الإمام عليّ عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِكُمَيلٍ ـ : يا كُمَيلُ ، نَحنُ الثَّقَلُ الأَصغَرُ ، والقُرآنُ الثَّقَلُ الأَكبَرُ ، وقَد أسمَعَهُم رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وقَد جَمَعَهُم فَنادى فيهِمُ الصَّلاةَ جامِعَةً يَومَ كَذا وكَذا ، وأيّامًا سَبعَةً وَقتَ كَذا وكَذا ، فَلَم يَتَخَلَّف أحَدٌ ، فَصَعِدَ المِنبَرَ فَحَمِدَ اللّه َ وأثنى عَلَيهِ ثُمَّ قالَ : مَعاشِرَ النّاسِ ، إنّي مُؤَدٍّ عَن رَبّي عَزَّوجَلَّ ولا مُخبِرٌ عَن نَفسي ، فَمَن صَدَّقَني فَاللّه َ صَدَّقَ ومَن صَدَّقَ اللّه َ أثابَهُ الجِنانَ ، ومَن كَذَّبَني كَذَّبَ اللّه َ عَزَّوجَلَّ ، ومَن كَذَّبَ اللّه َ أعقَبَهُ النّيرانَ . ثُمَّ ناداني فَصَعِدتُ ، فَأَقامَني دونَهُ ورَأسي إلى صَدرِهِ والحَسَنُ والحُسَينُ عَن يَمينِهِ وشِمالِهِ ، ثُمَّ قالَ : مَعاشِرَ النّاسِ ، أمَرَني جَبرَئيلُ عليه السلام عَنِ اللّه ِ تَعالى ـ إنَّهُ رَبّي ورَبُّكُم ـ أن اُعلِمَكُم أنَّ القُرآنَ الثَّقَلُ الأَكبَرُ ، وأنَّ وَصِيّي هذا وَابنَيَّ ومَن خَلفَهُم مِن أصلابِهِم حامِلاً وصاياهُمُ الثَّقَلُ الأَصَغَرُ ، يَشهَدُ الثَّقَلُ الأَكبَرُ لِلثَّقَلِ الأَصغَرِ ، ويَشهَدُ الثَّقَلُ الأَصغَرُ لِلثَّقَلِ الأَكبَرِ ، كُلُّ واحِدٍ مِنهُما مُلازِمٌ لِصاحِبِهِ غَيرُ مُفارِقٍ لَهُ حَتّى يَرِدا إليَّاللّه ِ، فَيَحكُمَ بَينَهُما وبَينَ العِبادِ .
امام على عليه السلام : ـ در سفارشش به كميل ـ : اى كميل! ما، ثقل اصغر هستيم و قرآن، ثقل اكبر. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله اين سخن را به گوش مردم رساند آن گاه كه آنها را براى نماز جماعت در روز فلان در فلان وقت، هفت روز گرد آورده بود و در آن نداى نماز سر مى دادند و در اين هنگام هيچ كس نبود كه حاضر نشود. پيامبر بر منبر بالا رفت و خداى را حمد و سپاس گزارد و فرمود: اى گروه مردم! من از سوى خودم نه، كه از سوى خداوند عزّوجل به شما خبر مى دهم و هر كه به خدا دروغ بندد آتش در پى او خواهد آورد. پيامبر سپس مرا خواند و من از منبر بالا رفتم. او مرا در برابر خود ايستاده نگاه داشت در حالى كه سر من بر سينه اش بود و حسن و حسين در راست و چپ او قرار داشتند. سپس فرمود: اى گروه مردم! جبرئيل از سوى خداوند متعال كه هم خداى من است و هم خداى شما به من دستور داده است كه به آگاهى شما برسانم قرآن، ثقل اكبر است و اين جانشين من و دو پسرم و آنان در پى ايشان از پشت آنها مى آيند و در بردارنده وصاياى ايشان هستند، ثقل اصغر مى باشند. ثقل اكبر، گواه ثقل اصغر و ثقل اصغر، گواه ثقل اكبر است و هر يك از آن دو، ملازم ديگرى است و از آن جدايى نپذيرد تا بر خدا وارد شوند و خداوند ميان آن دو و بندگان حكم كند.