حديث و آيات:
فصل دوم : ويژگى شيعيان اهل بيت عليهم الس...
نَوفُ بنُ عَبدِاللّه ِ البِكاليُّ : قال لي عَلِيٌّ عليه السلام : يا نَوفُ ، خُلِقنا مِن طينَةٍ طَيِّبَةٍ ، وخُلِقَ شيعَتُنا مِن طينَتِنا ، فَإِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ اُلحِقوا بِنا .
فَقُلتُ : صِف لي شيعَتَكَ يا أميرَالمُؤمِنينَ . فَبَكى لِذِكري شيعَتَهُ ، ثُمَّ قالَ : يا نَوفُ ، شيعَتي واللّه ِ الحُلَماءُ العُلَماءُ بِاللّه ِ ودينِهِ ، العامِلونَ بِطاعَتِهِ وأمرِهِ ، المُهتَدونَ بِحُبِّهِ ، أنضاءُ عِبادَةٍ ، أحلاسُ زَهادَةٍ ، صُفرُ الوُجوهِ مِنَ التَّهَجُّدِ ، عُمشُ العُيونِ مِنَ البُكاءِ ، ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الذِّكرِ ، خُمصُ البُطونِ مِنَ الطَّوى ، تُعرَفُ الرَّبّانِيَّةُ في وُجوهِهِم ، والرَّهبانِيَّةُ في سَمتِهِم . مَصابيحُ كُلِّ ظُلمَةٍ ، ورَيحانُ كُلِّ قَبيحٍ ، لا يَثنونَ مِنَ المُسلِمينَ سَلَفًا ، ولا يَقفونَ لَهُم خَلَفًا . شُرورُهُم مَكنونَةٌ ، وقُلوبُهُم مَحزونَةٌ ، وأنفُسُهُم عَفيفَةٌ ، وحَوائِجُهُم خَفيفَةٌ ، أنفُسُهُم مِنهُم في عَناءٍ ، والنّاسُ مِنهُم في راحَةٍ ، فَهُمُ الكاسَةُ الأَلِبّاءُ، والخالِصَةُ النُّجَباءُ ، وهُمُ الرَّوّاغونَ فِرارًا بِدينِهِم . إن شَهِدوا لَم يُعرَفوا ، وإن غابوا لَم يُفتَقَدوا ، اُولئِكَ شيعَتِيَ الأَطيَبونَ ، وإخوانِيَ الأَكرَمونَ ، ألا هاهِ شَوقًا إلَيهِم !
نوف بن عبداللّه بكالى: حضرت على عليه السلام به من فرمود: اى نوف! ما از سرشتى پاك آفريده شده ايم و شيعيان ما از سرشت ما آفريده شده اند، پس هرگاه روز رستخير فرا رسد آنها به ما بپيوندند.
عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! شيعه خودت را براى من توصيف كن. حضرت عليه السلاماز ين كه من نام شيعه او را آوردم، گريست و سپس فرمود: اى نوف! به خدا سوگند، شيعه من شكيبا هستند و به خدا و دين، آگاهند و به طاعت و امر الهى مشغولند و در پرتو محبّت او ره مى يابند، فرسودگان عبادتند و ملازمان زهد و از شب زنده دارى، چهره هايى زار و نزار دارند، چشمانشان از گريه فرو رفته است و لبهايشان از ذكر به خشكى گراييده است و شكمهايشان از گرسنگى، تو رفته و رنگ خدايى در چهره شان هويدا و پارسايى در سيماى آنها پيداست. چراغهاى هر تاريكى هستند و همچون گُل، هر زشتى را مى آرايند، نه مسلمانان پيشين را مى ستايند و نه در پى پسينيان به راه مى افتند. شرّ آنها پنهان است و دلهاشان غمگين و دامنشان پاك و نيازهاشان اندك و جانشان از دست آنها در زحمت و مردم از آنها در آسايش هستند. آنها با ذكاوت و خردمندند و پاك و شريف و هنگام رهايى دادن دينشان، بسيار زيركند. اگر در جايى حاضر شوند، شناخته نمى شوند و اگر حضور نداشته باشند، از غيبتشان پرسش نمى شود. اينها پاكترين شيعيان من اند و ارجمندترين برادران من، آه كه چقدر مشتاقم آنها را ببينم!