مقدمه
زندگينامه حضرت امام هادى عليه السلام
امام على بن محمد عليه السلام در سال 212 هجرى، در نيمه ماه ذى حجّه، در محلّى از اطراف مدينه به نام «صُريا» به دنيا آمد.
پدرش حضرت امام محمد تقى عليه السلام و مادرش بانوى با فضيلتى به نام «سمانه» بود.
امام هادى، مادرش سمانه مغربيه را ستوده و او را اهل بهشت و از صالحان و صدّيقان شمرده است.
نام پيشواى دهم شيعه، «على» بود، تا ياد آور نام حضرت رضا و اميرالمؤمنين باشد، كنيه اش ابوالحسن بود و به خاطر فضايل بيشمار و خصلت هاى برجسته، لقب هايى همچون: نقى، هادى، نجيب، مرتضى، فقيه، ناصح، امين، مؤتمن و... داشت.
وى، دانش فراوان و كمالات ارزنده اى را از خاندان پاك و بزرگ خويش به ارث برده بود و يكى از بزرگترين و شاخص ترين چهره هاى علمى و پارسايى در زمان خود به شمار مى آمد و در نظر اهل بيت پيامبر، همچنين از ديد مردم عادى مقام و منزلتى بلند داشت و همه علويان او را به پيشوايى و فضيلت و بزرگى قبول داشتند.
امام هادى عليه السلام در سنّ هشت سالگى پدر خويش را از دست داد و با شهادت امام جواد عليه السلام مسؤوليت هدايت دينى و اخلاقى شيعه بردوش وى قرار گرفت، مدّت امامت او 33 سال طول كشيد (از سال 220 تا 254 هجرى) و در مدّت عمر خويش با هفت تن از خلفاى بنى عباس همزمان بود: مأمون، معتصم، واثق، متوكّل، منتصر، مستعين، معتزّ، از اين ميان، متوكّل عباسى بيشترين جسارت و سختگيرى و دشمنى را با آن حضرت و اهل بيت پيامبر و بارگاه اباعبداللّه الحسين و تخريب مكرّر قبر آن حضرت داشت. امام به دستور او در سال 243 هجرى از مدينه به سامرّا تبعيد شد، تا زير نظر و كنترل دستگاه خلافت باشد، هر چند در ظاهر، برخوردى احترام آميز و نيكو با او مى شد. از آن پس تا پايان عمر به مدّت 11 سال در سامرّا بود و همانجا به شهادت رسيد. همسر او «حُديث» نام داشت و از آن حضرت چهار پسر و يك دختر باقى ماند.
در مدّت 15 سالى كه حضرت، با متوكّل عباسى معاصر بود، از طرف اين خليفه گستاخ و سنگدل برخوردهاى اهانت آميز و جلب و احضار به دربار انجام مى گرفت و امام هادى مظلومانه آن شرايط سخت را تحمّل مى كرد. شخصيت ممتاز و معنوى حضرت به حدّى بود كه در اين برخوردها، حتّى غلامان و درباريان مجذوب بزرگوارى و عظمت حضرت مى شدند و گاهى خود خليفه هم مرعوب نفوذ معنوى اين حجت خدا مى گشت و با احترام، حضرت هادى را به خانه اش باز مى گرداند.
امام هادى عليه السلام نيز مثل پدران خود، گنجينه دانش هاى الهى و معارف دينى بود و راويان بسيارى خوشه چين خرمن علوم وى بودند و احاديث او را مى شنيدند، ثبت مى كردند و براى ديگران بازگو مى كردند. على بن مهزيار اهوازى، عبدالعظيم حسنى، ابن سكّيت، احمد بن اسحاق اشعرى، ايوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جمله اند. اينها همه در شرايطى بود كه حضرت هادى تحت نظر بود و هوادارانش به زحمت مى توانستند با او ارتباط داشته باشند و خدمتش برسند، بخصوص سالهايى كه امام در سامرا به سر مى برد و فشار سياسى از سوى متوكّل و حاميان او نسبت به امام زياد بود و پيوسته در پى بهانه اى براى محدود ساختن يا كشتن حضرت بودند و هرچند وقت يك بار، به اتّكاى گزارشهاى دريافتى و به بهانه اينكه وى زمينه ساز قيام و شورش بر ضدّ خليفه است، شبانه به خانه اش ريخته، تفتيش مى كردند و امام را با وضع نامناسبى به قصر متوكّل مى بردند.
