قيلَ لَهُ عليه السلام:
اِنَّكَ أَبَرُّالنّاسِ وَ لا تَأْكُلُ مَعَ اُمِّكَ فىقَصْعَةٍ وَ هِىَ تُريدُ ذلِكَ؟
فَقالَ عليه السلام:
أَكْرَهُ أَنْ تَسْبِقَ يَدى اِلى ما سَبَقَتْ اِلَيْهِ عَيْنُها فَأكَونَ عاقّا لَها فَكانَ بَعْدَ ذلِكَ يُغَطّىالْغَضَارَةَ بِطَبَقٍ وَيُدْخِلُ يَدَهُ مِنْ تَحْتِ الطَّبَقِ وَيَأْكُلُ.
به امام سجاد عليه السلامگفته شد:
شما برترين مردميد ولى با مادرتان در يك كاسه غذا نمى خوريد با اينكه او چنين مى خواهد.
امام عليه السلام فرمود:
من دوست ندارم دستانم به طرف چيزى دراز شود كه قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از اين امام با طبقى روى كاسه سفالى را مى پوشاند و دستش را از زير طبق مى برد و غذا مى خورد.
اين حديث، گوشه اى از «حقّ مادر» را نشان مى دهد. هر كارى كه مايه آزردگى خاطر مادر شود، زشت و گناه است.