حديث و آيات:
253. در حدّ واجب
پيامبر صلي الله عليه و آله: اِنَّ اللّه َ كَـتَبَ عَلَيْـكُمُ الْحَجَّ. فَقامَ عُـكّاشَةُ ابْنُ مِحْصَنٍ ـ وَ يُرْوى سُراقَةُ بنُ مالِكٍ ـ فَقالَ: اَ فى كُلِّ عامٍ يا رَسولَ اللّه ِ؟ فَاَعْرَضَ عَنْهُ، حَتّى عادَ مَرَّتَينِ اَوْ ثَلاثا، فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: وَيحَـكَ! وَ ما يو?مِنُـكَ اَنْ اَقولَ: «نَعَمْ»؟! وَ اللّه ِ وَ لَو قُلتُ: «نَعَم» لَوَجَبَتْ، وَ لَوْ وَجَبَتْ مَا اسْتَطَعْتُم، وَ لَوْ تَرَكْتُمْ كَفَرْتُمْ. فَاتْرُكونى ما تَرَكْتُـكُمْ، فَاِنَّما هَلَـكَ مَنْ كانَ قَبْلَـكُمْ بِكَثْرَةِ سُؤالِهِم وَ اخْتِلافِهِم عَلى اَ نْبِيائِهِمْ، فَاِذا اَمَرْتُـكُمْ بِشَىْ ءٍ فَاْتوا مِنهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ، وَ اِذا نَهَيْتُـكُم عَنْ شَىْ ءٍ فَاجْتَنِبوهُ؛
خداوند، حج را بر شما واجب كرده است. سُرادقة بن مالك، تعريف مى كند كه عُكاشة بن مِحصَن برخاست و گفت: اى رسول خدا! آيا هر سال، واجب است؟ پيامبر صلي الله عليه و آله به وى اعتنايى نكردند، تا آن كه عكاشه، دو يا سه بار سؤالش را تكرار كرد. در اين هنگام، رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: «واى بر تو! از كجا مطمئنّى كه من نمى گويم: آرى؟ به خدا قَسَم، اگر بگويم: آرى، حتما بر شما واجب مى شود و اگر واجب شود، توان انجام دادن آن را نداريد و اگر انجامش ندهيد، كافر شده ايد. پس تا من شما را به حال خودتان واگذاشته ام، شما نيز مرا واگذاريد. در حقيقت، گذشتگان شما، به خاطر سؤال كردنِ زياد و پاپيچ پيامبران خود شدن، هلاك شدند. پس هرگاه به شما دستورى دادم، در حدّ توانتان آن را انجام دهيد و هرگاه شما را از چيزى نهى كردم، از آن، دورى كنيد.