در آن روزگار، ستم عباسيان بسيار بود و آشفتگى هاى درون دستگاه خلافت و درگيريهاى داخلى بر سر قدرت وجود داشت و گوشه و كنار، علويان نيز نهضت هايى را به راه مى انداختند و در اين حركت هاى انقلابى شعارشان دعوت به «رضاى آل محمد» بود، كه اغلب منظورشان امامان معصوم بود. در چنين شرايط بحرانى، امام هادى رسالت خود را دفاع از ماهيت اسلام و تربيت نسلى از راويان برجسته و ترويج كنندگان فرهنگ اهل بيت و مقابله با گرايشهاى انحرافى و بدعت هاى دينى و غُلات بود و از حجت معصوم الهى چه انتظارى جز پاسدارى از مكتب وحى و حقيقت اسلام و قرآن؟ پى ريزى تدوين كتب معتبر حديث و تفسير و كلام از سوى علماى شيعه، بطور عمده در زمان آن امام شكل گرفت و آن حضرت، مرجع دانشمندان، فقها و متكلمان عصر خويش شمرده مى شد و عالمان و محدثان را گرامى مى داشت. دليل اين حقيقت، احاديث فراوانى است كه در زمينه هاى مختلف معارف دينى از آن پيشواى معصوم نقل شده است.
عبادت و دعا، پارسايى و زهد، بخشش وجود، حلم و عفو، رسيدگى به مساكين و احسان به فقرا، تلاش اقتصادى در مزرعه براى تأمين زندگى، سعى را راهنمايى فكرى و هدايت دينى گمراهان، بر حذر داشتن مردم از غُلات و واقفيّه و دراويش و منحرفان فكرى و سلوكى، هديه بخشى به شاعران متعهّد، از خصلت هاى نيكوى امام هادى بود. موعظه هايش دلنشين و سخنان حكمت آميزش تأثير گذار بود. حتى در بزم شراب متوكّل وقتى حاضرش كردند و با اجبار از او خواستند كه شعر بخواند، اشعار حكيمانه و پندآميز «باتوا على قلل الأجبال...» را خواند، به نحوى كه خليفه منقلب و گريان شد و با احترام، امام را به خانه اش باز گرداندند.
امام هادى عليه السلام، پس از عمرى پر محنت امّا پر افتخار، سرانجام با توطئه معتمد عباسى در 42 سالگى مسموم شد و به شهادت رسيد. شهادت وى در سوّم رجب سال 254 هجرى بود. فرزندش امام حسن عسكرى عليه السلام بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خواند و او را در همان خانه اى كه مى زيست به خاك سپرد. امروز شهر سامرا در عراق، مدفن او را چون نگينى در برگرفته و حرم او، قبله اهل دل و زيارتگاه شيعيان است.
پدرش حضرت امام محمد تقى عليه السلام و مادرش بانوى با فضيلتى به نام «سمانه» بود.
امام هادى، مادرش سمانه مغربيه را ستوده و او را اهل بهشت و از صالحان و صدّيقان شمرده است.
نام پيشواى دهم شيعه، «على» بود، تا ياد آور نام حضرت رضا و اميرالمؤمنين باشد، كنيه اش ابوالحسن بود و به خاطر فضايل بيشمار و خصلت هاى برجسته، لقب هايى همچون: نقى، هادى، نجيب، مرتضى، فقيه، ناصح، امين، مؤتمن و... داشت.
وى، دانش فراوان و كمالات ارزنده اى را از خاندان پاك و بزرگ خويش به ارث برده بود و يكى از بزرگترين و شاخص ترين چهره هاى علمى و پارسايى در زمان خود به شمار مى آمد و در نظر اهل بيت پيامبر، همچنين از ديد مردم عادى مقام و منزلتى بلند داشت و همه علويان او را به پيشوايى و فضيلت و بزرگى قبول داشتند.
امام هادى عليه السلام در سنّ هشت سالگى پدر خويش را از دست داد و با شهادت امام جواد عليه السلام مسؤوليت هدايت دينى و اخلاقى شيعه بردوش وى قرار گرفت، مدّت امامت او 33 سال طول كشيد (از سال 220 تا 254 هجرى) و در مدّت عمر خويش با هفت تن از خلفاى بنى عباس همزمان بود: مأمون، معتصم، واثق، متوكّل، منتصر، مستعين، معتزّ، از اين ميان، متوكّل عباسى بيشترين جسارت و سختگيرى و دشمنى را با آن حضرت و اهل بيت پيامبر و بارگاه اباعبداللّه الحسين و تخريب مكرّر قبر آن حضرت داشت. امام به دستور او در سال 243 هجرى از مدينه به سامرّا تبعيد شد، تا زير نظر و كنترل دستگاه خلافت باشد، هر چند در ظاهر، برخوردى احترام آميز و نيكو با او مى شد. از آن پس تا پايان عمر به مدّت 11 سال در سامرّا بود و همانجا به شهادت رسيد. همسر او «حُديث» نام داشت و از آن حضرت چهار پسر و يك دختر باقى ماند.
