حديث و آيات:
احتجاج امام در موضوع دو حَكَم
عنه عليه السلام ـ للخوارِجِ و قد خَرَجَ إلى مُعَسْكَرِهِم و هُم مُقيمونَ على إنْكارِ الحُكومَةِ ـ : أ لَمْ تَقولوا عِندَ رَفْعِهِمُ المَصاحِفَ حِيلَةً و غِيلَةً و مَكْرا و خَديعَةً : إخْوانُنا و أهْلُ دَعْوَتِنا ، اسْتَقالونا و اسْتَراحوا إلى كِتابِ اللّه ِ سُبحانَهُ ، فالرَّأيُ القَبولُ مِنهُم ، و التّنْفيسُ عَنهُم ! فقُلتُ لَكُم : هذا أمْرٌ ظاهِرُهُ إيمانٌ ، و باطِنُهُ عُدْوانٌ ، أوَّلُهُ رَحمَةٌ ، و آخِرُهُ نَدامَةٌ ؟! .
امام على عليه السلام ـ [آن گاه كه] به اردوگاه خوارج، كه بر نپذيرفتن حكميت پافشارى مى كردند ، رفت ـ فرمود : آيا هنگامى كه قرآنها را، از روى حيله و فريب و مكر و خدعه، بر سر نيزه ها كردند نگفتيد : آنها برادران ما و همدينان مايند . از ما خاتمه جنگ را مى خواهند و به كتاب خداوند سبحان روى آورده اند . رأى درست آن است كه خواست آنها را بپذيريم و اندوهشان را بر طرف سازيم؟ آن زمان من به شما گفتم : اين كار آنها ظاهرش ايمان است و باطنش دشمنى ، آغازش دلسوزى است و فرجامش پشيمانى .