنيا را بر من زندان مگردان و جدايى آن را مايه اندوهم قرار مده. مرا از اين سراى آزمايش ، در حالى به سراى زندگانى و سكونتگاه نيكان [آخرت [بِبَر كه از من ، خشنود باشى و اعمالم پذيرفته باشد ، و نعمت هاى آن سراى ماندگار را جايگزين اين دنياى فنا پذيرم كن.
بار خدايا! به تو پناه مى برم از سختى و بلاهاى دنيا و يورش هاى شياطين و سلاطين آن ، و تنبيه و مجازات هايش، و از زورگويى و ستمِ كسى كه در اين دنيا به من ستم كند و زورگويى كند.
بار خدايا! هركه برايم نقشه كشيد ، تو برايش نقشه بكش، و هركه قصد من كرد ، قصد او كن و تيغ آن كس را كه بر رويم تيغ كشيد، كُند كن و آتش آن كس را كه براى من آتش افروخت ، خاموش كن و دسيسه دسيسه گران را از من بگردان و چشم هاى كافران را از من ، كور گردان و بدسِگالى كسى را كه نسبت به من در سر پرورانده ، از من دور كن و گزند بدخواهان (يا: شور چشمان) را از من دفع كن و با آرامش [خود] ، مرا از آن نگه دار و زره محكم خود را بر من بپوشان و مرا در پرده نگه دارنده ات پنهان بدار، حالم را نكو گردان و كردارم را مطابق گفتارم قرار ده و به خانواده ام و اموالم بركت عطا فرما.