در مدّت 15 سالى كه حضرت، با متوكّل عباسى معاصر بود، از طرف اين خليفه گستاخ و سنگدل برخوردهاى اهانت آميز و جلب و احضار به دربار انجام مى گرفت و امام هادى مظلومانه آن شرايط سخت را تحمّل مى كرد. شخصيت ممتاز و معنوى حضرت به حدّى بود كه در اين برخوردها، حتّى غلامان و درباريان مجذوب بزرگوارى و عظمت حضرت مى شدند و گاهى خود خليفه هم مرعوب نفوذ معنوى اين حجت خدا مى گشت و با احترام، حضرت هادى را به خانه اش باز مى گرداند.
امام هادى عليه السلام نيز مثل پدران خود، گنجينه دانش هاى الهى و معارف دينى بود و راويان بسيارى خوشه چين خرمن علوم وى بودند و احاديث او را مى شنيدند، ثبت مى كردند و براى ديگران بازگو مى كردند. على بن مهزيار اهوازى، عبدالعظيم حسنى، ابن سكّيت، احمد بن اسحاق اشعرى، ايوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جمله اند. اينها همه در شرايطى بود كه حضرت هادى تحت نظر بود و هوادارانش به زحمت مى توانستند با او ارتباط داشته باشند و خدمتش برسند، بخصوص سالهايى كه امام در سامرا به سر مى برد و فشار سياسى از سوى متوكّل و حاميان او نسبت به امام زياد بود و پيوسته در پى بهانه اى براى محدود ساختن يا كشتن حضرت بودند و هرچند وقت يك بار، به اتّكاى گزارشهاى دريافتى و به بهانه اينكه وى زمينه ساز قيام و شورش بر ضدّ خليفه است، شبانه به خانه اش ريخته، تفتيش مى كردند و امام را با وضع نامناسبى به قصر متوكّل مى بردند.
در آن روزگار، ستم عباسيان بسيار بود و آشفتگى هاى درون دستگاه خلافت و درگيريهاى داخلى بر سر قدرت وجود داشت و گوشه و كنار، علويان نيز نهضت هايى را به راه مى انداختند و در اين حركت هاى انقلابى شعارشان دعوت به «رضاى آل محمد» بود، كه اغلب منظورشان امامان معصوم بود. در چنين شرايط بحرانى، امام هادى رسالت خود را دفاع از ماهيت اسلام و تربيت نسلى از راويان برجسته و ترويج كنندگان فرهنگ اهل بيت و مقابله با گرايشهاى انحرافى و بدعت هاى دينى و غُلات بود و از حجت معصوم الهى چه انتظارى جز پاسدارى از مكتب وحى و حقيقت اسلام و قرآن؟ پى ريزى تدوين كتب معتبر حديث و تفسير و كلام از سوى علماى شيعه، بطور عمده در زمان آن امام شكل گرفت و آن حضرت، مرجع دانشمندان، فقها و متكلمان عصر خويش شمرده مى شد و عالمان و محدثان را گرامى مى داشت. دليل اين حقيقت، احاديث فراوانى است كه در زمينه هاى مختلف معارف دينى از آن پيشواى معصوم نقل شده است.
عبادت و دعا، پارسايى و زهد، بخشش وجود، حلم و عفو، رسيدگى به مساكين و احسان به فقرا، تلاش اقتصادى در مزرعه براى تأمين زندگى، سعى را راهنمايى فكرى و هدايت دينى گمراهان، بر حذر داشتن مردم از غُلات و واقفيّه و دراويش و منحرفان فكرى و سلوكى، هديه بخشى به شاعران متعهّد، از خصلت هاى نيكوى امام هادى بود. موعظه هايش دلنشين و سخنان حكمت آميزش تأثير گذار بود. حتى در بزم شراب متوكّل وقتى حاضرش كردند و با اجبار از او خواستند كه شعر بخواند، اشعار حكيمانه و پندآميز «باتوا على قلل الأجبال...» را خواند، به نحوى كه خليفه منقلب و گريان شد و با احترام، امام را به خانه اش باز گرداندند.
امام هادى عليه السلام، پس از عمرى پر محنت امّا پر افتخار، سرانجام با توطئه معتمد عباسى در 42 سالگى مسموم شد و به شهادت رسيد. شهادت وى در سوّم رجب سال 254 هجرى بود. فرزندش امام حسن عسكرى عليه السلام بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خواند و او را در همان خانه اى كه مى زيست به خاك سپرد. امروز شهر سامرا در عراق، مدفن او را چون نگينى در برگرفته و حرم او، قبله اهل دل و زيارتگاه شيعيان است.
نمایش منبع
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685