حديث و آيات:
        فصل پنجم : ستمهاى رفته بر اهل بيت عليهم...
        
        
               موسَى بنُ عَبدِ اللّه ِ بنِ موسى :   تُوُفِّيَ عَلِيُّ بنُ الحَسَنِ وهُوَ ساجِدٌ في حَبسِ أبي جَعفَرٍ ، فَقالَ عَبدُ اللّه ِ : أيقِظُوا ابنَ أخي ، فَإِنّي أراهُ قَد نامَ في سُجودِهِ  
قالَ : فَحَرَّكوهُ فَإِذا هُوَ قَد فارَقَ الدُّنيا . فَقالَ : رَضِيَ اللّه ُ عَنكَ ، إنَّ عِلمي فيكَ أنَّكَ تَخافُ هذَا المَصرَعَ   .         
        
               موسى بن عبداللّه  بن موسى:   على بن حسن در زندان ابوجعفر [منصور ]در حال 
               سجده از دنيا رفت. عبداللّه  گفت: برادرزاده ام را بيدار كنيد؛ چون فكر مى كنم در حال سجده خوابش برده است. اما چون او را تكان دادند ديدند از دنيا رفته است. عبداللّه  گفت: خدا از تو خشنود بادا، من مى دانستم تو بيم آن دارى كه در اين جا بميرى.